تاريخچهاي از دخالتهاي آمريكا در ايران(3)
استراق سمع مكالمات خصوصي شاه و مقامات ارشد كشور
تحريكات آمريكا در خصوص مرجعيت پس از مرحوم بروجردي
يادآوري اين مطلب سودمند است كه پيش از اين واقعه امام مدتي اصفهان بودند و آقاي كوهپايي با ايشان رابطه پيدا كرده بود و خلاصه امام را پسنديده بود كه همين هم شايد از چشم آنها مخفي نبود؛ در هر صورت، او چنين پاسخي به آنها داده بود؛ اما قانع نشده بودند و گفته بودند: «شما در جريان فوت آقاي بروجردي، در عراق بوديد. از آنجا تلگراف كرديد كه شهريه را به اسم آقاي حكيم بدهند. پس اين طور نيست كه صبر كنيد و شهريه را به هر كس رئيس شد بدهيد.» از اين برخورد و گفت و گو به خوبي روشن ميشود كه در زمان رژيم پهلوي سفارت آمريكا تا چه مسائل داخلي ايران را زيرنظر داشت.(25)
انقلاب سفيد آمريكايي
به دنبال اين بند و بست سياسي علي اميني از صحنه خارج ميشود و به جاي او اميراسدالله كه در اين مرحله در كنار شاه و براي حفظ تاج و تخت او تلاش زيادي كرده بود به نخستوزيري ميرسد.(26)
پيوند ميان شاه و رئيسجمهوري ايالات متحده آمريكا
شاه يك بار در بركناري زاهدي توانست براي خود امتياز كسب كند و به صورت فعال وارد صحنه سياست شد. اين دومين باري بود كه پيوند ميان شاه و رئيسجمهوري ايالات متحده، برقرار گرديد، و با كنار گذاشتن اميني و انتصاب اسدالله علم ميخواست خودش اختيار همه كارها را به دست بگيرد.(27)
حسنعلي منصور، منصوب آمريكا، مغضوب شاه
شاه از نخستوزيري منصور راضي نبود، چرا كه او با اصرار جانسون رئيسجمهور وقت ايالات متحده و سازمان سيا بر مسند نخستوزيري تكيه زده بود.(28)
علت انتخاب آموزگار
همزماني تصميم شاه و كارتر
ولي من و فريدون با هم به اين نتيجه رسيديم كه همزماني تصميم شاه و كارتر خيلي به نظر اعجابانگيز ميآيد!(30)
اجبار شاه به اتخاذ سياستهاي ليبرالي
نقش آمريكا در روي كار آوردن شريف امامي
حمايت آمريكا از شاه و مخالفت با رژيم نظامي
مداخله آمريكا ـ حمايت از شاه ـ مقابله با مردم ـ حمايت از حكومت نظامي
براي ما خيلي شگفتآور بود كه پاسخ اين سئوال خود را خيلي سريع و با صراحت كامل طي چهل و هشت ساعت دريافت كردم. پاسخ واشنگتن اين بود كه به نظر دولت آمريكا بقاي شاه حائز كمال اهميت است و آمريكا از هر تصميمي كه وي براي تثبيت قدرت و موقعيت خود اتخاذ كند حمايت خواهد كرد. در پاسخ واشنگتن با صراحت به اين موضوع اشاره شده بود كه اگر شاه براي استقرار نظم و تثبيت حكومت خود استقرار يك دولت نظامي را ضروري تشخيص دهد آمريكا آن را تأييد خواهد كرد و از متن پيام چنين مستفاد ميشود كه آمريكا از هر اقدامي در جهت پايان بخشيدن به اوضاع بحراني ايران و سركوب مخالفان حمايت ميكند.
پيامي كه در پاسخ سئوال مربوط به احتمال تشكيل دولت نظامي در ايران از واشنگتن دريافت داشتم نه فقط با دستورالعملهاي مبهم و مبتذل گذشته مغايرت داشت، بلكه از يك تغيير كلي در سياست آمريكا در جهت حمايت جدي از شاه حكايت ميكرد.
وقتي كه براي ملاقات زاهدي به خانهاش رفتم او مرا به دفترش برد و به عنوان يك خبر مهم و تازه به من گفت كه «برژينسكي اداره امور مربوط به ايران را به دست خود گرفته است.» او با بياني كه از تلاش و مشاركت خود او در اين جريان حكايت ميكرد گفت برژينسكي او را به كاخ سفيد فراخوانده و گفته است كه پرزيدنت كارتر نگران اوضاع ايران است و در اين شرايط بايد شاه روية محكمتر و قاطعتري در پيش بگيرد. زاهدي افزود كه برژينسكي او را تشويق كرده است به تهران مراجعت كند و شاه را به اتخاذ تدابير جديتري براي حفظ رژيم خود وادار نمايد. زاهدي ميگفت به برژينسكي پاسخ داده است كه نميتواند در اين شرايط پست سفارت ايران را در واشنگتن خالي بگذارد ولي برژينسكي او را نزد رئيس جمهوري برده و پرزيدنت كارتر به او گفته است كه شما با خيال راحت به تهران برويد، من سفير ايران در واشنگتن خواهم بود! زاهدي بعد از شرح اين جريان گفت كه ديگر درنگ را جايز نشمرده و به تهران آمده است تا شاه را در مبارزه سختي كه در پيش دارد ياري كند.
كمي پس از اين ملاقات شاه مرا به كاخ خود فراخواند و مطالبي را كه قبلاً از زاهدي شنيده بودم بازگو كرد. شاه همچنين از قول زاهدي گفت كه قرار است مطالبي در اين زمينه كتباً به من ابلاغ شود و از من پرسيد آيا پيامي در اين خصوص از واشنگتن دريافت داشتهام يا نه.
تا آن موقع از واشنگتن به من ابلاغ شده بود همان مطالبي بود كه در پاسخ سئوال مربوط به احتمال روي كار آمدن يك دولت نظامي در ايران دريافت داشته بودم. من از همان پيام مطالبي را در اين زمينه كه آمريكا از هر اقدامي كه شاه براي رفع بحران كنوني مصلحت بداند حمايت خواهد كرد براي وي نقل كردم. ظاهراً شاه انتظار مطالب روشنتري را داشت و ميخواست واشنگتن صريحاً توسل به نيروي نظامي را براي سركوب مخالفان تأييد كند.(34)
پي نوشت ها :
24ـ فردوست، حسين، ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، چاپ هشتم، تهران، انتشارات اطلاعات، 1374، صص 335 و 336.
25ـ هاشمي، محسن، هاشمي رفسنجاني دوران مبارزه، چاپ اول، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، 1376، جلد اول، ص 117.
26ـ اختريان، محمد، نقش اميرعباس هويدا در تحولات سياسي اجتماعي ايران (بهمن 43 ـ مرداد 56) چاپ اول، انتشارات علمي، 1375، ص 31.
27ـ اختريان، همان، ص 32.
28ـ اختريان، همان، ص 65.
29ـ اختريان، همان، ص 179.
30ـ راجي، پرويز، خدمتگزار تخت طاووس، ترجمه: ح.ا. مهران، چاپ چهارم، تهران، انتشارات اطلاعات، 1365، ص 87.
31ـ راجي، همان، ص 80.
32ـ پهلوي، اشرف، من و برادرم، چاپ اول، نشر علم، 1375، ص 345.
33ـ برژينسكي، ژ، سقوط شاه جان گروگانها و منافع ملي، ترجمه: منوچهر يزدانيار، انتشارات كاوش، 1371، ص 15.
34ـ سوليوان، ويليام، خاطرات دو سفير (مأموريت در ايران)، ترجمه، محمود طلوعي، چاپ سوم، نشر علم، 1375، صص 158 تا 160.
به نقل از: با بيستسالهها؛ شامل:
ـ مستشاران و كارشناسان بيگانه
ـ دخالت خارجيها در امور كشور
ـ طرحهاي ضدملي و ضدايراني تعقيب شده از سوي سازمانهاي اطلاعاتي بيگانه،، مركز بررسي اسناد تاريخي