شنيدم که ديناري از مفلسي

شنيدم که ديناري از مفلسي شاعر : سعدي بيفتاد و مسکين بجستش بسي شنيدم که ديناري از مفلسي يکي ديگرش ناطلب کرده يافت به آخر سر نااميدي بتافت برفته‌ست و ما همچنان در شکم...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شنيدم که ديناري از مفلسي
شنيدم که ديناري از مفلسي
شنيدم که ديناري از مفلسي

شاعر : سعدي

بيفتاد و مسکين بجستش بسيشنيدم که ديناري از مفلسي
يکي ديگرش ناطلب کرده يافتبه آخر سر نااميدي بتافت
برفته‌ست و ما همچنان در شکمبه بدبختي و نيکبختي قلم
که سر پنجگان تنگ روزي ترندنه روزي به سرپنجگي مي‌خورند
که بيچاره گوي سلامت ببردبسا چاره‌دانا بسختي بمرد


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط