اي بناوک زده چشم تو يک اندازانرا

اي بناوک زده چشم تو يک اندازانرا شاعر : خواجوي کرماني کشته افعي تو در حلقه فسون سازانرا اي بناوک زده چشم تو يک اندازانرا پشه آن نيست که بازيچه دهد بازانرا جان ز دست تو ندانم به چه بازي ببرم مال کي جمع شود خانه براندازانرا دل چو دادم بتو عقلم ز کجا خواهد ماند مي بياريد و بخوانيد خوش آوازانرا عندليبان سحر خوان چو در آواز آيند دست گيرند بيک جرعه سراندازانرا پاي کوپان چو در آيند بدست افشاني هر نفس در قدم افتند سرافرازانرا زيردستان که ندارند...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اي بناوک زده چشم تو يک اندازانرا
اي بناوک زده چشم تو يک اندازانرا
اي بناوک زده چشم تو يک اندازانرا

شاعر : خواجوي کرماني

کشته افعي تو در حلقه فسون سازانرااي بناوک زده چشم تو يک اندازانرا
پشه آن نيست که بازيچه دهد بازانراجان ز دست تو ندانم به چه بازي ببرم
مال کي جمع شود خانه براندازانرادل چو دادم بتو عقلم ز کجا خواهد ماند
مي بياريد و بخوانيد خوش آوازانراعندليبان سحر خوان چو در آواز آيند
دست گيرند بيک جرعه سراندازانراپاي کوپان چو در آيند بدست افشاني
هر نفس در قدم افتند سرافرازانرازيردستان که ندارند بجز باد بدست
ديده نتوان که بدوزند نظر بازان رابا تو خواجو چه شد ار زانکه نظر مي‌بازد


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط