اين چه بويست که از باد صبا مي‌شنوم

اين چه بويست که از باد صبا مي‌شنوم شاعر : خواجوي کرماني وين چه خاکست کزو بوي وفا مي‌شنوم اين چه بويست که از باد صبا مي‌شنوم اين چه مرغيست کزو حال سبا مي‌شنوم گر نه هدهد ز سبا باز پيام آوردست مژده آنمه خورشيد لقا مي‌شنوم از کجا مي‌رسد اين قاصد فرخنده کزو بوي پيراهن يوسف ز کجا مي‌شنوم اي عزيزان اگر از مصر نمي‌آيد باد سخن سخت بهنگام صدا مي‌شنوم مي‌کنم ناله و فرياد ولي از در و کوه يک بيک زان خم ابروي دوتا مي‌شنوم نسبت شکل هلال و صفت قامت...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اين چه بويست که از باد صبا مي‌شنوم
اين چه بويست که از باد صبا مي‌شنوم
اين چه بويست که از باد صبا مي‌شنوم

شاعر : خواجوي کرماني

وين چه خاکست کزو بوي وفا مي‌شنوماين چه بويست که از باد صبا مي‌شنوم
اين چه مرغيست کزو حال سبا مي‌شنومگر نه هدهد ز سبا باز پيام آوردست
مژده آنمه خورشيد لقا مي‌شنوماز کجا مي‌رسد اين قاصد فرخنده کزو
بوي پيراهن يوسف ز کجا مي‌شنوماي عزيزان اگر از مصر نمي‌آيد باد
سخن سخت بهنگام صدا مي‌شنوممي‌کنم ناله و فرياد ولي از در و کوه
يک بيک زان خم ابروي دوتا مي‌شنومنسبت شکل هلال و صفت قامت خويش
وين چه دردست کزو بوي دوا مي‌شنوماين چه رنجست کزو راحت جان مي‌يابم
بصفت راست نيايد که چها مي‌شنوماي رفيقان من از آن سرو صنوبر قامت
هر نفس زو سخن سرد چرا مي‌شنومباد صبح از من خاکي اگرش گردي نيست
نه باندازه‌ي بازوي شما مي‌شنومسخن آن دو کمانخانه‌ي ابروي دو تا
دمبدم زو نفس مهر گيا مي‌شنومهر گياهي که ز خون دل خواجو رستست


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط