بیستون مشهورترین کتیبه میخی جهان
بیستون از مشهورترین کتیبههای میخی جهان است. مهمترین سند تاریخی زمان داریوش است که شرح وقایع را از زبان او میگوید و تقریباً بدون هیچ تحریفی بهدست ما رسیده است.
طولانیترین کتیبه فارسی باستان است که براساس آن وسعت جغرافیائی ایران زمان داریوش، نام قدیمی مکانهای جغرافیائی کنونی، ماهها، اشخاص و اقوام همسایه ایران را در آن زمان میتوانیم بشناسیم.
همچنین این کتیبه نشان میدهد که هخامنشیان تاریخگذاری خاص خود را داشتهاند و زبان فارسی باستان تقریباً یک زبان محلی است که فقط در این دوره تکلم میشده است. بیشترین کمک را به رمزگشائی فارسی باستان و خطوط میخی کرده است.
کتیبه اکدی (بابلی) در قسمت بالای کتیبه سمت چپ ایلامی قرار دارد. با طول یا ارتفاع چهار متر (۴) و عرض از قسمت بالا ۲/۵۲ و در قسمت پائین ۳۱/۲ این کتیبه به شکل ذوزنقه و در ۱۱۲ سطر مجموع خطوط و نقوش برابر ۱۲۰ متر مربع است.
فروهر نماد اهورا مزدا روبهروی پادشاه قرار دارد و حلقهای در دست چپ گرفته و دست راست خود را مانند پادشاه بلند کرده است که این حرکت ظاهراً علامت دعای خیر است. یک ستاره هشت پر درون دایره بالای کلاه تقریباً استوانهای شکل فروهر قرار دارد همین نقش هم تاج کنگرهدار زیبائی که بر سر داریوش است. پشت سر داریوش کماندار و نیزهدار شاهی ایستادهاند. شاه و افسرانش یکنوع لباس بلند پارسی در بر و کفش سهبندی مشابهی به پا دارند.
ولی سربندی که بر سر افسران است از لحاظ تزئین با تاج داریوش تفاوت دارد.
ریش مستطیل شکل شاه نیز از ریش کوتاه سایرین متمایز است یعنی از تکه سنگ جداگانهای ساخته شده و سپس با مهارت بسیار به چهره داریوش متصل شده است. در هر دو مچ فروهر، شاه و دو افسرش دستبند دیده میشود. این دقت و ظرافت در تیردان. بند آن منگولههای متصل به نیزه ریش و سربند افسران شاهی هم به کار رفته است. گئوماتا تنها اسیری است که کفش بندی به پا دارد و بقیه اسیران پابرهنه هستند. بر سطح حجاری شده ۱۱ کتیبه نقش شده است. در برابر داریوش ۹ تن شورشگران تابعه که دستشان از پشت بسته شده و به گردنهایشان طنابی کشیدهاند، ایستادهاند. در بالای سر هر یک از اسیران و در زیر تنه گئومات مغ و بر روی دامن جامه اسیر سوم نام پادشاه شورشگر که نقش او نیز آمده و جائی که در آنجا شورش آغاز شده در لوحهها یک نقطه یادآوری شده است.
آخرین نفر ایستاده سکونخای Skunkha سکائی Scythian است که از کلاه نوک تیز بلندش شناخته میشود. نقش سکونخای پس از فتح سکائیه به این نقش و کتیبه اضافه شده است و برای اضافه کردن نقش این یاغی مقداری از نسخه ایلامی کتیبه بیستون را محو کردهاند. نقش داریوش در کوه بیستون چون دیگر نقوش عهد هخامنشی در برابر اسیران درشتتر و بلندتر و اسیران با قامتی کوتاه نقش شدهاند. بلندی قامت داریوش در این نقش ۱۷۸ سانتیمتر و دو نفر همراهان او که پشت سرش ایستادهاند ۱۴۰ سانتیمتر است. بلندی قامت اسیران به استثنای سکونخای ۱۰۵ سانتیمتر است. بهطور کلی حجاری بیستون از نظر تدوین و ترکیب اجزا نقش آنوبانی پادشاه لولوبی در سر پل ذهاب و نقش نارامسین پادشاه اکد را در کردستان عراق در میزان گستردهتر تکرار میکند.
شالوده این بنا نیمهتمام با ابعاد ۷۵/۸۳۱۳۹ متر در دوران ساسانی حکومت خسروپرویز نهاد شده است. این بنا به دلایل مختلف به پایان نرسیده و در همان مراحل اولیه کار ساخت و ساز آن متوقف مانده است این بنا تا دوره ایلخانی متروک بوده است. متأسفانه مدارکی وجود ندارد که این بنا قبل از دوره ایلخانی چه کاربردی داشته و آیا استفاده شده یا نه.
آلمانیها پس از کاوش در این منطقه حدس زدهاند که این بنا به اوایل دوره اسلام برمیگردد و گفتهاند که این بنا در دوره آل بویه یک پست دفاعی بوده اما با شواهد و مدارکی که از اطراف و اکناف این بنا یافت شده و با توجه به اثرهای دیگران این منطقه به احتمال زیاد این بنا ساسانی بوده است.
این بنا با استفاده از دیوارهای سنگی بنای ساسانی و با استفاده از آجر چیدن آنها روی سنگهای ساسانی در دوره ایلخانی تبدیل به یک کاروانسرا شده و در این دوره تکمیل گردیده است. به علت ریختن سقفهای آجری اتاقها گمان میرود واقعه غیرمترقبهای از جمله زلزله در آن زمان اتفاق افتاده است.
بعد از ریختن سقفهای آجری اتاقها در دوره ایلخانی ساخت و سازهای ضعیفی که پیها و دیوارهای آنها با سنگهای لاشه و ملاط گل و چینه ساخته شدهاند تنوریهای متعددی در عمقهای مختلف به چشم میخورند. این تنورها احتمالاً مربوط به دوره تیموری است.
بعد از خرابی کاروانسرای ایلخانی ساخت و سازهای سنگهای لاشه و ملاط گل بهصورتی غیرماهرانه در دوره تیموری انجام گرفته است و سازههائی در دوره قاجار و پهلوی از قبیل چاه و راه آب و ساخت دهکده بر روی بنا در آن محل انجام گرفته است. دور تا دور این بنا حصاری مستحکم با سنگهای تراش خورده بزرگ بهصورت خشکه چین (قسمت بیرونی دیوار) و قسمت داخلی دیوار با لاشه سنگی و ملاط گچ نیمکوب پوشانده شده است. ضخامت این دیوارهها حدود ۲۴۰ سانتیمتر است و کل دیوارهای بنا ضخامتی حدود ۱۲۰ـ۲۴۰ سانتیمتر دارد. دور تا دور این بنا نیز اتاقهائی ساخته شده است.
طول اتاقها حدود ۴۰/۶ متر و عرض آنها ۲۸۰ سانتیمتر است. در دیوارهای اتاقها هیچگونه روزنه یا پنجره یا نورگیری وجود ندارد.
شاید در بالای سقف نورگیر وجود داشته باشد. در این بنا راهپلههائی با پاگرد به طرف بالا و پائین نیز تعبیه شده و اتاقهای آن دارای ورودی است.
در این بنا مانند ساخت بناهای دیگر ساسانی به روی سنگهای تراش خورده امضاء حجاران آن زمان دیده میشود.
تقریباً در قسمت شرق بنا و در داخل بنا خرابهای از یک مسجد ایلخانی و محراب آن نیز وجود دارد که بعد از چند حفاری آن را مرتب کردهاند که متأسفانه مرمت کاملاً اشتباهی از لحاظ ساختار بنا است.
در داخل بنا برای اتاقها راهروهائی نیز وجود دارد که ورودی هر راهرو با طاق آجری آن شناسائی میشود در حال حاضر از این بنا مخروبهای بیش نمانده و حتی هنوز قسمتی از بنا حفاری نگردیده است.
ارسال توسط کاربر محترم سایت :mashhadizadeh
طولانیترین کتیبه فارسی باستان است که براساس آن وسعت جغرافیائی ایران زمان داریوش، نام قدیمی مکانهای جغرافیائی کنونی، ماهها، اشخاص و اقوام همسایه ایران را در آن زمان میتوانیم بشناسیم.
همچنین این کتیبه نشان میدهد که هخامنشیان تاریخگذاری خاص خود را داشتهاند و زبان فارسی باستان تقریباً یک زبان محلی است که فقط در این دوره تکلم میشده است. بیشترین کمک را به رمزگشائی فارسی باستان و خطوط میخی کرده است.
● خطوط
کتیبه اکدی (بابلی) در قسمت بالای کتیبه سمت چپ ایلامی قرار دارد. با طول یا ارتفاع چهار متر (۴) و عرض از قسمت بالا ۲/۵۲ و در قسمت پائین ۳۱/۲ این کتیبه به شکل ذوزنقه و در ۱۱۲ سطر مجموع خطوط و نقوش برابر ۱۲۰ متر مربع است.
● غار مرآفتاو
● غار مر تاریک
● مشخصات ظاهر کتیبه بیستون
● نقوش
فروهر نماد اهورا مزدا روبهروی پادشاه قرار دارد و حلقهای در دست چپ گرفته و دست راست خود را مانند پادشاه بلند کرده است که این حرکت ظاهراً علامت دعای خیر است. یک ستاره هشت پر درون دایره بالای کلاه تقریباً استوانهای شکل فروهر قرار دارد همین نقش هم تاج کنگرهدار زیبائی که بر سر داریوش است. پشت سر داریوش کماندار و نیزهدار شاهی ایستادهاند. شاه و افسرانش یکنوع لباس بلند پارسی در بر و کفش سهبندی مشابهی به پا دارند.
ولی سربندی که بر سر افسران است از لحاظ تزئین با تاج داریوش تفاوت دارد.
ریش مستطیل شکل شاه نیز از ریش کوتاه سایرین متمایز است یعنی از تکه سنگ جداگانهای ساخته شده و سپس با مهارت بسیار به چهره داریوش متصل شده است. در هر دو مچ فروهر، شاه و دو افسرش دستبند دیده میشود. این دقت و ظرافت در تیردان. بند آن منگولههای متصل به نیزه ریش و سربند افسران شاهی هم به کار رفته است. گئوماتا تنها اسیری است که کفش بندی به پا دارد و بقیه اسیران پابرهنه هستند. بر سطح حجاری شده ۱۱ کتیبه نقش شده است. در برابر داریوش ۹ تن شورشگران تابعه که دستشان از پشت بسته شده و به گردنهایشان طنابی کشیدهاند، ایستادهاند. در بالای سر هر یک از اسیران و در زیر تنه گئومات مغ و بر روی دامن جامه اسیر سوم نام پادشاه شورشگر که نقش او نیز آمده و جائی که در آنجا شورش آغاز شده در لوحهها یک نقطه یادآوری شده است.
آخرین نفر ایستاده سکونخای Skunkha سکائی Scythian است که از کلاه نوک تیز بلندش شناخته میشود. نقش سکونخای پس از فتح سکائیه به این نقش و کتیبه اضافه شده است و برای اضافه کردن نقش این یاغی مقداری از نسخه ایلامی کتیبه بیستون را محو کردهاند. نقش داریوش در کوه بیستون چون دیگر نقوش عهد هخامنشی در برابر اسیران درشتتر و بلندتر و اسیران با قامتی کوتاه نقش شدهاند. بلندی قامت داریوش در این نقش ۱۷۸ سانتیمتر و دو نفر همراهان او که پشت سرش ایستادهاند ۱۴۰ سانتیمتر است. بلندی قامت اسیران به استثنای سکونخای ۱۰۵ سانتیمتر است. بهطور کلی حجاری بیستون از نظر تدوین و ترکیب اجزا نقش آنوبانی پادشاه لولوبی در سر پل ذهاب و نقش نارامسین پادشاه اکد را در کردستان عراق در میزان گستردهتر تکرار میکند.
● تندیس هرکول
● کاخ نیمهتمام ساسانی و بقایای کاروانسرای ایلخانی
شالوده این بنا نیمهتمام با ابعاد ۷۵/۸۳۱۳۹ متر در دوران ساسانی حکومت خسروپرویز نهاد شده است. این بنا به دلایل مختلف به پایان نرسیده و در همان مراحل اولیه کار ساخت و ساز آن متوقف مانده است این بنا تا دوره ایلخانی متروک بوده است. متأسفانه مدارکی وجود ندارد که این بنا قبل از دوره ایلخانی چه کاربردی داشته و آیا استفاده شده یا نه.
آلمانیها پس از کاوش در این منطقه حدس زدهاند که این بنا به اوایل دوره اسلام برمیگردد و گفتهاند که این بنا در دوره آل بویه یک پست دفاعی بوده اما با شواهد و مدارکی که از اطراف و اکناف این بنا یافت شده و با توجه به اثرهای دیگران این منطقه به احتمال زیاد این بنا ساسانی بوده است.
این بنا با استفاده از دیوارهای سنگی بنای ساسانی و با استفاده از آجر چیدن آنها روی سنگهای ساسانی در دوره ایلخانی تبدیل به یک کاروانسرا شده و در این دوره تکمیل گردیده است. به علت ریختن سقفهای آجری اتاقها گمان میرود واقعه غیرمترقبهای از جمله زلزله در آن زمان اتفاق افتاده است.
بعد از ریختن سقفهای آجری اتاقها در دوره ایلخانی ساخت و سازهای ضعیفی که پیها و دیوارهای آنها با سنگهای لاشه و ملاط گل و چینه ساخته شدهاند تنوریهای متعددی در عمقهای مختلف به چشم میخورند. این تنورها احتمالاً مربوط به دوره تیموری است.
بعد از خرابی کاروانسرای ایلخانی ساخت و سازهای سنگهای لاشه و ملاط گل بهصورتی غیرماهرانه در دوره تیموری انجام گرفته است و سازههائی در دوره قاجار و پهلوی از قبیل چاه و راه آب و ساخت دهکده بر روی بنا در آن محل انجام گرفته است. دور تا دور این بنا حصاری مستحکم با سنگهای تراش خورده بزرگ بهصورت خشکه چین (قسمت بیرونی دیوار) و قسمت داخلی دیوار با لاشه سنگی و ملاط گچ نیمکوب پوشانده شده است. ضخامت این دیوارهها حدود ۲۴۰ سانتیمتر است و کل دیوارهای بنا ضخامتی حدود ۱۲۰ـ۲۴۰ سانتیمتر دارد. دور تا دور این بنا نیز اتاقهائی ساخته شده است.
طول اتاقها حدود ۴۰/۶ متر و عرض آنها ۲۸۰ سانتیمتر است. در دیوارهای اتاقها هیچگونه روزنه یا پنجره یا نورگیری وجود ندارد.
شاید در بالای سقف نورگیر وجود داشته باشد. در این بنا راهپلههائی با پاگرد به طرف بالا و پائین نیز تعبیه شده و اتاقهای آن دارای ورودی است.
در این بنا مانند ساخت بناهای دیگر ساسانی به روی سنگهای تراش خورده امضاء حجاران آن زمان دیده میشود.
تقریباً در قسمت شرق بنا و در داخل بنا خرابهای از یک مسجد ایلخانی و محراب آن نیز وجود دارد که بعد از چند حفاری آن را مرتب کردهاند که متأسفانه مرمت کاملاً اشتباهی از لحاظ ساختار بنا است.
در داخل بنا برای اتاقها راهروهائی نیز وجود دارد که ورودی هر راهرو با طاق آجری آن شناسائی میشود در حال حاضر از این بنا مخروبهای بیش نمانده و حتی هنوز قسمتی از بنا حفاری نگردیده است.
ارسال توسط کاربر محترم سایت :mashhadizadeh
/ج