مبارک روز بود امروز، يارا شاعر : اوحدي مراغه اي که ديدار تو روزي گشت ما را مبارک روز بود امروز، يارا به چشم خود بهشت آشکارا من آن دوزخ دلم، يارب، که ديدم که بر دل بر ز دست اين بينوا را نه مهرست اين، که داغ دولتست اين که در دست اوفتاد اين بينوا را ز يک نا گه چه گنج دولتست اين؟ عنايتهاست با حالم خدا را درين حالت که من روي تو ديدم که شد نرم آن دل چون سنگ خارا هم آه آتشينم کارگر بود ز تخت کيقباد و تاج دارا مرا تشريف يک پرسيدنت به...