جفاي گنبد گردان به پايه‌اي برسيد

جفاي گنبد گردان به پايه‌اي برسيد شاعر : انوري کز آن فرازتر اندر ضمير پايه نماند جفاي گنبد گردان به پايه‌اي برسيد مدبران را تدبير تشت و خايه نماند خرد چو مورچه در تشت حيرتست ازآنک که کوه را به مثل دستگاه سايه نماند از آفتاب حوادث چنان بسوخت جهان چو در سواد و بياض زمانه دايه نماند کدام طفل تمني کنون رسد به بلوغ به هم سرايه توان داد و هم سرايه نماند طمع ببر ز سرايي که نظم عيش درو مجاهزان فلک را مگر که مايه نماند جهان وظايف روزي و امن باز...
شنبه، 28 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جفاي گنبد گردان به پايه‌اي برسيد
جفاي گنبد گردان به پايه‌اي برسيد
جفاي گنبد گردان به پايه‌اي برسيد

شاعر : انوري

کز آن فرازتر اندر ضمير پايه نماندجفاي گنبد گردان به پايه‌اي برسيد
مدبران را تدبير تشت و خايه نماندخرد چو مورچه در تشت حيرتست ازآنک
که کوه را به مثل دستگاه سايه نمانداز آفتاب حوادث چنان بسوخت جهان
چو در سواد و بياض زمانه دايه نماندکدام طفل تمني کنون رسد به بلوغ
به هم سرايه توان داد و هم سرايه نماندطمع ببر ز سرايي که نظم عيش درو
مجاهزان فلک را مگر که مايه نماندجهان وظايف روزي و امن باز گرفت


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط