آخر به مراد دل رسيديم شاعر : انوري خود را و ترا به هم بديديم آخر به مراد دل رسيديم وز لعل تو شربها چشيديم از زلف تو تابها گشاديم با تو نفسي بيارميديم بيآنکه فراق همنفس بود بر تن ز تو جامها دريديم بر دست تو توبها شکستيم راز تو به گوش جان شنيديم ناز تو به طبع دل ببرديم زرقي که فروختي خريديم با ما به زبان رسم و عادت خط گرد زمانه درکشيديم سر بر خط عهد تو نهاديم