تأثیر تشیّع در الگوی همسرگزینی ایرانیان
همسرگزینی در جامعه ایران از جنبههای متعدد، تحتتأثیر آموزههای مذهب شیعه قرار دارد كه نگارنده درصدد بیان میزان و موارد این تأثیرگذاری بر الگوی ازدواج در جامعه ایران میباشد. قداست و ارزش معنوی ازدواج، نقش والدین در انتخاب همسر برای فرزندان، قاعده محرمیّت، قاعده درونهمسری دینی و مذهبی، الگوی چندهمسری، رسم مهریه و آداب مربوط به زمان اجرای مراسم عقد و عروسی و الگوی ازدواج موقّت از مواردی هستند كه تأثیر آموزههای اسلامی و شیعی بر آنها آشكارتر است.
● مقدّمه
نقش خطیر و بیبدیل نهاد خانواده در تولید و پرورش انسانها آن را كانون توجه بیشتر مكاتب فكری و فلسفی الهی و مادی گردانیده است. در این میان، دین اسلام و به طور خاص، مذهب تشیّع به دلیل آنكه سعادت حقیقی و اخروی انسانها را هدف غایی خود قرار داده و با توجه به ارتباط تنگاتنگی كه بین دنیا و آخرت قایل است، دیدگاهها، خطمشیها و رهنمودهای فراوانی در مورد خانواده ارائه داده؛ چرا كه اولیای دین نسبت به نقش سرنوشتساز این نهاد اجتماعی در تأمین سعادت فرد و جامعه و دنیا و آخرت وقوف كامل داشتهاند.
در این مقاله، از جایگاه ازدواج، سنّ ازدواج، آزادی انتخاب، همسان همسری، محرمیّت، درون همسری دینی و مذهبی، تك همسری، مهریه، مراسم عقد و عروسی و ازدواج موقّت سخن به میان آمده است.
۱. جایگاه ازدواج
اسلام، آنگونه كه از آیات و روایات متعدد استفاده میشود، كوشیده است نگرش عمومی مسلمانان را به این سمت هدایت كند كه ازدواج را عملی مقدّس و موجب جلب رضایت خداوند تلقّی كنند. بر حسب روایتی معروف، پیامبر گرامی صلیاللهعلیهوآله فرمودند: «نزد خداوند هیچ چیز محبوبتر از خانهای نیست كه به واسطه ازدواج آباد میشود، و نزد خداوند هیچ چیز مبغوضتر از خانهای نیست كه به واسطه طلاق از هم میپاشد.»(۲) همچنین در خطبه عقد ازدواج، كه از سنّتهای مذهبی ازدواج در بین ایرانیان است و معمولاً توسط روحانیان قرائت میگردد، به حدیثی از پیامبر اكرم صلیاللهعلیهوآله تبرّك جسته میشود كه بر حسب آن ایشان فرمودند: «ازدواج سنّت من است. پس هر كس از سنّت من روی گرداند، از من نیست.»(۳)
از اینرو، ازدواج در ایران به رغم برخی دشواریها، همچنان از جایگاه والایی برخوردار است و بر خلاف تعدادی از جوامع غربی، كه در آنها تشكیل خانواده و نیز انحلال خانواده به تدریج به صورت عملی عادی و نه چندان مهم درآمده، از نظر جوان ایرانی، انتخاب همسر و تشكیل خانواده یك مرحله مهم و سرنوشتساز در زندگی اوست و برعكس، طلاق و از هم پاشیدن كانون گرم خانواده، ضربهای جبرانناپذیر تلقّی میشود.
۲. سنّ ازدواج
الگوی سنّی ازدواج در ایران در چند دهه گذشته، برایند تأثیر متقابل عوامل مزبور بوده است؛ از یك سو، تحوّلات اجتماعی ـ اقتصادی در جهت افزایش سنّ ازدواج عمل كردهاند، به طوری كه در سال ۱۳۷۵ میانگین سن در اولین ازدواج در شهرها به بیش از ۲۶ سال برای مردان و ۵/۲۲ سال برای زنان رسیده است، در حالی كه این رقم در سال ۱۳۴۵ بیش از ۲۵ سال برای مردان و ۱۹ سال برای زنان بوده است.
از سوی دیگر، جهتگیری دین به سمت كاهش سنّ ازدواج و كم كردن فاصله آن با سنّ بلوغ طبیعی است. در روایتی كه از پیامبر گرامی صلیاللهعلیهوآله نقل شده، دوشیزگان به میوههای روی درخت تشبیه شدهاند، از این حیث كه تأخیر در چیدن میوهها باعث میشود گرمای آفتاب آنها را فاسد نموده؛ بادها آنها را پراكنده سازند. به همینسان، دوشیزگانی كه به بلوغ میرسند، چنانچه ازدواجشان به تأخیر افتد، در معرض فساد و انحراف قرار میگیرند.(۴) همچنین در روایتی آمده است: از جمله حقوق فرزند بر پدر آن است كه وقتی به بلوغ رسید، پدرش امر ازدواج او را مهیّا گرداند.(۵)
روشن است كه دین برای ازدواج در سنین پایینتر جنبه الزامی قایل نشده، بلكه آن را به عنوان اولویت مطرح كرده است. بدین لحاظ، جای تعجب نیست كه جامعه مسلمان و غالبا شیعی مذهب ایران تحتتأثیر ضرورتهای اجتماعی و اقتصادی با افزایش سنّ ازدواج كنار آمده و آن را پذیرفته است.
در مورد ازدواج كودكان نابالغ نیز وضع به همین قرار است؛ یعنی اسلام به دلیل برخی كاركردهای مثبت این نوع ازدواج، مانند انتقال ارث یا همبستگی میان قبایل و عشایر، اصل مشروعیت آن را امضا نموده، ولی نه تنها آن را الزامی ندانسته، بلكه حتی تشویقی هم نسبت به آن ابراز نكرده است. از اینرو، با وجود رواج نسبی این نوع ازدواج در دورههای گذشته، در دوران معاصر از میزان آن به شدت كاسته شده است، به طوری كه میتوان گفت: عرف امروزی آن را به عنوان ازدواجی حقیقی برنمیتابد و تنها در برخی شرایط خاص، مانند زمانی كه برای حل مشكلات محرمیّت در یك خانواده به ازدواجی صوری نیاز است، به عقد ازدواج با كودكان متوسّل میشوند.
تغییرات الگوی سنّی ازدواج در ایران طی دهههای گذشته به نحوی در قوانین مدنی كشور نیز بازتاب یافتهاند. ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی مصوّب سال ۱۳۱۳ ازدواج دختران پیش از رسیدن به سنّ پانزده سال تمام و ازدواج پسران قبل از رسیدن به سنّ هجده سال تمام را بجز در موارد اقتضای مصلحت ممنوع اعلام كرده بود. در ماده ۲۳ قانون جدید حمایت خانواده، مصوّب سال ۱۳۵۳ سنّ قانونی ازدواج دختران به هجده سال تمام و پسران به بیست سال تمام افزایش یافت. اما در اصلاح سال ۱۳۶۱، ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی به گونهای تغییر یافت كه با احكام شرع اسلام انطباق یابد. طبق قانون اخیر، «نكاح قبل از بلوغ ممنوع است» و در تبصره آن نیز چنین مقرّر شده است كه «عقد نكاح قبل از بلوغ با اجازه ولی صحیح است، به شرط رعایت مصلحت مولّی علیه.»
بدیهی است پایین آوردن سنّ قانونی ازدواج به خودی خود موجب كاهش سنّ واقعی ازدواج نمیشود، ولی این نیز موجّه به نظر نمیرسد كه قانونگذار به بهانه بالا بودن سنّ واقعی ازدواج، در جهت سازگار نمودن قانون با اوضاع واقعی، سنّ قانونی ازدواج را افزایش دهد و به این صورت، مانعی بر موانع ازدواج جوانان بیفزاید.
۳. آزادی انتخاب
به نظر میرسد الگوی شیعی همسرگزینی از حیث نظری، تلفیقی از اصول فردگرایی و جمعگرایی را به نمایش میگذارد. بر حسب روایت، شخصی به امام جعفر صادق علیهالسلام عرض كرد: «قصد دارم با زنی ازدواج كنم، اما پدر و مادرم مایلند زن دیگری را به همسری من درآورند.» حضرت به او فرمودند: «با زنی كه خودت دوست داری ازدواج كن و آن را كه پدر و مادرت به او تمایل دارند، رها كن.»(۶) همچنین در مورد لزوم كسب موافقت دختر در ازدواج، روایاتی وارد شدهاند.(۷)از سوی دیگر، تأكید فراوان بر جایگاه والدین و حقوق آنان نسبت به فرزند، زمینه غلبه فردگرایی افراطی و تبدیل شدن ازدواج به تصمیمی كاملاً شخصی را از میان میبرد. این امر به ویژه در مورد دختران نمود بیشتری دارد؛ چرا كه محدودیت نسبی دختران از روابط اجتماعی باز در الگوی اسلامی، گزینش همسر را برای آنان نسبت به پسران، مخاطرهآمیزتر میسازد و از اینرو، اسلام به منظور كاهش این مخاطرات، نقش فعّالتری برای پدر و جدّ پدری در ازدواج دختران باكره در نظر گرفته است.(۸)
شایان ذكر است فقهای شیعه به پیروی از احادیث اهل بیت پیامبر علیهمالسلام موافقت پدر یا جدّ پدری را در ازدواج مجدّد زن و ازدواج دختری كه پدر و جدّ پدری او از دنیا رفته یا در دسترس نیستند یا مصلحت دختر را رعایت نمیكنند، معتبر ندانستهاند. اما فقهای اهل سنّت موافقت ولیّ دختر را، حتی در ازدواجهای مجدّد، معتبر میدانند و در مفهوم «ولی» نیز توسعه قایل میشوند، به گونهای كه بستگان نزدیك مانند برادر، پسر و عمو را نیز شامل میشود.(۹)
ماده ۱۰۴۳ اصلاحی قانون مدنی به تبعیت از فقه شیعه، چنین مقرّر میدارد: «نكاح دختری كه هنوز شوهر نكرده، اگرچه به سن بلوغ رسیده باشد، موقوف به اجازه پدر یا جدّ پدری اوست و هر گاه پدر یا جدّ پدری بدون علت موجّه از دادن اجازه مضایقه كند، دختر میتواند با معرفی كامل مردی كه میخواهد با او شوهر كند و شرایط نكاح و مهری كه بین آنها قرار داده شده، به دادگاه مدنی خاص مراجعه و به توسط دادگاه مزبور مراتب به پدر یا جدّ پدری اطلاع داده شود و بعد از ۱۵ روز از تاریخ اطلاع و عدم پاسخ موجّه از طرف ولی، دادگاه مزبور میتواند اجازه نكاح را صادر نماید.»
به نظر میرسد همگام با تحوّلات اجتماعی و انتقال از ساختارهای سنّتی به ساختارهای جدید، الگوی واقعی همسرگزینی در میان شیعیان ایران نیز به سوی تأیید هر چه بیشتر آزادی جوانان در انتخاب همسر پیش رفته است. در این الگوی جدید، كه بیشتر در محیطهای شهری شاهد آن هستیم، جوانان نقش فعّالتری در انتخاب همسر به عهده گرفتهاند و این امر در بیشتر موارد، با حفظ نقش والدین و سایر نزدیكان همراه است. بسیاری از جوانان پسر و دختر در محیطهای شغلی، تحصیلی و مانند آنها، آشناییهای ابتدایی با یكدیگر كسب میكنند و در مرحله بعد، موضوع را به اطلاع خانوادههای خود میرسانند تا آنان پس از بررسی و ارزیابی موردی، در صورتی كه مانعی در كار نباشد، مقدّمات ازدواج را فراهم كنند.
البته بروز كشمكشهایی بین والدین و فرزندان در این مرحله دور از انتظار نیست، ولی با توجه به هنجارهای دینی و فرهنگی جوامع جمعگرا مانند ایران، كه به موجب آنها فرزندان موظّف به پیروی از رهنمودهای والدین میباشند، مخالفت فرزند با نظر آنان میتواند پیامدهای روانی و اجتماعی ناخوشایندی برای وی به بار آورد. به طور خاص، مخالفت با والدین خطر محرومیت از پشتیبانی مالی آنان در امر ازدواج را در پی دارد و به همین دلیل، جوانان برای آنكه این پشتوانه مالی را از دست ندهند، معمولاً ترجیح میدهند تا حد امكان، خود را با نقطه نظرهای والدین سازگار نمایند. به هر تقدیر، برخی تحقیقات نشان دادهاند كه بیش از ۹۰ درصد ایرانیان با لزوم جلب رضایت پدر و مادر با ازدواج به عنوان یك هنجار موافقند و از هر صد نفر، تنها سه نفر با این امر مخالفت كردهاند.(۱۰)
۴. همسان همسری
اسلام ضمن پذیرش و تأیید اصل «همسان همسری» و به تعبیر دینی، اصل «كفویّت»، تعریفی جدید از آن ارائه داده است. برخورد اسلام با برخی جنبههای همسان همسری (همسانی دینی و اخلاقی) برخورد ایجابی و با برخی دیگر از جنبههای آن (همسانی نژادی، قومی و طبقاتی) برخوردی سلبی بوده است، ضمن آنكه با برخی دیگر از جنبهها (همسانی در سن، محل سكونت و ویژگیهای جسمانی) موافقت یا مخالفتی صورت نگرفته است.
در مورد بخش نخست، مرد باایمان كفو زن باایمان، و مرد مسلمان كفو زن مسلمان تلقّی شده است؛(۱۱) به این معنا كه «ایمان» و «اسلام» همسر نه تنها شرط لازم ازدواج، بلكه شرط كافی آن نیز میباشند. واضح است كه مقصود صرفا ایمان و اسلام رسمی نیست، بلكه پایبندی عملی شخص به لوازم ایمان است. برای مثال، زناكاری، خیانت در امانت و شرابخواری به عنوان شاخصهایی برای عدم كفویت شخص مطرح شدهاند.(۱۲)
در مورد بخش دوم نیز در تاریخ اسلام به نمونههای فراوانی از مبارزه فرهنگی اسلام برای زدودن گرایشهای قوممدارانه، نژادپرستانه و طبقاتی برمیخوریم كه از جمله میتوان به داستان ازدواج جویبر، جوان سیاهپوست و تهیدست، با ذلفاء، دختر زیباروی یكی از اشراف برجسته مدینه، كه با وساطت پیامبر اكرم صلیاللهعلیهوآله این ازدواج صورت گرفت؛ ازدواج مقداد، غلام آزادشده سیاهپوست با ضُباعه، دختر عموی پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، كه به خواست خود حضرت انجام گرفت؛ و ازدواج امام سجّاد علیهالسلام با كنیز آزادشده خود، كه نامه سرزنشآمیز خلیفه وقت و واكنش تند حضرت نسبت به آن نامه را در پی داشت، اشاره كرد.(۱۳)
۵. محرمیّت
به طور كلی، در اسلام، مرد با سه دسته از زنان محارم نمیتواند ازدواج كند:
۱) زنانی كه رابطه نزدیك نَسبی با وی دارند؛ مانند: مادر، مادربرزگ، دختر و دختران او، خواهر و دختران او، دختر برادر و دختران او، عمّه و خاله؛
۲) زنانی كه از طریق رضاع (شیر خوردن از سینه یك زن) نسبتهای یاد شده را با مرد پیدا میكنند؛ مانند مادر رضاعی و خواهر رضاعی؛
۳) محارم سببی مانند مادرزن كه به واسطه ازدواج دخترش با داماد محرم میشود، یا عروس كه به واسطه ازدواج با شوهر، نسبت به پدرشوهرش محرم میگردد.(۱۴)
ماده ۱۰۴۵ قانون مدنی نیز محارم نسبی، سببی و رضاعی را دقیقا بر اساس حكم شرعی معرفی كرده است و با توجه به جایگاه والای قاعده محرمیّت و غیرقابل نقض بودن آن در جوامع گوناگون، به نظر نمیرسد بتوان در جامعه اسلامی ایران مواردی از زیرپا گذاشتن این قاعده را یافت.
۶. درون همسری دینی و مذهبی
بر این اساس، قرآن كریم ازدواج بین اهل اسلام و اهل شرك را ممنوع اعلام كرده است(۱۶) و در مورد ازدواج مسلمان با اهل كتاب (یهودیان و مسیحیان) روایات متعددی وارد شده كه بعضی آن را تجویز و بعضی دیگر منع كردهاند(۱۷) و به همین دلیل، در فتاوای فقهای شیعه برخی اختلاف نظرها به چشم میخورند. با توجه به همین اختلافها، ماده ۱۰۵۹ قانون مدنی نكاح مسلمه با غیر مسلم را ممنوع اعلام كرده، اما در مورد نكاح مسلم با غیرمسلمه سكوت كرده است؛ چرا كه بسیاری از فقها در فرض اخیر، تفصیل دادهاند. به هر تقدیر، قاعده درونهمسری دینی از قواعد تثبیتشده در نظام اجتماعی ایران میباشد و تخلّف از آن، اگر هم صورت بگیرد، بسیار نادر است.
اما در مورد درونهمسری مذهبی، با توجه به جواز شرعی ازدواج شیعیان با اهل تسنّن و عدم منع قانونی آن، به نظر میرسد چنین قاعدهای تحقق خارجی نداشته باشد، بجز در مورد ازدواج با افراد ناصبی كه دشمنی با اهل بیت پیامبر علیهمالسلام و شیعیان آنان را در دستور كار خود قرار دادهاند و بر حسب روایات منقول از امامان معصوم علیهمالسلام حكم كافران مشرك برای آنها ثابت شده است. از اینرو، ممنوعیت ازدواج با ناصبیها از باب ممنوعیت برونهمسری دینی توجیه میشود. اما در غیر این مورد، ازدواج شیعه با مسلمانان غیرشیعه ممنوعیت شرعی و قانونی ندارد، گرچه پیشینه تاریخی پیشداوریها و ستیزههای فرقهای و مذهبی از یك سو، و برخی تعارضهای واقعی، كه موجب كاهش احتمال سازگاری زوجین در ازدواجهای بین مذهبی است، از سوی دیگر، مانع رواج این الگوی ازدواج در ایران گردیده است.
۷. تك همسری
با توجه به اینكه علمای شیعه مانند علمای مذاهب دیگر اسلامی چندهمسری را جایز میدانند و اختلافی در این مسئله وجود ندارد، در گذشته چند همسری بین شیعیان ایران همانند مسلمانان دیگر كشورها تا حدّی رواج داشته است. در سال ۱۳۵۳ در جهت محدودسازی چندهمسری، قانونی به تصویب رسید كه ازدواج دوم مرد همسردار را بجز در چند مورد ممنوع اعلام كرد. این موارد عبارت بودند از: رضایت همسر اول، ناتوانی همسر اول از ایفای وظایف زناشویی، عدم تمكین زن از شوهر، ابتلای زن به جنون یا امراض صعبالعلاج، محكومیت زن، ابتلای زن به هر گونه اعتیاد مضر، ترك زندگی خانوادگی از طرف زن، عقیم بودن زن و غایب یا مفقودالاثر شدن زن.
با وجود این، در حال حاضر، دادگاههای مدنی خاص این قانون را به طور كامل اجرا نمیكنند؛ چرا كه بیشتر محدودیتهای مقرّر شده با ضوابط شرعی ناسازگارند، هرچند لزوم كسب اجازه از دادگاه و اجرای عدالت بین همسران را رعایت میكنند. در ضمن، شورای نگهبان نیز ضمانت اجرای كیفری این قانون یعنی حبس شش ماه تا یك سال برای متخلّفان را مخالف شرع اعلام كرده است.(۱۹)
به هر تقدیر، چندهمسری در دهههای اخیر به دلیل گسترش اندیشههای مساواتجویانه، جایگاه پیشین خود را از دست داده و فراوانی آن به طور محسوسی كاهش یافته است، به طوری كه برخی جامعهشناسان محو كامل این الگو را در سالهای آینده پیشبینی میكنند. نتایج برخی پژوهشها حاكی از آن هستند كه بیش از ۹۰ درصد ایرانیان با چندزنی مخالف بودهاند كه این مخالفت به تفكیك جنسیت در مورد زنان ۹۲ درصد و در مورد مردان ۸۹ درصد بوده است.(۲۰) البته اظهار نظر در مورد رفتار واقعی افراد به بررسیهای جداگانهای نیاز دارد، ولی با توجه به اینكه كنش تابع نگرش است، مخالفت ذهنی بیشتر افراد با یك رفتار، اغلب مستلزم ترك آن است.
8. مهریه
بر خلاف این برداشت جامعهشناختی، كه كاركرد مهریه را تضمین آینده زن پس از طلاق یا مرگ شوهر تلقّی میكند، به نظر میرسد در دیدگاه اسلام، این كاركرد مورد تأكید چندان نبوده و تشویق به كاهش میزان مهریه و بخشیدن مهریه به شوهر از شواهد این مدّعا هستند.
به هر تقدیر، گرایشی كه امروزه در بخشی از اقشار مذهبی ایران به تعیین «مهر السنّه» در ازدواجها دیده میشود، از نمونههای تأثیرگذاری آموزههای شیعی بر همسرگزینی است؛ زیرا گرایش مزبور معمولاً با ارجاع به نمونه آرمانی آن، یعنی مهریه حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام تفسیر و توجیه میشود. با اینهمه، نمیتوان انكار كرد كه رویكرد اكثریت خانوادههای ایرانی به مهریه با رویكرد یاد شده مغایرت دارد و بسیارند افراد و خانوادههایی كه به مهریه همچون ابزاری مینگرند كه در وقت لزوم میتواند به عنوان اهرم فشار علیه شوهر خاطی مورد استفاده قرار گیرد و پس از جدایی زن و شوهر نیز در جهت تأمین مالی زن عمل خواهد كرد. به نظر میرسد عامل اصلی رواج چنین نگرشی را باید در كاهش ضریب امنیت روانی و اجتماعی زنان در جامعه ایران جستوجو كرد.
از نكات دیگری كه در مورد موضوع مهریه درخور توجه است، پیوندی است كه در بسیاری از ازدواجها میان این موضوع و برخی كنشها یا نمادهای مذهبی شیعه برقرار میشود. برای مثال، اماكن مقدّس مذهبی مانند كربلا، مشهد و شام جایگاه ویژهای در نظام ارزشی شیعیان دارند و زیارت این اماكن از رفتارهای مذهبی بسیار ارزشمند به شمار میآید. از اینرو، تعدادی از دختران ایرانی در ضمن مهریه خود، سفرهای زیارتی را از داماد درخواست میكنند. همچنین برخی اعداد در بینش شیعیان از جنبههای نمادین برخوردار شدهاند؛ مانند اعداد ۵، ۱۲، ۱۴ و ۱۱۰ كه به ترتیب، به پنج تن آل عبا (پیامبر، علی، فاطمه، حسن و حسین علیهمالسلام )، دوازده امام شیعیان علیهمالسلام ، چهارده معصوم (پیامبر اكرم، فاطمه زهرا و دوازده امام علیهمالسلام ) و حضرت علی علیهالسلام (به لحاظ اینكه رقم ابجدی اسم مبارك «علی» ۱۱۰ میباشد) اشاره دارند. بر این اساس، بسیاری از خانوادهها مهریه دختران خود را با این اعداد ویژه تحدید مینمایند و برای مثال، ۱۴ یا ۱۱۰ سكه طلا (در این زمان، سكه بهار آزادی) از داماد درخواست میكنند.
۹. مراسم عقد و عروسی
شیعیان ایران در ایّام عزاداری مذهبی، كه یادآور حزن و اندوه خاندان گرامی پیامبر علیهمالسلام است، از برگزاری مراسم جشن خودداری میكنند و برعكس، بیشترین جشنهای عقد و عروسی در اعیاد مذهبی و ایّام ولادت معصومان علیهمالسلام صورت میگیرد. عدهای از مردم ترجیح میدهند عقد ازدواج را در اماكن مقدّس مذهبی، به ویژه حرمهای امامان یا امامزادگان، انجام دهند و بسیاری از افراد نیز در دوره موسوم به «ماه عسل» مسافرت به این اماكن را برمیگزینند. همچنین گروهی از خانوادههای مذهبی برای تبرّك جستن در امر ازدواج، برای خواندن خطبه و اجرای صیغه عقد، به عالمان دینی شیعه، به ویژه علمای سادات، مراجعه میكنند یا از آنان برای این كار دعوت به عمل میآورند.
در میان آداب و رسوم ازدواج، برنامههای شادیآفرین مانند آوازخوانی، رقص و موسیقی همواره برای بسیاری از خانوادههای متدیّن مسئلهساز بودهاند. بر خلاف دیدگاه متداول در میان علمای اهل سنّت مبنی بر جواز آوازخوانی و استفاده از آلات موسیقی در اعیاد و جشنهای عروسی، در بین علمای شیعه این مسئله به دلیل ابهام یا تعارض روایات وارد شده، از وضوح كافی برخوردار نبوده و از اینرو، برخی حكم به ممنوعیت این امور داده و برخی به جواز مشروط آن قایل شدهاند. در نتیجه، عموم مردم نیز شیوههای ناهمانندی در قبال این امور در پیش گرفتهاند؛ جمعی از متدیّنان به طور مطلق از این امور اجتناب میورزند و حداكثر به قرائت اشعاری در مدح پیامبر و آل او علیهمالسلام و به اصطلاح، «مولودیخوانی» بسنده میكنند؛ عدهای دیگر با رعایت بعضی حدود و تحفّظات شرعی، مراسم را به صورت شادتر برگزار میكنند و در برابر این دو گروه، گروه سومی قرار دارند كه انواع وسایل و شیوههای شادیآفرین را بدون محدودیت به كار میگیرند. روشن است كه تحت چنین شرایطی، گاه تنشها و كشمكشهایی بین خانوادهها و خویشاوندان عروس و داماد بروز مینمایند.
نكته دیگر در این رابطه، هزینههای سنگین این مراسم است. اصولاً از نظر دینی و مذهبی، نگاه مثبتی به مراسم پرهزینه و باشكوه وجود ندارد و الگوی مذهبی مورد احترام شیعیان، به ویژه الگوی ازدواج حضرت علی و فاطمه علیهماالسلام ، این نگرش سادهگرایانه را به طور واضح منعكس مینماید. بر حسب برخی تحقیقات، در سالهای اخیر، گرایش به ساده برگزار كردن مراسم ازدواج در بیشتر ایرانیان مشاهده میشود و بین ۵۷ تا ۷۷ درصد مردم با مراسم باشكوه و پرهزینه مخالفند.(۲۲) با این همه، در كنار تأثیر ارزشهای مذهبی در این گرایش، نباید احتمال دخالت عوامل دیگری مانند فشارهای اقتصادی و ضعف نسبی پیوندهای خویشاوندی را از نظر دور داشت. فشارهای اقتصادی باعث میشوند افراد و خانوادهها تا حدّ امكان در جهت كاهش هزینههای اضافی تلاش كنند و نفوذ خویشاوندان كه پیش از این میتوانست برخی هزینهها و تشریفات زاید را ایجاب كند، امروزه در سطحی نیست كه این امور را بر زوجهای جوان، كه آزادی و استقلال بیشتری را تجربه میكنند، تحمیل نماید.
۱۰. ازدواج موقّت
به نظر میرسد برخی ضرورتها مانند عدم امكان تشكیل خانواده، نازایی زن، دوری مرد از خانه، بعضی بیماریها و اموری از این دست، در تشریع این نوع ازدواج در اسلام مؤثر بودهاند. در واقع، كاركرد مطلوب ازدواج موقّت، ارضای نیازهای جنسی و بعضا تولید مثل در موارد ضروری بوده؛ یعنی مواردی كه خانوادهای برای تأمین این كاركردها در دست نیست یا اگر هست، توان ایفای این كاركرد را ندارد. ولی این الگوی ازدواج از همان آغاز، یعنی از زمان حیات پیامبر گرامی صلیاللهعلیهوآله با چالشهایی روبهرو شد و در زمان خلیفه دوم ممنوع گردید. ممنوعیت مزبور علی رغم آنكه برخی از بزرگان اهل سنّت به جواز آن قایل بودند، سرانجام در بین عامّه مسلمانان تثبیت شد و رسمیت یافت و تنها شیعیان اهل بیت پیامبر علیهمالسلام به استناد احكامی كه از آن بزرگواران دریافت كرده بودند، اعتقاد خود به جواز ازدواج موقت را تداوم بخشیدند. در عین حال، به سبب انزوای اجتماعی شیعیان در سدههای آغازین اسلام، ازدواج موقّت هرگز جایگاه واقعی خود را به دست نیاورد و حتی در محیطهای شیعی به عنوان عملی نابهنجار یا دست كم نامتعارف باقی ماند.
امروزه ازدواج موقّت در قوانین ایران پذیرفته شده است و بر خلاف برخی احكام دینی، كه ممكن است با اوضاع و شرایط كنونی ناسازگار به نظر آیند، این ازدواج در نگاه بسیاری از كارشناسان امور اجتماعی الگویی مترقّی و متناسب با اقتضائات این زمان را به نمایش میگذارد. در حالی كه در فرهنگهای غربی و شبه غربی الگوهای متنوّعی مانند ازدواج آزاد، ازدواج آزمایشی و همخانگی (زندگی مشترك زن و مرد بدون ازدواج) جایگزین ازدواج سنّتی شده یا در حال رقابت با آن هستند، ازدواج موقّت به دلیل برخی ویژگیهای منحصر به فرد، قابلیت آن را دارد كه در سطح ملّی و بلكه در سطح جهانی به عنوان الگویی كارآمد مطرح شود.
از ویژگیهای مهم این الگو، كاهش تعهدات متقابل زوجین به حداقل و در عین حال، حفظ برخی مسئولیتها برای جلوگیری از تبدیل رابطه جنسی به بیبند و باری جنسی است. در نتیجه، شاهد الگویی ضابطهمند و مشروع برای ارضای نیاز جنسی در خارج از چارچوب خانواده هستیم و با توجه به اینكه یك ركن مالی یعنی مهریه نیز در این نوع ازدواج لحاظ شده، در صورت اِعمال صحیح این الگو، میتوان كاهش چشمگیر پدیده روسپیگری را نیز انتظار داشت. این سخن منقول از مولای متّقیان حضرت علی علیهالسلام به همین نكته اشاره دارد كه میفرماید: «اگر خلیفه دوم مبادرت به منع ازدواج موقت نكرده بود، هیچ كس جز افراد نگون بخت، مرتكب عمل زنا نمیشدند.»(۲۳)
به دلیل همین ویژگیها، در ایران و برخی مناطق شیعهنشین مانند لبنان، اصل این الگو تقریبا از سوی تمامی صاحبنظران دینی و اجتماعی معاصر تأیید شده است و اگر اختلافی وجود دارد به چگونگی اِعمال آن بازمیگردد. نگرانی از سست شدن بنیاد خانوادهها، سوء استفاده مردان متأهّل، تضییع حقوق زنان و اموری از این قبیل، باعث دشواری تصمیمگیری جمعی درباره این موضوع شدهاند، ولی در مجموع، زمینه برای دستیابی به یك راهبرد كلی در این رابطه فراهم میباشد و بر خلاف دیگر كشورهای اسلامی، كه به سبب حاكمیت فقه سنّی، هنوز به راه حلّی برای مشكل عدم مشروعیت این الگو دست نیافتهاند، كشور ایران از نظر امكان رفع بسیاری از مشكلات ناشی از گسترش روابط اجتماعی دو جنس، در وضعیت بسیار مناسبتری قرار دارد.
از دیدگاههای صاحبنظران كه بگذریم، در بین خودكنشگران اجتماعی نیز گرایش به سمت این الگو كم و بیش مشاهده میشود و به رغم نگرانیهای یاد شده و با وجود نگرش منفی بسیاری از افراد نسبت به آن، كه به طور طبیعی باعث رواج مخفیكاری در این رابطه میشود، برخی آمارها حاكی از آن هستند كه عدهای از افراد حتی اقدام به ثبت ازدواج موقّت خود در دفاتر رسمی ازدواج میكنند. برای نمونه، طبق گزارش سازمان ثبت و اسناد و املاك در سه ماهه نخست سال ۱۳۸۲، تعداد ۱۱۹ ازدواج موقّت در دفاتر رسمی ازدواج ثبت گردیده است.(۲۴)
با توجه به فضای موجود جامعه و نگرشهای منفی یاد شده، انجام پژوهشهای میدانی دقیق در این خصوص تا حدّی ناممكن به نظر میرسد و به این دلیل، نمیتوان آمار واقعی ازدواج موقّت را به دست آورد، ولی این مطلب مسلّم است كه عدهای از افراد به طور آشكار یا پنهان، این الگو را به كار میبندند و گروه دیگری كه با توجه به قراین موجود تعدادشان بیش از گروه نخست است، به دلیل ناآشنایی با الگوی مزبور و كاركردهای مثبت آن به سمت روابط نامشروع جنسی كشیده میشوند كه در صورت توجه و اهتمام مسئولان امور و اتخاذ تدابیر لازم، از جمله گسترش برنامههای آموزشی، میتوان روابط نامشروع و كجروانه بسیاری از این افراد را با كمترین هزینه به روابط مشروع مبدّل كرد.
پي نوشت ها :
۱. Secularization. ۲. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه (۲۰ جلدی)، ج ۱۴، ص ۵. ۳. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰۳، ص ۲۲۰. ۴. ر. ك: شیخ حرّ عاملی، پیشین، ج ۱۴، ص ۳۹. ۵. ر. ك: همان، ج ۱۵، ص ۲۰۰. ۶. همان، ج ۱۴، ص ۲۲۰. ۷. ر. ك: همان، ج ۱۴، ص ۲۱۴. ۸. ر. ك: همان، ج ۱۴، ص ۲۰۷ ـ ۲۱۹. ۹. ر. ك: الشوكانی، نیل الأوطار، ج ۶، ص ۲۵۱. ۱۰. ر. ك: منوچهر محسنی، بررسی آگاهیها، نگرشها و رفتارهای اجتماعی ـ فرهنگی در ایران، ص ۹۰. ۱۱. ر. ك: شیخ حرّ عاملی، پیشین، ج ۱۴، ص ۴۴. ۱۲. ر. ك: نور: ۳ / شیخ حرّ عاملی، پیشین، ج ۱۴، ص ۵۱ ـ ۵۳. ۱۳. ر. ك: شیخ حرّ عاملی، پیشین، ج ۱۴، ص ۴۴ ـ ۵۰. ۱۴. نساء: ۲۳. ۱۵. endogamy. ۱۶. بقره: ۲۲۱. ۱۷. ر. ك: شیخ حرّ عاملی، پیشین، ج ۱۴، ص ۴۱۰ ـ ۴۲۰. ۱۸. در مورد فلسفه چند همسری ر. ك: شهید مرتضی مطهّری، نظام حقوق زن در اسلام. ۱۹. ر. ك: ناصر كاتوزیان، حقوق مدنی: خانواده، ج ۱، ص ۱۱۸. ۲۰. ر. ك: منوچهر محسنی، پیشین، ص ۹۴. ۲۱. ر. ك: همان، ص ۹۵. ۲۲. ر. ك: همان، ص ۸۳. ۲۳. شیخ حرّ عاملی، پیشین، ج ۱۴، ص ۴۴۰. ۲۴. به نقل از پایگاه اینترنتی: WWW.zanan.co.ir/news/۰۰۰۱۲۹.html
منبع:فصلنامه شیعه شناسی، شماره ۹ارسالي از طرف کاربر محترم :hojat20
/ع