عالمي در ره تو حيرانند شاعر : انوري پيش و پس هيچ ره نميدانند عالمي در ره تو حيرانند چون به کارت رسند درمانند عقل و فهم ارچه هر دو تيزروند بر در تو غلام و دربانند جان و دل گرچه عزتي دارند مرهم درد خود ترا دانند دوستان را اگرچه درد ز تست هم به فرياد خود ترا خوانند ورچه فريادخوان شوند از تو