چون زلف تاب دهد آن ترک لشکريم

چون زلف تاب دهد آن ترک لشکريم شاعر : عطار هندوي خويش کند هر دم به دلبريم چون زلف تاب دهد آن ترک لشکريم در حال بند کند در دام کافريم چون زلف کافر او آهنگ دين کندم مويي تمام بود زان زلف عنبريم مويي اگر همه خلق در من نگه نکنند چون دلق زرق من است چند از سيه گريم اي ساقي از مي عشق دلقم بشو و بيا مست ملامتيم رند قلندريم تا کي ز رد و قبول دردي بيار که من زين پس به بتکده‌ها مرد مقامريم تا کي ز روي و ريا بت ساختن ز هوا امروز پيش مغان چون گبر...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چون زلف تاب دهد آن ترک لشکريم
چون زلف تاب دهد آن ترک لشکريم
چون زلف تاب دهد آن ترک لشکريم

شاعر : عطار

هندوي خويش کند هر دم به دلبريمچون زلف تاب دهد آن ترک لشکريم
در حال بند کند در دام کافريمچون زلف کافر او آهنگ دين کندم
مويي تمام بود زان زلف عنبريممويي اگر همه خلق در من نگه نکنند
چون دلق زرق من است چند از سيه گريماي ساقي از مي عشق دلقم بشو و بيا
مست ملامتيم رند قلندريمتا کي ز رد و قبول دردي بيار که من
زين پس به بتکده‌ها مرد مقامريمتا کي ز روي و ريا بت ساختن ز هوا
امروز پيش مغان چون گبر آزريمگر دي به صومعه در، مرد خليل بدم
ليکن ز روي يقين گبرم چو بنگريمگرچه به صورت تن، از ممنان رهم
کرد آن حقيقت فقر از جان و دل بريمعطار تا که نهاد در راه فقر قدم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.