گر جان طلبي فداي جانت

گر جان طلبي فداي جانت شاعر : سعدي سهلست جواب امتحانت گر جان طلبي فداي جانت يک موي به هر که در جهانت سوگند به جانت ار فروشم کس نيست که نيست مهربانت با آن که تو مهر کس نداري بس سر برود در آستانت وين سر که تو داري اي ستمکار از روي چو ماه آسمانت بس فتنه که در زمين به پا شد کز باد سبق برد عنانت من در تو رسم به جهد هيهات تا ياد کنم دگر زمانت بي ياد تو نيستم زماني تشبيه به سرو بوستانت کوته نظران کنند و حيفست در صيد چه حاجت کمانت...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
گر جان طلبي فداي جانت
گر جان طلبي فداي جانت
گر جان طلبي فداي جانت

شاعر : سعدي

سهلست جواب امتحانتگر جان طلبي فداي جانت
يک موي به هر که در جهانتسوگند به جانت ار فروشم
کس نيست که نيست مهربانتبا آن که تو مهر کس نداري
بس سر برود در آستانتوين سر که تو داري اي ستمکار
از روي چو ماه آسمانتبس فتنه که در زمين به پا شد
کز باد سبق برد عنانتمن در تو رسم به جهد هيهات
تا ياد کنم دگر زمانتبي ياد تو نيستم زماني
تشبيه به سرو بوستانتکوته نظران کنند و حيفست
در صيد چه حاجت کمانتو ابرو که تو داري اي پري زاد
نقشيست گرفته از ميانتگويي بدن ضعيف سعدي
در وهم نيامدي دهانتگر واسطه سخن نبودي
الا دهن شکرفشانتشيرينتر از اين سخن نباشد


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط