چنين زيبا نگاري دلستاني

چنين زيبا نگاري دلستاني شاعر : عبيد زاکاني به رعنائي و خوبي داستاني چنين زيبا نگاري دلستاني که گوئي عاشق جان و جهان بود چنان بر عاشق خود مهربان بود نديديم جز از او...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چنين زيبا نگاري دلستاني
چنين زيبا نگاري دلستاني
چنين زيبا نگاري دلستاني

شاعر : عبيد زاکاني

به رعنائي و خوبي داستانيچنين زيبا نگاري دلستاني
که گوئي عاشق جان و جهان بودچنان بر عاشق خود مهربان بود
نديديم جز از او شيرين زبانينبودي با منش جز مهرباني
به رويش چشم جانم باز بوديمدامم خرمي دمساز بودي
غمش را در ميان جان نگهداربه دل گفتم که اي مدهوش بيمار
به خوبي کس از اين بهتر نيابدکزين خوشتر کسي دلبر نيابد
به وصلش داشتم خوش کار و باريبهم خوش بود ما را روزگاري
زمان در حکم و اقبالم قرين بودسعادت يار و بختم همنشين بود
ز بند هر غمي آزاد بودمز طالع خرم و دلشاد بودم
فلک مامور و اختر چاکرم بودجهان محکوم و دولت ياورم بود
در آن شادي بجز غم حاصلم نيستکنون زان عيش جز خون در دلم نيست
به دستي باد و دستي خاک دارمتني خسته دلي غمناک دارم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط