گر مرا روزگار يارستي

گر مرا روزگار يارستي شاعر : انوري کار با يار چون نگارستي گر مرا روزگار يارستي گرنه با روزگار يارستي برنگشتي چو روزگار از من همه مقصود در کنارستي برکنارم ز يار اگرنه مرا اين چه ژاژست کاش خارستي نيست در بوستان وصل گلي بار يک وصل در شمارستي هجر بر هجر مي‌شمارم و هيچ کاشکي روي انتظارستي بيش از اين روي انتظارم نيست اي دريغا که روزگارستي روزگارست مايه‌ي همه کار که اگر بر خريت بارستي بارکش انوري حديث مکن در همه کارهات کارستي ...
شنبه، 28 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
گر مرا روزگار يارستي
گر مرا روزگار يارستي
گر مرا روزگار يارستي

شاعر : انوري

کار با يار چون نگارستيگر مرا روزگار يارستي
گرنه با روزگار يارستيبرنگشتي چو روزگار از من
همه مقصود در کنارستيبرکنارم ز يار اگرنه مرا
اين چه ژاژست کاش خارستينيست در بوستان وصل گلي
بار يک وصل در شمارستيهجر بر هجر مي‌شمارم و هيچ
کاشکي روي انتظارستيبيش از اين روي انتظارم نيست
اي دريغا که روزگارستيروزگارست مايه‌ي همه کار
که اگر بر خريت بارستيبارکش انوري حديث مکن
در همه کارهات کارستيدر همه نامهات نامستي


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط