ساقيا ساغر شراب کجاست شاعر : خواجوي کرماني وقت صبحست آفتاب کجاست ساقيا ساغر شراب کجاست تشنگي بيحدست آب کجاست خستگي غالبست مرهم کو جز دل خونچکان کباب کجاست درد نوشان درد را به صبوح خور رخشان مه نقاب کجاست همه عالم غمام غم بگرفت آن عقيقين مذاب ناب کجاست لعل نابست آب ديده ما آخر آن شيشه گلاب کجاست تا بکي اشک بر رخ افشانيم جگرم گرم شد لعاب کجاست بسکه آتش زبانه زد در دل جانم آمد بلب شراب کجاست از تف سينه و بخار خمار نغمهي زخمهي...