به كودك خود كمك كنيد تا حرف بزند
كودكان به طور ذاتي به صداي انسانها علاقه دارند، همچنين به طور طبيعي مايل هستند هنگامي كه فرد ديگري صحبت مي كند، به حرفهاي او گوش داده و توجه كنند. شما هنوز هم مي توانيد از اين تمايل ذاتي كودك خود، مثل همان وقتي كه او كوچكتر بود، بهره ببريد.
با تطبيق دادن حرفهاي خود با كارهايي كه انجام مي دهيد، اين امكان را براي كودك فراهم كنيد كه معناي حرفهاي شما را بهتر بفهمد. مي توانيد بگوييد: «حالا پيراهنت را در مي آورم»، و پيراهنش را دربياوريد؛ سپس بگوييد: «حالا نوبت كفشهايت است»، و به سراغ كفشهايش برويد.
همچنين مي توانيد با تطبيق دادن حرفهاي خود با حركات مختلف صورت، احساسات خود را به صورت نمايشي به او نشان دهيد. سن او به اندازه اي نيست كه بتوانيد او را دست بيندازيد (و البته در هيچ سني نبايد اين كار را بكنيد). اگر او را به گرمي در آغوش بگيريد و بگوييد: «عفريته شلخته بدريخت مامان كيه؟» او گيج خواهد شود! صورت شما، و در آغوش گرفتن او، احساس ديگري را به او منتقل مي كند با اين مضمون كه «دختر خوشگل مامان كيه؟».
به كودك كمك كنيد تا معناي كلي حرفهاي شما را بفهمد؛ و اگر او نمي تواند حرفها و كلمات شما را تك تك و به صورت دقيق متوجه شود، ايرادي ندارد. اگر در حال غذا پختن هستيد، بشقابها را روي ميز بچينيد، با دست به او اشاره بكنيد، و بگوييد: "الآن وقت ناهار است". كودك مي فهمد كه ناهارش آمده شده و به زودي مي تواند غذا را جلوي خودش و روي ميز ناهارخوري ببيند! البته اگر شما با حركات دست و نشان دادن بشقاب و غذا، او را راهنمايي نمي كرديد، او ممكن بود معناي "الآن وقت ناهار است" را نفهمد. او معناي لغات را با تكرار آنها در موقعيت مناسب و درك لغات و كاربردشان، ياد مي گيرد.
او را در احساساتي همچون اشتياق، هيجان و تاكيد، مشاركت دهيد. صحبت كردن در مورد جريان عشق يا در مورد گروهي از پرندگان نادر در آسمان، مي تواند ابزار مفيدي براي جلب توجه كودك و انگيزه دادن به او باشد تا براي درك مفهوم حرفهاي شما تلاش كند.
سعي كنيد برنامه هاي راديو و تلويزيون به عنوان "صداي زمينه" دائمي هنگام مكالمات شما و فرزندتان نباشند. اگر مي خواهيد راديو را زماني كه در آشپزخانه هستيد و يا در تمام طول روز روشن بگذاريد، فقط وقتي اين كار را بكنيد كه راديو در حال پخش موسيقي باشد. هنگامي كه يك برنامه جدي در حال پخش است و يك، دو يا چند نفر در آن در حال صحبت كردن هستند، به دقت به حرفهاي آنها گوش دهيد. در ضمن، به كودك خود نشان دهيد كه شما معناي حرفهايي را كه از راديو پخش مي شود (و كودك شما قادر به ديدن آنها نيست)، مي فهميد.
در اين دوره، شما تقريبا به مترجم كودك خود تبديل شده ايد. شما خواهيد ديد كه فهميدن حرفهاي كودك براي شما آسان تر از غريبه ها است؛ كودك شما هم مي بيند كه شما و ديگر افرادي را كه ارتباط ويژه اي با او دارند، بهتر از غريبه ها درك مي كند.
همچنين، استفاده او از كلمات ممكن است همواره منطبق بر واقعيت نباشد. كودك شما ممكن است بتواند به راحتي صحبت كند، ديگران را متهم كند و يا حرفهاي ديگران را رد و انكار كند، در حالي كه معناي حرفهاي خود را به طور دقيق نفهمد. او آنگونه كه احساس مي كند، حرف مي زند. ممكن است در يك دعوا با خواهرش، زمين بخورد و پايش زخمي شود؛ بعد به سراغ شما بيايد و بگويد كه خواهرش او را هُل داده است (در حالي كه واقعيت ندارد). هرچند خواهرش زانوي او را زخم نكرده، اما احساسات او را اذيت كرده است؛ و كودك شما بر طبق احساسش حرفي را مي زند كه ممكن است از نگاه بزرگترها و در مقايسه با واقعيت، صحيح نباشد.
با رشد سن او، شما مي توانيد ارزش قولهايي را كه آگاهانه داده شوند و با دقت نيز رعايت شده و به آنها عمل شوند، به او نشان دهيد؛ همچنين اهميت راست گفتن و پرهيز از دروغ را نيز به او آموزش دهيد. اما هنوز براي اين كار خيلي زود است. با گفتن چيزها و مفاهيمي كه كودك قادر به درك آنها نيست، او را گيج نكنيد. او تمام تلاش خودش را مي كند تا شما را خوشحال كند؛ اما اگر شما به اين مقدار راضي نيستيد و تواناييهاي طبيعي يك كودك نمي تواند موجب خوشحالي شما شود، بايد بدانيد كه او (شايد هرگز) نخواهد توانست شما را راضي كند!
منبع: www.ninisite.com
چگونه مي توانم به كودك خود كمك كنم تا حرف زدن را ياد بگيرد؟
با تطبيق دادن حرفهاي خود با كارهايي كه انجام مي دهيد، اين امكان را براي كودك فراهم كنيد كه معناي حرفهاي شما را بهتر بفهمد. مي توانيد بگوييد: «حالا پيراهنت را در مي آورم»، و پيراهنش را دربياوريد؛ سپس بگوييد: «حالا نوبت كفشهايت است»، و به سراغ كفشهايش برويد.
همچنين مي توانيد با تطبيق دادن حرفهاي خود با حركات مختلف صورت، احساسات خود را به صورت نمايشي به او نشان دهيد. سن او به اندازه اي نيست كه بتوانيد او را دست بيندازيد (و البته در هيچ سني نبايد اين كار را بكنيد). اگر او را به گرمي در آغوش بگيريد و بگوييد: «عفريته شلخته بدريخت مامان كيه؟» او گيج خواهد شود! صورت شما، و در آغوش گرفتن او، احساس ديگري را به او منتقل مي كند با اين مضمون كه «دختر خوشگل مامان كيه؟».
به كودك كمك كنيد تا معناي كلي حرفهاي شما را بفهمد؛ و اگر او نمي تواند حرفها و كلمات شما را تك تك و به صورت دقيق متوجه شود، ايرادي ندارد. اگر در حال غذا پختن هستيد، بشقابها را روي ميز بچينيد، با دست به او اشاره بكنيد، و بگوييد: "الآن وقت ناهار است". كودك مي فهمد كه ناهارش آمده شده و به زودي مي تواند غذا را جلوي خودش و روي ميز ناهارخوري ببيند! البته اگر شما با حركات دست و نشان دادن بشقاب و غذا، او را راهنمايي نمي كرديد، او ممكن بود معناي "الآن وقت ناهار است" را نفهمد. او معناي لغات را با تكرار آنها در موقعيت مناسب و درك لغات و كاربردشان، ياد مي گيرد.
او را در احساساتي همچون اشتياق، هيجان و تاكيد، مشاركت دهيد. صحبت كردن در مورد جريان عشق يا در مورد گروهي از پرندگان نادر در آسمان، مي تواند ابزار مفيدي براي جلب توجه كودك و انگيزه دادن به او باشد تا براي درك مفهوم حرفهاي شما تلاش كند.
چگونه مي توانم به كودكم كمك كنم تا با ديگران، صحبت كند؟
سعي كنيد برنامه هاي راديو و تلويزيون به عنوان "صداي زمينه" دائمي هنگام مكالمات شما و فرزندتان نباشند. اگر مي خواهيد راديو را زماني كه در آشپزخانه هستيد و يا در تمام طول روز روشن بگذاريد، فقط وقتي اين كار را بكنيد كه راديو در حال پخش موسيقي باشد. هنگامي كه يك برنامه جدي در حال پخش است و يك، دو يا چند نفر در آن در حال صحبت كردن هستند، به دقت به حرفهاي آنها گوش دهيد. در ضمن، به كودك خود نشان دهيد كه شما معناي حرفهايي را كه از راديو پخش مي شود (و كودك شما قادر به ديدن آنها نيست)، مي فهميد.
در اين دوره، شما تقريبا به مترجم كودك خود تبديل شده ايد. شما خواهيد ديد كه فهميدن حرفهاي كودك براي شما آسان تر از غريبه ها است؛ كودك شما هم مي بيند كه شما و ديگر افرادي را كه ارتباط ويژه اي با او دارند، بهتر از غريبه ها درك مي كند.
چگونه مي توانم "راست" و "دروغ" را به كودك خود ياد بدهم؟
همچنين، استفاده او از كلمات ممكن است همواره منطبق بر واقعيت نباشد. كودك شما ممكن است بتواند به راحتي صحبت كند، ديگران را متهم كند و يا حرفهاي ديگران را رد و انكار كند، در حالي كه معناي حرفهاي خود را به طور دقيق نفهمد. او آنگونه كه احساس مي كند، حرف مي زند. ممكن است در يك دعوا با خواهرش، زمين بخورد و پايش زخمي شود؛ بعد به سراغ شما بيايد و بگويد كه خواهرش او را هُل داده است (در حالي كه واقعيت ندارد). هرچند خواهرش زانوي او را زخم نكرده، اما احساسات او را اذيت كرده است؛ و كودك شما بر طبق احساسش حرفي را مي زند كه ممكن است از نگاه بزرگترها و در مقايسه با واقعيت، صحيح نباشد.
با رشد سن او، شما مي توانيد ارزش قولهايي را كه آگاهانه داده شوند و با دقت نيز رعايت شده و به آنها عمل شوند، به او نشان دهيد؛ همچنين اهميت راست گفتن و پرهيز از دروغ را نيز به او آموزش دهيد. اما هنوز براي اين كار خيلي زود است. با گفتن چيزها و مفاهيمي كه كودك قادر به درك آنها نيست، او را گيج نكنيد. او تمام تلاش خودش را مي كند تا شما را خوشحال كند؛ اما اگر شما به اين مقدار راضي نيستيد و تواناييهاي طبيعي يك كودك نمي تواند موجب خوشحالي شما شود، بايد بدانيد كه او (شايد هرگز) نخواهد توانست شما را راضي كند!
منبع: www.ninisite.com