من خسته چون ندارم، نفسي قرار بي‌تو

من خسته چون ندارم، نفسي قرار بي‌تو شاعر : سعدي به کدام دل صبوري، کنم اي نگار بي‌تو من خسته چون ندارم، نفسي قرار بي‌تو که به هيچ وجه جانم، نکند قرار بي‌تو ره صبر چون گزينم، من دل به باد داده به ضرورتم نشيند، نه به اختيار بي‌تو صنما به خاک پايت، که به کنج بيت احزان بروم ولي به جنت، نکنم گذار بي‌تو اگرم به سوي دوزخ، ببرند باز خوش خوش که به چشم من جهان شد، همه زرنگار بي‌تو سر باغ و بوستانم، به چه دل بود نگارا که چنين بماند عمري، من دلفگار بي‌تو...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
من خسته چون ندارم، نفسي قرار بي‌تو
من خسته چون ندارم، نفسي قرار بي‌تو
من خسته چون ندارم، نفسي قرار بي‌تو

شاعر : سعدي

به کدام دل صبوري، کنم اي نگار بي‌تومن خسته چون ندارم، نفسي قرار بي‌تو
که به هيچ وجه جانم، نکند قرار بي‌توره صبر چون گزينم، من دل به باد داده
به ضرورتم نشيند، نه به اختيار بي‌توصنما به خاک پايت، که به کنج بيت احزان
بروم ولي به جنت، نکنم گذار بي‌تواگرم به سوي دوزخ، ببرند باز خوش خوش
که به چشم من جهان شد، همه زرنگار بي‌توسر باغ و بوستانم، به چه دل بود نگارا
که چنين بماند عمري، من دلفگار بي‌تونفسي به بوي وصلت، زدنم بهست جانا
به سرت که نيست او را، سر هيچ يار بي‌توتو گمان مبر که سعدي، به تو برگزيد ياري


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط