تا چند دم از گل زني اي باد بهاران

تا چند دم از گل زني اي باد بهاران شاعر : خواجوي کرماني گل را چه محل پيش رخ لاله عذاران تا چند دم از گل زني اي باد بهاران از دل نرود تا ابدش حسرت ياران هر يار که دور از رخ ياران بدهد جان تا جان بودش باز نيايد ز بهاران منعم مکن از صحبت احباب که بلبل آهو چه کند در نظر شير شکاران گر صيد بتان شد دل من عيب مگيريد کانرا که بود خرقه چه انديشه ز باران در بحر غم از سيل سرشکم نبود غم يک راه عنان رنجه کن اي شاه سواران تا تاج سر از نعل سم رخش تو سازيم...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تا چند دم از گل زني اي باد بهاران
تا چند دم از گل زني اي باد بهاران
تا چند دم از گل زني اي باد بهاران

شاعر : خواجوي کرماني

گل را چه محل پيش رخ لاله عذارانتا چند دم از گل زني اي باد بهاران
از دل نرود تا ابدش حسرت يارانهر يار که دور از رخ ياران بدهد جان
تا جان بودش باز نيايد ز بهارانمنعم مکن از صحبت احباب که بلبل
آهو چه کند در نظر شير شکارانگر صيد بتان شد دل من عيب مگيريد
کانرا که بود خرقه چه انديشه ز باراندر بحر غم از سيل سرشکم نبود غم
يک راه عنان رنجه کن اي شاه سوارانتا تاج سر از نعل سم رخش تو سازيم
از دست بيفتد قلم نقش نگارانگر نقش نگارين تو بينند ز حيرت
جز باده نباشد طلب باده گساراناز لعل تو دل بر نکنم زانکه بمستي
باشد بسحر باد هوا بانگ هزارانخواجو چکني ناله که پيش گل صد برگ


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط