يا بدان رخ نظري بايستي شاعر : انوري يا از آن لب شکري بايستي يا بدان رخ نظري بايستي چون دل او دگري بايستي يا مرا در غم و انديشهي او از دل او خبري بايستي نيست از دل خبرم در غم او بجز اميد بري بايستي مدتي تخم وفا کاشته شد سالها شد سحري بايستي آخر اين تيره شب عيش مرا آخر اين را اثري بايستي يارب اين يارب بيفايده چيست به از اين پا و سري بايستي رشتهي صحبت ما را پس از اين انروي را گذري بايستي همه بگذاشتم آخر به دلش ...