شما هيچ وقت کاملا خوب نمي‌شويد!

بي‌دقتي‌هاي ما در خيابان چه بلايي قرار است سرمان بياورد - چه آن وقتي که پشت فرمان نشسته‌ايم و با يک عابر پياده يا يک وسيله نقليه برخورد مي‌کنيم؛ چه آن وقتي که بي‌خيال و سر به هوا از عرض خيابان رد مي‌شويم و هيچ توجهي نداريم؟ در چنين مواردي اگر شانس بياوريم و ما را زود به اورژانس منتقل کنند و اگر باز هم شانس بياوريم
يکشنبه، 14 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شما هيچ وقت کاملا خوب نمي‌شويد!

شما هيچ وقت کاملا خوب نمي‌شويد!
شما هيچ وقت کاملا خوب نمي‌شويد!


 






 

گفتگو با دکتر بابک سياوشي، متخصص ارتوپدي
 

بي‌دقتي‌هاي ما در خيابان چه بلايي قرار است سرمان بياورد - چه آن وقتي که پشت فرمان نشسته‌ايم و با يک عابر پياده يا يک وسيله نقليه برخورد مي‌کنيم؛ چه آن وقتي که بي‌خيال و سر به هوا از عرض خيابان رد مي‌شويم و هيچ توجهي نداريم؟ در چنين مواردي اگر شانس بياوريم و ما را زود به اورژانس منتقل کنند و اگر باز هم شانس بياوريم و دچار آسيب‌هاي حياتي و مرگ‌آور نشويم يا اگر مشکلاتي از قبيل قطع نخاع يا قطع عضو براي‌مان پيش نيايد، تازه بعد از 24 تا 48 ساعت دردهاي شديدي در سرتاسر بدن به استقبال‌مان مي‌آيد؛ دردهايي که ممکن است حتي تا آخر عمر رهايمان نکند.
دکتر بابک سياوشي، استاديار ارتوپدي دانشگاه علوم پزشکي تهران، در اين خصوص بيشتر براي‌مان توضيح مي‌دهد.

آقاي دکتر! معمولا بعد از تصادف و در حدود 24 تا 48 ساعت بعد از آن، درد شديدي در سرتاسر بدن خود احساس مي‌کنيم. چه اتفاقي مي‌افتد که ما با وجود اينکه جايي از بدن‌مان نشکسته، چنين دردي را احساس مي‌کنيم؟
 

وقتي يک فرد دچار تصادف يا ضربه مي‌شود، ضربه تنها به يک جاي بدن او وارد نمي‌شود. براي مثال، کسي که از روي موتورسيکلت پرت مي‌شود و روي آسفالت غلت مي‌خورد، به نقاط متعدد و مختلفي از بدن او ضربه وارد مي‌شود. نقطه حداکثر ضربه ممکن است دچار شکستگي يا آسيب عمده شود اما در ساير نقاط حتي در صورت بروز نيافتن شکستگي، ماکوفتگي خواهيم داشت. شکستگي‌ها معمولا بيشتر به ياد مي‌مانند اما ممکن است به کوفتگي‌ها توجهي نشود يا برعکس، ما متوجه وقوع کوفتگي بشويم ولي احتياج به درمان نداشته باشد. بنابراين اگر از نقاط دچار شکستگي صرف‌نظر کنيم، ساير نقاط داراي کوفتگي ممکن است تا مدت‌ها، دچار درد و تغييرات رنگ بنفش يا کبودي باشد.

در اين دردهاي کوفتگي که فرموديد، منشأ درد کجاست؟ براي مثال، اگر استخوان آسيب نديده باشد، آسيب چه قسمت‌هايي باعث بروز درد مي‌شود؟
 

منشأ اين درد، بافت نرم است؛ به صورتي که در هر کوفتگي برخي از تارهاي عضلاني پاره مي‌شوند و خون‌ريزي‌هاي کوچکي اتفاق مي‌افتد. علاوه بر اين، بدن در ناحيه بروز کوفتگي براي مقابله با آسيب، نوعي فرآيندهاي التهابي را فعال مي‌کند. هدف اين فرآيندهاي التهابي، بهبود کوفتگي است اما خود اين فرآيندها درد ايجاد مي‌کنند؛ پس درد هم مي‌تواند ناشي از آسيب مستقيم باشد و هم ناشي از التهاب به وجود آمده در آن منطقه.

يعني استخوان اگر نشکسته باشد نمي‌تواند باعث ايجاد درد شود؟
 

به ندرت، در صورتي که پرده نازک روي استخوان، از روي استخوان جدا شود و دچار پارگي شود (حتي در صورتي که استخوان نشکسته باشد) مي‌تواند ايجادکننده درد باشد.

شما هيچ وقت کاملا خوب نمي‌شويد!

براي خوب شدن درد ناشي از کوفتگي بايد چه کار کنيم؟
 

به طور خلاصه، برخورد با کوفتگي چند مرحله دارد. در قدم اول استراحت عضو مبتلا بايد رعايت شود؛ به طوري که اگر عضو آسيب‌ديده بازو يا شانه باشد آن را به گردن آويزان مي‌کنيم يا اگر عضو آسيب‌ديده يکي از اندام‌هاي تحتاني (براي مثال ران يا ساق) باشد از آتل يا بانداژ استفاده مي‌کنيم. ناحيه دچار کوفتگي در هنگام استراحت بايد بالاتر از سطح بدن قرار داده شود؛ براي مثال، با استفاده از يک بالش در زير آن. در نهايت بايد گفت هرچه ورم در آن ناحيه کمتر باشد، بهتر است و درد ناشي از آن کمتر خواهد بود.

کيسه يخ چه‌طور؟
 

در مرحله حاد، يعني در لحظات و ساعت‌هاي اوليه کيسه يخ مفيد خواهد بود اما بعد از 24 ساعت اول بايد از کيسه آب گرم استفاده کنيم.

استفاده از مسکن‌ها را تا چه حد توصيه مي‌کنيد؟
 

استفاده از مسکن‌ها اجباري نيست و براساس نياز هر فرد، با توجه به ميزان درد او و قدرت تحمل درد، مي‌توان از مسکن استفاده کرد. داروهاي ضدالتهاب هم با کم کردن شدت التهاب مي‌توانند ميزان درد را کاهش دهند. در مجموع اگر کسي دردش کم باشد، مي‌تواند از مسکن‌هاي خفيف و اگر کسي درد زيادي داشته باشد مي‌تواند از مسکن‌هاي قوي استفاده کند.

عضو دچار کوفتگي بايد کاملا بي‌حرکت باشد. درست است؟
 

به هيچ وجه! اين تصور در گذشته رايج بوده که بايد براي درمان اندام‌ها را به طور مطلق بي‌حرکت کرد اما ارتوپدي جديد بر حرکت يا به عبارتي راه انداختن هر چه سريع‌تر اندام تاکيد مي‌کند. البته محدوديت‌هايي در اين مسير وجود دارد، يعني اگر خون‌ريزي زير جلدي يا داخل عضلاني داشته باشيم بايد صبر کنيم تا اين توده خون‌ريزي (هماتوم) جذب شود و بعد از آن حرکت را شروع کنيم.

پس اين بي‌‌حرکتي مطلق، مربوط به گذشته بوده؟
 

بله، مربوط به گذشته بوده و عوارضي هم داشته؛ براي مثال، بعد از 3 تا 4 هفته که گچ را باز مي‌کردند معمولا مفاصل کاملا خشک بوده.

براي فردي که مثلا 2 ماه پس از تصادف همچنان از درد کوفتگي شکايت مي‌کند، چه توصيه‌اي داريد؟
 

روند التيام التهاب، اگر فيزيوتراپي زود شروع نشود، تمام بافت‌هاي نرم مانند بافت‌هاي زير جلد يا عضله به بافت همبند فيبري تغيير شکل مي‌دهند و به اصطلاح خشک مي‌شوند. غلبه بر اين فيبري شدن ممکن است تا مدت‌ها طول بکشد و اين مدت طولاني طبيعتا همراه با درد و ناتواني خواهد بود، بنابراين تمام تلاش‌ ما اين است که بيماران را توجيه کنيم که براي بهبود اين حالت بايد صبر و استقامت به خرج دهند تا روند التهاب طي شود. بيمار بايد قبول کند که با انجام فيزيوتراپي طولاني‌مدت حتي براي 4 تا 5 ماه ممکن است به تدريج و آرام‌آرام بهبود رخ دهد. بنابراين خواهش من اين است که بيماران محترم انتظار معجزه نداشته باشند که با يک گچ‌گيري يا يک بانداژ به سرعت بهبود پيدا کنند. مزمن يا طولاني شدن از ويژگي‌هاي کوفتگي است که شايد در کوتاه‌ترين زمان‌ها حداقل 2 تا 3 هفته طول بکشد، بنابراين برگشت به زندگي عادي ممکن است تا 6 ماه يا يک سال هم طول بکشد.

چه‌قدر مراجعه مکرر و منظم به ارتوپد و فيزيوتراپيست را در درمان کوفتگي موثر مي‌دانيد؟
 

اصلا اين از شروط درمان هر بيمار ارتوپدي است که کوفتگي هم يکي از موارد آن است. بيمار بايد به صورت رفت و برگشتي تحت نظر باشد و مرتب به وسيله پزشک ويزيت شود؛ يعني به اصطلاح نبايد مريض را به حال خود رها کرد. بيماران هم در نظر داشته باشند که مراجعه نکردن مي‌تواند روند بهبود را در آنها به تعويق بيندازد. همچنين همان‌طور که در قسمت‌هاي قبلي هم عرض کردم بهبود کوفتگي بايد در همراهي کامل و به کمک فيزيوتراپي باشد.

تنه و گردن هم مي‌توانند دچار کوفتگي شوند؟
 

صددرصد. در اين نواحي هم ما کوفتگي داريم ولي قبل از آن در مورد شکم و گردن و آسيب‌هاي مربوط به آن که به همکاران سرويس جراحي مربوط مي‌شود بيماران محترم بايد احتمال آسيب به اندام‌هاي حياتي مانند کبد و طحال يا در مورد گردن بايد احتمال آسيب به ستون فقرات گردني و نخاع گردني را در نظر داشته باشند.

حرف آخر؟
 

حرف آخر را مردم در خيابان خواهند زد؛ هنگام عبور از عرض خيابان، رعايت نکردن قوانين رانندگي، رانندگي پرخطر پشت فرمان موتورسيکلت يا نبستن کمربند ايمني. هر کدام از اينها فاجعه‌اي است که يک عمر ناتواني و درد را (تازه اگر آسيب‌هاي حياتي و عضوي رخ ندهد) به دنبال خواهد داشت. اگر نکات ايمني را رعايت نکردند و ناگزير از مراجعه به بخش ارتوپدي شدند آن وقت بايد از بي‌دقتي‌هاي خود يک عمر گله‌مند باشند چون خيلي احتمال دارد که يک بيمار ارتوپدي اين جمله را بشنود: «شما هيچ وقت به طور کامل خوب نمي‌شويد.»
منبع:www.salamat.com



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.