گمان مبر که دلم ميل دوستان نکند شاعر : خواجوي کرماني چرا که مرغ چمن ترک بوستان نکند گمان مبر که دلم ميل دوستان نکند اگر ز سود و زيان بگذرد زيان نکند کسي که نقد خرد داد و ملک عشق خريد که او مضايقه با دوستان بجان نکند بجان دوست که گنج روان دلي يابد بشرط آنکه جرس ناله و فغان نکند شب رحيل خوشا در عماري آسودن قرار گيرد و تعجيل کاروان نکند چه باشد ار نفسي ساربان در اين منزل معينست که انديشه از شبان نکند شهي که بادهي روشن کشد بتيره شبان ...