نو به نو هر روز باري مي‌کشم

نو به نو هر روز باري مي‌کشم شاعر : انوري بار نبود چون ز ياري مي‌کشم نو به نو هر روز باري مي‌کشم هر زمان زو رنج خاري مي‌کشم ناشکفته زو گلي هرگز مرا کين بلا آخر به کاري مي‌کشم گر بلايش مي‌کشم عيبم مکن بر اميد نوبهاري مي‌کشم زحمت سرماي سرد از ماه دي گرچه خود را بر کناري مي‌کشم عشق هر دم در ميانم مي‌کشد کاين غم از بهر نگاري مي‌کشم کار من روزي شود همچون نگار اينکه از خصمانش عاري مي‌کشم فخر وقت خويشتن دانم همي پس مرا اين بس که باري...
شنبه، 28 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نو به نو هر روز باري مي‌کشم
نو به نو هر روز باري مي‌کشم
نو به نو هر روز باري مي‌کشم

شاعر : انوري

بار نبود چون ز ياري مي‌کشمنو به نو هر روز باري مي‌کشم
هر زمان زو رنج خاري مي‌کشمناشکفته زو گلي هرگز مرا
کين بلا آخر به کاري مي‌کشمگر بلايش مي‌کشم عيبم مکن
بر اميد نوبهاري مي‌کشمزحمت سرماي سرد از ماه دي
گرچه خود را بر کناري مي‌کشمعشق هر دم در ميانم مي‌کشد
کاين غم از بهر نگاري مي‌کشمکار من روزي شود همچون نگار
اينکه از خصمانش عاري مي‌کشمفخر وقت خويشتن دانم همي
پس مرا اين بس که باري مي‌کشمبار او نتوان کشيد از هجر و وصل
من چه مي‌گويم که آري مي‌کشمتو مرا گويي کشيدي درد و غم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.