مقدمه:
در دورهی حکمرانی جهانشاه قره قوینلو (874 - 841) ابنیهی تاریخی مهمی بشرح زیر بنا شده است:
1 - مسجد کبود تبریز در سال 870 که در اثر زلزله فعلا بصورت خرابهای افتاده است. این مسجد و بیوتات و متعلقات آن از قبیل خانقاه، صحن، حوضخانه و کتابخانه دارای اهمیت و شایان توجه است (1).
2 - از ابنیه ی تاریخی آن زمان سر در اصلی در محوطهی شمالی «درب امام» اصفهان است که در سال 857 با کاشیهای معرق و زیبا ساخته شده و کتیبهی آن نیز با کاشی معرق بخط ثلث بزبان فارسی است. و از آن چنین بر میآید که در زمان سلطنت جهانشاه و ایالت ابوالفتح محمدی ساخته شده است.
3 - مسجد میرعماد یا مسجد میدان واقع در کاشان که در سال 868 بدست امیر عماد الدوله والدین محمود شیروانی بنا گردیده و در سال 877 بموجب طومار مفصلی موقوفات مسجد و متعلقات آنرا تعیین کرده است.
در دی ماه 1335 اصل وقفنامه در یکی از خانوادههای ساکن طهران ملاحظه و عکس برداری شد که اینک بنظر علاقهمندان میرسد. بموجب کتیبهی سر در فعلی مسجد مسلم است .
که بنای مسجد در زمان سلطنت ابوالمظفر جهانشاه قره قوینلو بوده است. در مجموعهی ناصری چنین آمده است: مسجد عمادی در زمان جهانشاه که از وزراء او بوده و هنگام مراجعت از زیارت بیت الله این مسجد را در مقابل میدان بنا نهاده است. (2) صاحب مرآت البلدانمینویسد:
مسجد عمادی از بناهای خواجه عمادالدین است مشتمل بر ایوان زمستانی و تابستانی و گنبد بزرگ و شبستان بزرگ زمستانی و تابستانی و صحن و حیاط وسیع و حوض آب وو حوضخانهی جداگانه، منبر و محراب کاشی. (3)
عبدالرحیم ضرابی صاحب تاریخ کاشان مینویسد: یکی دیگر از بناهای مرتفعهی منیعهی کاشان مسجد عمادی است که همواره محل اقامت نماز جمعه و جماعت است .
و آنرا در زمان جهانشاه قره قوینلو، خواجه عمادالدین محمود در مقابل میدان سنگ با گچ و آجر و کاشی معرق بوضع خیلی خوب در کمال امتیاز و استحکام بنا نموده است. (4)این مسجد که اینک مسجد میدان نامیده میشود در یازدهم دی ماه 1310 بشمارهی 117 جزء آثار ملی بثبت رسیده است.
اینک خلاصهای از طومار مفصل از نظر علاقهمندان میگذرد، و سپس اصل چهار فقره وقفنامه مربوط به مسجد جامع و حمام و خانقاه متصل بمسجد و عمارت وقت و ساعات درج میگردد و در پایان وقفنامه وفرامین جهانشاه قره قوینلوو و سلاطین صفویه که در کتیبههای مسجد و بسنک منقور است و شامل جهات تاریخی است باطلاع میرسد.
2 - وقف نامه مورخ 8 شعبان المعظم 877 قمری راجع به بمقبصه معموره است که مساحت آن 514 ذراع، بذراع دهقان است بر مسجد جامع.
3 - وقف نامه مورخ 12 رمضان المبارک 877 راجع بنصف مشاع از عصارخانهی محدوده به بقعهی شش تن و مدرسهی خان و سرای سید نظامالدین و شارع و 14 شبانه روز از 16 شبانه روز آب قنات و اراضی مدعوه به، دولتاباد بر مسجد جامع مذکور و خانقاه متصل بمسجد.
4 - وقفنامهی مورخه 15 ذیقعده الحرام 877 قمری دربارهی خانقاه و عمارت وقت و ساعات و رقبات موقوفه و نصف تام از قنات مزرعهی نصرآبادود و شبانه روز از 27 شبانه روز قنات مهذبآباد و 24 قطعه زمین واقع در مزرعه مهذبآباد به ذراع دهققان که جمعا 111 جریب می باشد و بقیهی دکاکین واقعه در میدان جدید در جنب عمارت وقت و ساعت و طاحونهی واقعهی نزدیک فین که واقف احداث نموده و 2 شبانه روز از 27 شبانه روز آب قنات مهذبآباد.
[سجل ابوعبداله علی بن هبةاله بن علی]
متن وقف نامه
الله ولی التوفیق
الحمدلله الذی اخیی قلوب العارفین بحیاض المودة و العرفان واروی ارواح المشتاقین بزلال الکشف و العیان و اجری بکمال قدرته فی اودیة صدورهم عیون الحکمه و الایقان اولئک الذین کتب فی قلوبهم الایمان و الصلوة و السلام علی النبی المبعوث باسطح دلیل و اوضح برهان محمد الناسخ بشریعته القاهره سائر الملل و الادیان و علی آله و صحبه کل حین و آن.
و بعد فان التقرب الصادر عن الواقف الواقف من الحق علی الاسرار و الموفق الفائق من البر بالبر اعلی منازل الابرار المذکور فی الزبر هذا لا زال عماد عمره قائما و طرف الحوادث عنه نائما وضح و صح عندی بصریح اعترافه بجمیع ما عزی الیه فیه و انی... الشرعیه حکمت بصحة ذلک کله و اشهدت علیه من ارتدی برداء التقی و العداله و اکتسی بکسوة الصدق فی المقاله بسؤال شرعی کتبه المفتقر الی الله الصمد الغنی ابوعبدالله علی بن هبة الله بن علی فی خمس وثائق.
الحمدلله الواقف علی سرایر الضمائر الوافقین بنیه و تیرة الواقفین هو الذی وفق من له اماره الدوله السرمدیه و السعادة الابدیه لعمارة بنیة السنیه بما هو... المسلمین و عماد للدین و الصلوات التامات النامیات و التحیات الکاملات السامیات علی محمد المحمود الموعود بالمقام المحمود و الحوض المورود یوم الدین و آله الطاهرین و الائمة المطهرین بعین التوحید و الیقین و اصحابه السالکین سنن سنة امام المرسلین باقامة الجمعه و الجماعات للراکعین و الساجدین بارکع راکع و سجد ساجد لرب العالمین.
حمدی که لسان واقفان مواقف قدس و ثنائی که بیان معتکفان مساجد انس باقامهی عشر عشری از معاشر آن عاجز باشند تحفهی درگاه بارگاه پادشاهی که با مرجزم «واقم الصلوة طرفی النهار و زلفا من اللیل» قامت گردن کشانرا برکوع با خشوع منحنی گردانید و سهو و نسیان ایشانرا بسجودی بالعمد باذان «ان الحسنات یذهبن السیئات» بحسنات مبدل ساخت فحمداله ثم حمداله علی ما کسانارداء الکرم و شکراله ثم شکرا له علی ما هدانا لشکر النعم و صلوات زاکیات که متطهران مستغفران در آناء اللیل و اطراف النهار و تحیات طاهرات که جالسان محراب شهود از تذکار آن قاصر آیند نثار روضهی مقدسهی منورهی سیدالمرسلین المتکلم بحدیث «الصلوة عمادالدین» محمود المحمد بسنة العاملین العالمین و اهل بیت طیبین که ائمهی مؤمنین و اصحاب که هادین مأمومینند با دالی یوم التناد و بعد بر رأی رزین ارباب دین و دولت و فکر متین اصحاب ملک و ملت مخفی نیست که این دار فنا محل بقا و مکان قرار نیست
الا انما الدنیا کمنزل راکب
اراح عشیا و هو فی الصبح راحل
و از این چرخ دولابی هیچ مرد مجرد کاسهی آبی تصرف ننمود تا او را بآتش اندرون حمام صفت دود بر سر بیرون نرفت و از این دکان هیچ استادی نوشی نخورد تا به نیشی مبتلا نگشت.
کس عسل بینیش از این دکان نخورد
کس رطب بیخار از این بستان نچید
بیتکلف هر که دل بر وی نهاد
چون ندیدی خصم خو میزد مزید
پس آن صاحب دولت گوی سعادت از این میدان ربود که از سر صدق و ایمان کامل و اعتقاد شامل از مال حلال خالصا لوجه ذی الجلال کما قال الکریم المتعال انما یعمر مساجد الله من آمن بالله و الیوم الاخر در این خرابهی دنیه دنیا بیتی معمور ساخت که قصری بیقصور بلکه چهل قصور بیکسور در دار المعمور موفور السرور یافت کما قال النبی صلی الله علیه و سلم من بنی لله مسجدا اعطاه الله لکل ذراع اربعین قصرا فی الجنه
او را که بود طالع فرخندهی فیروز
آباد کند خانهی فردای خود امروز
لا جرم چون واقف و مطلع گشت بالهام ربانی و تأیید سبحانی و نوید رحمانی عالیجناب امارت مآب سعادت انتساب وزارت مناب حشمت مثاب مؤسس قواعد الخیرات مؤطط مبانی المبرات مفخر الاماجد الکرام و ملجاء الاماثل العظام ملاذ الصدور الفخام واحد فی الکرم غرة فی العالم ینابیع العواطف یتفجر من انامله و ریاض السخا تضحک من امطار سحاب فواضله مآثر خیراته الجزیله و آثار مبراته الجلیه فی الاصقاع یفیض و یستفیض یهتز عند الالطاف کالغصن و یثبت عند الشدائد کالرکن و ما احسن فیه ما قال المادح لممدوح بالنسة العباد
سأت الندی هل انت حر فقال لا
و لکننی عبدالامیر عماد
فقلت شری قال لا بل وراثة
یوارثنی من والد بعد والد
سخی باذل عادل یگانهی دوران
که هست منبع الطاف خالق معبود
امیر اعظم اکرم عماد دولت و دین
که باد عاقبتش همچو نام او محمود
امر فرمود ببنای و احداث معبدی که رشک روضهی رضوان است و مصلی ارباب ایمان با ایقان است
فضاء آن بمثل همچو روضهی رضوان
هوای آن بصفت چون نسیم جان پرور
صبا نمود بخاکش طراوت طوبی
هوا سرشت در آبش حلاوت کوثر
در خطهی شریفه و مدینهی طیبه کاشان حفظها الله تعالی عماشان و الحمدلله علی اتمامه فی احسن الزمان و بصنعه جعلته مسجدا لله المنان مسجد جامع گردانید و باقامهی جمعه و جماعات و صلوات خمس و بتلاوة کلام رحمن معمور و مزین و محلی ساخت و بمیامن انفاس شریفهی علما و خطبا و فضلا و تعلیم و تعلم مشرف و منور گشت.
بساخت جامع عماد دولت و دین
بشهر شاه ولایت برای روز جزا
ز ساکنان حرم این ندا رسید بگوش
لقد تقبل منه تقبلا حسنا
و در اشرف ازمان و اعز احیان جناب امارت دثار معدلت شعار امیر عماد الدوله والدین محمود المشار الیه ابن الامیر الاعظم ذی الجود و الکرم و الحسب و السامی و النسب العالی ملجاء الامراء فی اوانه و ملاذ الصدور فتنی زمانه الواصل الی رحمت الله الولی امیر معین الدوله والدین شبلی الشروانی وفقه الله تعالی لا تمام مبانی الخیرات العظام و وصلهم الی اعلی الدرجات و وقف فرمود و تصدق نمود خالصا لوجه الله و طلبا لمرضاته و نیلا لمثوباته آنچه حق صریح و ملک طلق جنات مشار الیه امیر عماد الدوله و الدین محمود بود تا الیوم و در تحت تصرف مالکانه او بی سعی مانعی و زجر زاجری کما دلت علیه الحج الناطقات و البینات المعدلات المزکیات و تصرفه النافذ و احداثه الصحیح الشرعی الخالی عن المفسدات العاری عن المبطلات و آن جمیع حمامی است مشهور بحمام امیر عمادالدین محمود مربوز واقع در میدان جدید واقف مذکور خارج درب سوق من دروب مدینهی کاشان مستغنی از تحدید و توصیف لغایت الشهره و نهایت التعریف با جمیع لواحق و مضافات و منسوبات و بیوتات خاشاک و ملخقات و منضمات و سایر ضمایم مذکور او غیر مذکور و جمیع مجری و ممرد و سهم از هشتاد و هشت سهم که مجموع آن یک شبانروز است از جمله چهارده شبانروز که مجموع سهام و شبانروزات قنات اسفیداب قریهی فین است من قری مدینهی مزبوره مستغنیه از حدود لشهرتها لغایت الاشتهار با جمیع توابع و لواحق و مضافات و آبار وجد اول و سواقی و ما یتعلق بها شرعا و جمیع یک در دکان مبنیهی برسم عصاری محدود بدرب سوق و بشارع و بمیدان جدید و بسور و خندق قدیم و بخان مرحوم السعید خواجه ابوسعید واقعهی در بلدهی مذکوره با جمیع توابع و لواحق و آلات و اسباب و سائر ضمائم و ملحقات و ما یتعلق بها شرعا و جمیع سه در دکان مبینهی برسم صباغی متصلهی بیکدیگر و جمیع دو در دکان مبنیهی برسم نعلبندی معروفا و جمیع یک در دکان مبنی برسم آماج خانه که مجموعه این دکاکین متصلهاند بیکدیگر محدوداتاند بمیدان جدید جناب مشار الیه و بمسجد موصوف و بسور و خندق قدیم و بباب مسجد مزبور فیه با جمیع توابع و لواحق و مضافات و منسوبات و ما یتعلق بها شرعا و جمیع چهار در دکان مبنیین برسم نعلبندی متصلات و جمیع دو در دکان متصلتین مبنیتین برسم خبازی که مجموع آن دکاکین سته محدودهاند بباب مسجد مزبور و بمیدان جدید و بمقبرهی درویش راه خدا معروفا و بمسجد مذکور با جمیع توابع و لواحق و مضافات و منسوبات و ملحقات و سائر ضمائم و ما یتعلق بها و جمیع دو در دکان برسم صباغی و جمیع یک در دکان برسم علافی که مجموع متصلهاند بیکدیگر محدودهاند بمیدان جدید و بباب حمام مزبور و بحمام و بشارع و جمیع یک در دکان برسم آماجداری معروف و جمیع یک در دکان برسم دلالی که مجموع متصلهاند بیکدیگر محدود بمیدان جدید جناب مشار الیه و بباب حمام مذکور و بباغچهی حمام از دو جانب و جمیع باغچهی جدیده محاط علیها محدود بمسجد مزبور و بشارع و خندق قدیم و بمقبره و شارع و سقایه صاحب اعظم خواجه معینالدین احمد و مقبرهی درویش راه خدا معروفا با جمیع توابع و لواحق و مضافات و منسوبات و ملحقات دکاکین مزبورات و باغچهی مزبوره و ما یتعلق بذلک کله علی وجه الشرع الشریف والدین المنیف علی شارعه افضل الصلوات الزاکیات و اکمل التحیات الطاهرات بر مسجد موصوف سابقا مشهور بمسجد امیر عمادالدین محمود الشروانی وقفی صحیح شرعی و حبسی صریح دینی مشتمل بر جمیع ارکان شرعیه و ضوابط مرعیه و شرایط دینیه من بیان المصارف علی وجه الشرع الشریف و شرط وقف مزبور فرمود که مصارف مستغلات و اجارات و زراعات موقوفات مزبورات فی هذه الوثیقه بدین وجه باشد علی سبیل التفصیل و واقف واقف مشار الیه اعلی الله تعالی شانه العالی عمادا محمودا، تولیت موقوفات محدودات موصوفات بذات شریف و نفس منیف وخود تفویض فرمود تفویضی شرعی و بعد از حلول اجل او بار شد اولاد او و اولاد اولاد او ذکورا و اناثا نسلا بعد نسل بطنا بعد بطن و عقبا بعد عقب الا [کذا] ما تناسلوا و تعاقبوا و بعد از آن بهر کس از اولاد رجوع نماید متولی شرعی آن باشد الی ان یرث الله الارض و شرط وقف فرمود... صاحب اعظم منبع الجود و الکرم...... خواجه کمالالدین حسین الحافظ الحساب مشرف و ناظر برین... محصولات باشراف و نظارات او بمصارف دارالشفاء مذکور صرف شود و بعد از او باولاد او متعلق باشد شرطی صحیح شرعی و همچنین شرط فرمود که آنچه محصولات مستغلات این موقوفات باشد اولا عمارت موقوفات مزبورات و مسجد موقوف علیه و مصالح مسجد از روشنائی و فروش... و آنچه باقی ماند بخطیب معین و امام..... که در صلوات خمس امامت نماید و بحفاظ مذکوره... و مؤذن و فراش مزبورین صرف نمایند بر وجهی مسطور و آنچه از ایشان زیاده باشد بدستور مذکور بمدرس و طلبه صرف کنند و شرط فرمود که مدرس هر شش ماه طلبه را امتحان کند و عزل و نصب طلبه متعلق برأی شریف مدرس باشد (5) و آنچه باقی ماند عشر آن بحق التولیه تصرف نماید و نصفی عشر بحق الاشراف و نظارت بخواجه کمالالدین حسین مذکور و بعد از او آنچه باقی ماند خرج یک روز اهل علم و اهل صلاح فقرا که از اهل بدعت نباشند و در این مسجد نزول کنند نمایند وقفا صحیحا شرعیا و تسبیلا صریحا دینیا لازما منجرا مخلدا بحیث لا یباع و لا یوهب و لا یرهن و لا یوجرا کثر من سنه و بالظلمه و المتغلبته المتعدیه و بعد ما رفعت الفصه هذه من قوادمها الی حوافیها و جواز الحکم الشرعی الدینی الی الحاکم الشرع الشریف النافذ حکمه المنیف اعلی الله التعالی شانه العالی حکم بصحة ذلک کله من المطلع الی المقطع و من المبداء الی المنتهی من الشرایط المرعیه و الارکان الدینیه حکما صحیحا شرعیا حتما جزما مرعیا ملیا و قد کان ذلک فی الثالث و العشرین من شهر رجب المرجب لسنه سبع و سبعین و ثمان مائه الهجرة النبویه.
[خط و مهر واقف]
بموجبی که مزبور گشته و منسوب
اشهد فاشهد و انا عالم حرره بیمینه
باین ضعیف شده این ضعیف
بدان معترفست و مقر و این وقفیت
از این فقیر صادر شده بر وجه مسطور مستودع فیه[محل مهر]
[سجل دیگر]
وقف کرد آن واقف مومی الیه
خاص از بهر رضاء ذوالجلال
آنچه مذکور آمده در این کتاب
هست قول واقف فرخنده فال
از همه آفات و عاهات زمان
حافظش بادا خدا فی کل حال
این کمینه نیز چون دیگر شهود
شاهد است بر قول آن نیکو خصال
حرره اضعف عبادالله ذی القوة المتین محمود بن علی همایون بن معین اصلحالله شانهم بالنبی و آله.
[سجل دیگر]
اشهدنی الواقف المتصدق صاحب الهمم العوالی بنعمان اطلال الکلم و العالی و کما قیل فعلا عمادالدین من مطلعه و اضاء نجم اللیل من مشرقه لا زال
محمودا... بما اضیف الیه و انا العبد المفتقر الی رحمة الله الحافظ عبدالله بن فتحالله بن عبدالملک الواعظ... کتبه متوکلا علی الله وجه فی خمسة وثائق.
[سجل دیگر]
الحمدلله الذی شرح بجمیع الخلایق مناهج الدین احسن مشروع و وضع من قواعد الشرع ابین موضوع حمدا یربو علی قطرات الغمام و ینمو علی مولدات بلاکمام و الصلوة علی المبعوث من جبال تهامه بالانوار التامه و علی آله و خلفائه و بعد فان الله تعالی «اذا ارادالله الخیر بعبد من عباده هذه الی صلاح المعاش و المعاد و جعله فی الخیرات سباق للعاملین و من جملة من ظهرت له هذه الحقیقه الواقف المتصدق المشار الیه فی هذه الکتاب... الی یوم القیام. ثم اقر بجمیع ما عزی الیه فیه و اشهد علی اعترافه العبد الخالص لله تعالی هبته الله بن علی و الحمدلله تعالی.
[سجل دیگر]
واقف مشار الیه در این کتاب شریف عزیز لطیف مبارک خلدت ایام معدلته و دولته بتمام آنچه در این صحیفهی صریحهی مرعیهی میمونه مسطور و مزبور شده این فقیر حقیر ضعیف را گواه گردانید و[خوانده نشد]ساخت کتبه محمد بن علی بن الحر.
[سجل دیگر]
و کذا قول اصغر عبادالله الغنی زینالعابدین بن محمد بن علی حرره بیمینه.
[سجل دیگر]
اشهدنی الواقف المشار الیه علی ما نسب الی نفسه الشریفه و انا العبد محمد بن علی بن حیدر بن حسن المعری عفاء[کذا]الله عنه وقفه بمحمد و الله اجمعین و السلام.
[سجل دیگر]
بر مراتب مسطور و منهاج مشروح گواه شد بنده ضعیف مرتضی بن حسین بن محمد الحسینی[محل مهر]
[سجل دیگر]
یشهد بما فیه العبد عبدالله بن علی بن مطهر الحسینی حرره بیمینه.
[سجل دیگر]
فشهاده العبد الاقل حرره نصیر عبدالسلام بن حسین[محل مهر]
[سجل دیگر]
الشاهد بما سطر فی هذا الکتاب الشرعی و انا العبد الاقل معین بن تاجالدین مختص اصلحالله تعالی[محل مهر]
[سجل دیگر]
بر مراتب مسطوره گواه شد علی بن احمد بن حسین.
[سجل دیگر]
بر اقرار جناب[خوانده نشد]گواه است حسین بن معال بن علی کافی.
[سجل دیگر]
یشهد بمضمون هذا الکتاب العبد معین بن جمشید بن مسعود حرره[خوانده نشد]
[سجل دیگر]
الشاهد بما فیه العبد الضعیف النحیف ابواسحق بن حسین[شاید: حبیب]
[سجل دیگر]
بگواهی بنده سیدی علی بن حاج ابراهیم قزوینی[محل مهر]
[سجل دیگر]
شهد بما فیه نادعلی[خوانده نشد][محل مهر]
[سجل دیگر]
و انا علی ذلک من الشاهدین[خوانده نشد]ابوسعد عفاله عنهم[کذا]
[سجل دیگر]
بگواهی العبد سیدی احمد بن سیدی علی بن حاج ابراهیم.
[سجل دیگر]
جناب واقف متصدق مشار الیه اید الله تعالی ظلال مرحمته بر موجب مسطور وقف فرمود حرره العبد محمد بن حسین بن علی المتطیب[خوانده نشد]الله تعالی بعیوب سالفه و جعل یومه خیرا من امسه.
[سجل دیگر]
بر این مراتب گواه شد[خوانده نشد]
[سجل دیگر]
بشهادت العبد الضعیف بن عبدالعزیز بیدگلی[محل مهر]
[سجل دیگر]
اشهدنی الواقف المتصدق علی ما نسب الی نفسه الشریفه و انا العبد کافی بن عبدالقائم بن علی الحافظ عفا الله عنه ذنوبه و اصلح شانه بمحمد و آله اجمعین.
[سجل دیگر]
شهادت کمالالدین بن شمسالدین کتبه محمد
[سجل دیگر]
بشهادت العبد الضعیف فخرالدین علی بن شرف اصلحالله شانه
[سجل دیگر]
الشاهد بما فیه العبد عطا بن علی نظر (؟)
[سجل دیگر]
بشهادت العبد الضعیف حرره عبدالصمد.
[سجل دیگر]
بشهادت العبد عبدل بن حسین بن اسمعیل حرره بیمینه
[سجل دیگر]
بشهادت العبد الضعیف جمالالدین عزیز[خوانده نشد]
[سجل دیگر]
بر اوراق مشروح و نهج مسطور گواه شد حسین بن عبدل بن حسین[خوانده نشد]
[سجل دیگر]
انا شاهد بما فیه العبد الضعیف المحتاج الغنی نور علی بن حاج کمال عفاالله ذنوبهم.
[سجل دیگر]
بشهادت العبد الضعیف نورالدین امین محمد فائض
[سجل دیگر]
یشهد بمضمون الکتاب الضعیف طیب شاه بن علی شاه حسین[خوانده نشد]
[سجل دیگر]
بشهادت العبد الضعیف محمود قوامالدین
[بعد از سحلات فوق تعدادی سجلات دیگر ادامه دارد که در چند صفحه عکس برداری شده است]
سجل وقفنامهی دیگر
هوالعزیز... ثبت اقرار الوقف المذکور... عندی حرره الحسین بن عبیدالله بن محمد الطوسی حاکما بصحته حامد الربه
[سجل دیگر]
هو هو اعتراف الواقف المومی الیه فیه ثابت عندی بصریح نطقه کتبه الفقیر علی بن هبة الله بن علی حاکما بصحته
هو
بعد از حمد بیعد و صلوة تامه دائمه ایضا وقف فرمود و تصدق نمود جناب دولت مآب وزارت ایاب سعادت انتساب واقف مشار الیه ضمن و هو الامیر الاعظم الاعدل الاکرم الواثق بربه المعبود عماد الدوله والدین محمود بن الامیر الکبیر المغفور السعید امیر معینالدین شبلی الشروانی ایده الله تعالی بمنزلة الخیرات و رحم آباه الکبیر بنیل الدرجات بر مسجد جامع محدود موصوف فی الضمن آنچه حق طلق و ملک صحیح مشار الیه بود قبل صدور هذا منه ملکا شرعیا من الحجج الناطقه و من شهادت الشاهدین المذکورین فی ذیل هذه الوثیقة الانیقه و آن جمیع مقصبه ایست معموره ثابته بر حافین نهر مزرعهی مدعوهی دولتآباد من مزارع مدینهی کاشان صانها الله تعالی عن نوائب الزمان واقعهی بر خارج درب سوق من دروب مدینهی مذکوره مساحت آن مقصبه پانصد و چهارده ذراع بذراع دهقان محدودهی بزمین مشهوره بدر هندویان و زمین خواجه شرفالدین سیدی علی القزوینی و زمین مرتضی اعظم سید جلالالدین مرتضی بن سید کمالالدین حسین و زمین صاحب الاعظم شاه ابواسحق و زمین وقف ومعینه امیر مرحوم طوبی [مقام] و زمین وقف مدرسهی صاحب اعظم سعید مغفور خواجه معینالدین احمد و بزمین ورثهی جناب شریعت شعار مغفرت آثار قاضی نظامالدین محمود و زمین خواجه شرفالدین سیدی علی مذکور و بزمین سید جلالالدین مرتضی مذکور و زمین ورثهی خواجه کمال محمد درویش و زمین سید جلالالدین مرتضی مشار الیه و زمین خالصهی دیوانی و زمین خواجه شرفالدین سیدی علی مذکور و زمین وقف مشهد یحیا باد و زمین ورثهی قاضی نظامالدین مذکور و زمین خالصهی دیوانی و زمین خواجه شرفالدین سیدی علی مذکور و زمین ورثهی خواجه احمد امیر مرتضی و زمین جناب دولت ماب امیر عمادالدین محمود الشروانی واقف و زمین سید فخرالدین بن سید مطهر و زمین خواجه حسن آرانی و اراضی یحیاباد و بشارع با جمیع توابع و لواحق و یتعلق بها شرعا وقفا صحیحا شرعیا و تسبیلا صریحا دینیا مشتملا علی الارکان الشرعیه و الشرایط الدینیه المرعیة المزبوره المشروحة فی الضمن بلا تغییر و تبدیل و زیادة و نقصان مقرونا بالحکم الشرعی ممن له ذلک شرعا و کان ذلک فی الثامن من شهر شعبان المعظم سنه سبع و سبعین و ثمان مائه الهجرة النبویه
آنچه در این کتاب شرعی مندرج [سجل]
گشته فوقا و تحتا از این ضعیف
شهد بمضمونه فتحالله بن عبدالملک
صادر شده و بدان معترف است
... محمود...
[سجل دیگر]
یشهد بمضمونه اضعف عبادالله العالی علی بن محمد بن عبدالرزاق الکاشی حرره بیمینه
وقفنامه ی دیگر
هو
بعد ذلک وقف نمود واقف مذکور جزاه الله خیرا بر مسجد جامع محدود موصوف فی الضمن و خانقاه قربة لله تعالی همگی نصفی شائع از عصار خانه واقعهی بمدینهی الاسلام کاشان ببقعهی شش تن بحد بستان مدرسهی خان و بحد سرای ورثهی - المرتضی الاکرم مرحوم السید نظامالدین من الجانبین و بخد شارع و الیه المدخل و المخرج با همهی توابع و لواحق و منسوبات از کافه خان و از آلات و اسباب خشبیه و حجریه و حدیدیه و غیر ذلک و همگی حصه بحق چهارده شبانروز از اصل شانزده شبانروز مجموع شبانروزات قنات و اراضی مزرعهی مدعوهی دولتاباد از مزارع حوالی مدینهی کاشان بحد اراضی یحیاباد و بحد مزرعه نصرآباد
آتی ذکرها و بحد قریهی بائرهی مدعوهی هراسکان و بحد بوار مزرعهی محمودآباد و شرط فرمود که حاصل موقوفات مذکوره را از عصار خانه و مزرعه مذکوره بعد از تعمیر رقبات موقوفه و خرج عمارات و تقدیم مصالح مذکوره آن و حق العشر متولی و نصف عشر مشرف بر وجه مشروحهی فی الضمن بلا تغییر و تبدیل و زیادة و بقصان صرف نماید. و کان ذلک فی الثانی عشر من رمضان المبارک لسنه سبع و سبعین و ثمان مائه الهجرة النبویه.
[تعدادی سجل دیگر]
وقفنامه ی دیگر
[سجل]
ثبت اقرار الواقف المذکور عندی
اعتراف الواقف المومی الیه ثابت
حرره الحسین عبیدالله بن محمد
عندی بصریح نطقه ما فیه کتبه الفقیر
الطوسی حاکما بصحته حامدا لربه
علی بن هبته الله بن علی حاکما بصحته
هو المستعان الحمدالله الذی مهد قواعد المله بعمادالدین و السلام و الصلوة علی سیدنا محمد المحمود بالمن... الموعود بأکرم عز و اشرف مقام و آله و اصحابه البرره الغر الکرام ماکر اللیالی و الایام
اما بعد چون عالیجناب دولت مآب وزارت ایاب سعادت انتساب واقف مومی الیه الضمن جزاء الله خیرا از بناء مسجد مذکور و وقف کردن موقوفات مذکوره آن توفیق سبحانی و الهام ربانی ببناء خانقاه واقعهی بحذاء مسجد مذکور بر جانب یمین مسجد و در ازاء آن عمارت وقت و ساعت بنا نهاد که از مخترعات ذهن و قاد جناب فضائل پناه افتخار العلماء المحققین اعتضاد الحکماء المتالهین مولانا فخرالدین علی بن الصدر السعید الخواجه شمسالدین محمد الکاشی است و چندین صنع حکمت در آن تعبیه نموده که هر یک از آن فنی از فنون خبیه اسرار حکماء سالف است و دال بر صفاء قریحهی و قاد و خاطر نقاد مولانا مشار الیه است و لا ریب که عمارات مذکوره مساکن علما و فقرا و منازل اتقیاء
و ماوای اصفیاست و متضمن تفریح خواطر همگنان و تفرج ناظران است..... خالصه واقف مذکور وقف کرد همگی خانقاه مذکوره مذبوره [کذا] را و همگی عمارت وقت و ساعت را و شرط فرمود که فقرا و ارباب تصوف و اهل تقوی و پیران کامل و جوانان با طاعت در آن خانقاه ساکن شوند و قربا و آینده و روندهی اهل اسلام که نه از اهل بدعت باشند نازل گردند و واقف مذکوز وقف کرد بر خانقاه مذکور و بر عمارت وقت و ساعت مذکوره که قریبه [شاید: قرینه] خانقاه مذکوره است همگی حصهی کاملهی بحق نصف تام از مجموع قنات مزرعهی نصرآباد البلد از مزارع حوالی مدینهی کاشان محدوده بحد مزرعه یحیاباد و بحد مزرعهی دولتاباد مذکوره و بحد جادهی بیدگل و بحد مزرعهی جاپاسان و همگی حصه بحق دو شبانروز از اصل بیست و هفت شبانروز مجموع شبانروزات قنات مزرعهی مهذبآباد از مزارع حوالی مدینهی کاشان بحد مزرعهی نصرآباد و جادهی بیدگل و بحد [خوانده نشد] مزرعهی صالحآباد وجادهی انوشاباد وبحد مزرعهی جاپاسان با قطعات اراضی واقعهی بمزرعهی مذکوره معینهی معلومه مفصله در بیست و چهار فصل و التفصیل هذا بذراع دهقان.
(یکصد و یازده) جریب
قطعه
زمین شاهانی کنار راه بیدگل بحد جادهی بیدگل و بحد زمین امیر علی قطبالدین و بحد زمین وقف و بحد زمین 6000 جریب.
قطعه
زمین بحد خوگاه و حوض و مسجد و بحد زمین ورثهی خواجه معینالدین احمد و بحد زمین عزالدین علاف و بحد شارع 3 جریب.
قطعه
زمین بحد زمین امیر علی قطبالدین و بحد زمین خالصهی شریفه و بحد زمین وقف 3 جریب.
قطعه
زمین شاب شاهانی بحد زمین وقف و بحد زمین امیر علی قطبالدین و بحد زمین... ورثهی سید قوامالدین و بحد زمین عزالدین علاف و زمین جاپاسان 6 جریب.
قطعه
زمین بحد زمین عزالدین علاف و زمین ورثهی خواجه معینالدین و بحد زمین امیر علی قطبالدین و زمین وقف از دو جانب 4 جریب.
قطعه
زمین بحد زمین دیوانی و بحد زمین عزالدین علاف و زمین وقف و بحد زمین وقف مدرسهی خواجه معینالدین احمد و بحد زمین عزالدین مذکور 5 جریب.
قطعه
مدعوه برو راه مسیل بحد زمین وقف و حد زمین وقف مدرسهی خواجه معینالدین احمد مذکور و بحد زمین مدرسهی مذکوره و زمین دیوان و بحد زمین ورثهی قاضی نظامالدین محمود 5 جریب.
قطعه
زمین مدعوه وقف و بحد زمین وقف و بحد زمین عزالدین علاف و بحد زمین وقف ایضا و شارع و بحد زمین مدرسهی خواجه معینالدین احمد مذکور جریبان
قطعه
زمین گارس زار بحد زمین وقف و زمین امیر علی جمال و بحد زمین وقف خواجه معینالدین احمد مذکور و بحد زمین خواجه احمد و بحد زمین عزالدین علاف 5 جریب
قطعه
زمین کلج زار بحد زمین ورثهی مولانا جلالالدین هبته الله و بحد دیوار و بحد زمین وقف مسجدی و معین و بحد زمین وقف مدرسه خواجه معینالدین احمد 4 جریب
قطعه
لته میدان بحد زمین وقف و بحد زمین وقف مدرسهی خواجه معینالدین احمد مذکور و شارع و بحد زمین عزالدین علاف و بحد زمین مدرسهی مذکوره ایضا 5 جریب
قطعه
زمین میدان بحد زمین وقف مدرسه خواجه معینالدین احمد و بحد زمین خواجه احمد و بحد زمین عزالدین علاف و بحد شارع و جاده بوزیدآباد 3 جریب
قطعه
زمین کوچه حوض بحد زمین وقف بحد زمین خواجه معینالدین احمد مذکور و بحد زمین عزالدین علاف و بحد شارع و جادهی بوزیدآباد و بحد زمین وقف 3 جریب
قطعه
زمین مدعوهی درلت سلطان بحد زمین وقف معین و مسجدی و زمین عزالدین علاف و بحد زمین وقف ومدرسهی خواجه معینالدین احمد و بحد زمین عزالدین علاف مذکور 4 جریب
قطعه
زمین کنار چاله لوغستان بحد زمین عزالدین علاف و بحد زمین وقف و بحد زمین ورثهی امیر علی جمال و خواجه احمد و بحد زمین وقف مسجدی و معین 5 جریب
قطعه
زمین در گنبد حوض بحد زمین وقف و بحد بستان خواجه عزالدین علاف و بحد زمین دیوانی و بحد زمین وقف مسجدی و معین 1 جریب
قطعه
زمین در بست بحد زمین دیوانی و بحد بوار و بحد زمین عزالدین علاف و بحد زمین ورثهی سیدقوامالدین شاهمیر 3 جریب
قطعه
زمین مدعوه لته نسار جار بحد زمین امیر علی قطبالدین و دیوانی و بحد زمین عزالدین علاف و بحد زمین وقف و بحد زمین وقف خواجه عمادالدین مذکور 6 جریب
قطعه
زمین مدعوه چشم ابرو ایضا بحد زمین خواجه عزالدین علاف و بحد زمین عزالدین مذکور ایضا از دو جانب و بحد جاده بیدگل 4 جریب
قطعه
زمین در بست بحد زمین خواجه عزالدین علاف و زمین وقف مدرسه مزبوره و بحد بوار و بحد زمین وقف مسجدی و معین 4 جریب
قطعه
زمین در گنبد حوض ایضا بحد زمین وقف و زمین دیوانی و بحد زمین ورثهی سید قوامالدین شاهمیر و بحد زمین خواجه عزالدین علاف و زمین دیوانی و زمین کمال عبدالله 5 جریب
قطعه
زمین مدعوه چشم ابرو بحد زمین امیر علی قطبالدین و بحد زمین ورثهی سید قوامالدین شاهمیر و وقف و بحد زمین عزالدین مذکور و بحد زمین قاضی زینالدین علی 10 جریب
قطعه
زمین چشم ابرو ایضا بحد زمین وقف خواجه عمادالدین و بحد زمین عزالدین علاف و بحد جادهی بیدگل 4 جریب
قطعه
زمین مدعوه... کنار راه بیدگل و زمین امیر علی جمال عبدل و بحد اراضی مزرعه و بحد جاده بیدگل 11 جریببا جمیع توابع و لواحق و مضافات و منسوبات از آبار و انهار و سواقی و منابع و مظاهر و شرب و مشارب و حریم و سقوف و سطوح و بنا و جدران و حیطان و مجاری و مداخل و مخارج و سایر حقوق و مرافق قدیمه و حدیثه مما ذکر اولم یذکر کتب اولم یکتب و ایضا وقف نمود واقف مومی الیه بقیه دکاکین واقعه بمدینه مذکوره بمیدان جدید که در جنب وقت و ساعت مذکور واقعاند بالتمام و طاحونهی واقعهی بقریهی فین من قری مدینهی مذکوره که واقف مشارالیه آنرا احداث نموده مستغنی از حدود لغایت الشهره و ایضا وقف نمود واقف مومی الیه دو شبانروز از جمله بیست و هفت شبانروزات قنات مزرعه مهذبآباد را از مزارع کاشان محدود بحدود ماضیه بر عمارت دارالشفای مزبوره وقفی صحیح شرعی مخلد موبد و واقف مذکور شرط کرد که تولیت موقوفات مذکوره بر خانقاه و عمارت وقت و ساعت مذکوره از آن نفس شریف وی باشد و بعد از وی از آن ارشد اولاد وی و اولاد اولاد وی ذکورا و اناثا بطنا بعد بطن و عقبا بعد عقب و بعد از آن بهر کس که اولاد رجوع نماید متولی شرعی او باشد و ایضا شرط فرمود که محصول موقوفات مذکوره را اولا صرف عمارت رقبات موقوفه و خانقاه مذکور و عمارت وقت و ساعت و اسباب و آلات و ادوات آن نماید حسب الضروره و آنچه از عمارات دارالشفا مذکوره باقی ماند متولی عشر انرا بحق التویه در مصالح خود صرف کند و از ما بقی هر روزه در مطبخ خانقاه مذکور ده من آرد بآش و نان طبخ کنند و اطعام فقرا و مساکین و ابناء سبیل نمایند و شرط نمود که اصلاح اسباب و ادوات موضوعه در عمارت وقت و ساعت مذکوره برأی شریف مولانا فخرالدین علی منجم مذکور متعلق باشد و بعد از وی با علم اولاد و اقرباء وی که عالم باشند باصلاح آن بنوعی که دایر باشد و اگر از اقربا و اولاد او کسی نباشد که عارف باشد باصلاح آن، بحیثیتی که دایر شد اصلاح کردن آن متعلق باشد بشخصی از جانب مولانا مشار الیه که عارف باشد باصلاح آن و هر روز از موقوفات خانقاه و وقت و ساعت مذکوره دوازده دینار عراقی بمولانا فخرالدین مذکور دهند و بعد از وی با علم اولاد و اقرباء وی بشرط آنکه قیام نمایند باصلاح ادوات مذکوره بنوعی که تمام آن جاری و دایر باشد و بعد از آن هر که عالم باین علم باشد متولی بدو رجوع نماید و نیز شرط فرمود که فراشی در وقت و ساعت باشد که آنرا جاروب زند و بقدر احتیاج آب بآن نقل نماید و هر روز از موقوفات مذکوره دو دینار عراقی او را باشد و همچنین شرط فرمود که جناب صاحب اعظم قدوة الاماجد خواجه کمالالدین حسین حافظ الحساب مشرف و ناظر برین موقوفات مذکورات باشد و بوقوف او بمصرف مثذکور صرف شود و بعد... بحق الاشراف و حق النظاره او و اولاد او برساند برین موجب وقف نمود و با تصرف وقف داد، وقفی صحیح القواعد و الارکان مؤسس البنیان وقفی موبد لا یباع و لا یوهب و لا یورث و لا یرهن و لا یوجر اکثر من سنة و بالظلمة و المتقلبة المتعدیه و لا یملک بوجه من الوجوه و سبب من الاسباب الی ان یرث الله الارض و من علیها و هو خیر الوارثین قربة لله تعالی و طلبا لمرضاته و هربا من الیم عقابه هر آفریدهی از صواحب عظام و اکابر کرام و سادات و اهالی ذو الاحترام که در ابطال این حسنه ساعی گردد در لعنت و سخط و غضب باری عز شانه بوده یوم لا ینفع الظالمین معذرتهم و لهم اللعنه و لهم سواء الدار مرافعهی او نزد اعدل العادلین باشد و بخذلان ابد مخذول بوده و در روی مبارک حضرت رسالت پناهی شرمنده و در روز آخرة خائب و خاسر نعوذ بالله من خزی الدنیا و عذاب الاخره بحکم آیه شریفه فمن بدله بعدما سمعه فانما اثمه علی الذین یبدلونه ان الله سمیع علیم و بحکم حدیث طیبه رسول صلی الله علیه و آله و سلم... من... فعلیه لعنة الله و الملائکه...
و ذلک فی خامس عشر من شهر ذی العقده الحرام سنه سبع و سبعین و ثمان مائه من الهجره النبویه بر اقرار واقف مومی الیه من المطلع الی المقطع گواه شد... نوراله بن کریمالدین
[سجل دیگر]
الشأهد بما سطر فی هذه الاوراق الشرعی من اوله الی (اخره)... کمالالدین بن محمد... بن...
[سجل دیگر]
واقف مشار الیه درین کتاب شریف عزیز لطیف مبارک خلدت ایام معتدله و دولته... آنچه در این صحیفه شرعیه میمونه مسطور و مذکور شده من الابتدا الی الانتها این فقیر حقیر ضعیف را گواه گردانید و مشرف (؟) ساخت کتبه محمد بن علی الحسینی.
[و چند سجل دیگر]
و لله العظمته و الکبریا و لا اله سواء اتفق هذا بناء الجامع تقربا الی الله فی ایام دولت السلطان الاعظم الاعاظم الخواقین فی العالم المنظور با نظار عواطف الله معز الدنیا و الدین ابوالمظفر جهانشاه خلدالله ملکه و سلطانه و الحرم الشریفه العلیا ایدالله مملکتهما الموفق بالتوفیق السبحانی عمادالدین محمود الشیروانی ایده الله تعالی فی ادوار الحیوثه و اجتهاده فی مرضاته سنه ثمان و ستین و ثمانمائه 868.
کتیبه سمت چپ سر در که قرینه کتیبه سمت راست است کتیبه مذکور نیز گچی بوده و آیات قرآن بر آن منقور است و آخر کتیبه تاریخ 1123 را نشان میدهد که شاید در این تاریخ تعمیر گردیده و در زیز کتیبه فوق الذکر کتیبهای بخط ثلث که فرمان ابوالمظفر جهانشاه میباشد بدین شرح بر روی سنگ نقر است.
و هر چه فروشند از نرخ روز زیاده نفروشند و بتسعیر وقت دهند و آنچه حاصل شود سود داخل جمع نمایند و بدین علت معارض و مزاحم رعایا و متوطنان و سکان آنجا نشوند فرزندان دولتیار و امراء کامکار و فقهم الله للسعادات تغییرات عارفه نکنند و نیز از فرموده تجاوز ننمایند و خلاف کننده در لعنت خدا و رسل و ملائکه باشد فقد باء باثمه و غضب رب علیه. به اهتمام امیر عمادالدین شیروانیبحصول پیوست کتبه بعمارته فی 899
لهذا شفقت شاهانه شامل حال و کافل آمال عموم شیعیان دارالمؤمنین کاشان فرموده مال و دکاکین و محترفه عن بقالی و بیوت النحل و مواشی و مراعی آنجا را عن بلده فین و رهق پیچ ئیل بتخفیف و تصدق مقرر فرموده ثواب آنرا بارواح مطهره حضرات چهارده معصوم صلوات الله علیهم اجمعین هدیه نمودم سادات و ارباب و اهالی و اعیان و اعالی و جمهور سکنه و دارالمؤمنین مذکور من کل الوجوه مستظهر و مستمال و مستوثق .
و امیدوار بوده و در تکثیر عمارت و زراعت و آبادانی و دعاگوئی دوام دولت ابد مقرون کوشند و رقم این عطیه را مؤکد بلعنت نامه بر سنگ نقش کرده بر در مسجد جامع در محل مرتفع که منظور نظر عموم خلائق باشد نصب نمایند عمال و متصدیان مهمات دیوانی بلدة المؤمنین مذکور بر اینموجب مقرر داشته من بعد:
بدین علت اطلاق و حوالتی بر رعایا و عجزه ننمایند حکام و تیولداران و ارباب سیورغالات و مسلمیات آنجا آنچه از این ابواب به تیول و سیورغال ایشان مقرر باشد باطل دانسته بدان علت طلبی نکنند و تغییر کننده را از مردودان درگاه شاهی دانند و هر ساله حکم مجدد نطلبند تحریرا روز شنبه دهم شهر رمضان المبارک قوی ئیل سنه تسع و سبعین و تسعمائه.
فرمان شاه عباس کبیر بر قطعه سنگ به طول و عرض پنجاه ضربدر هفتاد سانتیمتر در طرف دست راست سر در قسمت پائین پایهی جنب بازار الملک لله فرمان همایون شد آنکه از ابتداء بارس ئیل مال یکماههی رمضان المبارک محال شیعهی بلده و بلوکات دارالمؤمنین کاشان بتحفیف و تصدق مقرر شده و رقم اشرف بتاریخ شهر رمضان المبارک سنه اثنی و عشرین و الف عز صدور یافت.
و در اینولا چون از ابتداء توشقان ئیل مالو جهات و وجوهات یکماههی رمضان محال شیعه ممالک محروسه را سوی جهاتی که باجاره میدهند بتخفیف و تصدق مقرر داشتیم ارباب و رعابا و عجزه دارالمؤمنین مذکور استدعای حکم امضاء بمضمونیکه در باب سایر محال شیعه گذشته نمودند
بنابراین مقرر فرمودیم که مستوفیان عظام گرام دیوان اعلی در سنهی بارسئیل مال یکماهه ی رمضان محال شیعه دارالمؤمنین مذکور را بدستوریکه قبل از این رقم اشرف عز صدور یافت بتخفیف و تصدق اعتبار نمایند و از ابتداء توشقان ئیل مالوجهات و وجوهات ایشان را ضمن رسید شهر رمضان المبارک سوی جهاتیکه باجاره میدهند بدستور سایر محال شیعه ممالک محروسه بتخفیف و تصدق مقرر دانند و رقم این عطیه را در دفاتر ثبت نموده و تغییر و تبدیل بقواعد آن راه ندهند.
و آنچه بتیول و مواجب همه ساله مقرر است تیول تیولداران و مواجب همه ساله بر طرف دانند و آنچه بتیول و مواجب همه ساله مقرریست و از دیوان حواله میشود رسید یکماههی مزبور را سال بسال کم نموده تتمه را تنخواه ارباب حوالات نمایند تیولداران الگاء مزبور حسب المسطور مقرر دانسته شد یکماههی مزبور را از تیول خود بر طرف دانسته طلبی از رعایا ننمایند وزیر و کلانتر و کدخدایان الگاء مذکور تخفیف رسید اگر در[خوانده نشد] میام شیعیان بوده باشد .
یا مردم محلی از محال آنجا [خوانده نشد] بوده رسید بایشان تحفیف داده نمیشود نسخه درست داشته بدفترخانه همایون فرستند که مستوفیان عظام در دفاتر دیوان اعلی عمل نمایند و دانسته باشند که اگر پوشیده و نهانی کرده باشند در دیوان [خوانده نشد] بازخواست خواهند شد [خوانده نشد] و در خدمت حضرت امیرالمؤمنین و امام المتقین اسداله الغالب شرمنده خواهند بود تغییر کننده مذکور بلعنت و نفرین حضرت رسالت پناه گرفتار میگردد [خوانده نشد] بدین عطایا مسرور بوده و در دعاگوئی و در دوام دولت [خوانده نشد].
فرمان همایون انکه چون پیوسته خاطر فیض مآثر مصروفست برفاه حال و فراغ بال عجزه و مساکین و عامه مسلمین بنابراین از ابتداء توشقال ئیل مبلغ چهل تومان تبریزی جمع دلالی دارالمومنین کاشان را که داخل وجوه مقطعیست بتخفیف و تصدق مقرر فرمودیم که من بعد بدان علت اطلاق و حوالتی نشود
بنابراین کلانتر و عمال و متصدیان مهمات دیوانی کاشان حسب المسطور مقرر داشته این حکم همایونرا نقش کرده برجای بلند در مسجد نصب کنند مستوفیان عظام دیوان اعلی هر ساله مبلغ مذکور را از جمله وجوه مقطعی بخرج مجری دارند و بدان علت حواله و اطلاقی نکنند درین باب قدغن دانسته و از فرموده در نگذرند و هر ساله حکم مجدد نطلبند و خلاف کننده را مورد لعنت و از مردودان درگاه شناسند تحریرا فی شهر ذی حجة الحرام سنة 999
که بر دهر بادش مدام اختیار
فلک اقتدائی که بر قامتش
کند خلعت اقتدار افتخار
همین بس که شاهنشه کامبخش
که تا حشر بادش بقا برقرار
ز دلالی ملک کاشان که بود
بدل تاجران را از آن صد غبار
بجهد وی از جل ثمن اصل مال
کا با فرع او بود صد گیر و دار
گذشت و با گه بلعنت گذشت
و ز او ماند این تا ابد یادگار
میراث جاویداننویسنده: حسین شهشهانی
این مقاله در تاریخ 14030/2/8 بروز رسانی شده است.
1 - مسجد کبود تبریز در سال 870 که در اثر زلزله فعلا بصورت خرابهای افتاده است. این مسجد و بیوتات و متعلقات آن از قبیل خانقاه، صحن، حوضخانه و کتابخانه دارای اهمیت و شایان توجه است (1).
2 - از ابنیه ی تاریخی آن زمان سر در اصلی در محوطهی شمالی «درب امام» اصفهان است که در سال 857 با کاشیهای معرق و زیبا ساخته شده و کتیبهی آن نیز با کاشی معرق بخط ثلث بزبان فارسی است. و از آن چنین بر میآید که در زمان سلطنت جهانشاه و ایالت ابوالفتح محمدی ساخته شده است.
3 - مسجد میرعماد یا مسجد میدان واقع در کاشان که در سال 868 بدست امیر عماد الدوله والدین محمود شیروانی بنا گردیده و در سال 877 بموجب طومار مفصلی موقوفات مسجد و متعلقات آنرا تعیین کرده است.
در دی ماه 1335 اصل وقفنامه در یکی از خانوادههای ساکن طهران ملاحظه و عکس برداری شد که اینک بنظر علاقهمندان میرسد. بموجب کتیبهی سر در فعلی مسجد مسلم است .
که بنای مسجد در زمان سلطنت ابوالمظفر جهانشاه قره قوینلو بوده است. در مجموعهی ناصری چنین آمده است: مسجد عمادی در زمان جهانشاه که از وزراء او بوده و هنگام مراجعت از زیارت بیت الله این مسجد را در مقابل میدان بنا نهاده است. (2) صاحب مرآت البلدانمینویسد:
مسجد عمادی از بناهای خواجه عمادالدین است مشتمل بر ایوان زمستانی و تابستانی و گنبد بزرگ و شبستان بزرگ زمستانی و تابستانی و صحن و حیاط وسیع و حوض آب وو حوضخانهی جداگانه، منبر و محراب کاشی. (3)
عبدالرحیم ضرابی صاحب تاریخ کاشان مینویسد: یکی دیگر از بناهای مرتفعهی منیعهی کاشان مسجد عمادی است که همواره محل اقامت نماز جمعه و جماعت است .
و آنرا در زمان جهانشاه قره قوینلو، خواجه عمادالدین محمود در مقابل میدان سنگ با گچ و آجر و کاشی معرق بوضع خیلی خوب در کمال امتیاز و استحکام بنا نموده است. (4)این مسجد که اینک مسجد میدان نامیده میشود در یازدهم دی ماه 1310 بشمارهی 117 جزء آثار ملی بثبت رسیده است.
اینک خلاصهای از طومار مفصل از نظر علاقهمندان میگذرد، و سپس اصل چهار فقره وقفنامه مربوط به مسجد جامع و حمام و خانقاه متصل بمسجد و عمارت وقت و ساعات درج میگردد و در پایان وقفنامه وفرامین جهانشاه قره قوینلوو و سلاطین صفویه که در کتیبههای مسجد و بسنک منقور است و شامل جهات تاریخی است باطلاع میرسد.
خلاصه ی طومار وقفنامه و ظهر آن
1 - وقفنامهی مورخ 23 رجب المرجب 877 قمری راجع بمسجد و حمام و دو سهم از 88 سهم قنات اسفیدآباد قریهی فین و 18 در دکان عصاری، صباغی نعلبندی، خبازی، علافی، دلالی، آماج خانه و آماجدانی.2 - وقف نامه مورخ 8 شعبان المعظم 877 قمری راجع به بمقبصه معموره است که مساحت آن 514 ذراع، بذراع دهقان است بر مسجد جامع.
3 - وقف نامه مورخ 12 رمضان المبارک 877 راجع بنصف مشاع از عصارخانهی محدوده به بقعهی شش تن و مدرسهی خان و سرای سید نظامالدین و شارع و 14 شبانه روز از 16 شبانه روز آب قنات و اراضی مدعوه به، دولتاباد بر مسجد جامع مذکور و خانقاه متصل بمسجد.
4 - وقفنامهی مورخه 15 ذیقعده الحرام 877 قمری دربارهی خانقاه و عمارت وقت و ساعات و رقبات موقوفه و نصف تام از قنات مزرعهی نصرآبادود و شبانه روز از 27 شبانه روز قنات مهذبآباد و 24 قطعه زمین واقع در مزرعه مهذبآباد به ذراع دهققان که جمعا 111 جریب می باشد و بقیهی دکاکین واقعه در میدان جدید در جنب عمارت وقت و ساعت و طاحونهی واقعهی نزدیک فین که واقف احداث نموده و 2 شبانه روز از 27 شبانه روز آب قنات مهذبآباد.
وقف نامه ی مسجد میدان (میرعماد) در کاشان
[بتاریخ 23 رجب 877 قمری][سجل ابوعبداله علی بن هبةاله بن علی]
متن وقف نامه
الله ولی التوفیق
الحمدلله الذی اخیی قلوب العارفین بحیاض المودة و العرفان واروی ارواح المشتاقین بزلال الکشف و العیان و اجری بکمال قدرته فی اودیة صدورهم عیون الحکمه و الایقان اولئک الذین کتب فی قلوبهم الایمان و الصلوة و السلام علی النبی المبعوث باسطح دلیل و اوضح برهان محمد الناسخ بشریعته القاهره سائر الملل و الادیان و علی آله و صحبه کل حین و آن.
و بعد فان التقرب الصادر عن الواقف الواقف من الحق علی الاسرار و الموفق الفائق من البر بالبر اعلی منازل الابرار المذکور فی الزبر هذا لا زال عماد عمره قائما و طرف الحوادث عنه نائما وضح و صح عندی بصریح اعترافه بجمیع ما عزی الیه فیه و انی... الشرعیه حکمت بصحة ذلک کله و اشهدت علیه من ارتدی برداء التقی و العداله و اکتسی بکسوة الصدق فی المقاله بسؤال شرعی کتبه المفتقر الی الله الصمد الغنی ابوعبدالله علی بن هبة الله بن علی فی خمس وثائق.
الحمدلله الواقف علی سرایر الضمائر الوافقین بنیه و تیرة الواقفین هو الذی وفق من له اماره الدوله السرمدیه و السعادة الابدیه لعمارة بنیة السنیه بما هو... المسلمین و عماد للدین و الصلوات التامات النامیات و التحیات الکاملات السامیات علی محمد المحمود الموعود بالمقام المحمود و الحوض المورود یوم الدین و آله الطاهرین و الائمة المطهرین بعین التوحید و الیقین و اصحابه السالکین سنن سنة امام المرسلین باقامة الجمعه و الجماعات للراکعین و الساجدین بارکع راکع و سجد ساجد لرب العالمین.
حمدی که لسان واقفان مواقف قدس و ثنائی که بیان معتکفان مساجد انس باقامهی عشر عشری از معاشر آن عاجز باشند تحفهی درگاه بارگاه پادشاهی که با مرجزم «واقم الصلوة طرفی النهار و زلفا من اللیل» قامت گردن کشانرا برکوع با خشوع منحنی گردانید و سهو و نسیان ایشانرا بسجودی بالعمد باذان «ان الحسنات یذهبن السیئات» بحسنات مبدل ساخت فحمداله ثم حمداله علی ما کسانارداء الکرم و شکراله ثم شکرا له علی ما هدانا لشکر النعم و صلوات زاکیات که متطهران مستغفران در آناء اللیل و اطراف النهار و تحیات طاهرات که جالسان محراب شهود از تذکار آن قاصر آیند نثار روضهی مقدسهی منورهی سیدالمرسلین المتکلم بحدیث «الصلوة عمادالدین» محمود المحمد بسنة العاملین العالمین و اهل بیت طیبین که ائمهی مؤمنین و اصحاب که هادین مأمومینند با دالی یوم التناد و بعد بر رأی رزین ارباب دین و دولت و فکر متین اصحاب ملک و ملت مخفی نیست که این دار فنا محل بقا و مکان قرار نیست
الا انما الدنیا کمنزل راکب
اراح عشیا و هو فی الصبح راحل
و از این چرخ دولابی هیچ مرد مجرد کاسهی آبی تصرف ننمود تا او را بآتش اندرون حمام صفت دود بر سر بیرون نرفت و از این دکان هیچ استادی نوشی نخورد تا به نیشی مبتلا نگشت.
کس عسل بینیش از این دکان نخورد
کس رطب بیخار از این بستان نچید
بیتکلف هر که دل بر وی نهاد
چون ندیدی خصم خو میزد مزید
پس آن صاحب دولت گوی سعادت از این میدان ربود که از سر صدق و ایمان کامل و اعتقاد شامل از مال حلال خالصا لوجه ذی الجلال کما قال الکریم المتعال انما یعمر مساجد الله من آمن بالله و الیوم الاخر در این خرابهی دنیه دنیا بیتی معمور ساخت که قصری بیقصور بلکه چهل قصور بیکسور در دار المعمور موفور السرور یافت کما قال النبی صلی الله علیه و سلم من بنی لله مسجدا اعطاه الله لکل ذراع اربعین قصرا فی الجنه
او را که بود طالع فرخندهی فیروز
آباد کند خانهی فردای خود امروز
لا جرم چون واقف و مطلع گشت بالهام ربانی و تأیید سبحانی و نوید رحمانی عالیجناب امارت مآب سعادت انتساب وزارت مناب حشمت مثاب مؤسس قواعد الخیرات مؤطط مبانی المبرات مفخر الاماجد الکرام و ملجاء الاماثل العظام ملاذ الصدور الفخام واحد فی الکرم غرة فی العالم ینابیع العواطف یتفجر من انامله و ریاض السخا تضحک من امطار سحاب فواضله مآثر خیراته الجزیله و آثار مبراته الجلیه فی الاصقاع یفیض و یستفیض یهتز عند الالطاف کالغصن و یثبت عند الشدائد کالرکن و ما احسن فیه ما قال المادح لممدوح بالنسة العباد
سأت الندی هل انت حر فقال لا
و لکننی عبدالامیر عماد
فقلت شری قال لا بل وراثة
یوارثنی من والد بعد والد
سخی باذل عادل یگانهی دوران
که هست منبع الطاف خالق معبود
امیر اعظم اکرم عماد دولت و دین
که باد عاقبتش همچو نام او محمود
امر فرمود ببنای و احداث معبدی که رشک روضهی رضوان است و مصلی ارباب ایمان با ایقان است
فضاء آن بمثل همچو روضهی رضوان
هوای آن بصفت چون نسیم جان پرور
صبا نمود بخاکش طراوت طوبی
هوا سرشت در آبش حلاوت کوثر
در خطهی شریفه و مدینهی طیبه کاشان حفظها الله تعالی عماشان و الحمدلله علی اتمامه فی احسن الزمان و بصنعه جعلته مسجدا لله المنان مسجد جامع گردانید و باقامهی جمعه و جماعات و صلوات خمس و بتلاوة کلام رحمن معمور و مزین و محلی ساخت و بمیامن انفاس شریفهی علما و خطبا و فضلا و تعلیم و تعلم مشرف و منور گشت.
بساخت جامع عماد دولت و دین
بشهر شاه ولایت برای روز جزا
ز ساکنان حرم این ندا رسید بگوش
لقد تقبل منه تقبلا حسنا
و در اشرف ازمان و اعز احیان جناب امارت دثار معدلت شعار امیر عماد الدوله والدین محمود المشار الیه ابن الامیر الاعظم ذی الجود و الکرم و الحسب و السامی و النسب العالی ملجاء الامراء فی اوانه و ملاذ الصدور فتنی زمانه الواصل الی رحمت الله الولی امیر معین الدوله والدین شبلی الشروانی وفقه الله تعالی لا تمام مبانی الخیرات العظام و وصلهم الی اعلی الدرجات و وقف فرمود و تصدق نمود خالصا لوجه الله و طلبا لمرضاته و نیلا لمثوباته آنچه حق صریح و ملک طلق جنات مشار الیه امیر عماد الدوله و الدین محمود بود تا الیوم و در تحت تصرف مالکانه او بی سعی مانعی و زجر زاجری کما دلت علیه الحج الناطقات و البینات المعدلات المزکیات و تصرفه النافذ و احداثه الصحیح الشرعی الخالی عن المفسدات العاری عن المبطلات و آن جمیع حمامی است مشهور بحمام امیر عمادالدین محمود مربوز واقع در میدان جدید واقف مذکور خارج درب سوق من دروب مدینهی کاشان مستغنی از تحدید و توصیف لغایت الشهره و نهایت التعریف با جمیع لواحق و مضافات و منسوبات و بیوتات خاشاک و ملخقات و منضمات و سایر ضمایم مذکور او غیر مذکور و جمیع مجری و ممرد و سهم از هشتاد و هشت سهم که مجموع آن یک شبانروز است از جمله چهارده شبانروز که مجموع سهام و شبانروزات قنات اسفیداب قریهی فین است من قری مدینهی مزبوره مستغنیه از حدود لشهرتها لغایت الاشتهار با جمیع توابع و لواحق و مضافات و آبار وجد اول و سواقی و ما یتعلق بها شرعا و جمیع یک در دکان مبنیهی برسم عصاری محدود بدرب سوق و بشارع و بمیدان جدید و بسور و خندق قدیم و بخان مرحوم السعید خواجه ابوسعید واقعهی در بلدهی مذکوره با جمیع توابع و لواحق و آلات و اسباب و سائر ضمائم و ملحقات و ما یتعلق بها شرعا و جمیع سه در دکان مبینهی برسم صباغی متصلهی بیکدیگر و جمیع دو در دکان مبنیهی برسم نعلبندی معروفا و جمیع یک در دکان مبنی برسم آماج خانه که مجموعه این دکاکین متصلهاند بیکدیگر محدوداتاند بمیدان جدید جناب مشار الیه و بمسجد موصوف و بسور و خندق قدیم و بباب مسجد مزبور فیه با جمیع توابع و لواحق و مضافات و منسوبات و ما یتعلق بها شرعا و جمیع چهار در دکان مبنیین برسم نعلبندی متصلات و جمیع دو در دکان متصلتین مبنیتین برسم خبازی که مجموع آن دکاکین سته محدودهاند بباب مسجد مزبور و بمیدان جدید و بمقبرهی درویش راه خدا معروفا و بمسجد مذکور با جمیع توابع و لواحق و مضافات و منسوبات و ملحقات و سائر ضمائم و ما یتعلق بها و جمیع دو در دکان برسم صباغی و جمیع یک در دکان برسم علافی که مجموع متصلهاند بیکدیگر محدودهاند بمیدان جدید و بباب حمام مزبور و بحمام و بشارع و جمیع یک در دکان برسم آماجداری معروف و جمیع یک در دکان برسم دلالی که مجموع متصلهاند بیکدیگر محدود بمیدان جدید جناب مشار الیه و بباب حمام مذکور و بباغچهی حمام از دو جانب و جمیع باغچهی جدیده محاط علیها محدود بمسجد مزبور و بشارع و خندق قدیم و بمقبره و شارع و سقایه صاحب اعظم خواجه معینالدین احمد و مقبرهی درویش راه خدا معروفا با جمیع توابع و لواحق و مضافات و منسوبات و ملحقات دکاکین مزبورات و باغچهی مزبوره و ما یتعلق بذلک کله علی وجه الشرع الشریف والدین المنیف علی شارعه افضل الصلوات الزاکیات و اکمل التحیات الطاهرات بر مسجد موصوف سابقا مشهور بمسجد امیر عمادالدین محمود الشروانی وقفی صحیح شرعی و حبسی صریح دینی مشتمل بر جمیع ارکان شرعیه و ضوابط مرعیه و شرایط دینیه من بیان المصارف علی وجه الشرع الشریف و شرط وقف مزبور فرمود که مصارف مستغلات و اجارات و زراعات موقوفات مزبورات فی هذه الوثیقه بدین وجه باشد علی سبیل التفصیل و واقف واقف مشار الیه اعلی الله تعالی شانه العالی عمادا محمودا، تولیت موقوفات محدودات موصوفات بذات شریف و نفس منیف وخود تفویض فرمود تفویضی شرعی و بعد از حلول اجل او بار شد اولاد او و اولاد اولاد او ذکورا و اناثا نسلا بعد نسل بطنا بعد بطن و عقبا بعد عقب الا [کذا] ما تناسلوا و تعاقبوا و بعد از آن بهر کس از اولاد رجوع نماید متولی شرعی آن باشد الی ان یرث الله الارض و شرط وقف فرمود... صاحب اعظم منبع الجود و الکرم...... خواجه کمالالدین حسین الحافظ الحساب مشرف و ناظر برین... محصولات باشراف و نظارات او بمصارف دارالشفاء مذکور صرف شود و بعد از او باولاد او متعلق باشد شرطی صحیح شرعی و همچنین شرط فرمود که آنچه محصولات مستغلات این موقوفات باشد اولا عمارت موقوفات مزبورات و مسجد موقوف علیه و مصالح مسجد از روشنائی و فروش... و آنچه باقی ماند بخطیب معین و امام..... که در صلوات خمس امامت نماید و بحفاظ مذکوره... و مؤذن و فراش مزبورین صرف نمایند بر وجهی مسطور و آنچه از ایشان زیاده باشد بدستور مذکور بمدرس و طلبه صرف کنند و شرط فرمود که مدرس هر شش ماه طلبه را امتحان کند و عزل و نصب طلبه متعلق برأی شریف مدرس باشد (5) و آنچه باقی ماند عشر آن بحق التولیه تصرف نماید و نصفی عشر بحق الاشراف و نظارت بخواجه کمالالدین حسین مذکور و بعد از او آنچه باقی ماند خرج یک روز اهل علم و اهل صلاح فقرا که از اهل بدعت نباشند و در این مسجد نزول کنند نمایند وقفا صحیحا شرعیا و تسبیلا صریحا دینیا لازما منجرا مخلدا بحیث لا یباع و لا یوهب و لا یرهن و لا یوجرا کثر من سنه و بالظلمه و المتغلبته المتعدیه و بعد ما رفعت الفصه هذه من قوادمها الی حوافیها و جواز الحکم الشرعی الدینی الی الحاکم الشرع الشریف النافذ حکمه المنیف اعلی الله التعالی شانه العالی حکم بصحة ذلک کله من المطلع الی المقطع و من المبداء الی المنتهی من الشرایط المرعیه و الارکان الدینیه حکما صحیحا شرعیا حتما جزما مرعیا ملیا و قد کان ذلک فی الثالث و العشرین من شهر رجب المرجب لسنه سبع و سبعین و ثمان مائه الهجرة النبویه.
[خط و مهر واقف]
بموجبی که مزبور گشته و منسوب
اشهد فاشهد و انا عالم حرره بیمینه
باین ضعیف شده این ضعیف
بدان معترفست و مقر و این وقفیت
از این فقیر صادر شده بر وجه مسطور مستودع فیه[محل مهر]
سجل فتح الله بن عبدالملک
بعد حمدالله الذی هو عماد من لا عماد له و الصلوة علی صاحب المقام المحمود الذی وعده ربه و اعدله و آله و صحبه مبتنی الشرع الذی لا نسخ و لا نفادله فان الواقف المتصدق الخیر الخبیر الکیس الکبیر المزبور فی الذکر المکتوب له تقبلالله منه حسناته و ضاعف... مبراته و فتح خزائن رحمته له و لا برح مصالح الجمهور و مناهج الامور منوطة مربوطه برأیه المبین و جزمه المتین و الثواب له و لا زال عماد الطوایف من بین البریه محمودا بالعواطف السنیه و ذلک بالفضل من الله العزیز الکریم و المنة له و اشهد بعلمه ما اسند الیه فیه الفقیر فتحالله بن عبدالملک کتبه فی خمس نسخ متحاویات.[سجل دیگر]
وقف کرد آن واقف مومی الیه
خاص از بهر رضاء ذوالجلال
آنچه مذکور آمده در این کتاب
هست قول واقف فرخنده فال
از همه آفات و عاهات زمان
حافظش بادا خدا فی کل حال
این کمینه نیز چون دیگر شهود
شاهد است بر قول آن نیکو خصال
حرره اضعف عبادالله ذی القوة المتین محمود بن علی همایون بن معین اصلحالله شانهم بالنبی و آله.
[سجل دیگر]
اشهدنی الواقف المتصدق صاحب الهمم العوالی بنعمان اطلال الکلم و العالی و کما قیل فعلا عمادالدین من مطلعه و اضاء نجم اللیل من مشرقه لا زال
محمودا... بما اضیف الیه و انا العبد المفتقر الی رحمة الله الحافظ عبدالله بن فتحالله بن عبدالملک الواعظ... کتبه متوکلا علی الله وجه فی خمسة وثائق.
[سجل دیگر]
الحمدلله الذی شرح بجمیع الخلایق مناهج الدین احسن مشروع و وضع من قواعد الشرع ابین موضوع حمدا یربو علی قطرات الغمام و ینمو علی مولدات بلاکمام و الصلوة علی المبعوث من جبال تهامه بالانوار التامه و علی آله و خلفائه و بعد فان الله تعالی «اذا ارادالله الخیر بعبد من عباده هذه الی صلاح المعاش و المعاد و جعله فی الخیرات سباق للعاملین و من جملة من ظهرت له هذه الحقیقه الواقف المتصدق المشار الیه فی هذه الکتاب... الی یوم القیام. ثم اقر بجمیع ما عزی الیه فیه و اشهد علی اعترافه العبد الخالص لله تعالی هبته الله بن علی و الحمدلله تعالی.
[سجل دیگر]
واقف مشار الیه در این کتاب شریف عزیز لطیف مبارک خلدت ایام معدلته و دولته بتمام آنچه در این صحیفهی صریحهی مرعیهی میمونه مسطور و مزبور شده این فقیر حقیر ضعیف را گواه گردانید و[خوانده نشد]ساخت کتبه محمد بن علی بن الحر.
[سجل دیگر]
و کذا قول اصغر عبادالله الغنی زینالعابدین بن محمد بن علی حرره بیمینه.
[سجل دیگر]
اشهدنی الواقف المشار الیه علی ما نسب الی نفسه الشریفه و انا العبد محمد بن علی بن حیدر بن حسن المعری عفاء[کذا]الله عنه وقفه بمحمد و الله اجمعین و السلام.
[سجل دیگر]
بر مراتب مسطور و منهاج مشروح گواه شد بنده ضعیف مرتضی بن حسین بن محمد الحسینی[محل مهر]
[سجل دیگر]
یشهد بما فیه العبد عبدالله بن علی بن مطهر الحسینی حرره بیمینه.
[سجل دیگر]
فشهاده العبد الاقل حرره نصیر عبدالسلام بن حسین[محل مهر]
[سجل دیگر]
الشاهد بما سطر فی هذا الکتاب الشرعی و انا العبد الاقل معین بن تاجالدین مختص اصلحالله تعالی[محل مهر]
[سجل دیگر]
بر مراتب مسطوره گواه شد علی بن احمد بن حسین.
[سجل دیگر]
بر اقرار جناب[خوانده نشد]گواه است حسین بن معال بن علی کافی.
[سجل دیگر]
یشهد بمضمون هذا الکتاب العبد معین بن جمشید بن مسعود حرره[خوانده نشد]
[سجل دیگر]
الشاهد بما فیه العبد الضعیف النحیف ابواسحق بن حسین[شاید: حبیب]
[سجل دیگر]
بگواهی بنده سیدی علی بن حاج ابراهیم قزوینی[محل مهر]
[سجل دیگر]
شهد بما فیه نادعلی[خوانده نشد][محل مهر]
[سجل دیگر]
و انا علی ذلک من الشاهدین[خوانده نشد]ابوسعد عفاله عنهم[کذا]
[سجل دیگر]
بگواهی العبد سیدی احمد بن سیدی علی بن حاج ابراهیم.
[سجل دیگر]
جناب واقف متصدق مشار الیه اید الله تعالی ظلال مرحمته بر موجب مسطور وقف فرمود حرره العبد محمد بن حسین بن علی المتطیب[خوانده نشد]الله تعالی بعیوب سالفه و جعل یومه خیرا من امسه.
[سجل دیگر]
بر این مراتب گواه شد[خوانده نشد]
[سجل دیگر]
بشهادت العبد الضعیف بن عبدالعزیز بیدگلی[محل مهر]
[سجل دیگر]
اشهدنی الواقف المتصدق علی ما نسب الی نفسه الشریفه و انا العبد کافی بن عبدالقائم بن علی الحافظ عفا الله عنه ذنوبه و اصلح شانه بمحمد و آله اجمعین.
[سجل دیگر]
شهادت کمالالدین بن شمسالدین کتبه محمد
[سجل دیگر]
بشهادت العبد الضعیف فخرالدین علی بن شرف اصلحالله شانه
[سجل دیگر]
الشاهد بما فیه العبد عطا بن علی نظر (؟)
[سجل دیگر]
بشهادت العبد الضعیف حرره عبدالصمد.
[سجل دیگر]
بشهادت العبد عبدل بن حسین بن اسمعیل حرره بیمینه
[سجل دیگر]
بشهادت العبد الضعیف جمالالدین عزیز[خوانده نشد]
[سجل دیگر]
بر اوراق مشروح و نهج مسطور گواه شد حسین بن عبدل بن حسین[خوانده نشد]
[سجل دیگر]
انا شاهد بما فیه العبد الضعیف المحتاج الغنی نور علی بن حاج کمال عفاالله ذنوبهم.
[سجل دیگر]
بشهادت العبد الضعیف نورالدین امین محمد فائض
[سجل دیگر]
یشهد بمضمون الکتاب الضعیف طیب شاه بن علی شاه حسین[خوانده نشد]
[سجل دیگر]
بشهادت العبد الضعیف محمود قوامالدین
[بعد از سحلات فوق تعدادی سجلات دیگر ادامه دارد که در چند صفحه عکس برداری شده است]
سجل وقفنامهی دیگر
هوالعزیز... ثبت اقرار الوقف المذکور... عندی حرره الحسین بن عبیدالله بن محمد الطوسی حاکما بصحته حامد الربه
[سجل دیگر]
هو هو اعتراف الواقف المومی الیه فیه ثابت عندی بصریح نطقه کتبه الفقیر علی بن هبة الله بن علی حاکما بصحته
هو
بعد از حمد بیعد و صلوة تامه دائمه ایضا وقف فرمود و تصدق نمود جناب دولت مآب وزارت ایاب سعادت انتساب واقف مشار الیه ضمن و هو الامیر الاعظم الاعدل الاکرم الواثق بربه المعبود عماد الدوله والدین محمود بن الامیر الکبیر المغفور السعید امیر معینالدین شبلی الشروانی ایده الله تعالی بمنزلة الخیرات و رحم آباه الکبیر بنیل الدرجات بر مسجد جامع محدود موصوف فی الضمن آنچه حق طلق و ملک صحیح مشار الیه بود قبل صدور هذا منه ملکا شرعیا من الحجج الناطقه و من شهادت الشاهدین المذکورین فی ذیل هذه الوثیقة الانیقه و آن جمیع مقصبه ایست معموره ثابته بر حافین نهر مزرعهی مدعوهی دولتآباد من مزارع مدینهی کاشان صانها الله تعالی عن نوائب الزمان واقعهی بر خارج درب سوق من دروب مدینهی مذکوره مساحت آن مقصبه پانصد و چهارده ذراع بذراع دهقان محدودهی بزمین مشهوره بدر هندویان و زمین خواجه شرفالدین سیدی علی القزوینی و زمین مرتضی اعظم سید جلالالدین مرتضی بن سید کمالالدین حسین و زمین صاحب الاعظم شاه ابواسحق و زمین وقف ومعینه امیر مرحوم طوبی [مقام] و زمین وقف مدرسهی صاحب اعظم سعید مغفور خواجه معینالدین احمد و بزمین ورثهی جناب شریعت شعار مغفرت آثار قاضی نظامالدین محمود و زمین خواجه شرفالدین سیدی علی مذکور و بزمین سید جلالالدین مرتضی مذکور و زمین ورثهی خواجه کمال محمد درویش و زمین سید جلالالدین مرتضی مشار الیه و زمین خالصهی دیوانی و زمین خواجه شرفالدین سیدی علی مذکور و زمین وقف مشهد یحیا باد و زمین ورثهی قاضی نظامالدین مذکور و زمین خالصهی دیوانی و زمین خواجه شرفالدین سیدی علی مذکور و زمین ورثهی خواجه احمد امیر مرتضی و زمین جناب دولت ماب امیر عمادالدین محمود الشروانی واقف و زمین سید فخرالدین بن سید مطهر و زمین خواجه حسن آرانی و اراضی یحیاباد و بشارع با جمیع توابع و لواحق و یتعلق بها شرعا وقفا صحیحا شرعیا و تسبیلا صریحا دینیا مشتملا علی الارکان الشرعیه و الشرایط الدینیه المرعیة المزبوره المشروحة فی الضمن بلا تغییر و تبدیل و زیادة و نقصان مقرونا بالحکم الشرعی ممن له ذلک شرعا و کان ذلک فی الثامن من شهر شعبان المعظم سنه سبع و سبعین و ثمان مائه الهجرة النبویه
آنچه در این کتاب شرعی مندرج [سجل]
گشته فوقا و تحتا از این ضعیف
شهد بمضمونه فتحالله بن عبدالملک
صادر شده و بدان معترف است
... محمود...
[سجل دیگر]
یشهد بمضمونه اضعف عبادالله العالی علی بن محمد بن عبدالرزاق الکاشی حرره بیمینه
وقفنامه ی دیگر
هو
بعد ذلک وقف نمود واقف مذکور جزاه الله خیرا بر مسجد جامع محدود موصوف فی الضمن و خانقاه قربة لله تعالی همگی نصفی شائع از عصار خانه واقعهی بمدینهی الاسلام کاشان ببقعهی شش تن بحد بستان مدرسهی خان و بحد سرای ورثهی - المرتضی الاکرم مرحوم السید نظامالدین من الجانبین و بخد شارع و الیه المدخل و المخرج با همهی توابع و لواحق و منسوبات از کافه خان و از آلات و اسباب خشبیه و حجریه و حدیدیه و غیر ذلک و همگی حصه بحق چهارده شبانروز از اصل شانزده شبانروز مجموع شبانروزات قنات و اراضی مزرعهی مدعوهی دولتاباد از مزارع حوالی مدینهی کاشان بحد اراضی یحیاباد و بحد مزرعه نصرآباد
آتی ذکرها و بحد قریهی بائرهی مدعوهی هراسکان و بحد بوار مزرعهی محمودآباد و شرط فرمود که حاصل موقوفات مذکوره را از عصار خانه و مزرعه مذکوره بعد از تعمیر رقبات موقوفه و خرج عمارات و تقدیم مصالح مذکوره آن و حق العشر متولی و نصف عشر مشرف بر وجه مشروحهی فی الضمن بلا تغییر و تبدیل و زیادة و بقصان صرف نماید. و کان ذلک فی الثانی عشر من رمضان المبارک لسنه سبع و سبعین و ثمان مائه الهجرة النبویه.
[تعدادی سجل دیگر]
وقفنامه ی دیگر
[سجل]
ثبت اقرار الواقف المذکور عندی
اعتراف الواقف المومی الیه ثابت
حرره الحسین عبیدالله بن محمد
عندی بصریح نطقه ما فیه کتبه الفقیر
الطوسی حاکما بصحته حامدا لربه
علی بن هبته الله بن علی حاکما بصحته
هو المستعان الحمدالله الذی مهد قواعد المله بعمادالدین و السلام و الصلوة علی سیدنا محمد المحمود بالمن... الموعود بأکرم عز و اشرف مقام و آله و اصحابه البرره الغر الکرام ماکر اللیالی و الایام
اما بعد چون عالیجناب دولت مآب وزارت ایاب سعادت انتساب واقف مومی الیه الضمن جزاء الله خیرا از بناء مسجد مذکور و وقف کردن موقوفات مذکوره آن توفیق سبحانی و الهام ربانی ببناء خانقاه واقعهی بحذاء مسجد مذکور بر جانب یمین مسجد و در ازاء آن عمارت وقت و ساعت بنا نهاد که از مخترعات ذهن و قاد جناب فضائل پناه افتخار العلماء المحققین اعتضاد الحکماء المتالهین مولانا فخرالدین علی بن الصدر السعید الخواجه شمسالدین محمد الکاشی است و چندین صنع حکمت در آن تعبیه نموده که هر یک از آن فنی از فنون خبیه اسرار حکماء سالف است و دال بر صفاء قریحهی و قاد و خاطر نقاد مولانا مشار الیه است و لا ریب که عمارات مذکوره مساکن علما و فقرا و منازل اتقیاء
و ماوای اصفیاست و متضمن تفریح خواطر همگنان و تفرج ناظران است..... خالصه واقف مذکور وقف کرد همگی خانقاه مذکوره مذبوره [کذا] را و همگی عمارت وقت و ساعت را و شرط فرمود که فقرا و ارباب تصوف و اهل تقوی و پیران کامل و جوانان با طاعت در آن خانقاه ساکن شوند و قربا و آینده و روندهی اهل اسلام که نه از اهل بدعت باشند نازل گردند و واقف مذکوز وقف کرد بر خانقاه مذکور و بر عمارت وقت و ساعت مذکوره که قریبه [شاید: قرینه] خانقاه مذکوره است همگی حصهی کاملهی بحق نصف تام از مجموع قنات مزرعهی نصرآباد البلد از مزارع حوالی مدینهی کاشان محدوده بحد مزرعه یحیاباد و بحد مزرعهی دولتاباد مذکوره و بحد جادهی بیدگل و بحد مزرعهی جاپاسان و همگی حصه بحق دو شبانروز از اصل بیست و هفت شبانروز مجموع شبانروزات قنات مزرعهی مهذبآباد از مزارع حوالی مدینهی کاشان بحد مزرعهی نصرآباد و جادهی بیدگل و بحد [خوانده نشد] مزرعهی صالحآباد وجادهی انوشاباد وبحد مزرعهی جاپاسان با قطعات اراضی واقعهی بمزرعهی مذکوره معینهی معلومه مفصله در بیست و چهار فصل و التفصیل هذا بذراع دهقان.
(یکصد و یازده) جریب
قطعه
زمین شاهانی کنار راه بیدگل بحد جادهی بیدگل و بحد زمین امیر علی قطبالدین و بحد زمین وقف و بحد زمین 6000 جریب.
قطعه
زمین بحد خوگاه و حوض و مسجد و بحد زمین ورثهی خواجه معینالدین احمد و بحد زمین عزالدین علاف و بحد شارع 3 جریب.
قطعه
زمین بحد زمین امیر علی قطبالدین و بحد زمین خالصهی شریفه و بحد زمین وقف 3 جریب.
قطعه
زمین شاب شاهانی بحد زمین وقف و بحد زمین امیر علی قطبالدین و بحد زمین... ورثهی سید قوامالدین و بحد زمین عزالدین علاف و زمین جاپاسان 6 جریب.
قطعه
زمین بحد زمین عزالدین علاف و زمین ورثهی خواجه معینالدین و بحد زمین امیر علی قطبالدین و زمین وقف از دو جانب 4 جریب.
قطعه
زمین بحد زمین دیوانی و بحد زمین عزالدین علاف و زمین وقف و بحد زمین وقف مدرسهی خواجه معینالدین احمد و بحد زمین عزالدین مذکور 5 جریب.
قطعه
مدعوه برو راه مسیل بحد زمین وقف و حد زمین وقف مدرسهی خواجه معینالدین احمد مذکور و بحد زمین مدرسهی مذکوره و زمین دیوان و بحد زمین ورثهی قاضی نظامالدین محمود 5 جریب.
قطعه
زمین مدعوه وقف و بحد زمین وقف و بحد زمین عزالدین علاف و بحد زمین وقف ایضا و شارع و بحد زمین مدرسهی خواجه معینالدین احمد مذکور جریبان
قطعه
زمین گارس زار بحد زمین وقف و زمین امیر علی جمال و بحد زمین وقف خواجه معینالدین احمد مذکور و بحد زمین خواجه احمد و بحد زمین عزالدین علاف 5 جریب
قطعه
زمین کلج زار بحد زمین ورثهی مولانا جلالالدین هبته الله و بحد دیوار و بحد زمین وقف مسجدی و معین و بحد زمین وقف مدرسه خواجه معینالدین احمد 4 جریب
قطعه
لته میدان بحد زمین وقف و بحد زمین وقف مدرسهی خواجه معینالدین احمد مذکور و شارع و بحد زمین عزالدین علاف و بحد زمین مدرسهی مذکوره ایضا 5 جریب
قطعه
زمین میدان بحد زمین وقف مدرسه خواجه معینالدین احمد و بحد زمین خواجه احمد و بحد زمین عزالدین علاف و بحد شارع و جاده بوزیدآباد 3 جریب
قطعه
زمین کوچه حوض بحد زمین وقف بحد زمین خواجه معینالدین احمد مذکور و بحد زمین عزالدین علاف و بحد شارع و جادهی بوزیدآباد و بحد زمین وقف 3 جریب
قطعه
زمین مدعوهی درلت سلطان بحد زمین وقف معین و مسجدی و زمین عزالدین علاف و بحد زمین وقف ومدرسهی خواجه معینالدین احمد و بحد زمین عزالدین علاف مذکور 4 جریب
قطعه
زمین کنار چاله لوغستان بحد زمین عزالدین علاف و بحد زمین وقف و بحد زمین ورثهی امیر علی جمال و خواجه احمد و بحد زمین وقف مسجدی و معین 5 جریب
قطعه
زمین در گنبد حوض بحد زمین وقف و بحد بستان خواجه عزالدین علاف و بحد زمین دیوانی و بحد زمین وقف مسجدی و معین 1 جریب
قطعه
زمین در بست بحد زمین دیوانی و بحد بوار و بحد زمین عزالدین علاف و بحد زمین ورثهی سیدقوامالدین شاهمیر 3 جریب
قطعه
زمین مدعوه لته نسار جار بحد زمین امیر علی قطبالدین و دیوانی و بحد زمین عزالدین علاف و بحد زمین وقف و بحد زمین وقف خواجه عمادالدین مذکور 6 جریب
قطعه
زمین مدعوه چشم ابرو ایضا بحد زمین خواجه عزالدین علاف و بحد زمین عزالدین مذکور ایضا از دو جانب و بحد جاده بیدگل 4 جریب
قطعه
زمین در بست بحد زمین خواجه عزالدین علاف و زمین وقف مدرسه مزبوره و بحد بوار و بحد زمین وقف مسجدی و معین 4 جریب
قطعه
زمین در گنبد حوض ایضا بحد زمین وقف و زمین دیوانی و بحد زمین ورثهی سید قوامالدین شاهمیر و بحد زمین خواجه عزالدین علاف و زمین دیوانی و زمین کمال عبدالله 5 جریب
قطعه
زمین مدعوه چشم ابرو بحد زمین امیر علی قطبالدین و بحد زمین ورثهی سید قوامالدین شاهمیر و وقف و بحد زمین عزالدین مذکور و بحد زمین قاضی زینالدین علی 10 جریب
قطعه
زمین چشم ابرو ایضا بحد زمین وقف خواجه عمادالدین و بحد زمین عزالدین علاف و بحد جادهی بیدگل 4 جریب
قطعه
زمین مدعوه... کنار راه بیدگل و زمین امیر علی جمال عبدل و بحد اراضی مزرعه و بحد جاده بیدگل 11 جریببا جمیع توابع و لواحق و مضافات و منسوبات از آبار و انهار و سواقی و منابع و مظاهر و شرب و مشارب و حریم و سقوف و سطوح و بنا و جدران و حیطان و مجاری و مداخل و مخارج و سایر حقوق و مرافق قدیمه و حدیثه مما ذکر اولم یذکر کتب اولم یکتب و ایضا وقف نمود واقف مومی الیه بقیه دکاکین واقعه بمدینه مذکوره بمیدان جدید که در جنب وقت و ساعت مذکور واقعاند بالتمام و طاحونهی واقعهی بقریهی فین من قری مدینهی مذکوره که واقف مشارالیه آنرا احداث نموده مستغنی از حدود لغایت الشهره و ایضا وقف نمود واقف مومی الیه دو شبانروز از جمله بیست و هفت شبانروزات قنات مزرعه مهذبآباد را از مزارع کاشان محدود بحدود ماضیه بر عمارت دارالشفای مزبوره وقفی صحیح شرعی مخلد موبد و واقف مذکور شرط کرد که تولیت موقوفات مذکوره بر خانقاه و عمارت وقت و ساعت مذکوره از آن نفس شریف وی باشد و بعد از وی از آن ارشد اولاد وی و اولاد اولاد وی ذکورا و اناثا بطنا بعد بطن و عقبا بعد عقب و بعد از آن بهر کس که اولاد رجوع نماید متولی شرعی او باشد و ایضا شرط فرمود که محصول موقوفات مذکوره را اولا صرف عمارت رقبات موقوفه و خانقاه مذکور و عمارت وقت و ساعت و اسباب و آلات و ادوات آن نماید حسب الضروره و آنچه از عمارات دارالشفا مذکوره باقی ماند متولی عشر انرا بحق التویه در مصالح خود صرف کند و از ما بقی هر روزه در مطبخ خانقاه مذکور ده من آرد بآش و نان طبخ کنند و اطعام فقرا و مساکین و ابناء سبیل نمایند و شرط نمود که اصلاح اسباب و ادوات موضوعه در عمارت وقت و ساعت مذکوره برأی شریف مولانا فخرالدین علی منجم مذکور متعلق باشد و بعد از وی با علم اولاد و اقرباء وی که عالم باشند باصلاح آن بنوعی که دایر باشد و اگر از اقربا و اولاد او کسی نباشد که عارف باشد باصلاح آن، بحیثیتی که دایر شد اصلاح کردن آن متعلق باشد بشخصی از جانب مولانا مشار الیه که عارف باشد باصلاح آن و هر روز از موقوفات خانقاه و وقت و ساعت مذکوره دوازده دینار عراقی بمولانا فخرالدین مذکور دهند و بعد از وی با علم اولاد و اقرباء وی بشرط آنکه قیام نمایند باصلاح ادوات مذکوره بنوعی که تمام آن جاری و دایر باشد و بعد از آن هر که عالم باین علم باشد متولی بدو رجوع نماید و نیز شرط فرمود که فراشی در وقت و ساعت باشد که آنرا جاروب زند و بقدر احتیاج آب بآن نقل نماید و هر روز از موقوفات مذکوره دو دینار عراقی او را باشد و همچنین شرط فرمود که جناب صاحب اعظم قدوة الاماجد خواجه کمالالدین حسین حافظ الحساب مشرف و ناظر برین موقوفات مذکورات باشد و بوقوف او بمصرف مثذکور صرف شود و بعد... بحق الاشراف و حق النظاره او و اولاد او برساند برین موجب وقف نمود و با تصرف وقف داد، وقفی صحیح القواعد و الارکان مؤسس البنیان وقفی موبد لا یباع و لا یوهب و لا یورث و لا یرهن و لا یوجر اکثر من سنة و بالظلمة و المتقلبة المتعدیه و لا یملک بوجه من الوجوه و سبب من الاسباب الی ان یرث الله الارض و من علیها و هو خیر الوارثین قربة لله تعالی و طلبا لمرضاته و هربا من الیم عقابه هر آفریدهی از صواحب عظام و اکابر کرام و سادات و اهالی ذو الاحترام که در ابطال این حسنه ساعی گردد در لعنت و سخط و غضب باری عز شانه بوده یوم لا ینفع الظالمین معذرتهم و لهم اللعنه و لهم سواء الدار مرافعهی او نزد اعدل العادلین باشد و بخذلان ابد مخذول بوده و در روی مبارک حضرت رسالت پناهی شرمنده و در روز آخرة خائب و خاسر نعوذ بالله من خزی الدنیا و عذاب الاخره بحکم آیه شریفه فمن بدله بعدما سمعه فانما اثمه علی الذین یبدلونه ان الله سمیع علیم و بحکم حدیث طیبه رسول صلی الله علیه و آله و سلم... من... فعلیه لعنة الله و الملائکه...
و ذلک فی خامس عشر من شهر ذی العقده الحرام سنه سبع و سبعین و ثمان مائه من الهجره النبویه بر اقرار واقف مومی الیه من المطلع الی المقطع گواه شد... نوراله بن کریمالدین
[سجل دیگر]
الشأهد بما سطر فی هذه الاوراق الشرعی من اوله الی (اخره)... کمالالدین بن محمد... بن...
[سجل دیگر]
واقف مشار الیه درین کتاب شریف عزیز لطیف مبارک خلدت ایام معتدله و دولته... آنچه در این صحیفه شرعیه میمونه مسطور و مذکور شده من الابتدا الی الانتها این فقیر حقیر ضعیف را گواه گردانید و مشرف (؟) ساخت کتبه محمد بن علی الحسینی.
[و چند سجل دیگر]
آثار تاریخی مسجد میرعماد
1 - سر در مسجد میرعماد - کتیبه تاریخی مسجد که در قسمت راست سر در بخط ثلث منقور است شامل جملات ذیل میباشد.و لله العظمته و الکبریا و لا اله سواء اتفق هذا بناء الجامع تقربا الی الله فی ایام دولت السلطان الاعظم الاعاظم الخواقین فی العالم المنظور با نظار عواطف الله معز الدنیا و الدین ابوالمظفر جهانشاه خلدالله ملکه و سلطانه و الحرم الشریفه العلیا ایدالله مملکتهما الموفق بالتوفیق السبحانی عمادالدین محمود الشیروانی ایده الله تعالی فی ادوار الحیوثه و اجتهاده فی مرضاته سنه ثمان و ستین و ثمانمائه 868.
کتیبه سمت چپ سر در که قرینه کتیبه سمت راست است کتیبه مذکور نیز گچی بوده و آیات قرآن بر آن منقور است و آخر کتیبه تاریخ 1123 را نشان میدهد که شاید در این تاریخ تعمیر گردیده و در زیز کتیبه فوق الذکر کتیبهای بخط ثلث که فرمان ابوالمظفر جهانشاه میباشد بدین شرح بر روی سنگ نقر است.
کتیبهی سنگی شامل فرمان ابوالمظفر جهانشاه بهادر خان
بتأیید سبحانی فرمان عالممطاع سلطان الاعظم و خاقان الاکرم مالک رقاب الاممم ظللله الرحمه ابوالمظفر جهانشاه بهادرخان و حکم حضرت عصمت پناه و سلطنت شعار و عفت دثار بیگم خلدالله سلطنتهما و ابد مملکتها نافذ شد که اجناس منال خالصه شریفه و مظفری و قاضی نظام و نصرآباد سر پشت که داخل جمع ابواب المال کاشانند از گندم و جو و کلوزه و پنبه و باقلا و زیره و ذرت و گاورس و کنجد و نخود و بادام و مویز و دوشاب و خضر و یات و غیر ذلک برعایا کاشان بطرح ندهند.و هر چه فروشند از نرخ روز زیاده نفروشند و بتسعیر وقت دهند و آنچه حاصل شود سود داخل جمع نمایند و بدین علت معارض و مزاحم رعایا و متوطنان و سکان آنجا نشوند فرزندان دولتیار و امراء کامکار و فقهم الله للسعادات تغییرات عارفه نکنند و نیز از فرموده تجاوز ننمایند و خلاف کننده در لعنت خدا و رسل و ملائکه باشد فقد باء باثمه و غضب رب علیه. به اهتمام امیر عمادالدین شیروانیبحصول پیوست کتبه بعمارته فی 899
آثار داخل مسجد میرعماد
کتیبهای از کاشی معرق بدیوار راهرو داخلی مسجد نصب است که بخط زیبا نوشته شده و عین نقشه آن ذیلا منعکس میگردد.آثار زیر گنبد
بر دیوارها تا یک متر تماما کاشیهای شش ضلعی به رنگهای فیروزهای و بنفش نصب است و در یک قسمت این مسجد منبری است که با گچ و آجر بنا گردیده و اطراف آن با نهایت استادی از کاشیهای معرق زینت شده است و در بدنهی این منبر با خط زیبا و به رنگ طلائی نوشته شده «فی ایام دولت السلطان الاعظم و خاقان الافخم الاکرم غیاث الدنیا و الدین سلطان ابوسعید گورکان خلد ملکه و سلطانه - عمل حیدر کاشی تراش.در این مسجد نیز دارای 1123 میباشد.فرمان شاه طهماسب اول روس سنگ طرف راست درب ورودی
فرمان همایون شرف نفاذ یافت آنکه چون همیشه توجه خاطر اشرف مصروف آنستکه کافهی برایا و عموم رعایا در مهد امن و امان و مأمن فراغت و اطمینان آسوده حال و فارغ البال بوده از روی فراغت بعمارت و زراعت و آبادانی قیام نمایندلهذا شفقت شاهانه شامل حال و کافل آمال عموم شیعیان دارالمؤمنین کاشان فرموده مال و دکاکین و محترفه عن بقالی و بیوت النحل و مواشی و مراعی آنجا را عن بلده فین و رهق پیچ ئیل بتخفیف و تصدق مقرر فرموده ثواب آنرا بارواح مطهره حضرات چهارده معصوم صلوات الله علیهم اجمعین هدیه نمودم سادات و ارباب و اهالی و اعیان و اعالی و جمهور سکنه و دارالمؤمنین مذکور من کل الوجوه مستظهر و مستمال و مستوثق .
و امیدوار بوده و در تکثیر عمارت و زراعت و آبادانی و دعاگوئی دوام دولت ابد مقرون کوشند و رقم این عطیه را مؤکد بلعنت نامه بر سنگ نقش کرده بر در مسجد جامع در محل مرتفع که منظور نظر عموم خلائق باشد نصب نمایند عمال و متصدیان مهمات دیوانی بلدة المؤمنین مذکور بر اینموجب مقرر داشته من بعد:
بدین علت اطلاق و حوالتی بر رعایا و عجزه ننمایند حکام و تیولداران و ارباب سیورغالات و مسلمیات آنجا آنچه از این ابواب به تیول و سیورغال ایشان مقرر باشد باطل دانسته بدان علت طلبی نکنند و تغییر کننده را از مردودان درگاه شاهی دانند و هر ساله حکم مجدد نطلبند تحریرا روز شنبه دهم شهر رمضان المبارک قوی ئیل سنه تسع و سبعین و تسعمائه.
کتیبه ی گچ بری سر در مسجد طرف چپ
ما کان علی النبی من حرج فیما فرض الله له سنة الله فی الدین خلو من قبل و کان امرالله قدرا مقدورا الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه و لا یخشون احدا الا الله و کفی بالله حسیبا. ما کان محمد ابااحد من رجالکم و لکن رسول الله خاتم النبیین و کان الله بکل شی علیما. یا ایها الذین آمنوا اذکرو الله ذکرا کثیرا. و سبحوه بکرة و اصیلا (6).فرمان شاه عباس کبیر بر قطعه سنگ به طول و عرض پنجاه ضربدر هفتاد سانتیمتر در طرف دست راست سر در قسمت پائین پایهی جنب بازار الملک لله فرمان همایون شد آنکه از ابتداء بارس ئیل مال یکماههی رمضان المبارک محال شیعهی بلده و بلوکات دارالمؤمنین کاشان بتحفیف و تصدق مقرر شده و رقم اشرف بتاریخ شهر رمضان المبارک سنه اثنی و عشرین و الف عز صدور یافت.
و در اینولا چون از ابتداء توشقان ئیل مالو جهات و وجوهات یکماههی رمضان محال شیعه ممالک محروسه را سوی جهاتی که باجاره میدهند بتخفیف و تصدق مقرر داشتیم ارباب و رعابا و عجزه دارالمؤمنین مذکور استدعای حکم امضاء بمضمونیکه در باب سایر محال شیعه گذشته نمودند
بنابراین مقرر فرمودیم که مستوفیان عظام گرام دیوان اعلی در سنهی بارسئیل مال یکماهه ی رمضان محال شیعه دارالمؤمنین مذکور را بدستوریکه قبل از این رقم اشرف عز صدور یافت بتخفیف و تصدق اعتبار نمایند و از ابتداء توشقان ئیل مالوجهات و وجوهات ایشان را ضمن رسید شهر رمضان المبارک سوی جهاتیکه باجاره میدهند بدستور سایر محال شیعه ممالک محروسه بتخفیف و تصدق مقرر دانند و رقم این عطیه را در دفاتر ثبت نموده و تغییر و تبدیل بقواعد آن راه ندهند.
و آنچه بتیول و مواجب همه ساله مقرر است تیول تیولداران و مواجب همه ساله بر طرف دانند و آنچه بتیول و مواجب همه ساله مقرریست و از دیوان حواله میشود رسید یکماههی مزبور را سال بسال کم نموده تتمه را تنخواه ارباب حوالات نمایند تیولداران الگاء مزبور حسب المسطور مقرر دانسته شد یکماههی مزبور را از تیول خود بر طرف دانسته طلبی از رعایا ننمایند وزیر و کلانتر و کدخدایان الگاء مذکور تخفیف رسید اگر در[خوانده نشد] میام شیعیان بوده باشد .
یا مردم محلی از محال آنجا [خوانده نشد] بوده رسید بایشان تحفیف داده نمیشود نسخه درست داشته بدفترخانه همایون فرستند که مستوفیان عظام در دفاتر دیوان اعلی عمل نمایند و دانسته باشند که اگر پوشیده و نهانی کرده باشند در دیوان [خوانده نشد] بازخواست خواهند شد [خوانده نشد] و در خدمت حضرت امیرالمؤمنین و امام المتقین اسداله الغالب شرمنده خواهند بود تغییر کننده مذکور بلعنت و نفرین حضرت رسالت پناه گرفتار میگردد [خوانده نشد] بدین عطایا مسرور بوده و در دعاگوئی و در دوام دولت [خوانده نشد].
فرمان شاه عباس کبیر بر قطعه سنگ...
فرمان شاه عباس کبیر بر قطعه سنگ بطول و عرض 40 ضربدر 70 سانتیمتر بپایهی طرف راست سر در جنب بازار که بالای فرمان مذکور نصب است:فرمان همایون انکه چون پیوسته خاطر فیض مآثر مصروفست برفاه حال و فراغ بال عجزه و مساکین و عامه مسلمین بنابراین از ابتداء توشقال ئیل مبلغ چهل تومان تبریزی جمع دلالی دارالمومنین کاشان را که داخل وجوه مقطعیست بتخفیف و تصدق مقرر فرمودیم که من بعد بدان علت اطلاق و حوالتی نشود
بنابراین کلانتر و عمال و متصدیان مهمات دیوانی کاشان حسب المسطور مقرر داشته این حکم همایونرا نقش کرده برجای بلند در مسجد نصب کنند مستوفیان عظام دیوان اعلی هر ساله مبلغ مذکور را از جمله وجوه مقطعی بخرج مجری دارند و بدان علت حواله و اطلاقی نکنند درین باب قدغن دانسته و از فرموده در نگذرند و هر ساله حکم مجدد نطلبند و خلاف کننده را مورد لعنت و از مردودان درگاه شناسند تحریرا فی شهر ذی حجة الحرام سنة 999
تمت
در درج اقبال مختار بیککه بر دهر بادش مدام اختیار
فلک اقتدائی که بر قامتش
کند خلعت اقتدار افتخار
همین بس که شاهنشه کامبخش
که تا حشر بادش بقا برقرار
ز دلالی ملک کاشان که بود
بدل تاجران را از آن صد غبار
بجهد وی از جل ثمن اصل مال
کا با فرع او بود صد گیر و دار
گذشت و با گه بلعنت گذشت
و ز او ماند این تا ابد یادگار
پی نوشت:
1- تاریخ و جغرافی تبریز تالیف نادر میرزا صفحات 78 و 79. راهنمای آثار تاریخی آذربایجان شرقی نگارش آقای اسمعیل دیباج از صفحه 21 - 16.
2- مجموعهی ناصری جلد اول برگ 143 این کتاب فعلا در کتابخانه وزارت دارائی است.
3- مرآت البلدان ناصری صفحهی 116.
4- تاریخ کاشان عبدالرحیم ضرابی صفحه 291.
5- این قسمت نشان میدهد که پدران ما تا چه حد برای آموختن علم اهمیت قائل بودهاند.
6- (از سورهی احزاب آیه 38 الی 42).
میراث جاویداننویسنده: حسین شهشهانی
این مقاله در تاریخ 14030/2/8 بروز رسانی شده است.