سر آن دارم کامروز بر يار شوم

سر آن دارم کامروز بر يار شوم شاعر : انوري بر آن دلبر دردي‌کش عيار شوم سر آن دارم کامروز بر يار شوم وز مناجات شب و صومعه بيزار شوم به خرابات و مي و مصطبه ايمان آرم باشد اي دوست که شايسته‌ي زنار شوم چون که شايسته سجاده و تسبيح نيم کي بود کي که دگر بر سر انکار شوم کار مي‌دارد و معشوق و خرابات و قمار ببر مي همي از توبه به زنهار شوم خورد بر عيش خوشم توبه فراوان زنهار من همي معتکف خانه‌ي خمار شوم تو اگر معتکف توبه همي باشي باش تا قيامت سر...
شنبه، 28 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سر آن دارم کامروز بر يار شوم
سر آن دارم کامروز بر يار شوم
سر آن دارم کامروز بر يار شوم

شاعر : انوري

بر آن دلبر دردي‌کش عيار شومسر آن دارم کامروز بر يار شوم
وز مناجات شب و صومعه بيزار شومبه خرابات و مي و مصطبه ايمان آرم
باشد اي دوست که شايسته‌ي زنار شومچون که شايسته سجاده و تسبيح نيم
کي بود کي که دگر بر سر انکار شومکار مي‌دارد و معشوق و خرابات و قمار
ببر مي همي از توبه به زنهار شومخورد بر عيش خوشم توبه فراوان زنهار
من همي معتکف خانه‌ي خمار شومتو اگر معتکف توبه همي باشي باش
تا قيامت سر آن نيست که هشيار شومرو تو و قامت موذن که مرا زين مستي


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.