تعارض سازمانی (مدیریت تعارض)
این مقاله مفهوم تعارض را شرح داده و تعارض را تعریف میکند. جایگاه تعارض در مدیریت و سازمان را مورد بررسی قرار میدهد. انواع تعارضات سازمانی را برشمرده و آنها را تقسیمبندی میکند. نظریهها و رویکردهای مختلف درباره تعارض سازمانی را شرح میدهد. به منشأ تعارضات سازمانی اشاره میکند و در پایان به مبحث مدیریت تعارض و استراتژیهای آن میپردازد.
در این مقاله سعی نگارنده بر آن است تا مفهوم تعارض، دیدگاههای سنتی، روابط انسانی و تعاملی و انواع تعارض را تبیین و به مدیران سازمانها کمک کند تا با مهارتهای مدیریت تعارض آشنا و در مواقع لزوم آن را به کار گیرند.
دومین دیدگاه، نظریه روابط انسانی است که تعارض را امری طبیعی میداند و در هر سازمانی پیامدهای حتمی و مسلمی خواهد داشت، ضرری ندارد و به طور بالقوه نیروی مثبتی را برای کمک به عملکرد سازمان ایجاد میکند.
و سومین نظریه و مهمترین دیدگاه اخیر، مبنی بر این است که تعارض نه تنها میتواند یک نیروی مثبت در سازمان ایجاد کند، بلکه همچنین یک ضرورت بدیهی برای فعالیتهای سازمانی به شمار میآید که به این نگرش، نظریه تعامل تعارض میگویند.
نقش اصلی این شیوه تفکر درباره تعارض این است که این پدیده مدیران سازمانها را وادار میکند که در حفظ سطحی معینی از تعارض بکوشند و مقدار تعارض را تا حدی نگه دارند که سازمان را زنده، با تحرک، خلاق و منتقد به خود نگه دارد.
۱) تعارض درون فردی
۲) تعارض میان افراد
۳) تعارض درون گروهی
۴) تعارض میان گروهی
۵) تعارض میان سازمانها
۶) تعارض میان اشخاص و گروهها
هیچ سطحی از تعارض نمیتواند در همه شرایط قابل قبول یا مردود باشد. امکان دارد یک نوع یا یک مقدار از تعارض در یک شرایط موجب افزایش سلامتی و تحقق هدفهای سازمانی شود که در آن حالت تعارض سازنده است. ولی ممکن است در سازمان دیگری یا در همین سازمان و در زمان دیگری بسیار مخرب باشد. ملاک تشخیص تعارض سازنده یا مخرب، عملکرد سازمان است.
با به کارگیری مفهوم مدیریت تعارض، ماهیت و کاربرد تعارض در سازمان بیش از پیش روشن میشود که مدیریت تعارض از یک سو به معنی به حداقل رساندن قدرت تخریبی تعارض است و از سوی دیگر تعارض را به صورت یک پدیده اثربخش، خلاق، سازنده و سودمند مبدل میسازد.
در موارد زیر تعارض میتواند سازنده باشد:
الف) هنگامی که بتواند کیفیت تصمیمات را بهبود بخشد
ب) زمانی که موجب ابتکار عمل و نوآوری و خلاقیت شود
ج) هنگامی که مایه کنجکاوی و تشدید علاقه اعضای گروه به یکدیگر گردد
د) هنگامی که بتواند جو و محیط سیستم داوری و پدیده تحول را تقویت کند.
استیفن رابینز بر اساس یافتههای تحقیق، دلایل بروز تعارض را به سه دسته کاملاً مجزا تقسیم کرده است:
▪ استراتژی اجتناب
▪ تقویت مشترکات کارکنان
▪ استفاده از قدرت(اجبار)
▪ به کارگیری استراتژی سازش(نرمی)
▪ به وجود آوردن زمینه مشارکت
▪ مصالحه
▪ تدوین و طراحی دستورالعملهای وحدت آفرین
▪ گذشت(ایثار)
▪ توزیع عادلانه امکانات سازمانی
▪ تغییر فلسفه ارزیابی عملکرد
▪ گردش شغلی
▪ اعتماد و احترام متقابل
▪ استفاده از نظام پیشنهادات
▪ شفاف کردن ارتباطات سازمانی
▪ تغییر روابط سازمانی
▪ آموزش کارکنان
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hojat20
● مقدمه
در این مقاله سعی نگارنده بر آن است تا مفهوم تعارض، دیدگاههای سنتی، روابط انسانی و تعاملی و انواع تعارض را تبیین و به مدیران سازمانها کمک کند تا با مهارتهای مدیریت تعارض آشنا و در مواقع لزوم آن را به کار گیرند.
● مفهوم تعارض
● جایگاه تعارض در مدیریت
دومین دیدگاه، نظریه روابط انسانی است که تعارض را امری طبیعی میداند و در هر سازمانی پیامدهای حتمی و مسلمی خواهد داشت، ضرری ندارد و به طور بالقوه نیروی مثبتی را برای کمک به عملکرد سازمان ایجاد میکند.
و سومین نظریه و مهمترین دیدگاه اخیر، مبنی بر این است که تعارض نه تنها میتواند یک نیروی مثبت در سازمان ایجاد کند، بلکه همچنین یک ضرورت بدیهی برای فعالیتهای سازمانی به شمار میآید که به این نگرش، نظریه تعامل تعارض میگویند.
▪ نظریه سنتی
▪ نظریه روابط انسانی
▪ نظریه تعامل
نقش اصلی این شیوه تفکر درباره تعارض این است که این پدیده مدیران سازمانها را وادار میکند که در حفظ سطحی معینی از تعارض بکوشند و مقدار تعارض را تا حدی نگه دارند که سازمان را زنده، با تحرک، خلاق و منتقد به خود نگه دارد.
● تقسیم بندی تعارضات سازمانی
▪ تعارض بر حسب طرفهای تعارض
۱) تعارض درون فردی
۲) تعارض میان افراد
۳) تعارض درون گروهی
۴) تعارض میان گروهی
۵) تعارض میان سازمانها
۶) تعارض میان اشخاص و گروهها
▪ تعارض سازنده در برابر تعارض مخرب
هیچ سطحی از تعارض نمیتواند در همه شرایط قابل قبول یا مردود باشد. امکان دارد یک نوع یا یک مقدار از تعارض در یک شرایط موجب افزایش سلامتی و تحقق هدفهای سازمانی شود که در آن حالت تعارض سازنده است. ولی ممکن است در سازمان دیگری یا در همین سازمان و در زمان دیگری بسیار مخرب باشد. ملاک تشخیص تعارض سازنده یا مخرب، عملکرد سازمان است.
با به کارگیری مفهوم مدیریت تعارض، ماهیت و کاربرد تعارض در سازمان بیش از پیش روشن میشود که مدیریت تعارض از یک سو به معنی به حداقل رساندن قدرت تخریبی تعارض است و از سوی دیگر تعارض را به صورت یک پدیده اثربخش، خلاق، سازنده و سودمند مبدل میسازد.
در موارد زیر تعارض میتواند سازنده باشد:
الف) هنگامی که بتواند کیفیت تصمیمات را بهبود بخشد
ب) زمانی که موجب ابتکار عمل و نوآوری و خلاقیت شود
ج) هنگامی که مایه کنجکاوی و تشدید علاقه اعضای گروه به یکدیگر گردد
د) هنگامی که بتواند جو و محیط سیستم داوری و پدیده تحول را تقویت کند.
● ارزیابی منشأ تعارضات سازمانی
استیفن رابینز بر اساس یافتههای تحقیق، دلایل بروز تعارض را به سه دسته کاملاً مجزا تقسیم کرده است:
▪ اختلافهای شخصی(تفاوتهای فردی):
▪ اختلافهای ساختاری:
▪ اختلافهای ارتباطی:
● مدیریت تعارض
▪ استراتژی اجتناب
▪ تقویت مشترکات کارکنان
▪ استفاده از قدرت(اجبار)
▪ به کارگیری استراتژی سازش(نرمی)
▪ به وجود آوردن زمینه مشارکت
▪ مصالحه
▪ تدوین و طراحی دستورالعملهای وحدت آفرین
▪ گذشت(ایثار)
▪ توزیع عادلانه امکانات سازمانی
▪ تغییر فلسفه ارزیابی عملکرد
▪ گردش شغلی
▪ اعتماد و احترام متقابل
▪ استفاده از نظام پیشنهادات
▪ شفاف کردن ارتباطات سازمانی
▪ تغییر روابط سازمانی
▪ آموزش کارکنان
● استراتژی ایجاد تعارض سازنده در سازمان
▪ فرهنگ سازمانی را تغییر دهید
▪ از افراد بیرون از سازمان استفاده کنید
▪ سازمان (ساختار سازمانی) را مورد تجدید نظر قرار دهید
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hojat20
/ج