آنکه بر هر طرفي منتظرانند او را

آنکه بر هر طرفي منتظرانند او را شاعر : خواجوي کرماني ننگرد هيچ که خلقي نگرانند او را آنکه بر هر طرفي منتظرانند او را جاي آن هست که بر چشم نشانند او را سرو را بر سر سرچشمه اگر جاي بود زانک کوته‌نظران قدر ندانند او را حيف باشد که چنان روي ببيند هرکس بود آيا که بمقصود رسانند او را هست مقصود دلم زان لب شيرين شکري فرض عينست که از ديده برانند او را راز عشاق چو از اشک نماند پنهان اهل دل عاشق جانباز نخوانند او را هر که جان در قدمش بازد و قدري...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آنکه بر هر طرفي منتظرانند او را
آنکه بر هر طرفي منتظرانند او را
آنکه بر هر طرفي منتظرانند او را

شاعر : خواجوي کرماني

ننگرد هيچ که خلقي نگرانند او راآنکه بر هر طرفي منتظرانند او را
جاي آن هست که بر چشم نشانند او راسرو را بر سر سرچشمه اگر جاي بود
زانک کوته‌نظران قدر ندانند او راحيف باشد که چنان روي ببيند هرکس
بود آيا که بمقصود رسانند او راهست مقصود دلم زان لب شيرين شکري
فرض عينست که از ديده برانند او راراز عشاق چو از اشک نماند پنهان
اهل دل عاشق جانباز نخوانند او راهر که جان در قدمش بازد و قدري داند
آبي اين طايفه برلب نچکانند او راخواجو ار تشنه بميرد بجز از مردم چشم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط