10 نکته براي بهبود کيفيت تصويرLCD
امروزه آخرين نمايشگرهاي CRT نيز در حال ترک ميز کار کاربران هستند و تنها پانلهاي تخت LCD در منازل يا دفاتر کاري به چشم مي خورند. وقتي استفاده از نمايشگرهاي LCD بصورت عمومي براي اولين بار آغاز شد، فناوري مذکور با محدوديتهاي آشکاري مواجه بود. همانند اکثر فناوريهاي جديد، بخشي از اين مشکلات به نوپائي فناوري و بخش ديگري از آن به فقدان يک زيرساختار مناسب مربوط مي شد. براي مثال، در آن زمان درگاه هاي خروجي DVI کاملا ناشناخته بودند و LCDها تنها از درگاه VGA استفاده مي کردند. اين وضعيت، شرايط بالقوه اي را براي ايجاد مشکلات گوناگون در کيفيت تصوير بوجود مي آورد زيرا کارت ويديوئي بايد اطلاعات تصويري را از ديجيتال به آنالوگ تبديل نموده و سيگنال VGA آنالوگ را به LCD مي فرستاد که در آنجا مجددا به اطلاعات ديجيتال تبديل مي شد.
البته امروزه اکثر LCDهاي جديد به وروديهاي DVI مجهز شده اند. بعضي از مدلها اکنون با وروديهاي HDMI عرضه مي شوند در حاليکه تعداد محدودي از نمايشگرهاي LCD سطح بالا نيز به کانکتور جديد DisplayPort خود مي بالند. کارتهاي گرافيکي و حتي بعضي از مادربردهاي مجهز به ساختار گرافيکي مجتمع نيز اکنون داراي خروجيهاي DVI و گاهي اوقات حتي خروجي HDMI هستند.
با اينحال، ما هنوز با کاربراني مواجه مي شويم که از نمايشگرهاي LCD خود همانند نمايشگرهاي CRT استفاده مي کنند: نمايشگر خود را از بسته بندي آن خارج کرده، آن را به PC خود متصل نموده (معمولا از طريق VGA) و از آنها در تفکيک پذيريهاي غير ذاتي استفاده مي کنند. وضعيت بدتر اين است که برخي از توليدکنندگان LCD نيز اين مشکل را تشديد مي نمايند. ما اخيرا بسته بندي يک نمايشگر LCD مجهز به وروديهاي DVI و HDMI را باز کرديم که کابل VGA از قبل به آن متصل شده بود و به نظر مي رسيد اين همان کابلي است که بايد براي اتصال به PC مورد استفاده قرار گيرد. با در نظر گرفتن تمام اين موارد آزاردهنده، اجازه بدهيد نکات و توصيه هائي را در اختيار شما قرار دهيم که مي توانند به بهبود کيفيت تصوير LCD شما کمک کنند.
شما بايد واقعا از يک اتصال ديجيتال استفاده کنيد. به اين ترتيب مي توانيد از دو مرحله تبديلات "آنالوگ به ديجيتال" و سپس "ديجيتال به آنالوگ" اجتناب نمائيد که در نتيجه تاخير ورودي تصوير نمايشگر شما را به حداقل خواهد رساند.
نمايشگرهاي جديدتر داراي کانکتورهاي HDMI يا DisplayPort هستند. اين ويژگي معمولا به معناي آن است که شما براي بهره گيري از آنها به يک نوع مبدل کانکتور نياز خواهيد داشت، مگر آنکه کارت گرافيکي کامپيوترتان تصادفا به يک نوع ديگر از کانکتورهاي ديجيتال (غير از DVI) نيز مجهز باشد. در نهايت تمام کارتهاي گرافيکي به سمت DisplayPort حرکت خواهند کرد، اما تکميل اين فرآيند چند سال طول خواهد کشيد.
اين يک واقعيت است که وروديهاي DVI در گذشته مشکل ساز بوده اند و شما گهگاه نمايشگرهاي بسيار ارزانقيمتي را با اتصالات DVI ضعيف مي بينيد. با اينحال، در اينگونه موارد ورودي VGA نيز واقعا بهتر نخواهد بود.
پس از جانشيني، ما بلافاصله متوجه يک خزش (Crowl) پيکسل جدي بر روي نمايشگر ثانويه شديم، اين وضعيت به اندازه کافي براي گيج کردن ما جدي بود. ما به دستکاري تنظيمات نمايشگر پرداختيم، کابل DVI را تعويض کرديم و بسياري موارد ديگر را بررسي نموديم. ما تقريبا آماده شده بوديم تا کارت گرافيکي سيستم مورد نظر را با يک مدل ديگر تعويض نمائيم که متوجه تنظيمات تفکيک پذيري در پانل کنترل گرافيکي Nvidia شديم.
بطور معمول، ما تفکيک پذيريها را از طريق پانل کنترل ويندوز ويستا تنظيم مي کنيم. اين روش معمولا بخوبي کار مي کند. با اينحال، وقتي ما به تنظيمات تفکيک پذيري در پانل کنترلر درايور Nvidia نگاهي انداختيم، متوجه شديم که نمايشگر ثانويه ما با يک نرخ نوسازي معادل 59/9 هرتز تنظيم شده است. ظاهرا درايور تصور مي کرد که ما يک HDTV يا ابزار مشابه ديگري را به سيستم متصل کرده ايم. برگرداندن تنظيمات مذکور به نرخ سازي 60 هرتز، تمام مشکلات ما را برطرف نمود.
بنابراين اگر در متن معمولي با مشکل خزش آزاردهنده پيکسلها مواجه هستيد، تنظيمات نرخ نوسازي را در پانل کنترل کارت گرافيکي خود بررسي نمائيد. احتمال زيادي وجود دارد که اين گزينه بطور نادرستي تنظيم شده باشد.
LCD هاي مدرن معمولا از نوعي کاتد سرد يا نور فلورسنت بعنوان نور پشتي استفاده مي کنند. اخيرا تعداد محدودي از مدلهاي جديدتر نيز از LEDها براي تامين نور پشتي بهره مي گيرند. نمايشگرهائي با نور پشتي کاتد سرد يا فلورسنت مي توانند بسيار درخشان باشند. در واقع روشنائي آنها مي تواند به حد 800 cd/m2 برسد، هرچند که ميزان متداول روشنائي آنها در حدود 300-400 cd/m2 است. اگر شما در يک محيط دفتري عادي کار مي کنيد که پنجره هاي روشن زيادي در نزديکي ميز کارتان قرار ندارند، اين ميزان روشنائي نمايشگر براي چشمان شما بسيار زياد خواهد بود. براي استفاده در بازيها، شما بطور ايده آل به يک سطح روشنائي در حدود 150 cd/m2 نياز داريد. براي کارهاي تصويري جدي، 100 cd/m2 حتي بهتر خواهد بود. اگر تنظيمات نمايشگر خود را در سطوح نوري پائين تري قرار دهيد، بطور قابل ملاحظه اي از خستگي چشمان خود خواهيد کاست و در اغلب موارد، سطوح سياه تصاوير نيز بر روي نمايشگر شما تقويت مي شوند که باعث افزايش کنتراست ظاهري آن مي گردد.
شيوه صحيح انجام اينکار، استفاده از کنترل Brightness نمايشگرتان است که معمولا خروجي نور پشتي صفحه نمايش را کنترل مي کند. وقتي اينکار را براي اولين بار انجام مي دهيد، ممکن است مجبور شويد نسبت کنتراست را نيز تنظيم نمائيد تا تصوير بهتري را بدست آوريد. نمايشگرهاي NEC مورد استفاده ما عملا داراي يک تنظيم براي 100 cd/m2 که معمولا در همان وضعيت کار مي کنند.
مراحل کاليبراسيون شامل عبور شما از يک مجموعه مشتمل بر سه ويديو است، در حاليکه کنترلهاي روشنائي، کنتراست و رنگ نمايشگر خود را تنظيم مي کنيد.
اين کار واقعا تنها چند دقيقه طول مي کشد و بهبودي که در کيفيت بصري نمايشگر شما ايجاد خواهد کرد مي تواند شگفت انگيز باشد. با اينحال، هنگاميکه مشغول کار بر روي فرآيند کاليبراسيون هستيد ممکن است با مشکلاتي در زمينه گاما يا دماي رنگ مواجه شويد.
پانلهاي کنترل نمايشگرها غالباً داراي تنظيمات گاما هستند، اما با واحدهاي دلخواه خودشان (نظير درصد). به اين ترتيب، تنها کاري که واقعا مي توانيد انجام دهيد (البته غير از بکارگيري يک سنسور کاليبراسيون)، تنظيم آن با استفاده از چشمان خودتان است تا زمانيکه همه چيز درست به نظر برسد. در عين حال، گاماي کارتهاي ويديوئي واقعا تصحيح گاماي دلخواه 2/2 را براي PCها فراهم نخواهد کرد، بنابراين شما هنوز بايد با آن کنار بيائيد.
نمايشگرهاي سطح بالاتر به شما امکان مي دهند تا تصحيحات گاماي خاصي را تنظيم کنيد، اما اين تصحيحات هميشه دقيق نيستند. با اينحال، بايد بپذيري که چنين قابليتي بهتر از "هيچ" خواهد بود.
متاسفانه بسياري از نمايشگرهاي LCD با دماي رنگي عرضه مي شوند که در سطوح مضحکي تنظيم شده است. ما يکبار با يک نمايشگر 30 اينچ بسيار سطوح بالا مواجه شديم که تنظيمات دماي رنگ آن بلافاصله پس از خارج نمودن از بسته بندي معادل 9300 درجه کلوين بود که يادآور دوران تلويزيونهاي CRT بي کيفيت است.
اکثر نمايشگرهائي که به شما امکان مي دهند دماي رنگ را تنظيم کنيد، واقعا به شما اجازه استفاده از اعداد واقعي را نخواهند داد. در مقابل، شما با تعابيري نظير"Standard"،"Warm" و يا "Theater Mode" مواجه خواهيد شد. در اين وضعيت، حالتهاي "Theater" يا " Movie" بايستي در حدود 6500 D باشند اما هيچ تضميني در اين زمينه وجود ندارد.
يک روش ديگر براي انجام اينکار، پيدا کردن يک DVD با گواهينامه THX است که با يک جفت عينک آبي ارائه مي شود. اگر شما يک نرم افزار پخش DVD داريد، ديسک مربوطه را در داخل درايو قرار داده و مراحل کاليبراسيون را با استفاده از عينکها دنبال کنيد. اين روش به شما کمک مي کند تا دماي رنگ را بطور صحيح تنظيم نمائيد.
البته يکي از شکايتهاي اصلي که پس از تنظيم اينگونه نمايشگرها با تفکيک پذيري ذاتي پانل آنها شنيده مي شود، اين است که متون بر روي صفحه بيش از حد کوچک هستند. البته شما مي توانيد ويندوز را بصورتي پيکربندي کنيد تا از فونتهاي بزرگتري استفاده نمايد (براي مثال، 120 dpi بجاي 96 dpi). اين گزينه در اکثر موارد بخوبي کار مي کند، اما بعضي از نرم افزارهاي کاربردي قديمي تر را در بر نمي گيرد. با تمام اين موارد، چنين وضعيتي بسيار بهتر از بکارگيري يک نمايشگر 1200×1920 پيکسلي در تفکيک پذيري عجيب 600×800 خواهد بود.
سپس، نوبت به مشکل فاصله مي رسد. شما چقدر بايد با نمايشگر خود فاصله داشته باشيد؟ اگر بيش از حد به نمايشگر خود نزديک شويد، وضعيتي شبيه به تماشاي يک مسابقه تنيس پيدا خواهيد کرد. شما دائما بايد سر خود را در جهات مختلف حرکت دهيد تا بتوانيد تمام اقلام موجود بر روي صفحه نمايش را ببينيد. اگر بيش از حد از نمايشگر فاصله بگيريد، ممکن است برايتان غير قابل خواندن شود. يک قاعده کلي اين است که پشت ميز کارتان بنشينيد و دستان خود را به همان صورتي که معمولا کار مي کنيد بر روي صفحه کليد خود قرار دهيد. حالا بازوي خود را در حاليکه انگشتان شما باز هستند به سمت نمايشگر امتداد دهيد. در اين حالت، انگشت نشانه شما بايد صفحه نمايش را (فقط) لمس کند.
در مورد ارتفاع نمايشگر، يافتن يک وضعيت بهينه مي تواند بيشتر به يک مصالحه شباهت داشته باشد. با اينحال يک توصيه عمومي اين است که خط ديد افقي شما بايد با بالاترين خط متني که مي تواند بر روي نمايشگر ديده شود، هم تراز باشد. با اينحال، تمام اين موارد بر حسب اندازه نمايشگر شما تا حدودي تغيير خواهند کرد.
از يک جنبه مشابه ديگر، هميشه هنگام اشاره کردن به نمايشگر خود مراقب باشيد. در دوران نمايشگرهاي CRT، کاربراني را مي ديديم که با قدرت انگشت خود را بر روي يک سند مي کوبيدند تا نکته اي را نشان دهند. از آنجائيکه سطح يک CRT از جنس شيشه است، تمام چيزي که از چنين رفتاري باقي مي ماند يک اثر انگشت چرب بود. اما اگر با انگشت يا يک قلم بر روي نمايشگر LCD خود ضربه بزنيد، مي توانيد يک آسيب ديدگي دائمي را بر روي سطح آن باقي بگذاريد.
تعداد کاربراني که بصورت روزمره از نمايشگرهاي LCD استفاده مي کنند بطور چشمگيري در حال افزايش است. صرف مقداري وقت مي تواند عملا باعث بهبود کيفيت تصوير اينگونه نمايشگرها شود زيرا خسته و خشک شدن چشمان کاربران، نتيجه اي غير از تار شدن تصوير نمايشگرها از ديد آنها نخواهند داشت.
منبع:بزرگراه رايانه، شماره 121.
البته امروزه اکثر LCDهاي جديد به وروديهاي DVI مجهز شده اند. بعضي از مدلها اکنون با وروديهاي HDMI عرضه مي شوند در حاليکه تعداد محدودي از نمايشگرهاي LCD سطح بالا نيز به کانکتور جديد DisplayPort خود مي بالند. کارتهاي گرافيکي و حتي بعضي از مادربردهاي مجهز به ساختار گرافيکي مجتمع نيز اکنون داراي خروجيهاي DVI و گاهي اوقات حتي خروجي HDMI هستند.
با اينحال، ما هنوز با کاربراني مواجه مي شويم که از نمايشگرهاي LCD خود همانند نمايشگرهاي CRT استفاده مي کنند: نمايشگر خود را از بسته بندي آن خارج کرده، آن را به PC خود متصل نموده (معمولا از طريق VGA) و از آنها در تفکيک پذيريهاي غير ذاتي استفاده مي کنند. وضعيت بدتر اين است که برخي از توليدکنندگان LCD نيز اين مشکل را تشديد مي نمايند. ما اخيرا بسته بندي يک نمايشگر LCD مجهز به وروديهاي DVI و HDMI را باز کرديم که کابل VGA از قبل به آن متصل شده بود و به نظر مي رسيد اين همان کابلي است که بايد براي اتصال به PC مورد استفاده قرار گيرد. با در نظر گرفتن تمام اين موارد آزاردهنده، اجازه بدهيد نکات و توصيه هائي را در اختيار شما قرار دهيم که مي توانند به بهبود کيفيت تصوير LCD شما کمک کنند.
اتصالات و پيکربندي مناسب
تا حد امکان از درگاه VGA استفاده نکنيد
شما بايد واقعا از يک اتصال ديجيتال استفاده کنيد. به اين ترتيب مي توانيد از دو مرحله تبديلات "آنالوگ به ديجيتال" و سپس "ديجيتال به آنالوگ" اجتناب نمائيد که در نتيجه تاخير ورودي تصوير نمايشگر شما را به حداقل خواهد رساند.
نمايشگرهاي جديدتر داراي کانکتورهاي HDMI يا DisplayPort هستند. اين ويژگي معمولا به معناي آن است که شما براي بهره گيري از آنها به يک نوع مبدل کانکتور نياز خواهيد داشت، مگر آنکه کارت گرافيکي کامپيوترتان تصادفا به يک نوع ديگر از کانکتورهاي ديجيتال (غير از DVI) نيز مجهز باشد. در نهايت تمام کارتهاي گرافيکي به سمت DisplayPort حرکت خواهند کرد، اما تکميل اين فرآيند چند سال طول خواهد کشيد.
اين يک واقعيت است که وروديهاي DVI در گذشته مشکل ساز بوده اند و شما گهگاه نمايشگرهاي بسيار ارزانقيمتي را با اتصالات DVI ضعيف مي بينيد. با اينحال، در اينگونه موارد ورودي VGA نيز واقعا بهتر نخواهد بود.
پيکربندي صحيح درگاه ورودي
پس از جانشيني، ما بلافاصله متوجه يک خزش (Crowl) پيکسل جدي بر روي نمايشگر ثانويه شديم، اين وضعيت به اندازه کافي براي گيج کردن ما جدي بود. ما به دستکاري تنظيمات نمايشگر پرداختيم، کابل DVI را تعويض کرديم و بسياري موارد ديگر را بررسي نموديم. ما تقريبا آماده شده بوديم تا کارت گرافيکي سيستم مورد نظر را با يک مدل ديگر تعويض نمائيم که متوجه تنظيمات تفکيک پذيري در پانل کنترل گرافيکي Nvidia شديم.
بطور معمول، ما تفکيک پذيريها را از طريق پانل کنترل ويندوز ويستا تنظيم مي کنيم. اين روش معمولا بخوبي کار مي کند. با اينحال، وقتي ما به تنظيمات تفکيک پذيري در پانل کنترلر درايور Nvidia نگاهي انداختيم، متوجه شديم که نمايشگر ثانويه ما با يک نرخ نوسازي معادل 59/9 هرتز تنظيم شده است. ظاهرا درايور تصور مي کرد که ما يک HDTV يا ابزار مشابه ديگري را به سيستم متصل کرده ايم. برگرداندن تنظيمات مذکور به نرخ سازي 60 هرتز، تمام مشکلات ما را برطرف نمود.
بنابراين اگر در متن معمولي با مشکل خزش آزاردهنده پيکسلها مواجه هستيد، تنظيمات نرخ نوسازي را در پانل کنترل کارت گرافيکي خود بررسي نمائيد. احتمال زيادي وجود دارد که اين گزينه بطور نادرستي تنظيم شده باشد.
کنترل و کاليبراسيون
چشمان خسته
LCD هاي مدرن معمولا از نوعي کاتد سرد يا نور فلورسنت بعنوان نور پشتي استفاده مي کنند. اخيرا تعداد محدودي از مدلهاي جديدتر نيز از LEDها براي تامين نور پشتي بهره مي گيرند. نمايشگرهائي با نور پشتي کاتد سرد يا فلورسنت مي توانند بسيار درخشان باشند. در واقع روشنائي آنها مي تواند به حد 800 cd/m2 برسد، هرچند که ميزان متداول روشنائي آنها در حدود 300-400 cd/m2 است. اگر شما در يک محيط دفتري عادي کار مي کنيد که پنجره هاي روشن زيادي در نزديکي ميز کارتان قرار ندارند، اين ميزان روشنائي نمايشگر براي چشمان شما بسيار زياد خواهد بود. براي استفاده در بازيها، شما بطور ايده آل به يک سطح روشنائي در حدود 150 cd/m2 نياز داريد. براي کارهاي تصويري جدي، 100 cd/m2 حتي بهتر خواهد بود. اگر تنظيمات نمايشگر خود را در سطوح نوري پائين تري قرار دهيد، بطور قابل ملاحظه اي از خستگي چشمان خود خواهيد کاست و در اغلب موارد، سطوح سياه تصاوير نيز بر روي نمايشگر شما تقويت مي شوند که باعث افزايش کنتراست ظاهري آن مي گردد.
شيوه صحيح انجام اينکار، استفاده از کنترل Brightness نمايشگرتان است که معمولا خروجي نور پشتي صفحه نمايش را کنترل مي کند. وقتي اينکار را براي اولين بار انجام مي دهيد، ممکن است مجبور شويد نسبت کنتراست را نيز تنظيم نمائيد تا تصوير بهتري را بدست آوريد. نمايشگرهاي NEC مورد استفاده ما عملا داراي يک تنظيم براي 100 cd/m2 که معمولا در همان وضعيت کار مي کنند.
کاليبراسيون روشنائي (سياه ها) و کنتراست (سفيدها)
مراحل کاليبراسيون شامل عبور شما از يک مجموعه مشتمل بر سه ويديو است، در حاليکه کنترلهاي روشنائي، کنتراست و رنگ نمايشگر خود را تنظيم مي کنيد.
اين کار واقعا تنها چند دقيقه طول مي کشد و بهبودي که در کيفيت بصري نمايشگر شما ايجاد خواهد کرد مي تواند شگفت انگيز باشد. با اينحال، هنگاميکه مشغول کار بر روي فرآيند کاليبراسيون هستيد ممکن است با مشکلاتي در زمينه گاما يا دماي رنگ مواجه شويد.
بررسي تصحيح گاما
پانلهاي کنترل نمايشگرها غالباً داراي تنظيمات گاما هستند، اما با واحدهاي دلخواه خودشان (نظير درصد). به اين ترتيب، تنها کاري که واقعا مي توانيد انجام دهيد (البته غير از بکارگيري يک سنسور کاليبراسيون)، تنظيم آن با استفاده از چشمان خودتان است تا زمانيکه همه چيز درست به نظر برسد. در عين حال، گاماي کارتهاي ويديوئي واقعا تصحيح گاماي دلخواه 2/2 را براي PCها فراهم نخواهد کرد، بنابراين شما هنوز بايد با آن کنار بيائيد.
نمايشگرهاي سطح بالاتر به شما امکان مي دهند تا تصحيحات گاماي خاصي را تنظيم کنيد، اما اين تصحيحات هميشه دقيق نيستند. با اينحال، بايد بپذيري که چنين قابليتي بهتر از "هيچ" خواهد بود.
Kelvin کيست؟
متاسفانه بسياري از نمايشگرهاي LCD با دماي رنگي عرضه مي شوند که در سطوح مضحکي تنظيم شده است. ما يکبار با يک نمايشگر 30 اينچ بسيار سطوح بالا مواجه شديم که تنظيمات دماي رنگ آن بلافاصله پس از خارج نمودن از بسته بندي معادل 9300 درجه کلوين بود که يادآور دوران تلويزيونهاي CRT بي کيفيت است.
اکثر نمايشگرهائي که به شما امکان مي دهند دماي رنگ را تنظيم کنيد، واقعا به شما اجازه استفاده از اعداد واقعي را نخواهند داد. در مقابل، شما با تعابيري نظير"Standard"،"Warm" و يا "Theater Mode" مواجه خواهيد شد. در اين وضعيت، حالتهاي "Theater" يا " Movie" بايستي در حدود 6500 D باشند اما هيچ تضميني در اين زمينه وجود ندارد.
يک روش ديگر براي انجام اينکار، پيدا کردن يک DVD با گواهينامه THX است که با يک جفت عينک آبي ارائه مي شود. اگر شما يک نرم افزار پخش DVD داريد، ديسک مربوطه را در داخل درايو قرار داده و مراحل کاليبراسيون را با استفاده از عينکها دنبال کنيد. اين روش به شما کمک مي کند تا دماي رنگ را بطور صحيح تنظيم نمائيد.
تفکيک پذيري ذاتي و وضعيت استقرار نمايشگر
از تفکيک پذيري ذاتي نمايشگر خود استفاده کنيد
البته يکي از شکايتهاي اصلي که پس از تنظيم اينگونه نمايشگرها با تفکيک پذيري ذاتي پانل آنها شنيده مي شود، اين است که متون بر روي صفحه بيش از حد کوچک هستند. البته شما مي توانيد ويندوز را بصورتي پيکربندي کنيد تا از فونتهاي بزرگتري استفاده نمايد (براي مثال، 120 dpi بجاي 96 dpi). اين گزينه در اکثر موارد بخوبي کار مي کند، اما بعضي از نرم افزارهاي کاربردي قديمي تر را در بر نمي گيرد. با تمام اين موارد، چنين وضعيتي بسيار بهتر از بکارگيري يک نمايشگر 1200×1920 پيکسلي در تفکيک پذيري عجيب 600×800 خواهد بود.
فاصله و ارتفاع نمايشگر
سپس، نوبت به مشکل فاصله مي رسد. شما چقدر بايد با نمايشگر خود فاصله داشته باشيد؟ اگر بيش از حد به نمايشگر خود نزديک شويد، وضعيتي شبيه به تماشاي يک مسابقه تنيس پيدا خواهيد کرد. شما دائما بايد سر خود را در جهات مختلف حرکت دهيد تا بتوانيد تمام اقلام موجود بر روي صفحه نمايش را ببينيد. اگر بيش از حد از نمايشگر فاصله بگيريد، ممکن است برايتان غير قابل خواندن شود. يک قاعده کلي اين است که پشت ميز کارتان بنشينيد و دستان خود را به همان صورتي که معمولا کار مي کنيد بر روي صفحه کليد خود قرار دهيد. حالا بازوي خود را در حاليکه انگشتان شما باز هستند به سمت نمايشگر امتداد دهيد. در اين حالت، انگشت نشانه شما بايد صفحه نمايش را (فقط) لمس کند.
در مورد ارتفاع نمايشگر، يافتن يک وضعيت بهينه مي تواند بيشتر به يک مصالحه شباهت داشته باشد. با اينحال يک توصيه عمومي اين است که خط ديد افقي شما بايد با بالاترين خط متني که مي تواند بر روي نمايشگر ديده شود، هم تراز باشد. با اينحال، تمام اين موارد بر حسب اندازه نمايشگر شما تا حدودي تغيير خواهند کرد.
تميز کردن و اشاره: مراقب باشيد
از يک جنبه مشابه ديگر، هميشه هنگام اشاره کردن به نمايشگر خود مراقب باشيد. در دوران نمايشگرهاي CRT، کاربراني را مي ديديم که با قدرت انگشت خود را بر روي يک سند مي کوبيدند تا نکته اي را نشان دهند. از آنجائيکه سطح يک CRT از جنس شيشه است، تمام چيزي که از چنين رفتاري باقي مي ماند يک اثر انگشت چرب بود. اما اگر با انگشت يا يک قلم بر روي نمايشگر LCD خود ضربه بزنيد، مي توانيد يک آسيب ديدگي دائمي را بر روي سطح آن باقي بگذاريد.
استراحت کنيد
تعداد کاربراني که بصورت روزمره از نمايشگرهاي LCD استفاده مي کنند بطور چشمگيري در حال افزايش است. صرف مقداري وقت مي تواند عملا باعث بهبود کيفيت تصوير اينگونه نمايشگرها شود زيرا خسته و خشک شدن چشمان کاربران، نتيجه اي غير از تار شدن تصوير نمايشگرها از ديد آنها نخواهند داشت.
منبع:بزرگراه رايانه، شماره 121.
/ج