اي غم تو جسم را جاني دگر

اي غم تو جسم را جاني دگر شاعر : انوري جان نيابد چون تو جاناني دگر اي غم تو جسم را جاني دگر هر زماني تازه ايماني دگر اي به زلف کافر تو عقل را هر دم اندر ديده پيکاني دگر وي ز تيره غمزه‌ي تو روح را از تو بهتر هيچ برهاني دگر نيست بر اثبات يزدان نزد عقل بي‌گمان گويد که يزداني دگر گر ببيند روي خوبت اهرمن هر دلي بيهوده دنداني دگر اي فرو برده به وصلت از طمع هر کسي سر از گريباني دگر وي برآورده ز عشقت در هوس بهتر از درد تو درماني دگر ...
شنبه، 28 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اي غم تو جسم را جاني دگر
اي غم تو جسم را جاني دگر
اي غم تو جسم را جاني دگر

شاعر : انوري

جان نيابد چون تو جاناني دگراي غم تو جسم را جاني دگر
هر زماني تازه ايماني دگراي به زلف کافر تو عقل را
هر دم اندر ديده پيکاني دگروي ز تيره غمزه‌ي تو روح را
از تو بهتر هيچ برهاني دگرنيست بر اثبات يزدان نزد عقل
بي‌گمان گويد که يزداني دگرگر ببيند روي خوبت اهرمن
هر دلي بيهوده دنداني دگراي فرو برده به وصلت از طمع
هر کسي سر از گريباني دگروي برآورده ز عشقت در هوس
بهتر از درد تو درماني دگرنيست بيمار غم عشق ترا
اي به از جان هست فرماني دگردل به فرمانت به ترک جان بگفت


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط