صيد شيران ميکند آهوي روبه باز او شاعر : خواجوي کرماني راه بابل ميزند هاروت افسون ساز او صيد شيران ميکند آهوي روبه باز او هندوان زلف عنبر چنبر شب باز او هر شبي بنگر که بر مهتاب بازي ميکند مي کشد پيوسته بر ترکان تيرانداز او از چه روي ابروي زنگاري کمان او کمان چون نهان دارم ز دست غمزهي غماز او گفتم از زلفش بپوشم ماجراي دل وليک وانکه باشد نازنينتر بيش باشد ناز او بيدلانرا احتمال ناز دلبر واجبست ورنه چون دم برکشم در دم بسوزم ساز او مطرب...