نقد و معرفي کتاب المرأة و الوقف
نويسنده: مهدي مهريزي
المرأة والوقف کتابي است که در سال 1427ق / 2006م در کويت به چاپ رسيده است. اين اثر حاوي دو ويژگي است: يکي آنکه به موضوع وقف زنان پرداخته و ديگر آنکه نويسندهاش زن است.
نويسندة کتاب خانم ايمان محمّد حميدان است که در سازمان اوقاف کويت به خدمت مشغول است و در اين سازمان مسئوليتهاي گوناگوني داشته است. وي در مقدمة کتاب بر اين عقيده است که زن و وقف رابطة دو سويه داشتهاند: از يک سو زنان به وقف اموال خود در امور خيريه پرداختهاند و از سوي ديگر با موقوفاتي مواجهيم که براي رشد و تعالي زنان و رفع مشکلات آنان انجام شده است.
نويسنده پس از مقدمه، وقف را تعريف کرده و انواع آن را از قبيل وقف بر خانواده، وقف در امور عمومي و خيريه برميشمارد و اشارهاي کوتاه به تاريخ وقف در يونان، مصر قديم، عرب پيش از اسلام، دورة اسلامي و وقف در تمدن جديد ميکند.
پس از بيان مطالب کلي، مباحث اصلي کتاب در چهار بخش و يک خاتمه و يک پيوست سامان يافته است که عناوين بخش ها عبارت است از:
يک. موقوفات زنان در دورههاي اسلامي؛
دو. موقوفات براي زنان در دورههاي اسلامي؛
سه. موقوفات زنان کويتي؛
چهار. موقوفات کويتيها براي زنان؛
در بخش اول نمونههايي از موقوفات زنان را در چهار حوزه بدين شرح بيان ميکند.
الف. ساخت و نگهداري مساجد؛
ب. خدمات پزشکي؛
ج. خدمات آموزشي؛
د. خدمات اجتماعي؛
در قسمت ساخت و تعمير مساجد از شش مورد موقوفه ياد ميکند که فهرست آن چنين است:
1. ساخت مسجد خفافين در عراق، توسط زمرد خاتون همسر المستضيء بأمر الله در دورة عباسي؛
2. ساخت مسجد جامع عُقبة بن نافع، در قَيرَوان به دست سيده فاطمه (م 420ق)؛
3. ساخت مسجد بزرگ فاطمه خاتون، توسط فاطمه خاتون دختر محمّد بيک بن سلطان (م 974ق)؛
4. نگهداري جامع الازهر در مصر، که از 163 فقره وقف بر جامع الازهر، 48 مورد توسط زنان انجام شده است؛ يعني 44/29 %، ولي از نظر حجم موقوفهها 75/47% موقوفات از سوي زنان بوده است.
5. بازسازي و تعمير مسجد جامع قَرَويين در فاس، توسط فاطمه دختر محمّد الفهري؛
6. احداث مسجد جامع در فاس، توسط مريم دختر محمّد بن فهري؛
در قسمت خدمات پزشکي از زناني ياد ميکند که به تأسيس و احداث بيمارستان و وقف آن براي بيماران همت کردند.
از زنان دورة عباسي مادر سلطان مراد سوم، مادر سلطان عبد المجيد، سلطانه حفيظة و سلطانه توريانه را نام ميبرد.
از دورة عثماني همسر سلطان سليمان قانوني را نام ميبرد که بيمارستان کودکان را تأسيس و وقف کرد.
از اميره عين الحياة و هدي شعراوي در مصر ياد ميکند که عين الحياة بيمارستان تخصصي براي کودکان بنا کرد.
همچنين از قوت القلوب دمرداش در مصر نام ميبرد که بيمارستان دمرداش را در مصر ساخت.
زهيره عابدين نيز در مصر در دهة پنجاه قرن بيستم مرکزي براي درمان روماتيسم قلبي کودکان بنا کرد.
در تونس اميره عزيزه بنت احمد (م 1080ق / 1669م) تمام اموال خود را وقف کرد و بيمارستان «صادقي» (با نام فارسي) را ساخت.
در قسمت آموزش از تأسيس مدارس و وقف کتب توسط زنان ياد کرده، به اين نمونهها اشاره ميکند:
1. وقف مدرسة بشيريه در بغداد توسط همسر المستعصم؛
2. موقوفة زمرد خاتون همسر المستضيء بأمر الله براي طلبههاي مهاجر؛
3. ساخت مدرسة معتصميه در بغداد توسط شمس الضحي نوة صلاح الدين ايوبي؛
4. ساخت مدرسة شامية بَرّانيه و مدرسة شامية جَوّانيه در دمشق توسط سِتّ الشام دختر ايوب بن شادي (م 614ق / 1217ق)؛
5. ساخت مدرسة شمسيه توسط دختر سلطان ملک منصور نورالدين (695ق / 1296م)؛
6. ساخت مدرسة سابقيه توسط مريم دختر شيخ شمس الدين بن عفيف (713ق / 1313م)؛
7. وقف يک کتابخانه براي طلاب حنبلي در مکه توسط فاطمه دختر حمد الفضيلي (1200ق / 1786م)؛
8. ساخت مدرسة صولتيه در مکه توسط صولت نسا بيگم در سال 1292ق؛
9. ساخت مدرسة دار الحنان توسط عفت ثَنَيّان همسر ملک فيصل در سال 1375ق / 1955م؛
10. ساخت مدرسة عادليه در بغداد توسط عادل خاتون دختر احمد پاشا والي بغداد در سال 1168ق / 1756م؛
11. تکميل دانشگاه قاهره توسط اميره فاطمه بنت اسماعيل؛
وي 661قطعه از 3357 قطعه زمينهايش را براي تکميل دانشگاه وقف کرد و 40% عوايد سالانة آنها را به دانشگاه اختصاص داد. همچنين قصر خود را به دانشگاه واگذار کرد که امروزه موزة کشاورزي در آن قرار دارد؛
12. چاپ کتاب با سرماية قوت القلوب دمرداشي و جايزة مخصوص براي اديبان که نخستين آن را نجيب محفوظ دريافت کرد؛
13. ساخت مدارس و خوابگاه دانشجويي توسط زهيره عابدين؛
14. ساخت دو مدرسه در بخارا توسط مادر هلاکوخان.
در قسمت خدمات اجتماعي به معرفي نمونههاي ذيل از لابلاي تاريخ اسلامي پرداخته است:
1. حفصه همسر پيامبر زيور آلات خود را براي لباس زنان آل خطاب وقف کرد؛
2. اسماء دختر ابوبکر خانهاش را وقف کرد؛
3. ام حبيه زميني را براي غلامان و نسلهاي آنان وقف کرد؛
4. زبيده همسر هارون الرشيد باغها و بستانهاي حنين را خريد و وقف حاجيان کرد؛
5. خاتون مادر متوکل براي بازسازي نهرهاي سرازير شده به عرفات اموالي را اختصاص داد؛
6. سِتّ هانم دختر علي حسن در سال 1930م در مصر اموالي را براي خادم نمازخانه و آبگاه مسافران قرار داد؛
7. همسر سلطان سليمان اموالي به حجاز فرستاد؛
8. عين الحياة و فطومه در سال 1912، زمينهاي فراواني را براي پذيرايي از ميهمانان وقف کردند؛
9. جليله طرسون همسر احمد زکي پاشا مرکزي را براي آموزش و پروش دختران يتيم در سال 1927 به نام «ملجأ السِّتّ جليله» ساخت؛
10. هدي شعراوي کارخانهاي براي اشتغال جوانان تهيدست و يتيم ساخت؛
11. حنيفه هانم موقوفاتي براي ازدواج بيوگان قرار داد؛
12. جوهره دختر فيصل از شاهزادگان آل سعود، اموالي را براي زيورآلات و لباس عروسي وقف کرد؛
13. ستيته دختر سالم نمرسي اموالي براي شوهرش وقف کرد به شرط آنکه ازدواجي ديگر نکند.
در کشور مغرب از 1293 موقوفه، مواردي که واقفان آن شناسايي شدهاند 231 مورد از مردان و 97 مورد از سوي زنان بوده است.
در بخش دوم به نمونههايي از موقوفات براي بهرهوري و منفعت زنان اشاره ميکند:
1. زبير خانهاش را براي خانوادهاش وقف کرد و گفت دختران مطلقه ميتوانند تا زمان ازدواج در آنجا ساکن باشند؛
2. از دورة عثماني دو موقوفة بزرگ براي ازدواج دختران بي بضاعت موجود است؛
3. صلاح الدين ايوبي در دمشق در هفته دو روز شير و شربت بين مادران بيبضاعت توزيع ميکرد؛
4. موقوفهاي موجود است براي جايگزيني ظرفهايي که به دست کلفتها ميشکند؛
5. اسماعيل رفعت در سال 1867ق مجتمعي براي زنان تهيدست ساخت.
در بخش سوم از موقوفات زنان کويتي ياد ميکند و اين موارد را برميشمرد:
1. مريم دختر عثمان القناعي، خانهاش را در محلة مسجد العبد الإله براي دخترش و دودمان او وقف کرد؛
2. شيخه دختر عبد اللّه بن غانم، خانهاش را در محلة مطبّه براي فرزندان خليفه دبّوس وقف کرد؛
3. لطيفه دختر کليب الحضير، خانهاي با سه مغازه براي دودمان سلطان بن کليب وقف کرد؛
4. ملکه دختر محمّد الغانم، مسجد القطامي را ساخت و دو خانه براي حفظ قرآن و محل سکونت امام جماعت ساخت؛
5. آمنه بنت علي، خانهاي در محلة مطبه براي امور مسجد ابن بشر الرومي وقف کرد؛
6. ساره بنت برجس، نصفه خانهاش را براي مسجد ساير وقف کرد؛
7. بزه دختر غانم، باغي را براي امام جماعت مسجد ابو الخليفه وقف کرد؛
8. عبده بنت سلمان، خانهاش را براي اطعام نيازمندان وقف کرد؛
9. رقيه دختر محمّد العدساني، پنج مغازه براي اطعام بينوايان وقف کرد؛
10. لطيفه بنت محمّد الشمالي، خانهاش را براي خواندن نماز و روزه و قرآن و قرباني وقف کرد؛
11. هيا عبدالرحمن، ساختماني را براي اطعام نيازمندان و افطار روزهداران ماه رمضان وقف کرد؛
12. شريفه دختر جبر غانم، خانهاي را براي لوله کشي و اطعام وقف کرد؛
13. نوره حسين يوسف، يک سوم اموالش را براي امور خير و حفر چاه و ساخت مسجد وقف کرد؛
14. ميثه دختر مصبح، در سال 1263ق غلام و کنيزش را آزاد کرد و خانهاي را وقف آنان ساخت؛
15. حفصه دختر شيخ حمود الجسار، در سال 1292ق/ 1875م کنيز خود زعفران را آزاد کرد و خانهاش را براي امور خير وقف کرد؛
16. سبيکه دختر محمّد السميط، در سال 1340ق / 1921م اموالي را براي امور خير وقف کرد؛
17. شيخه موضي المبارک، در سال 1374ق / 1955م يک سوم اموالش را براي امور خير وقف کرد؛
18. منيره احمد محمّد العويصي، در سال 1403ق / 1983م يک سوم اموالش را براي عقب افتادهها وقف کرد؛
19. موضي سلطان عيسي، در سال 1416ق / 1997م حدود پنجاه هزار دينار کويتي براي کمک به دانشجويان اختصاص داد؛
20. دلال عبداللّه عجيل، حدود بيست و پنج هزار دينار کويتي در سال 1422ق / 200م وقف مبلغان ديني کرد؛
21. فاطمه دختر احمد الحجيلي، خانهاش را در سال 1285ق / 1868م وقف مشترک کرد [وقت خانواده و امور خيريه]؛
22. نهيه دختر مرزوق، خانهاش را در سال 1299ق/ 1882م وقف مشترک کرد.
وقفنامههاي برجاي مانده نشان ميدهد زنان خود متکفل تمام امور وقف ميشدند: از خريد و فروش گرفته تا رفتن نزد قاضي براي وقف و غيره.
تحليلي که دبيرخانة موقوفات کويت از آمار موقوفات ارائه داده جالب است: از 549 فقره وقفنامه در کويت، 481 مورد جنسيت واقفان آن معلوم است. از اين تعداد 256 فقره توسط مردان و 225 فقره توسط زنان انجام گرفته است. يعني 47% از آن زنان و 53% از آن مردان است.
از موقوفات زنان 80 % براي امور خيريه، 89/8 % وقف براي خانواده، 89/4% وقف براي مساجد و 22/6% وقف مشترک است، و حال آنکه در موقوفات مردان، 28/63 %وقف براي امور خيريه، 7/20% وقف براي مساجد، 98/8% براي خانواده و 03/7% براي امور مشترک وقف شده است. (به جدول زير بنگريد)
نويسنده در بخش چهارم مينويسد، دبيرخانه اوقاف کويت طرحهاي بزرگي را براي بهبودي وضعيت زنان عهدهدار شده است که از آن جمله از طرح رشد علمي و اجتماعي زنان و طرح حمايت از خانوادهها ياد ميکند که بر مبناي موقوفات اجرا ميشوند.
نويسنده در خاتمه نکاتي را که از لابهلاي گزارش نمونهها به دست ميآيد در شش بند متذکر شده است که به اجمال عبارتند از: احساس مسؤوليت اجتماعي زنان، ديد گستردة زنان در وقف، اولويت دادن به مسائل اجتماعي در موقوفات.
در پيوستها، بيست تصوير از وقفنامه را به صورت رنگي آورده است.
1. إسهام المرأة في وقف الکتب في منطقة نجد، دلال بنت مخلّد الحربي، رياض، مکتبة الملک فهد الوطنية، 2001م؛
2. أوقاف النساء: نماذج لمشارکة المرأة في النهضة الحضارية، ريهام أحمد خفاجي، دراسات للحالة المصرية في النصف الأول من القرن العشرين، 2003م؛
3. سيرة الواقفين و الواقفات، عطاء سجل، کويت، الأمانة العامة للأوقاف، 2002م؛
4. نشاط المرأة الکويتية من خلال وثائق الوقف، فيصل عبد اللّه الکندري، المجلة العربية للعلوم الإنسانية، مجلد 20، ش 78، 2002م.
از اين رو نويسنده ميتوانست برپاية کتب ياد شده و اطلاعات موجود در سازمان اوقاف کويت آمارهاي بيشتر و دقيق-تر به همراه تحليلهاي مناسب ارائه کند.
2. مطالب کتاب چنانکه در ابتدا آورديم در چهار بخش و يک خاتمه و پيوستها سامان يافته است، ولي مع الاسف نويسنده اين نظم را در کتاب اعمال نکرده و مطالب به صورت معلق و در کنار هم آورده شده است. مناسب بود در مقدمه براي کتاب چهارچوب معرفي ميشد و مطالب در آن قالب عرضه ميگرديد.
3. عنوان کتاب عام است ولي معظم کتاب (از صفحه 47 تا پايان کتاب صفحة 127) به وقف زنان کويتي اختصاص دارد.
4. در قسمت موقوفات زنان به صورت عام، هيچ آمار کلي ارائه نشده و نيز ملاک گزينش هم بيان نشده است؛ از اين رو تحليلي نيز در اين قسمت به چشم نميخورد.
5. در قسمت مربوط به موقوفات زنان کويتي مناسب بود ابتدا آماري کلي از موقوفات در کويت و تعيين تعداد موقوفات زنان و نيز ملاک گزينش مطالب بيان ميشد.
با اين همه در مجموع ميتوان اين کتاب را گامي در معرفي موقوفات زنان و نقش تمدني زنان مسلمان به حساب آورد.
منبع:فصلنامه وقف میراث جاویدان ش 71
/ع
نويسندة کتاب خانم ايمان محمّد حميدان است که در سازمان اوقاف کويت به خدمت مشغول است و در اين سازمان مسئوليتهاي گوناگوني داشته است. وي در مقدمة کتاب بر اين عقيده است که زن و وقف رابطة دو سويه داشتهاند: از يک سو زنان به وقف اموال خود در امور خيريه پرداختهاند و از سوي ديگر با موقوفاتي مواجهيم که براي رشد و تعالي زنان و رفع مشکلات آنان انجام شده است.
نويسنده پس از مقدمه، وقف را تعريف کرده و انواع آن را از قبيل وقف بر خانواده، وقف در امور عمومي و خيريه برميشمارد و اشارهاي کوتاه به تاريخ وقف در يونان، مصر قديم، عرب پيش از اسلام، دورة اسلامي و وقف در تمدن جديد ميکند.
پس از بيان مطالب کلي، مباحث اصلي کتاب در چهار بخش و يک خاتمه و يک پيوست سامان يافته است که عناوين بخش ها عبارت است از:
يک. موقوفات زنان در دورههاي اسلامي؛
دو. موقوفات براي زنان در دورههاي اسلامي؛
سه. موقوفات زنان کويتي؛
چهار. موقوفات کويتيها براي زنان؛
در بخش اول نمونههايي از موقوفات زنان را در چهار حوزه بدين شرح بيان ميکند.
الف. ساخت و نگهداري مساجد؛
ب. خدمات پزشکي؛
ج. خدمات آموزشي؛
د. خدمات اجتماعي؛
در قسمت ساخت و تعمير مساجد از شش مورد موقوفه ياد ميکند که فهرست آن چنين است:
1. ساخت مسجد خفافين در عراق، توسط زمرد خاتون همسر المستضيء بأمر الله در دورة عباسي؛
2. ساخت مسجد جامع عُقبة بن نافع، در قَيرَوان به دست سيده فاطمه (م 420ق)؛
3. ساخت مسجد بزرگ فاطمه خاتون، توسط فاطمه خاتون دختر محمّد بيک بن سلطان (م 974ق)؛
4. نگهداري جامع الازهر در مصر، که از 163 فقره وقف بر جامع الازهر، 48 مورد توسط زنان انجام شده است؛ يعني 44/29 %، ولي از نظر حجم موقوفهها 75/47% موقوفات از سوي زنان بوده است.
5. بازسازي و تعمير مسجد جامع قَرَويين در فاس، توسط فاطمه دختر محمّد الفهري؛
6. احداث مسجد جامع در فاس، توسط مريم دختر محمّد بن فهري؛
در قسمت خدمات پزشکي از زناني ياد ميکند که به تأسيس و احداث بيمارستان و وقف آن براي بيماران همت کردند.
از زنان دورة عباسي مادر سلطان مراد سوم، مادر سلطان عبد المجيد، سلطانه حفيظة و سلطانه توريانه را نام ميبرد.
از دورة عثماني همسر سلطان سليمان قانوني را نام ميبرد که بيمارستان کودکان را تأسيس و وقف کرد.
از اميره عين الحياة و هدي شعراوي در مصر ياد ميکند که عين الحياة بيمارستان تخصصي براي کودکان بنا کرد.
همچنين از قوت القلوب دمرداش در مصر نام ميبرد که بيمارستان دمرداش را در مصر ساخت.
زهيره عابدين نيز در مصر در دهة پنجاه قرن بيستم مرکزي براي درمان روماتيسم قلبي کودکان بنا کرد.
در تونس اميره عزيزه بنت احمد (م 1080ق / 1669م) تمام اموال خود را وقف کرد و بيمارستان «صادقي» (با نام فارسي) را ساخت.
در قسمت آموزش از تأسيس مدارس و وقف کتب توسط زنان ياد کرده، به اين نمونهها اشاره ميکند:
1. وقف مدرسة بشيريه در بغداد توسط همسر المستعصم؛
2. موقوفة زمرد خاتون همسر المستضيء بأمر الله براي طلبههاي مهاجر؛
3. ساخت مدرسة معتصميه در بغداد توسط شمس الضحي نوة صلاح الدين ايوبي؛
4. ساخت مدرسة شامية بَرّانيه و مدرسة شامية جَوّانيه در دمشق توسط سِتّ الشام دختر ايوب بن شادي (م 614ق / 1217ق)؛
5. ساخت مدرسة شمسيه توسط دختر سلطان ملک منصور نورالدين (695ق / 1296م)؛
6. ساخت مدرسة سابقيه توسط مريم دختر شيخ شمس الدين بن عفيف (713ق / 1313م)؛
7. وقف يک کتابخانه براي طلاب حنبلي در مکه توسط فاطمه دختر حمد الفضيلي (1200ق / 1786م)؛
8. ساخت مدرسة صولتيه در مکه توسط صولت نسا بيگم در سال 1292ق؛
9. ساخت مدرسة دار الحنان توسط عفت ثَنَيّان همسر ملک فيصل در سال 1375ق / 1955م؛
10. ساخت مدرسة عادليه در بغداد توسط عادل خاتون دختر احمد پاشا والي بغداد در سال 1168ق / 1756م؛
11. تکميل دانشگاه قاهره توسط اميره فاطمه بنت اسماعيل؛
وي 661قطعه از 3357 قطعه زمينهايش را براي تکميل دانشگاه وقف کرد و 40% عوايد سالانة آنها را به دانشگاه اختصاص داد. همچنين قصر خود را به دانشگاه واگذار کرد که امروزه موزة کشاورزي در آن قرار دارد؛
12. چاپ کتاب با سرماية قوت القلوب دمرداشي و جايزة مخصوص براي اديبان که نخستين آن را نجيب محفوظ دريافت کرد؛
13. ساخت مدارس و خوابگاه دانشجويي توسط زهيره عابدين؛
14. ساخت دو مدرسه در بخارا توسط مادر هلاکوخان.
در قسمت خدمات اجتماعي به معرفي نمونههاي ذيل از لابلاي تاريخ اسلامي پرداخته است:
1. حفصه همسر پيامبر زيور آلات خود را براي لباس زنان آل خطاب وقف کرد؛
2. اسماء دختر ابوبکر خانهاش را وقف کرد؛
3. ام حبيه زميني را براي غلامان و نسلهاي آنان وقف کرد؛
4. زبيده همسر هارون الرشيد باغها و بستانهاي حنين را خريد و وقف حاجيان کرد؛
5. خاتون مادر متوکل براي بازسازي نهرهاي سرازير شده به عرفات اموالي را اختصاص داد؛
6. سِتّ هانم دختر علي حسن در سال 1930م در مصر اموالي را براي خادم نمازخانه و آبگاه مسافران قرار داد؛
7. همسر سلطان سليمان اموالي به حجاز فرستاد؛
8. عين الحياة و فطومه در سال 1912، زمينهاي فراواني را براي پذيرايي از ميهمانان وقف کردند؛
9. جليله طرسون همسر احمد زکي پاشا مرکزي را براي آموزش و پروش دختران يتيم در سال 1927 به نام «ملجأ السِّتّ جليله» ساخت؛
10. هدي شعراوي کارخانهاي براي اشتغال جوانان تهيدست و يتيم ساخت؛
11. حنيفه هانم موقوفاتي براي ازدواج بيوگان قرار داد؛
12. جوهره دختر فيصل از شاهزادگان آل سعود، اموالي را براي زيورآلات و لباس عروسي وقف کرد؛
13. ستيته دختر سالم نمرسي اموالي براي شوهرش وقف کرد به شرط آنکه ازدواجي ديگر نکند.
در کشور مغرب از 1293 موقوفه، مواردي که واقفان آن شناسايي شدهاند 231 مورد از مردان و 97 مورد از سوي زنان بوده است.
در بخش دوم به نمونههايي از موقوفات براي بهرهوري و منفعت زنان اشاره ميکند:
1. زبير خانهاش را براي خانوادهاش وقف کرد و گفت دختران مطلقه ميتوانند تا زمان ازدواج در آنجا ساکن باشند؛
2. از دورة عثماني دو موقوفة بزرگ براي ازدواج دختران بي بضاعت موجود است؛
3. صلاح الدين ايوبي در دمشق در هفته دو روز شير و شربت بين مادران بيبضاعت توزيع ميکرد؛
4. موقوفهاي موجود است براي جايگزيني ظرفهايي که به دست کلفتها ميشکند؛
5. اسماعيل رفعت در سال 1867ق مجتمعي براي زنان تهيدست ساخت.
در بخش سوم از موقوفات زنان کويتي ياد ميکند و اين موارد را برميشمرد:
1. مريم دختر عثمان القناعي، خانهاش را در محلة مسجد العبد الإله براي دخترش و دودمان او وقف کرد؛
2. شيخه دختر عبد اللّه بن غانم، خانهاش را در محلة مطبّه براي فرزندان خليفه دبّوس وقف کرد؛
3. لطيفه دختر کليب الحضير، خانهاي با سه مغازه براي دودمان سلطان بن کليب وقف کرد؛
4. ملکه دختر محمّد الغانم، مسجد القطامي را ساخت و دو خانه براي حفظ قرآن و محل سکونت امام جماعت ساخت؛
5. آمنه بنت علي، خانهاي در محلة مطبه براي امور مسجد ابن بشر الرومي وقف کرد؛
6. ساره بنت برجس، نصفه خانهاش را براي مسجد ساير وقف کرد؛
7. بزه دختر غانم، باغي را براي امام جماعت مسجد ابو الخليفه وقف کرد؛
8. عبده بنت سلمان، خانهاش را براي اطعام نيازمندان وقف کرد؛
9. رقيه دختر محمّد العدساني، پنج مغازه براي اطعام بينوايان وقف کرد؛
10. لطيفه بنت محمّد الشمالي، خانهاش را براي خواندن نماز و روزه و قرآن و قرباني وقف کرد؛
11. هيا عبدالرحمن، ساختماني را براي اطعام نيازمندان و افطار روزهداران ماه رمضان وقف کرد؛
12. شريفه دختر جبر غانم، خانهاي را براي لوله کشي و اطعام وقف کرد؛
13. نوره حسين يوسف، يک سوم اموالش را براي امور خير و حفر چاه و ساخت مسجد وقف کرد؛
14. ميثه دختر مصبح، در سال 1263ق غلام و کنيزش را آزاد کرد و خانهاي را وقف آنان ساخت؛
15. حفصه دختر شيخ حمود الجسار، در سال 1292ق/ 1875م کنيز خود زعفران را آزاد کرد و خانهاش را براي امور خير وقف کرد؛
16. سبيکه دختر محمّد السميط، در سال 1340ق / 1921م اموالي را براي امور خير وقف کرد؛
17. شيخه موضي المبارک، در سال 1374ق / 1955م يک سوم اموالش را براي امور خير وقف کرد؛
18. منيره احمد محمّد العويصي، در سال 1403ق / 1983م يک سوم اموالش را براي عقب افتادهها وقف کرد؛
19. موضي سلطان عيسي، در سال 1416ق / 1997م حدود پنجاه هزار دينار کويتي براي کمک به دانشجويان اختصاص داد؛
20. دلال عبداللّه عجيل، حدود بيست و پنج هزار دينار کويتي در سال 1422ق / 200م وقف مبلغان ديني کرد؛
21. فاطمه دختر احمد الحجيلي، خانهاش را در سال 1285ق / 1868م وقف مشترک کرد [وقت خانواده و امور خيريه]؛
22. نهيه دختر مرزوق، خانهاش را در سال 1299ق/ 1882م وقف مشترک کرد.
وقفنامههاي برجاي مانده نشان ميدهد زنان خود متکفل تمام امور وقف ميشدند: از خريد و فروش گرفته تا رفتن نزد قاضي براي وقف و غيره.
تحليلي که دبيرخانة موقوفات کويت از آمار موقوفات ارائه داده جالب است: از 549 فقره وقفنامه در کويت، 481 مورد جنسيت واقفان آن معلوم است. از اين تعداد 256 فقره توسط مردان و 225 فقره توسط زنان انجام گرفته است. يعني 47% از آن زنان و 53% از آن مردان است.
از موقوفات زنان 80 % براي امور خيريه، 89/8 % وقف براي خانواده، 89/4% وقف براي مساجد و 22/6% وقف مشترک است، و حال آنکه در موقوفات مردان، 28/63 %وقف براي امور خيريه، 7/20% وقف براي مساجد، 98/8% براي خانواده و 03/7% براي امور مشترک وقف شده است. (به جدول زير بنگريد)
نوع وقف |
زنان |
مردان |
||
|
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
امور خيريه |
١٨٠ |
٨٠% |
١٦٢ |
٢٨/٦٣% |
خانواده |
٢٠ |
٢٢/٦% |
١٨ |
٩٨/٨% |
مشترک |
١٤ |
٢٢/٦% |
١٨ |
٠٣/٧% |
مساجد |
١١ |
٨٩/٤% |
٥٣ |
٧٠/٢٠% |
جمع |
٢٢٥ |
|
٢٦٥ |
|
نويسنده در خاتمه نکاتي را که از لابهلاي گزارش نمونهها به دست ميآيد در شش بند متذکر شده است که به اجمال عبارتند از: احساس مسؤوليت اجتماعي زنان، ديد گستردة زنان در وقف، اولويت دادن به مسائل اجتماعي در موقوفات.
در پيوستها، بيست تصوير از وقفنامه را به صورت رنگي آورده است.
نقد و ارزيابي
1. إسهام المرأة في وقف الکتب في منطقة نجد، دلال بنت مخلّد الحربي، رياض، مکتبة الملک فهد الوطنية، 2001م؛
2. أوقاف النساء: نماذج لمشارکة المرأة في النهضة الحضارية، ريهام أحمد خفاجي، دراسات للحالة المصرية في النصف الأول من القرن العشرين، 2003م؛
3. سيرة الواقفين و الواقفات، عطاء سجل، کويت، الأمانة العامة للأوقاف، 2002م؛
4. نشاط المرأة الکويتية من خلال وثائق الوقف، فيصل عبد اللّه الکندري، المجلة العربية للعلوم الإنسانية، مجلد 20، ش 78، 2002م.
از اين رو نويسنده ميتوانست برپاية کتب ياد شده و اطلاعات موجود در سازمان اوقاف کويت آمارهاي بيشتر و دقيق-تر به همراه تحليلهاي مناسب ارائه کند.
2. مطالب کتاب چنانکه در ابتدا آورديم در چهار بخش و يک خاتمه و پيوستها سامان يافته است، ولي مع الاسف نويسنده اين نظم را در کتاب اعمال نکرده و مطالب به صورت معلق و در کنار هم آورده شده است. مناسب بود در مقدمه براي کتاب چهارچوب معرفي ميشد و مطالب در آن قالب عرضه ميگرديد.
3. عنوان کتاب عام است ولي معظم کتاب (از صفحه 47 تا پايان کتاب صفحة 127) به وقف زنان کويتي اختصاص دارد.
4. در قسمت موقوفات زنان به صورت عام، هيچ آمار کلي ارائه نشده و نيز ملاک گزينش هم بيان نشده است؛ از اين رو تحليلي نيز در اين قسمت به چشم نميخورد.
5. در قسمت مربوط به موقوفات زنان کويتي مناسب بود ابتدا آماري کلي از موقوفات در کويت و تعيين تعداد موقوفات زنان و نيز ملاک گزينش مطالب بيان ميشد.
با اين همه در مجموع ميتوان اين کتاب را گامي در معرفي موقوفات زنان و نقش تمدني زنان مسلمان به حساب آورد.
منبع:فصلنامه وقف میراث جاویدان ش 71
/ع