افتخار جهان حميدالدين

افتخار جهان حميدالدين شاعر : انوري که خرد مدح تو همي خواند افتخار جهان حميدالدين که نداند همي و نتواند دانکه از هيچ روي نتوان گفت گرچه حالي تواند و داند ماند يک چيز آنکه خود نکند کز پي نفع کس قضا راند زانکه بر بي‌نياز واجب نيست که سبب در ميانه بنشاند لم در افعال او نيايد از آن فعل او کي به فعل ما ماند غني مطلق از غرض دورست خويشتن بيش از اين نرنجاند هيچ تدبير نيست جز تسليم
شنبه، 28 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
افتخار جهان حميدالدين
افتخار جهان حميدالدين
افتخار جهان حميدالدين

شاعر : انوري

که خرد مدح تو همي خواندافتخار جهان حميدالدين
که نداند همي و نتوانددانکه از هيچ روي نتوان گفت
گرچه حالي تواند و داندماند يک چيز آنکه خود نکند
کز پي نفع کس قضا راندزانکه بر بي‌نياز واجب نيست
که سبب در ميانه بنشاندلم در افعال او نيايد از آن
فعل او کي به فعل ما ماندغني مطلق از غرض دورست
خويشتن بيش از اين نرنجاندهيچ تدبير نيست جز تسليم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط