در عهد تو اي نگار دلبند شاعر : سعدي بس عهد که بشکنند و سوگند در عهد تو اي نگار دلبند زين بيش جفا و جور مپسند بر جان ضعيف آرزومند منظور جهانيان و محبوب من چون تو دگر نديدهام خوب خاطر که گرفت با تو پيوند ديگر نرود به هيچ مطلوب پروانه به جهد خويشتن سوخت ما را هوس تو کس نياموخت شوق آمد و بيخ صبر برکند عشق آمد و چشم عقل بر دوخت کاين حسن خدا به کس ندادست دوران تو نادر اوفتادست مادر به جمال چون تو فرزند در هيچ زمانهاي نزادست ...