اي پار دوست بوده و امسال آشنا

اي پار دوست بوده و امسال آشنا شاعر : خاقاني وي از سزا بريده و بگزيده ناسزا اي پار دوست بوده و امسال آشنا تا کي کني قبول، خسان را چو کهربا اي سفته در وصل تو الماس ناکسان سر بر زمين خدمت ياران بيوفا چند آوري چو شمس فلک هر شبانگهي با آنکه کم ز ماست شدي يار و آشنا آن را که خصم ماست شدي يار و همنفس پيش مسيح مائده و پيش خر گيا الحق سزا گزيدي و حقا که در خور است نشناختي تو قيمت ما از سر جفا بوديم گوهري به تو افتاده رايگان يا کوزه گر چه داند...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اي پار دوست بوده و امسال آشنا
اي پار دوست بوده و امسال آشنا
اي پار دوست بوده و امسال آشنا

شاعر : خاقاني

وي از سزا بريده و بگزيده ناسزااي پار دوست بوده و امسال آشنا
تا کي کني قبول، خسان را چو کهربااي سفته در وصل تو الماس ناکسان
سر بر زمين خدمت ياران بيوفاچند آوري چو شمس فلک هر شبانگهي
با آنکه کم ز ماست شدي يار و آشناآن را که خصم ماست شدي يار و همنفس
پيش مسيح مائده و پيش خر گياالحق سزا گزيدي و حقا که در خور است
نشناختي تو قيمت ما از سر جفابوديم گوهري به تو افتاده رايگان
يا کوزه گر چه داند ياقوت را بهابي‌ديده کي شناسد خورشيد را هنر
آري که هم قضاي بلا باد بر قضاما را قضاي بد به هواي تو درفکند
نه حسن تو گذاشتي و نه هواي مااي کاش آتشي ز کنار اندر آمدي
خاقاني از کجا و هواي تو از کجاحکم قضاي بود و گرنه چنين بدي


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط