اي نمودار آفتاب بلند اي نمودار آفتاب بلندشاعر : انوري گشته ايمن چو آسان ز گزنداي نمودار آفتاب بلنداينچنين دلگشاي دشمن بندصورت فتح و قبهي ظفريصنعتت بيخ نوبهار بکندساحتت آب قندهار ببردصحن تو با بهشت خويشاوندسقف تو با سپهر همسايهيا بهشتي که نيستت مانندآسماني که نيستت همتاآنکه بنياد فرخ تو فکنداز تو آباد باد و فرخ بادمادر عالم از چو او فرزندمجد دين بوالحسن هست عقيمآمد اندر زمانه روزي مندآنکه دستش به دادن روزيکز فلان چند شد ز بهمان چندتا ز تاريخها شود معلومهمچو تاريخ پانصد و چل و اندعدد سالهاي عمرش بادناوک مجري قدر فکندبه خدايي که دست قدرت اوجوز در مغز معصيت شکنددست قهرش مگر ز وعد و وعيدبيخ شادي ز جان و دل بکندکز ملافات مردک جاهل