اي دل ار صحبت جانان طلبي جان درباز

اي دل ار صحبت جانان طلبي جان درباز شاعر : خواجوي کرماني جان چه باشد دو جهان در ره جانان درباز اي دل ار صحبت جانان طلبي جان درباز پاي ننهاده از اول سر و سامان درباز مرد اين راه ني ورنه چو مردان رهش تو اگر اهل دلي دل چه بود جان درباز در ره جان جهان جان و جهان باخته‌اند گر کم از مور ني ملک سليمان درباز تا ترا ديو و پري جمله مسخر گردد دين و دنيا طلبي عالم ايمان درباز دعوي زهد کني دردي خمار بنوش گر تو آن مي‌طلبي مايه‌ي درمان درباز درد را چاشنيي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اي دل ار صحبت جانان طلبي جان درباز
اي دل ار صحبت جانان طلبي جان درباز
اي دل ار صحبت جانان طلبي جان درباز

شاعر : خواجوي کرماني

جان چه باشد دو جهان در ره جانان دربازاي دل ار صحبت جانان طلبي جان درباز
پاي ننهاده از اول سر و سامان دربازمرد اين راه ني ورنه چو مردان رهش
تو اگر اهل دلي دل چه بود جان دربازدر ره جان جهان جان و جهان باخته‌اند
گر کم از مور ني ملک سليمان دربازتا ترا ديو و پري جمله مسخر گردد
دين و دنيا طلبي عالم ايمان دربازدعوي زهد کني دردي خمار بنوش
گر تو آن مي‌طلبي مايه‌ي درمان دربازدرد را چاشنيي هست که درمان را نيست
چون گدايان درش ملکت سلطان دربازتا سلاطين جهان جمله گداي تو شوند
ترک ظلمت کن و سرچشمه‌ي حيوان دربازبا لب و خال وي ار عمر خضر مي‌خواهي
گوي دل در خم آن زلف چو چوگان دربازتا بچوگان سعادت ببري گوي مراد
اگرت دست دهد بر سر ميدان دربازسر ميدان محبت بودت ملک وجود
ملک يونان ز پي حکمت يونان دربازخواجو ار لقمه‌ئي از سفره‌ي لقمان طلبي


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط