ميل بين کان سروبالا مي‌کند

ميل بين کان سروبالا مي‌کند شاعر : سعدي سرو بين کاهنگ صحرا مي‌کند ميل بين کان سروبالا مي‌کند ناخوش آن ميلست کز ما مي‌کند ميل از اين خوشتر نداند کرد سرو گر نگارستان تماشا مي‌کند حاجت صحرا نبود آيينه هست آن که صورت‌هاي ديبا مي‌کند غافلست از صورت زيباي او خون مباح و خانه يغما مي‌کند من هم اول روز دانستم که عشق راز پنهان آشکارا مي‌کند صبر هم سودي ندارد کب چشم چون مراد اوست هل تا مي‌کند گر مراد ما نباشد گو مباش زشت نتوان گفت زيبا مي‌کند...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ميل بين کان سروبالا مي‌کند
ميل بين کان سروبالا مي‌کند
ميل بين کان سروبالا مي‌کند

شاعر : سعدي

سرو بين کاهنگ صحرا مي‌کندميل بين کان سروبالا مي‌کند
ناخوش آن ميلست کز ما مي‌کندميل از اين خوشتر نداند کرد سرو
گر نگارستان تماشا مي‌کندحاجت صحرا نبود آيينه هست
آن که صورت‌هاي ديبا مي‌کندغافلست از صورت زيباي او
خون مباح و خانه يغما مي‌کندمن هم اول روز دانستم که عشق
راز پنهان آشکارا مي‌کندصبر هم سودي ندارد کب چشم
چون مراد اوست هل تا مي‌کندگر مراد ما نباشد گو مباش
زشت نتوان گفت زيبا مي‌کنديار زيبا گر بريزد خون يار
هر ستم کان دوست با ما مي‌کندسعديا بعد از تحمل چاره نيست
گرد آن گردد که حلوا مي‌کندتا مگس را جان شيرين در تنست


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط