گفتگو با دکتر پرويز مظاهري، دبير علمي انجمن روانپزشکان ايران
اسمش را بعضيها گذاشتهاند «بيماري همسايهها» و لابد ميتوانيد حدس بزنيد که چه معنايي دارد؛ بيمارياي است که بيشترمان فکر ميکنيم فقط براي ديگران اتفاق ميافتد و سراغ ما و خانوادهمان نميآيد. اعتياد هم يکي از انواع «بيماريهاي همسايه» است. بيشتر والدين خيال ميکنند فرزندشان هيچگاه به چنين دامي نخواهد افتاد اما خطر اعتياد، تمام جوانان را تهديد ميکند و بنابراين مسلح بودن والدين به برخي مطالب هشداردهنده لازم است و اغلب ميتواند آنها را از اعتياد فرزندشان باخبر کند و تصميمگيري را برايشان آسانتر سازد. درگفتگو با دکتر پرويز مظاهري، دبير علمي انجمن روانپزشکان ايران، سوالاتي در همين رابطه پرسيدهايم.
آقاي دکتر! با مشاهده چه علايمي به اعتياد فرزندمان مشکوک شويم؟
شايعترين علايم مشکوک، اينهاست: تغيير ساعت خواب و بيداري (دير ميخوابند و دير بيدار ميشوند)، چرت زدن در طول روز، گوشهگيري (خصوصا در ارتباط با افراد خانواده، بستگان و دوستان سابق)، دوستي و ارتباط با افراد مشکوک (که اغلب سن بالاتري نيز دارند)، تغييرات ناگهاني خلق (تحريکپذيري و پرخاشگري)،کاهش وزن، بياشتهايي، کبودي لبها، گودي و کبودي اطراف چشم (گاهي نيز مخاط چشمها شديدا قرمز و پرخون ميشوند)، بياعتنايي شديد به ظاهر، عدم رعايت نظافت شخصي، کاهش اعتماد به نفس، افت عملکرد تحصيلي و غيبتهاي مکرر و مشکوک در مدرسه، کاهش نقدينگي و فروش لوازم شخصي و منزل و در نهايت، به سر بردن زمانهاي طولاني در حمام يا توالت.
چه عواملي در گرايش نوجوانان و جوانان به مخدر نقش دارند؟
معمولا ارضا نشدن غرايز ثانويه مثل احتياج به محبت، دوستي، امنيت، احترام و معاشرت به فشارهايي منجر ميشود که بعضي براي برطرف کردن آن از مواد اعتيادآور استفاده ميکنند. عوامل ديگري همچون حس لذتجويي، کنجکاوي، تنهايي بيش از حد، فقدان زمينههاي اعتقادي و اخلاقي در خانواده، شکست تحصيلي، بيتوجهي عاطفي والدين به آنها، ندانمکاريهاي والدين، در دسترس بودن موادمخدر، وجود معاشرين ناباب، فقدان امکانات تفريحي سالم (خصوصا در حاشيه شهرها و شهرکهاي اقماري)، بيکاري والدين و پايين بودن سطح تحصيلات آنها و همچنين وجود مشکلات اقتصادي در خانواده و عدم درک متقابل بين والدين و فرزندان از علل مهم چنين گرايشهايي است.
معمولا نوجوانان در مرتبه اول باکنجکاوي و ابراز توانايي به همسالان شروع به مصرف ميکنند. بعدش دچار ترديد نسبت به ادامه مصرف ميشوند و احساس گناه از مصرف برايشان ايجاد ميشود. در مرحله سوم اعتياد جسمي و رواني در فرد کامل شده و علايم به طور کامل تثبيت ميشود.
گرايش نوجوانان و جوانان بيشتر به چه مادهاي است؟
بيشتر تمايل به حشيش و شيشه و روانگردانهايي مانند اکستازي دارند ولي نبايد از ترياک و هرويين و کراک هم غافل شد. درصد کمي هم از قرصهاي آرامبخش با دوز بالا استفاده ميکنند.
در اعتياد جوانان، نقش خانواده مهمتر است يا جامعه؟
تاثير خانواده در گرايش اوليه نوجوانان و جوانان به مواد مخدر مهمتر است. احساس طرد شدن، تبعيض، شرايط خانوادگي نامساعد و فقدان آرامش رواني و اعتماد به نفس پايين از عوامل مهم شروع به مصرف مواد است.
اگر والدين به نحوي متوجه مصرف مواد مخدر يا روانگردان در فرزندشان شدند، چه عکسالعملي بايد نشان دهند؟
ابتدا بايد آرامش خود را حفظ کنند و بپذيرند که خودشان نيز دراين زمينه مقصرند. گاهي بد نيست قبل از مطرح کردن موضوع با فرزند، با يک روانپزشک، روانشناس يا مشاور صحبت کنند و تربيتي اتخاذ نمايند تا فرد مبتلا به ايشان مراجعه نمايد (بهتر است به دليل ديگري باشد؛ مثلا درمان اضطراب يا پرخاشگري يا بيحوصلگي و حتي افت تحصيلي.)
براي درمان اعتياد اين بچهها چه توصيهاي داريد؟
اعتياد هم مانند ساير اختلالات روانپزشکي قابل درمان است؛ به شرطي که اصولي و زير نظر روانپزشک انجام شود. در مرحله اول، مداخله بايد از طرف فاميل درجه يک (پدر، مادر، خواهر يا برادر) صورت پذيرد. در صورت عدم موفقيت، ميتوانيد برخي از نزديکان را درگير اين موضوع کنيد. اگر پدر يا مادري مشکوک به مصرف مواد توسط فرزندشان شدهاند بلافاصله بايد آن را با فرزندشان در ميان بگذارند و رک و پوستکنده از او بپرسند که مواد مصرف ميکند يا نه؟ بيشتر اوقات بچهها به خاطر تمايل ذاتي که به حقيقت دارند کار شما را بسيار راحت ميکنند. البته استثناء هم وجود دارد. بايد دل به دريا زد و پرسيد.
نحوه سوال کردن بايد چطور باشد؟
نبايد دنبال جواب يکيدو کلمهاي باشيم. با سوال کردن، ما آمادگي خود را براي شنيدن به فرزندمان اعلام ميکنيم. اگر احساس ميکنيد رابطه شما با فرزندتان رابطهاي سالم و صادقانه است، ميتوانيد به پاسخ او اعتماد کنيد اما اگر چنين رابطهاي نداريد حتما بايد در جستجوي کمک باشيد. گاهي به علت عصبانيت و احساساتي شدن قادر به برقراري يک ارتباط سازنده نيستيم و بهتر است از کمک ديگران استفاده کنيم.
اگر فرزندمان با اين حرفها نتواند مصرفش را متوقف کند، چه؟
در اين صورت بايد درک کنيد که مشکل ريشهدارتر از اين حرفهاست. اگر ما نتوانستيم براي بار اول او را متقاعد کنيم که مصرف را متوقف کند، بدون شک براي دفعات دوم و سوم نيز قادر نخواهيم بود اين کار را به تنهايي انجام دهيم. بهتر است از اطرافمان و مشاوران کمک بخواهيم. يادتان باشيد که همواره يک شبکه شامل دوستان و قاچاقچيان هم هستند که در حال کشاندن فرزند ما به دنياي اعتياد هستند و بنابراين بايد براي خنثي کردن اين نيروها تمام امکانات خود را بسيج کنيم.
منبع: http://www.salamat.com