10 نکته براي بهبود کيفيت تصويرLCD

امروزه آخرين نمايشگرهاي CRT نيز در حال ترک ميز کار کاربران هستند و تنها پانلهاي تخت LCD در منازل يا دفاتر کاري به چشم مي خورند. وقتي استفاده از نمايشگرهاي LCD بصورت عمومي براي اولين بار آغاز شد، فناوري مذکور با محدوديتهاي آشکاري مواجه بود. همانند اکثر فناوريهاي جديد، بخشي از اين مشکلات به نوپائي فناوري و بخش ديگري از
دوشنبه، 2 خرداد 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
10 نکته براي بهبود کيفيت تصويرLCD

10 نکته براي بهبود کيفيت تصويرLCD
10 نکته براي بهبود کيفيت تصويرLCD


 





 
امروزه آخرين نمايشگرهاي CRT نيز در حال ترک ميز کار کاربران هستند و تنها پانلهاي تخت LCD در منازل يا دفاتر کاري به چشم مي خورند. وقتي استفاده از نمايشگرهاي LCD بصورت عمومي براي اولين بار آغاز شد، فناوري مذکور با محدوديتهاي آشکاري مواجه بود. همانند اکثر فناوريهاي جديد، بخشي از اين مشکلات به نوپائي فناوري و بخش ديگري از آن به فقدان يک زيرساختار مناسب مربوط مي شد. براي مثال، در آن زمان درگاه هاي خروجي DVI کاملا ناشناخته بودند و LCDها تنها از درگاه VGA استفاده مي کردند. اين وضعيت، شرايط بالقوه اي را براي ايجاد مشکلات گوناگون در کيفيت تصوير بوجود مي آورد زيرا کارت ويديوئي بايد اطلاعات تصويري را از ديجيتال به آنالوگ تبديل نموده و سيگنال VGA آنالوگ را به LCD مي فرستاد که در آنجا مجددا به اطلاعات ديجيتال تبديل مي شد.
البته امروزه اکثر LCDهاي جديد به وروديهاي DVI مجهز شده اند. بعضي از مدلها اکنون با وروديهاي HDMI عرضه مي شوند در حاليکه تعداد محدودي از نمايشگرهاي LCD سطح بالا نيز به کانکتور جديد DisplayPort خود مي بالند. کارتهاي گرافيکي و حتي بعضي از مادربردهاي مجهز به ساختار گرافيکي مجتمع نيز اکنون داراي خروجيهاي DVI و گاهي اوقات حتي خروجي HDMI هستند.
با اينحال، ما هنوز با کاربراني مواجه مي شويم که از نمايشگرهاي LCD خود همانند نمايشگرهاي CRT استفاده مي کنند: نمايشگر خود را از بسته بندي آن خارج کرده، آن را به PC خود متصل نموده (معمولا از طريق VGA) و از آنها در تفکيک پذيريهاي غير ذاتي استفاده مي کنند. وضعيت بدتر اين است که برخي از توليدکنندگان LCD نيز اين مشکل را تشديد مي نمايند. ما اخيرا بسته بندي يک نمايشگر LCD مجهز به وروديهاي DVI و HDMI را باز کرديم که کابل VGA از قبل به آن متصل شده بود و به نظر مي رسيد اين همان کابلي است که بايد براي اتصال به PC مورد استفاده قرار گيرد. با در نظر گرفتن تمام اين موارد آزاردهنده، اجازه بدهيد نکات و توصيه هائي را در اختيار شما قرار دهيم که مي توانند به بهبود کيفيت تصوير LCD شما کمک کنند.

اتصالات و پيکربندي مناسب
 

تا حد امکان از درگاه VGA استفاده نکنيد
 

واقعا تعجب آور است که چه تعداد از کاربران، نمايشگرهاي LCD خود را با استفاده از يک کابل VGA به سيستم PC خود متصل مي نمايند. ما اخيرا از يک آزمايشگاه فني در يک شرکت IT بازديد کرديم که بايد سيستمهاي مختلف را با استفاده از يک نمايشگر 24 اينچي آزمايش مي کرد. هر بار که آنها يک کارت ويديوئي را در سيستم نصب مي کردند، با دقت يک مبدل DVI-to-VGA را به کارت گرافيکي متصل نموده، يک کابل VGA را به آن متصل کرده و سپس کارت را به درگاه ورودي VGA نمايشگر متصل مي کردند.تمام مراحل فوق عليرغم اين واقعيت انجام مي شدند که نمايشگر مورد استفاده به هر دو نوع ورودي DVI و HDMI مجهز بود.
شما بايد واقعا از يک اتصال ديجيتال استفاده کنيد. به اين ترتيب مي توانيد از دو مرحله تبديلات "آنالوگ به ديجيتال" و سپس "ديجيتال به آنالوگ" اجتناب نمائيد که در نتيجه تاخير ورودي تصوير نمايشگر شما را به حداقل خواهد رساند.
نمايشگرهاي جديدتر داراي کانکتورهاي HDMI يا DisplayPort هستند. اين ويژگي معمولا به معناي آن است که شما براي بهره گيري از آنها به يک نوع مبدل کانکتور نياز خواهيد داشت، مگر آنکه کارت گرافيکي کامپيوترتان تصادفا به يک نوع ديگر از کانکتورهاي ديجيتال (غير از DVI) نيز مجهز باشد. در نهايت تمام کارتهاي گرافيکي به سمت DisplayPort حرکت خواهند کرد، اما تکميل اين فرآيند چند سال طول خواهد کشيد.
اين يک واقعيت است که وروديهاي DVI در گذشته مشکل ساز بوده اند و شما گهگاه نمايشگرهاي بسيار ارزانقيمتي را با اتصالات DVI ضعيف مي بينيد. با اينحال، در اينگونه موارد ورودي VGA نيز واقعا بهتر نخواهد بود.

پيکربندي صحيح درگاه ورودي
 

ما اخيراً بر روي يک نمايشگر سطح بالا (يک NEC LCD2690 WUXi) با يک مشکل عجيب مواجه شديم. اين نمايشگر داراي دو ورودي DVI بوده، از يک پانل H-IPS استفاده مي کند و مي تواند براي نمايش کيفيت تصويري فوق العاده اي پيکربندي شود. ما به تازگي اين نمايشگر را به نمايشگر ثانويه محيط کار خود تبديل نموده و آن را با مدل بعديش (LCD 2690 WUXi2) جايگزين کرده ايم.
پس از جانشيني، ما بلافاصله متوجه يک خزش (Crowl) پيکسل جدي بر روي نمايشگر ثانويه شديم، اين وضعيت به اندازه کافي براي گيج کردن ما جدي بود. ما به دستکاري تنظيمات نمايشگر پرداختيم، کابل DVI را تعويض کرديم و بسياري موارد ديگر را بررسي نموديم. ما تقريبا آماده شده بوديم تا کارت گرافيکي سيستم مورد نظر را با يک مدل ديگر تعويض نمائيم که متوجه تنظيمات تفکيک پذيري در پانل کنترل گرافيکي Nvidia شديم.
بطور معمول، ما تفکيک پذيريها را از طريق پانل کنترل ويندوز ويستا تنظيم مي کنيم. اين روش معمولا بخوبي کار مي کند. با اينحال، وقتي ما به تنظيمات تفکيک پذيري در پانل کنترلر درايور Nvidia نگاهي انداختيم، متوجه شديم که نمايشگر ثانويه ما با يک نرخ نوسازي معادل 59/9 هرتز تنظيم شده است. ظاهرا درايور تصور مي کرد که ما يک HDTV يا ابزار مشابه ديگري را به سيستم متصل کرده ايم. برگرداندن تنظيمات مذکور به نرخ سازي 60 هرتز، تمام مشکلات ما را برطرف نمود.
بنابراين اگر در متن معمولي با مشکل خزش آزاردهنده پيکسلها مواجه هستيد، تنظيمات نرخ نوسازي را در پانل کنترل کارت گرافيکي خود بررسي نمائيد. احتمال زيادي وجود دارد که اين گزينه بطور نادرستي تنظيم شده باشد.

کنترل و کاليبراسيون
 

چشمان خسته
 

ما هميشه از اينکه مي بينيم کاربران بسته بندي يک نمايشگر را باز کرده، آن را به PC خود متصل نموده، نمايشگر را روشن کرده و کار با آن را آغاز مي نمايند، شگفت زده مي شويم. تنها چند ساعت بعد، همين کاربران از خستگي چشمان خود شکايت مي کنند.
LCD هاي مدرن معمولا از نوعي کاتد سرد يا نور فلورسنت بعنوان نور پشتي استفاده مي کنند. اخيرا تعداد محدودي از مدلهاي جديدتر نيز از LEDها براي تامين نور پشتي بهره مي گيرند. نمايشگرهائي با نور پشتي کاتد سرد يا فلورسنت مي توانند بسيار درخشان باشند. در واقع روشنائي آنها مي تواند به حد 800 cd/m2 برسد، هرچند که ميزان متداول روشنائي آنها در حدود 300-400 cd/m2 است. اگر شما در يک محيط دفتري عادي کار مي کنيد که پنجره هاي روشن زيادي در نزديکي ميز کارتان قرار ندارند، اين ميزان روشنائي نمايشگر براي چشمان شما بسيار زياد خواهد بود. براي استفاده در بازيها، شما بطور ايده آل به يک سطح روشنائي در حدود 150 cd/m2 نياز داريد. براي کارهاي تصويري جدي، 100 cd/m2 حتي بهتر خواهد بود. اگر تنظيمات نمايشگر خود را در سطوح نوري پائين تري قرار دهيد، بطور قابل ملاحظه اي از خستگي چشمان خود خواهيد کاست و در اغلب موارد، سطوح سياه تصاوير نيز بر روي نمايشگر شما تقويت مي شوند که باعث افزايش کنتراست ظاهري آن مي گردد.
شيوه صحيح انجام اينکار، استفاده از کنترل Brightness نمايشگرتان است که معمولا خروجي نور پشتي صفحه نمايش را کنترل مي کند. وقتي اينکار را براي اولين بار انجام مي دهيد، ممکن است مجبور شويد نسبت کنتراست را نيز تنظيم نمائيد تا تصوير بهتري را بدست آوريد. نمايشگرهاي NEC مورد استفاده ما عملا داراي يک تنظيم براي 100 cd/m2 که معمولا در همان وضعيت کار مي کنند.

کاليبراسيون روشنائي (سياه ها) و کنتراست (سفيدها)
 

شايد به نظر برسد که کاليبره نمودن يک نمايشگر بيشتر به متخصصين کيفيت تصويري، عکاسان حرفه اي و تدوينگران ويديوئي مربوط شده و براي آنها مناسب است. يقينا نوعي از کاليبراسيون دقيق که به نرم افزارها و سنسورهاي گرانقيمت نياز دارد، براي اکثر کاربران " اضافي" خواهد بود. اما اگر شما از Windows XP Media Center Edition اجرا مي کنيد و يا در حال استفاده از نسخه هاي Ultimate يا Home Premiume ويندوز ويستا هستيد، ابزار کاليبراسيون مخصوص به خودتان را در اختيار داريد. در عين حال، اين فرآيند تنها 10 دقيقه از وقت شما را خواهد گرفت.
مراحل کاليبراسيون شامل عبور شما از يک مجموعه مشتمل بر سه ويديو است، در حاليکه کنترلهاي روشنائي، کنتراست و رنگ نمايشگر خود را تنظيم مي کنيد.
اين کار واقعا تنها چند دقيقه طول مي کشد و بهبودي که در کيفيت بصري نمايشگر شما ايجاد خواهد کرد مي تواند شگفت انگيز باشد. با اينحال، هنگاميکه مشغول کار بر روي فرآيند کاليبراسيون هستيد ممکن است با مشکلاتي در زمينه گاما يا دماي رنگ مواجه شويد.

بررسي تصحيح گاما
 

ما در اين بخش به سراغ يکي از بحث انگيزترين حوزه هاي تنظيمات نمايشگر مي رويم، اما اينکار ارزش دردسرهاي مربوطه را دارد. تصحيح گاما بر پايه اين واقعيت کار مي کند که خروجي نمايشگر و چشمان از نوع Decoderهاي غير خطي هستند، اما خود تصاوير غالبا بصورت خطي کدگذاري شده اند. آنچه که شما بطور ايده آل از يک نمايشگر PC انتظار داريد، يک تصحيح گاماي معادل 2/2 است. دستيابي به اين سطح بسيار دشوارتر از چيزي است که به نظر مي رسد زيرا بسياري از نمايشگرهاي ارزانقيمت به شما اجازه نمي دهند که تنظيمات گاما را دستگاري نمائيد.
پانلهاي کنترل نمايشگرها غالباً داراي تنظيمات گاما هستند، اما با واحدهاي دلخواه خودشان (نظير درصد). به اين ترتيب، تنها کاري که واقعا مي توانيد انجام دهيد (البته غير از بکارگيري يک سنسور کاليبراسيون)، تنظيم آن با استفاده از چشمان خودتان است تا زمانيکه همه چيز درست به نظر برسد. در عين حال، گاماي کارتهاي ويديوئي واقعا تصحيح گاماي دلخواه 2/2 را براي PCها فراهم نخواهد کرد، بنابراين شما هنوز بايد با آن کنار بيائيد.
نمايشگرهاي سطح بالاتر به شما امکان مي دهند تا تصحيحات گاماي خاصي را تنظيم کنيد، اما اين تصحيحات هميشه دقيق نيستند. با اينحال، بايد بپذيري که چنين قابليتي بهتر از "هيچ" خواهد بود.

Kelvin کيست؟
 

موضوع ديگري که بايد به آن توجه داشته باشيد، دماي مقياس خاکستري است. اکثر کاربران خبره و ماهر، دماي رنگ نمايشگر خود (اگر تنظيمات خاصي براي آن وجود داشته باشد) را بر روي 6500 درجه کلوين (Kelvin) تنظيم مي کنند که استاندارد NTSC به حساب مي آيد و تقريبا به روشنائي يک روز ابري شباهت دارد. دماي رنگ يک روز آفتابي در حدود 5500 درجه کلوين است در حاليکه نور سفيد در حدود 2700 درجه کلوين مي باشد. با اينحال، 6500 D هنوز يک تنظيم بسيار خوب به حساب مي آيد زيرا بخوبي دريافت شده و اکثر ويديوها با در نظر گرفتن آن ضبط مي شوند.
متاسفانه بسياري از نمايشگرهاي LCD با دماي رنگي عرضه مي شوند که در سطوح مضحکي تنظيم شده است. ما يکبار با يک نمايشگر 30 اينچ بسيار سطوح بالا مواجه شديم که تنظيمات دماي رنگ آن بلافاصله پس از خارج نمودن از بسته بندي معادل 9300 درجه کلوين بود که يادآور دوران تلويزيونهاي CRT بي کيفيت است.
اکثر نمايشگرهائي که به شما امکان مي دهند دماي رنگ را تنظيم کنيد، واقعا به شما اجازه استفاده از اعداد واقعي را نخواهند داد. در مقابل، شما با تعابيري نظير"Standard"،"Warm" و يا "Theater Mode" مواجه خواهيد شد. در اين وضعيت، حالتهاي "Theater" يا " Movie" بايستي در حدود 6500 D باشند اما هيچ تضميني در اين زمينه وجود ندارد.
يک روش ديگر براي انجام اينکار، پيدا کردن يک DVD با گواهينامه THX است که با يک جفت عينک آبي ارائه مي شود. اگر شما يک نرم افزار پخش DVD داريد، ديسک مربوطه را در داخل درايو قرار داده و مراحل کاليبراسيون را با استفاده از عينکها دنبال کنيد. اين روش به شما کمک مي کند تا دماي رنگ را بطور صحيح تنظيم نمائيد.

تفکيک پذيري ذاتي و وضعيت استقرار نمايشگر
 

از تفکيک پذيري ذاتي نمايشگر خود استفاده کنيد
 

ما هميشه از اين موضوع که تعداد بسيار زيادي از کاربران از سيستمهاي خود با همان تفکيک پذيري نمايشگري استفاده مي کنند که بطور پيش فرض در بسته بندي خود براي آن تنظيم شده بوده است، تعجب مي کنيم. ما کاربراني را با نمايشگرهاي 24 اينچ گرانقيمتي ديده ايم که از تفکيک پذيريهاي 1200×1920 پشتيباني مي کنند، اما از آنها در تفکيک پذيري 600×800 استفاده مي شده است زيرا وقتي ويندوز XP پس از نصب خود براي اولين بار بوت مي گردد، صفحه نمايش را براي اين تفکيک پذيري تنظيم مي کند. اين موضوع به آشنائي با پانل کنترل نمايشگر و درک آن نياز دارد. اما شايد فکر کنيد با نمايشگرهاي مدرني که اطلاعات مربوط به قابليتهاي خود را در اختيار سيستم مي گذارند، شايد بهتر بود سيستم عامل بطور خودکار اين تنظيمات را انجام مي داد (کاربران Mac OS از قبل با جذابيت چنين قابليتي آشنا هستند).
البته يکي از شکايتهاي اصلي که پس از تنظيم اينگونه نمايشگرها با تفکيک پذيري ذاتي پانل آنها شنيده مي شود، اين است که متون بر روي صفحه بيش از حد کوچک هستند. البته شما مي توانيد ويندوز را بصورتي پيکربندي کنيد تا از فونتهاي بزرگتري استفاده نمايد (براي مثال، 120 dpi بجاي 96 dpi). اين گزينه در اکثر موارد بخوبي کار مي کند، اما بعضي از نرم افزارهاي کاربردي قديمي تر را در بر نمي گيرد. با تمام اين موارد، چنين وضعيتي بسيار بهتر از بکارگيري يک نمايشگر 1200×1920 پيکسلي در تفکيک پذيري عجيب 600×800 خواهد بود.

فاصله و ارتفاع نمايشگر
 

بسياري از نمايشگرها با پايه هائي ارائه مي شوند که ارتفاع آنها قابل تنظيم است. چيزي که شما به هيچ وجه نمي خواهيد، خستگي گردنتان بخاطر خيره شدن دائمي به سمت بالا يا پائين براي ديد نمايشگرتان است. اما اين موضوع دقيقا چه معنائي دارد؟ براي مثال، يک نمايشگر سطح بالاي 30 اينچي ممکن است بخاطر اندازه بزرگ خود شما را وادار نمايد تا گردن خود را متناوبا به بالا و پائين خم کنيد.
سپس، نوبت به مشکل فاصله مي رسد. شما چقدر بايد با نمايشگر خود فاصله داشته باشيد؟ اگر بيش از حد به نمايشگر خود نزديک شويد، وضعيتي شبيه به تماشاي يک مسابقه تنيس پيدا خواهيد کرد. شما دائما بايد سر خود را در جهات مختلف حرکت دهيد تا بتوانيد تمام اقلام موجود بر روي صفحه نمايش را ببينيد. اگر بيش از حد از نمايشگر فاصله بگيريد، ممکن است برايتان غير قابل خواندن شود. يک قاعده کلي اين است که پشت ميز کارتان بنشينيد و دستان خود را به همان صورتي که معمولا کار مي کنيد بر روي صفحه کليد خود قرار دهيد. حالا بازوي خود را در حاليکه انگشتان شما باز هستند به سمت نمايشگر امتداد دهيد. در اين حالت، انگشت نشانه شما بايد صفحه نمايش را (فقط) لمس کند.
در مورد ارتفاع نمايشگر، يافتن يک وضعيت بهينه مي تواند بيشتر به يک مصالحه شباهت داشته باشد. با اينحال يک توصيه عمومي اين است که خط ديد افقي شما بايد با بالاترين خط متني که مي تواند بر روي نمايشگر ديده شود، هم تراز باشد. با اينحال، تمام اين موارد بر حسب اندازه نمايشگر شما تا حدودي تغيير خواهند کرد.

تميز کردن و اشاره: مراقب باشيد
 

نمايشگرهاي LCD قطعات سخت افزاري نسبتا مستحکمي به حساب مي آيند، اما هنوز مي توانند آسيب ببينند. براي مثال، هرگز از يک ماده پاک کننده مبتني بر محلول آمونياک براي تميز کردن سطح نمايشگر خود استفاده نکنيد. اين نوع محلولها مي توانند واقعا به سطح صفحه نمايشگر شما آسيب برسانند. در مقابل، يک پارچه تميز مرطوب بخوبي اينکار را برايتان انجام خواهد داد. اگر لکه اي با لجاجت تمام به سطح نمايشگر شما چسبيده است، به آرامي آن را با پارچه يا انگشت بسائيد و يا در بدترين حالت از يک ناخن خود استفاده کنيد. هرگز اينکار را با يک برس يا ساير اشياء سخت انجام ندهيد.
از يک جنبه مشابه ديگر، هميشه هنگام اشاره کردن به نمايشگر خود مراقب باشيد. در دوران نمايشگرهاي CRT، کاربراني را مي ديديم که با قدرت انگشت خود را بر روي يک سند مي کوبيدند تا نکته اي را نشان دهند. از آنجائيکه سطح يک CRT از جنس شيشه است، تمام چيزي که از چنين رفتاري باقي مي ماند يک اثر انگشت چرب بود. اما اگر با انگشت يا يک قلم بر روي نمايشگر LCD خود ضربه بزنيد، مي توانيد يک آسيب ديدگي دائمي را بر روي سطح آن باقي بگذاريد.

استراحت کنيد
 

اين از نظر فني يک توصيه ويژه نمايشگرهاي LCD به حساب نمي آيد. مردم عادت دارند که وقتي به يک نمايشگر PC خيره مي شوند، پلک زدن را فراموش کنند. بنابراين بايد بطور منظم فواصلي را در بين کارهاي خود ايجاد کرده و نگاه خود را از صفحه نمايشگر منحرف نمائيد (بهتر است به نقطه اي در فاصله 3 متري نگاه کنيد). وضعيت بهتر اين است که از جاي خود بلند شده و کمي قدم بزنيد. يک نکته مفيد ديگر نيز اين است که يک شيشه کوچک از محلول مرطوب کننده چشم را تهيه کرده و گهگاه از آن استفاده نمائيد.
تعداد کاربراني که بصورت روزمره از نمايشگرهاي LCD استفاده مي کنند بطور چشمگيري در حال افزايش است. صرف مقداري وقت مي تواند عملا باعث بهبود کيفيت تصوير اينگونه نمايشگرها شود زيرا خسته و خشک شدن چشمان کاربران، نتيجه اي غير از تار شدن تصوير نمايشگرها از ديد آنها نخواهند داشت.
منبع:بزرگراه رايانه، شماره 121.




 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط