شختل، قلم ماهر

«فئودوراسيپو ويچ شختل»(3) (1926-1859) هنرمند و معمار نورپرداز روس با استفاده از خلاقيت هاي ويژه ي خود در به کارگيري سبک هاي مختلف معماري، آثار متعددي خلق کرد و تبديل به يکي از محبوترين معماران عصر خود شد. نخستين اثر مدرن معماري در شهر مسکو به نام خانه - قصر «ريبوشينسکي» (4) توسط وي طراحي و اجرا گرديد. سبک هايي
سه‌شنبه، 10 خرداد 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شختل، قلم ماهر

شختل، قلم ماهر
شختل، قلم ماهر


 

ترجمه وتأليف: دکتر بهنام پدرام 1
مهندس دل آرام صفري 2




 
Shehtel, Skillful pen

چکيده
 

«فئودوراسيپو ويچ شختل»(3) (1926-1859) هنرمند و معمار نورپرداز روس با استفاده از خلاقيت هاي ويژه ي خود در به کارگيري سبک هاي مختلف معماري، آثار متعددي خلق کرد و تبديل به يکي از محبوترين معماران عصر خود شد. نخستين اثر مدرن معماري در شهر مسکو به نام خانه - قصر «ريبوشينسکي» (4) توسط وي طراحي و اجرا گرديد. سبک هايي که «شختل» بر اساس آن ها به خلق اثر پرداخت، شامل: «نئو گوتيک»، «نئوکلاسيک» و سبک «ملي مدرن» بوده است. از آن جا که وي يک گرافيست بوده است، تسلط و علاقه ي وي به خطوط گرافيکي در بسياري از آثارش مشهود است.
با تمامي انعطاف پذيري که در شخصيت هنري «شختل» وجود داشت، وي نتوانست خود را با سمت و سوي معماري پس از انقلاب 1917م. هم جهت کند .بيش تر طرح هاي اين دوره ي زندگي اش به اجرا در نيامدند.
مقدمه
شايد بررسي و تحليل آثار فئودوراسيپوويچ شختل در ظاهر کار چندان مشکلي به نظر نيايد و اين در صورتي ست که تنها يک اثر وي مد نظر باشد؛ اما با توجه به مجموعه ي آثار وي که از نظر تعداد از هر معمار ديگر روس بيش تر است، و در اجراي آن ها سبک هاي مختلفي را آزموده است، کار دشوار مي گردد. شختل نيز مانند هر هنرمند خلاق ديگري زندگي پرفراز و نشيبي داشته و از حساسيت هاي ويژه اي برخوردار بوده، که در خلق آثارش تأثيرگذار بوده اند. اين هنرمند و معمار برجسته که جامعه ي هنري روسيه معتقد است بايد نام وي را با حروف طلايي نوشت، معماري را به صورت کاملا تجربي آموخت. اين نوشتار به بررسي شخصيت وآثار معماري اين هنرمند مي پردازد.

زندگي نامه
 

فئودوراسيپوويچ شختل (1926-1859م.) که دو مليت آلماني و روس را از والدين خود به ارث برده بود، پس از برگزيدن روسيه به عنوان وطن دائمي و پذيرفتن مذهب «پراوسلاو» (5) نامش از «فرانتس آلبرت» به «فئودوراسيپوويچ» تغيير يافت.
مادر وي که دختر يک تاجر ثروتمند بود، ثروت خو را در يک سرمايه گذاري از دست داد و در نهايت ناچار شد در مسکو به عنوان «خانه دار» درمنزل تاجر ثروتمند، «تريتياکف» (6) (پايه گذار گالري معروف تريتياکف درمسکو) مشغول به کار شود. در همين زمان «کالينسکي» (7)، داماد «تريتياکف» که معمار معروفي بود، نقش مهمي در زندگي «شختل» ايفا کرد ونخستين مشوق وي در گرايش به معماري گرديد.
«شختل» يک گرافيست و تصوير پرداز کتاب و همچنين يک هنرمند در زمينه ي امور تئاتر بود. بعدها خطوط اين گرافيست جوان نقش مهمي در ترسيم خطوط معماري وي ايفا کردند. «آنتون چخوف» که آشناي شختل و همکار وي در امور نشريات و مجلات بود، وي را در تمامي مراحل زندگي اش، «تذهيب کار وگرافيست» مي ناميد.

شختل، قلم ماهر

«شختل» در مدرسه ي عالي «ساراتوف» (8) تحصيل کرده بود، اما مدرک نهايي خود را در دست نداشت. در پايان سال هاي دهه ي 1880 م. به عنوان دستيار نزد معماران برجسته ي مسکو مانند «ا. س . کامينسکي» (9) و«ک. و. ترسکي» (10) کارکرد و سپس در سال 1984م. پس از گذراندن آزمون، مجوز دريافت کارهاي ساختماني را به مستقل دريافت کرد. سال 1901م. عضو جامعه ي معماران مسکوگرديد و در طي سال هاي 22-1906رييس ثابت اين جامعه شد. از 1908 نيز عضو کميته ي بين المللي معماران و همچنين عضو افتخاري جامعه ي معماران انگليس، رم، ونيز، برلين وپاريس گرديد.
در طي دوران اشتغال به معماري حرفه اي ، بيش تر از هر معمار روس هم عصر خود، آثاري را خلق نمود که بيش تر اين آثار در مسکو مي باشند. «شختل» با تمامي انعطاف پذيري که در آثارش از خود نشان داده است، هيچگاه نتوانست خود را با انديشه هاي معماري نشأت گرفته از انقلاب 1917 روسيه همسان نمايد و از همين رو، بيش تر پروژه هاي وي در طي سال هاي انقلاب تا زمان مرگش در 1926، به اجرا در نيامدند.

بررسي آثار
 

«شختل» از طبيعتي انعطاف پذير درخلق آثار معماري اش برخوردار بود. و به سادگي بر اساس سفارش کارفرما تغيير سبک مي داد. آثار متنوع وي که پر شمارتر از آثار معماران هم عصرش مي باشند، در سبک هاي مختلف «نئوگوتيک»، «نئوروس» و «نئوکلاسيک» طراحي شده اند و به اين ها بايد سبک «ملي مدرن» را نيز که ابداع خودش بود، اضافه کرد. وي کار خود را با «سبک روس»(11) آغاز کرد و سپس با موفقيت در سبک «گوتيک عصر ويکتوريا» آن را ادامه داد. آنگاه با انديشه هاي معماري مدرن خود، به سوي «راسيوناليسم ملي» شتافت و بهترين پروژه هاي خود را اجرا نمود. حاصل تلاش هاي اين هنرمند معمار، 5 سالن تئاتر، 5 کليساي بزرگ، 4 کليساي کوچک، يک ايستگاه قطار، يک بانک، يک سينما، 3 خانه /قصر برون شهري، 6 خانه ي ييلاقي، 30 خانه /قصر بزرگ شهري، و 2 چاپخانه بوده است که تقريبا همه در مسکو واقع هستند. علاقه ي وي بر روي دو موضوع کاري متمرکز بوده است. خانه /قصرهاي درون شهري و ساختمان هاي تجاري.
سال 1893م. مهم ترين سال زندگي هنري «شختل» بود. در اين سال او سفارش بزرگ ساخت خانه/ قصري را از تاجر ثروتمند اهل مسکو به نام «س. ت. ماروزوف» (12) دريافت کرد که زندگي اش را دگرگون نمود و درحقيقت لحظه ي تحول در معماري اش شد. «ماروزوف» تحصيل کرده ي کيمبريچ بود و چند سال در«منچستر» زندگي کرده و خانه/ قصرهاي ملاکين نساجي علاقه ي وي را به خود جلب کرده بود. «ماروزوف» از«شختل» خواست که خانه اي به سبک «نئوگوتيک» برايش بسازد، بدون آن که به جنبه هاي مادي توجهي داشته باشد وشختل نيز چنين کرد.
در انجام تزيينات اين بنا، «شختل» از هنر آفريني «وروبل» (13)، هنرمند برجسته ي روس سود جست. نقاشي ها و مجسمه هاي «وروبل» بنايي را که «شختل» ساخته بود، هم قابل سکونت و هم افسانه اي ساخت.
پلکان اصلي طرح گوتيک ساخته شده از چوب هاي متفاوت، تزيينات ساخته شده از چوب بلوط در اتاق غذاخوري، ديوارهاي وسيع (که جزو ويژگي هاي دوره سمبوليسم بوده) به او اجازه دادند تا تزيينات انتزاعي فني اش را به اجرا درآورد. نرده و شبکه ي آهنگري شده ي پلکان ورودي به طور آشکار، سرچشمه ي افکار معماري وي را نشان مي دهند. اين شيوه کار که براي نخستين بار در اين بنا متولد شده، در بسياري از آثار بعدي«شختل» راهنماي وي بود.

شختل، قلم ماهر

در اين پروژه «شختل» مانند يک استاد ترکيب بندي فضاها ظاهر شد و با تکيه بر ايده آل هاي سنتي انگليسي، فضا را در چندين سطح طراحي کرد که با نور و اکسيژن پر مي شد. ويژگي ديگري نيز از «شختل» در اين پروژه متولد شد. او عمداً جزييات را بزرگ کرد وبيش از حد ارتفاع سقف ها را بلند گرفت.
متأسفانه اين خانه/ قصر شگفت انگير در سال 1995م. طعمه ي حريق شد و اکثر تزيينات آن از ميان رفت. با اين حال، در سال 1996م. براساس بقايا و اسناد موجود و بر پايه ي سياست گذاري وقت، مورد بازسازي کامل قرار گرفت.
ديگر تحول بزرگ براي شختل در سال 1900 م. رخ داد. در بهار اين سال پروژه ي ساخت چاپخانه ي «آ.آ.لونسن»(14) را در سبک مورد علاقه اش «نئوگوتيک» اجرا مي کرد. پيش از اتمام پروژه در نمايشگاه بين المللي پاريس در 14 آوريل 1900 شرکت جست. «شختل» در اين نمايشگاه جنجال برانگيز مفتخر به دريافت مدال نقره گرديد. حضور در نمايشگاه عامل آشنايي وي با «شلکف» (15)، معمار نوپرداز متولد مسکو و ساکن پاريس گرديد. آثار متفاوت و نامرسوم «شلکف» که بر اساس استفاده ي زياد از جزييات در دکور داخلي ساختمان بود، در نمايشگاه معرفي شد و تأثير عميقي بر انديشه ي شختل گذاشت و پس از بازگشت طرح پلکان چاپخانه را طراحي و اجرا نمود و پس از آن به خلق اثر شگفتي آور خود، «خانه ي ريبوشينسکي» دست زد.

شختل، قلم ماهر

در ژوئن 1900، «شختل» معروف ترين پروژه ي خود را به سفارش ميليونري اهل مسکو، به نام «ريبوشينسکي» آغاز کرد. طراحي اين خانه/ قصر، متفاوت از کارهاي قبلي وي بود. سرچشمه ي اين تغيير، تنها خلاقيت «شختل» نبود؛ بلکه «آشنايي با فرهنگ معماري جاري» نيز بود. واضح است که بسياري از عناصر تزييني دکور داخلي و نماي ساختمان تحت تأثير آشنايي با معمار اتريشي «البريخ» (16) بوده است. عقايد «البريخ» براي نخستين بار در 1899 چاپ شد.يکي از موضوعات اصلي کتاب وي ويلاي «فريدمن بليزوني» (17) است که بسياري از جزيياتش در خانه /قصر «ريبوشينسکي» به چشم مي خورد، به ويژه در استفاده از تزيينات چوبي، چه در نما وچه در فضاي داخلي، راسيوناليسم و راحتي، با زيبايي و نظمي شعري گونه درآميخته اند.
با کنار گذاشتن تناسب سبک کلاسيک، خطوط معمار، شکل هارا توصيف نمي کنند، بلکه آزادانه مي دوند، مي گريزند، مي لغزند و خم مي شوند و با وجود پنجره هاي بزرگ در ديوارهاي صاف و پوشيده از آجر، ديگر به سختي مي توان چند طبقه بودن بنا را تشخيص داد.
آنچه در دکور داخلي مي بينيم، الهام گرفته از صحنه هاي زير آب (در نقوش سقف)، استفاده از خطوط مارپيچ و منحني در پارکت کف، استفاده از شکل حيوانات در طراحي لامپ ها، فرم موج در پلکان مرکزي، دستگيره ها و ويتراي ها مي باشد.
«شختل» با ساخت اين بنا از محبوب ترين معماران پايتخت شد. او در پروژه هاي بعدي نيز از امواج و فرم هاي مارپيچ استفاده کرد و استاد استفاده از خطوط شعرگونه گرديد. وي از اولين معماران روس است که از عناصر طبيعي دور شد و به المان هاي تجريدي و انتزاعي روي آورد.

شختل، قلم ماهر

اين خانه بعد از انقلاب روسيه (1917) کاربردهاي متفاوتي پيدا کرد که آسيب هايي به ساختار داخلي بنا را به دنبال داشت؛ از جمله سکونت «ماکسيم گورگي»، نويسنده ي بزرگ روس درطي سال هاي 1936-1931 و تغييرات ايجاد شده در فضاي داخلي بنا توسط «گورگي» مانند پوشاندن روي بعضي از نقوش، گذاردن در چوبي براي فضاي غذا خوري، از بين بردن شومينه ي مرمرين اتاق غذاخوري، افزودن کمدهايي در راه پله ي منحصر به فرد اين خانه و... اکثراً نگه داري شده و... . «خانه ي ريبوشينسکي» با عنوان «خانه/ موزه ي ماکسيم گورگي» معرفي مي گردد. (بحث در اين مورد مقاله اي مستقل را مي طلبد.)
در هر حال، نخستين تجربه ي «شختل» در سبک مدرن براي او پيروزي بي گفت و گويي را به ارمغان آورد. در همين دوره که او در سبک هاي مختلف کنکاش مي کرد، موج «رمانتيک ملي» وي را در برگرفت. دليل بيروني اين قضيه، سفارش طراحي غرفه هاي نمايشگاه روسيه در نمايشگاه بين المللي «گلازا» (18) در سال 1901 م. بود.
در اين غرفه هاي نمايشگاهي او به فضا دادن به بنا پرداخت که به ويژگي «شختل» نزديک بود. اشکال کليساها و خانه هاي چوبي شمال روسيه در اين غرفه ها مبالغه شدند و يادآورد تزيينات تئاتري قصه هاي روسي بودند . تئاتري کردن محوطه علامت مشخصه ي زيباشناسي سمبوليک «شختل» است. غرفه ها عمداً به گونه اي طراحي شدند که با دنياي واقعي قابل مقايسه نيست و به نظر مي رسيد که از ميان آن ها، نمايشي شروع مي گردد.
طرح و فرم هاي مبالغه آميز غرفه ها، در ايستگاه قطار «ياروسلاوسکي» (19) دنبال شدند و در اين جا نيز معناي شيوه معماري وي باز هم مرتبط با معماري شمال روسيه بود.
اين ايستگاه قطار برون شهري، مسکو را با استان هاي شمالي و درياي سفيد مرتبط مي کرد. چهره و روح سنگين ترکيب بندي حجيم و بدون قرينه، سراميک هاي رنگي بومي در نما وگچ بري هاي موضوع دار، همگي بيننده را به ياد گذشته ي تاريخي و زيباي طبيعت شمال مي انداختند. اين پروژه که در طي سال هاي 1904تا 1906 اجرا شد، يک شگفتي واقعي در سبک «نئو روس» است با آرک (قوس) بسيار بزرگ، تزيينات برجسته در نما که يادآور شمال روسيه است، دکور داخلي با شکوه و تعداد زيادي تزيينات قرن 20. اين بنا مدتي ست در دست مرمت و بازسازي مي باشد.

شختل، قلم ماهر

تمامي اين سبک ها توجه طولاني مدت شختل را جلب نکردند و دوباره ايده هاي نو، وي را احاطه کردند و او براي اولين بار ايده هايي از سبک معماري «ساده گرايي» (20) گرفت. اين سبک که در انگليس پديد آمده بود، در «وين» ميان همکاران و شاگردان «اتو واگنر» مورد مطالعه و اجرا قرار گرفت. نتيجه ي اين علاقه مندي وي به «ساده گرايي»، پروژه ي بناي «بانک تجارت» در 1903 شد در اين بنا به خصوص در طرح اوليه نما، «شختل» کاملا از خطوط آشنا سرباز زد، ويک هندسه دان دقيق و ظريف شد.
هندسه ي ساده ي اشکال، از ويژگي هاي ديگر اثر «شختل»، «مدرسه ي عالي استروگانف» (6-1904) نيز بود. نقش اصلي تزيينات را در اين بنا نقش برجسته ي سراميکي و طرح هاي تزييني که بسيار به تذهيب هاي مرسوم نزديک بود، عهده دار بودند.
درهم آميختن شيوه هاي مدرن بر پايه ي ايده هاي «راسيوناليسم» و «پروتوفونکسياليسم» در پروژه هايي مانند «چاپخانه ي صبح روسيه» به چشم مي خورند. «چاپخانه ي صبح روسيه» و ساختمان «مجمع تجار مسکو» کارهاي تمريني او در اين راه هستند. در اين پروژه ها گذر از واقعيات به سمت قواعد نانوشته به خوبي نمايان است.
براي «شختل» اين شرح و تفسير شيوه ي معماري، دليلي براي انکار و سرباز زدن از زيبايي نبود(زيبايي يکي از ويژگي هاي جهاني دوره ي سمبوليسم بود)، به همين دليل آثار وي در شيوه ي «پروتوفونکسياليسم» بي نظير بودند و نسبت به تمام آثار اين سبک در پايان سال هاي دهه ي 1900 تا شروع دهه ي 1910 درمسکو، برتر بودند. طرح هاي ظريف گرافيکي پنجره هاي قوس دار ورودي چاپخانه،گوشه هايي با پيچ وتاب هاي شناور که با خطوط هندسي پنجره ها درهم بافته و يکي شده اند، تناسب را نشان مي دهد. فرم هاي مارپيچ دقيق که ذاتاً مدرن هستند، در ساختمان «مجمع تجار مسکو» به چشم مي خورند. لکه هاي رنگ، خطوط و فرم ها به خوبي سبک مدرن مسکو را نشان مي دهند. هرچند در اين آثار عناصر دکوري و تزييني گران قيمت و با ارزشي مثل خانه «ريبوشينسکي» وجود ندارد، اعتقاد برآن است که اين آثار در قله ي خلاقيت شختل قرار دارند.
آشنايي با آثار «شختل» کامل نمي شود مگر با بررسي خانه /قصر «دروژنسکي» (هم اکنون اقامتگاه سفير استرالياست) که بعد از 1902 ساخته شد و همواره يک آنتي تز براي خانه ي «ريبوشينسکي» مي باشد.
در «ريبوشينسکي» تابستان، رنگ هاي گرم و تند و گل ها نشان داده شده اند و در «دروژنسکي» پاييز و خطوط سرد و ملايم. از خيابان در مقابل شبکه ي پر نقش و نگار، خانه کوچک به نظر مي رسد ، ولي از درون همه چيز بزرگ است . پنجره ي هال اصلي، تمام ديوار را پوشانده و ديوارهاي ديگر عريان و خالي هستند. پلکان مارپيچي از کف تا سقف حرکت دارد و شومينه مانند کرسي خطابه در کليسا مي باشد.
از ديگر آثار وي که کم تر «رمانتيک» است ، ساختمان «آکادمي هنر تئاتر مسکو» به نام «آ.پ، چخوف» در 1902 مي باشد. تمام جزييات صرفا مدرن کار شده اند: درها، پنجره ها، لوسترها با علامت سمبوليک مرغ دريايي روي امواج طراحي گرديده اند.
درپايان دهه ي 1900 به دليل جوهره و ذات تغييرپذير معماري مدرن، «شختل» نيروي خودش را صرف «نئوکلاسيک» کرد؛ شيوه اي که کاملا جريان ملي و رمانتيک داشت. بارزترين اثر او در اين دوره خانه ي شخصي اش بود که تناسبات هندسي اين بنا يادآور کاميابي ها و موفقيت هاي گذشته اش بود. در دنياي «راسيوناليسم» و «مدرن».

وآخرين ها
 

تعداد ساخته هاي «شختل» از دهه 1910 به بعد کاهش يافت؛ طراحي پروژه آبي «استپ گرسنه»، «ايستگاه برق آبي بر روي دنيپر» و «مقبره لنين» که به مرحله ي اجرا در نيامدند.
موج انقلاب 1917، اين پيشروي معماري مدرن را به سمت ديگري هدايت کرد. آثار او در حالي که بار گذشته را به زمين مي گذاشتند، به سمت معماري اتحاد شوروي جهت گيري نمودند و اين دقيقاً همان چيزي بود که به خاطر حساسيت وي نسبت به «مدرن» با تمامي نرمي و انعطاف پذيري طبيعتش ، نتوانست انجام دهد.
در همان سال ها در خانواده اش اکثرا دوستان پسرش جمع مي شدند که شامل نقاشان و هنرمندان طرفدار «کوبيسم» و «فوتوريسم» بودند. از طريق آن ها او رابطه اش را با جريانات هنري سال هاي 1920 حس کرد، ولي در انديشه هاي معماريش عيني نشد.

پي‌نوشت‌ها:
 

1- عضو هيأت علمي دانشگاه هنر اصفهان ، دانشکده ي مرمت. b.pedram@aui.ac.ir
2- مهندسي آبياري، دانشگاه صنعتي اصفهان
3-Shehtel
4- Riboshinski
5- مذهب رسمي مردم روسيه
6- Tritiakov
7-Kalinski
8- Saratov
9- Kaminski
10- Terski
11- شيوه ي تاريخي در معماري نيمه ي دوم قرن 19 روسيه در مقابل سبک روس بيزانتين. شيوه اي است با الهام از معماري خانه هاي چوبي عصر پترکبير. نمونه ي شاخص اين شيوه ي معماري ، موزه ي تاريخ در ميدان سرخ مسکو متعلق به 83- 1875 مي باشد.
(دائره المعارف معماري وشهرسازي، انتشارات استروايزدات، 2001، مسکو، ص 527)
12- Marozov
13- Vrobel
14-A.A.Levnson
15- Shelkov
16-Ulbrich
17-Fridman blis veni
18-Glaza
19-Yaroslavski
20-Simplification
ترجمه ي عناوين منابع روسي زبان:
1- ناشوکينا، ماريا- صد معمار مسکو مدرن، 2000، انتشارات ژيراف، صص 269-263
2- تورچينسکي، آلگ، مسکو شختل ، مجله ي ديپلمات ، اکتبر 2003، شماره ي 10(114)، صص 65-62
3- سايت www.culture.mincult.ra
مقاله: شختل، فرانتس (فئودور) اسيپوويچ- فرهنگ روسيه
 

منبع: نشريه دانش نما، 170-171




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط