گر جان طلبي فداي جانت شاعر : سعدي سهلست جواب امتحانت گر جان طلبي فداي جانت يک موي به هر که در جهانت سوگند به جانت ار فروشم کس نيست که نيست مهربانت با آن که تو مهر کس نداري بس سر برود در آستانت وين سر که تو داري اي ستمکار از روي چو ماه آسمانت بس فتنه که در زمين به پا شد کز باد سبق برد عنانت من در تو رسم به جهد هيهات تا ياد کنم دگر زمانت بي ياد تو نيستم زماني تشبيه به سرو بوستانت کوته نظران کنند و حيفست در صيد چه حاجت کمانت...