عروسک درماني
نقش عروسک درماني در بهداشت رواني کودک:
عروسک قشنگ من، قرمز پوشيده
تو رختخواب مخمل آبي خوابيده
يه روز مامان رفته بازار، اونو خريده
قشنگ تر از عروسکم، هيچ کس نديده
عروسک من، چشماتو باز کن
وقتي که شب شد، اون وقت لالا کن
از ديدگاه بهداشت روان،«عروسک درماني» شيوه ي دلپذير مداوا در فلمرو روان درماني ست. عروسک،واسطه اي پذيرفته شده از سوي بزرگسالان و کودکان در جهت ارتباط و تبادل احساس، عاطفه و انديشه بين اين دو نسل مي باشد که در برخي از کشورها به جايگاه آن ابزار تربيتي، اهميت خاصي داده شده است. مي توان از اين طريق، به کودک آموزش داد تا اوقات فراغت خود را به صورت مطلوب پر کند و نکات منفي و ناسالم عاطفي، احساسي، رفتاري و شناخت او را بهبود بخشيد. در حيطه ي روان پزشکي و روان شناسي باليني کودک، متخصص باليني قادر است با استفاده از عروسک ها، به اطلاعات مفيد باليني جهت تشخيص مسائل رواني کودک دست يابد و پس از تشخيص باليني، درمان گر طرح مناسبي را به منظور درمان از طريق بازي، تهيه و در جلسات درماني، اجرا نمايد.
نقش عروسک بازي، در رشد و تکامل کلام کودک:
يکي از نيازهاي اساسي که موجب گرايش کودک به عروسک مي شود، ميل به داشتن هم صحبت است. عروسک براي کودک، يک شخص محسوب مي گردد و با او رابطه ي اجتماعي برقرارمي کند؛ضمن اين که کودک با توجه به اين که مسؤول عروسک شناخته مي شود، در مسير رشد مسؤوليت پذيري و خلاقيت اجتماعي قرار مي گيرد.
برخي کارکردهاي رواني عروسک بازي و عروسک درماني:
*حس سرپرستي و مسؤوليت مراقبت از عروسک
*ايجاد ارتباط احساسي و عاطفي با عروسک
*فعاليت هاي رواني- عقلي و باروري ذهني کودک در ارتباط با عروسک
*خوشحال شدن و لذت بخش شدن اوقات فراغت کودک
*همانند نمودن عروسک با خويشتن
*افزايش اعتماد به نفس کودک به علت سرپرستي و مراقبت از عروسک
*رشد عواطف و گرايش هاي عاطفي کودک
*افزايش قدرت تصميم گيري و هدايت فکري
و...
توصيه هايي به والدين در مورد عروسک بازي کودکان:
از آن جا که کودکان با عروسک هاي شان راحت صحبت مي کنند، سعي کنيد از آنان نخواهيد که به صورت کليشه اي و بسته با عروسک ها حرف بزنند، بلکه تشويق شان کنيد تا آن گونه که دوست دارند، با عروسک ها صحبت کنند.
از ديدگاه بعضي خانواده ها، عروسک به عنوان يک دوست براي کودک مي باشد، نه وسيله اي در جهت سرگرمي او. به همين دليل، کودک کارکردي تحت عنوان راز و نياز عروسک را براي خود مطرح مي نمايد و از آن به خوبي استفاده مي کند. در سايه ي اين نگرش، خانواده بهتر مي تواند احساس تنهايي و خلأ رواني کودک را جبران کند. در چنين ارتباطي، کودک براي عروسک دلتنگي مي کند، نگران اش مي شود و سعي در مراقبت بيش تر و دقيق تر از او دارد.
عروسک مي تواند واسطه ي تربيتي ما با کودک يا کودک با محيط پيرامون اش باشد و در اين نقش، مي تواند پيام تربيتي را از ما گرفته و به کودک منتقل نمايد؛ علاوه بر اين که احساس عاطفي و فکري کودک را به طور متقابل نيز به ما انتقال مي دهد.
ما مي توانيم از طريق ثبت و يادداشت نوع ارتباط کودک با عروسک هايش در هنگام بازي، با دنياي او بيش تر آشنا شويم و در برنامه ريزي و هدايت تربيتي او مفاهيم و اصول و اهداف واقعي تري را انتخاب نماييم.
عروسک درماني و اجراي نمايش عروسکي و آشنا سازي کودک با عروسک، هم به منظور پر کردن اوقات فراغت و هم بهينه سازي شرايط رواني- زيستي او از نظر بهداشت رواني، ارزش فراوان دارد.
«بازي درماني» روشي ست روان پزشکي و روان شناسي که از طرق آن، کودک هيجان سرکوب شده ي خود را برون فکني کرده و برخي از مشکلات رواني اش درمان مي گردد.
منبع: نشريه شادکامي- شماره 76