دوش در مجلس ما بود ز روي دلبر

دوش در مجلس ما بود ز روي دلبر شاعر : سيف فرغاني طبقي پر ز گل و پسته و بادام و شکر دوش در مجلس ما بود ز روي دلبر شکرش قوت روان بود و گلش حظ نظر ذکر آن پسته و بادام مکرر نکنم که ز خورشيد فزون است وز ذره کمتر عقل در سايه‌ي حيرت شده زآن رو و دهان همچو بر برگ سمن بود غبار عنبر خط ريحاني بر چهره‌ي مشکين خالش به معاني نرسيدم ز تماشاي صور وصف آن حسن درازست و من کوته بين کمتر از نقطه بود دايره‌ي روي قمر پيش رخسار چو خورشيد وي آن مرکز نور وندرو...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
دوش در مجلس ما بود ز روي دلبر
دوش در مجلس ما بود ز روي دلبر
دوش در مجلس ما بود ز روي دلبر

شاعر : سيف فرغاني

طبقي پر ز گل و پسته و بادام و شکردوش در مجلس ما بود ز روي دلبر
شکرش قوت روان بود و گلش حظ نظرذکر آن پسته و بادام مکرر نکنم
که ز خورشيد فزون است وز ذره کمترعقل در سايه‌ي حيرت شده زآن رو و دهان
همچو بر برگ سمن بود غبار عنبرخط ريحاني بر چهره‌ي مشکين خالش
به معاني نرسيدم ز تماشاي صوروصف آن حسن درازست و من کوته بين
کمتر از نقطه بود دايره‌ي روي قمرپيش رخسار چو خورشيد وي آن مرکز نور
وندرو جمع شده حسن گل و لطف زهرهست آن ميوه‌ي دل نوبر بستان جمال
حسن از صورت او خوب چو طاوس از پرخوبي از صورت او بود چو پر از طاوس
وز پي روي رئيس همه اعضا شد سراز پي حسن بهين همه اجزا شد روي
دايم از آب لطافت گل رخسارش ترهر دم از آتش حسرت لب عشاقش خشک
ما بر او چو گدا او بر ما همچون زراو توانگر به جمال است و شده خوار و عزيز
همچو در قلب سپهدار و علم در لشکراوست پيدا و سرافراز ميان خوبان
سرو اگر داشت قد از قامت او بالاترسر انصاف به زير قدم او آورد
دل چون آهنش از رحم ندارد جوهربر جگر تيغ زند غمزه‌ي تير اندازش
نه چنان آب که از وي بتوان کرد گذرسيف فرغاني دلبر به لطافت آب است


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط