سخنراني يک نوزاد!

اگر نوزادان مي توانستند با ما سخن بگويند وآنچه درذهن شان مي گذشت را رک وپوست کنده با ما درميان بگذارند، به نظر شما به چه چيزهايي اشاره مي کردند؟ فرض کنيد شمايي که براي «اده اده» کودک تان ذوق مرگ مي شويد، اگر ناگهان با يک سخنراني غرا وکوبنده ازطرف او مواجه مي شديد، چه مي کرديد؟
چهارشنبه، 18 خرداد 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سخنراني يک نوزاد!

 سخنراني يک نوزاد!
سخنراني يک نوزاد!


 






 
اگر نوزادان مي توانستند با ما سخن بگويند وآنچه درذهن شان مي گذشت را رک وپوست کنده با ما درميان بگذارند، به نظر شما به چه چيزهايي اشاره مي کردند؟ فرض کنيد شمايي که براي «اده اده» کودک تان ذوق مرگ مي شويد، اگر ناگهان با يک سخنراني غرا وکوبنده ازطرف او مواجه مي شديد، چه مي کرديد؟
آنچه درادامه مي خوانيد، سخنراني کاملاً جدي نوزادي است که از بي توجهي والدين نابلد وسهل انگارش به تنگ آمده. حوصله کنيد و حرف هايش را بشنويد. برايتان خالي از لطف والبته آموزش نخواهد بود.
- آقاي پدر، درکمال احترام خواهشمندم اين قدر لب و لوچه غير پاستوريزه وسار وسبيل سيخ سيخي آهار نشده تون رو به سر وصورت حساس من نمالين. اسمش مهربونيه وحاصلش درد ورنج براي صورت حساس من! خودتون دوست دارين يکي با سمباده به جون صورت تون بيفته؟
- خانم مادر، جيغ زدن شما هنگام شناسايي اجسام داخل خانه توسط حس چشايي من، نه تنها کمکي به رشد فکري من نمي کنه، بلکه براي حجم شيرتون هم مضره ! درضمن شما کلاً هنگام ديدن اجسام خيلي جيغ مي زنين که براتون خوب نيست. از شما چه پنهون براي منم خوب نيست. فرقي هم نمي کنه که جسم مورد نظرکلاه خاکي پدر روي کابينت باشد يا سوسک هاي داخل دستشويي !
- پدر محترم، هنگام دستچين کردن ميوه، از دادن من به بغل اصغرآقاي سبزي فروش خودداري کنين. چشماي تلسکوپي، گوشاي ماهواره اي وسيبيلاي دم الاغيش منو ياد فرضاي شما مي ندازه!
مخصوصاً وقتي که چشاشو گشاد کرده وبا تکون دادن سر و لباش براي من «بوبولي بوبولي بوبولي» درمياره! خجالت نمي کشه خرس گنده! زهر مار، درد، مرض، کوفت، الهي کف شامپو تو چشت!
- مادر محترم، شست پا وسيله اي شخصيه که اخيارش رو دارم! لطفاً هر گاه سعي در خوردن شست پاي شما نمودم، گيربدين. شست پاي من مثل شما کثيف و آلوده نيست. تازه بعيد مي دونم که اگه شما هنوز هم انعطاف بدني کودکي تون رو داشتين و شست تون به دهن تون مي رسيد، از مکيدنش صرف نظر مي کردين!
- آقاي پدر، هنگام دعوا با خانم مادر، به جاي پرت کردن قابلمه وماهيتابه به روي زمين، از چينياي تو کابينت استفاده کنين! اکشن بودن دعوا به همين چيزه. وقتي قرار باشد به فکر من و اعصابم نباشين، اقلاً بذارين چهار تا صحنه اکشن ببينيم ولذتش رو ببريم! شايد اگر مي دونستين که صداي بلند توام با عصبانيت تا چه حد روي روان من تأثير منفي مي ذاره، دست از اين کار برمي داشتين.
- خانم مادر، از مصرف هله هوله زياد پرهيز کنين! اين عمل نه تنها براي سلامتي شما خوب نيست، بلکه موجب مي شه که شيرتون بوي بدي بگيره ومن نتونم از خوردن اون لذت ببرم. فردا بايد يه لنگه پا جلوي مطب دکتر بايستين که : «آقاي دکتر بچه م شيرم را نمي خوره!» خب آدم عاقل چرا نبايد پيشگيري کنه؟ نکنين ديگه. اين همه غذاهاي خوشمزه براي شما بزرگترا هست. حتماً بايد هله هوله بخورين که همين يه قلم شيرم زهر مارمون بشه؟!
آقاي پدر، نوزاد توانايي کافي براي حفظ جيش خودشون ندارن واين توانايي هنگامي که شما شکم منو فشارداده و ذوقمرگ شده وپوف پوف مي کنين، به حداقل مي رسه! الان بگم بهتره، تا بعد شرمنده تون بشم! اما مگه توجه مي کنين؟ حالا يه وقت که اختيارم از دستم دررفت، حسابي بايد خجالت بکشم. بماند که شمام مجبورين حمام حسابي برين!
آقا وخانم پدر بزرگ ومادر بزرگ عزيز، هيچ کس درمهارت شما تو بچه داري شک نداره. اگه ماهر نبودين که بچه تون الان پدر ومادر نشده بود. پس لطفاً با من کمي با دقت تر رفتار کنين. براي نشان دادن مهارت تون به بابا ومامان بنده، حتماً لازمه منو از پا گرفته و وسط زمين وهوا معلق کنين؟
عمه، عمو، خاله ودايي گرامي، مي دونم که دوستم داريد، اما خودتون رو جاي من بذارين. اگه قرار باشه هرکسي از راه مي رسه، به اسم علاقه، حسابي آبلمبوتون کنه، فرصتي براي بزرگ شدن دارين؟ تا اطلاع ثانوي هر که منو فشار بده و ماچ مالي کنه، مجبوره صداي جيغ بنفشم رو هم تحمل کنه و خودتون مي دونين که وقتي روي دنده جيغ زدن بيفتم، ديگه به اين راحتيا آرام بشو نيستم. فاميل مامان وبابا هم تو اين زمينه با هم فرقي ندارن؟
منبع:نشريه راه موفقيت، شماره 24



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط