صداي انقلاب(2)
نويسنده :فاطمه شيرازي
نگاهي به زندگي شهيدآیت الله محلاتي
در نخستين سال استقرار نظامي اسلامي نيز از طرف حضرت امام خميني (ره) مأموريت يافته بود تا مراسم باشكوه و دل انگيز حج ابراهيمي را به نحو احسن برگزار كند. در كنار اين ها معاونت حضرت آيت الله مهدوي كني را نيز در كميته انقلاب اسلامي بر عهده داشت . اما آن چه بيش از فعاليت هاي ديگر آن عالم و مبارز نستوه به چشم آمد و سرانجام بادست يافتن به افتخار اعظم به مقام والاي شهادت و رستگاري جاويدش رهنمون ساخت ، نمايندگي حضرت امام خميني (ره) در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بود . نظام ، نوپا بود و از پس چهارده قرن مجاهدت و تلاش و تحمل حبس و جان فشاني نهضت هاي شيعي ، سرانجام حكومتي بر محور ديانت وبا حضور مستقيم مردم و روحانيت شكل گرفته بود . طبيعي بود كه اين نظام مي بايست با دميدن روحي تازه در كالبد فعاليت هاي نظامي ، اين رشته را نيز تعريفي تازه بخشد و اين گونه بود كه با تلاش هاي خودجوش عده اي از جوانان پرشور و صد البته تحت قيادت بنيان گذار جمهوري اسلامي ، سپاه تشكيل شد . نهادي صددر صد مردمي كه در كوتاه مدت و با درگير شدن سرزمين اسلامي مان در جنگي نابرابر و تحميلي ، نقشي بس مهم و تاريخي در دوره ي هشت ساله دفاع مقدس ايفا كرد. آن چنان كه شهيد محلاتي ، با هدف رسيدگي تمام عيار به كار اين نهاد و به جاي آوردن كامل امر مهم نمايندگي حضرت امام (ره) ، ديگر در دور دوم مجلس شوراي اسلامي كانديدا نشد و تمام وقت گرانبهاي خويش را به رسيدگي به مسائل سپاه و نيروهاي جان بر كفش اختصاص داد تا بر مسائل روز ، كه مهم ترين آن ها را جنگ تشكيل مي داد ، نيز احاطه بيشتري داشته باشد.
شهيد محلاتي در امر مهم سپاه و مسائل جنگ نيز همچون هميشه ، به طور مداوم با حضرت امام (ره) در ارتباط بود و اوامر و رهنمودهاي معظم له را به گوش جان مي خريد و آن چه را كه بايد به ديگر مقامات موثر در ستاد فرماندهي جنگ انتقال دهد ،منتقل مي كرد و آن چه كه مي بايست به گوش رزمندگان برساند ، مي رساند. آن جوانان غيور و جان بر كف نيز از ديدار و حضور پي در پي نماينده ي مقتداي شان در جبهه هاي نبرد ، نيرويي ويژه مي گرفتند و بهتر از گذشته در مقابل دشمن در مي آمدند.
شهيد محلاتي ،جداي از چنين حضورهايي كه برايش خطر جاني نيز در برداشت واو هيچ گاه از حاضر شدن در خط مقدم جبهه كوچكترين هراسي به خود راه نمي داد، در پشت جبهه نيز حامي بزرگي براي سپاهيان و ساير رزمندگان به شمار مي رفت . رسيدگي به امور رفاهي رزمندگان ، تأسيس و احداث شهرك هاي مسكوني براي نيروهاي سپاه(كه شهرك شهيد محلاتي يكي از نمونه يادگاري هاي آن بزرگوار است) و نيز تلاش براي تأسيس و راه اندازي صندوق هاي قرض الحسنه و اعطاي وام به نيروها ، تنها بخشي از تلاش هاي مستمر و شبانه روزي آن شهيد عزيز محسوب مي شوند.
ايشان تا زماني كه در مجلس شوراي اسلامي حضور داشت ، با عضويت در كمسيون دفاع ، توانست در جهت تصويب قوانين دفاعي كشور (ارتش و سپاه) گام هاي بلندي بر دارد . نقش ارزشمند شهيد محلاتي در تصويب اساس نامه سپاه و موضع گيري هاي صحيحش در قبال ديگر مسائل سياسي داخلي و خارجي ، هنوز در خاطر نمايندگان دوره اول مجلس و ناظران مسائل سياسي باقي است.
آيت الله شهيد محلاتي ، در سنگر سپاه ، علاوه بر ارشاد و راهنمايي نيروها ، مسؤوليت هماهنگ سازي اين نهاد را با ساير نيروهاي مسلح بر عهده داشت. وي ، كار خود را در يك اتاق ساده ، در ستاد مركزي سپاه آغاز كرد و در طول مدت حضور پربركتش در اين نهاد ، توفيق يافت تا به عنوان نماينده حضرت امام (ره) ، تشكيلات و نهاد نمايندگي ولي فقيه را با تأسيس بيش از هفتاد دفتر تقويت كند ودر تمامي مناطق و نواحي و نيز همه رده هاي نيروهاي سپاهي ، نظارت دقيقي بر هماهنگي و همراهي سپاه با خط ولي فقيه داشته باشد.
صد البته ،آن چه وي را در كار بزرگ نظارت ، ارشاد و هدايت سپاه تحت امر پيشواي مسلمين جهان ، توفيق بخشيد ، علاوه بر جايگاه خطير نمايندگي حضرت امام (ره) در سپاه ، ويژگي هاي رفتاري و سجاياي اخلاقي آن شهيد بزرگوار بود؛ به نحوي كه پاسداران در سختي ها و مشكلات ، به آغوش پدرانه ايشان به عنوان يك ملجأ و تكيه گاه روي مي آوردند و همواره رهنمودها و نصايح پدرانه آن مرد خدا براي شان مؤثر و راه گشا بود.
آنان ، به ويژه ، اين گونه سخنان ارزشمند شهيد محلاتي را سرلوح كار خويش قرار مي دادند كه :«فرهنگ سپاه ، بر اساس اخلاص و روح شهادت طلبي ، ايثار و فداكاري در راه خدا مي باشد و اين فرهنگ بايد در سپاه باقي مانده ورشد نمايد. بايد كليه امور بر اساس ولايت فقيه ، يعني تسليم مطلق در مقابل رهنمودها و فرامين ولي فقيه ، انجام گيرد.
بكوشيد اين امانت بزرگ الهي [انقلاب] را خوب نگهداري كنيد و بدانيد اگر با اخلاص و توکل به خدا ، آن طور كه شايسته است ، از اين انقلاب پاسداري نماييد ، هر نوع توطئه اي از جانب ابرقدرتهاي خارجي و مزدوران داخل ، بلااثر خواهد بود و حكم قطعي حق تعالي ، ان تنصرالله ينصركم ويثبت اقدامكم ، پيروز خواهيد شد.»
نقش شهيد محلاتي در دفاع مقدس
در شب هاي آغاز عمليات در سنگر فرماندهان جنگ حضور داشت و در لحظه هاي حساس و سرنوشت سازجنگ كه ممكن بود اضطراب و نگراني خاطر به فرماندهان دست دهد ، مايه قوت واطمينان قلب فرماندهان بود وبا سخنان حكيمانه خويش فضاي ترديد و ابهام راتبديل به قاطعيت ، ايمان و اعتماد مي ساخت .
جنگ ، ملاك و معيار در برنامه ريزي و تصميم گيري هاي شهيد محلاتي بود و هر برنامه وتصميم كه باعث تقويت و موفقيت جنگ بود ، لازم الاجراء و هر طرح واقدامي كه موجب تضعيف مسأله جنگ مي گشت ، ممنوع اعلام مي شد . هر گاه كه بنا بود با نمايندگان خود و مسؤولين دفاتر در سپاه سميناري داشته باشد ، سعي بر اين داشت كه اين اجتماع در منطقه جنوب و اهواز تشكيل شود تا هم باعث قوت قلب فرماندهان و يگان هاي رزمي مي شود وهم خود و مسؤولين دفاتر بتوانند پس از سمينار به يگان هاي رزم رفته و از نزديك با مشكلات آن ها آشنا شده و جهت رفع آنها اقدام كنند.
شهيد محلاتي به دليل اهتمام و احساس مسئوليتي كه در مسأله جنگ داشت با وجود شرايط سني كسالت ، بيش از حد توانايي خود در جبهه حضور پيدا مي كرد و در مواقعي هم كه در تهران بود ،تمام توجهش به مسائل جنگ معطوف بود.
يك بار ،يكي از روحانيون مسؤول در نمايندگي حضرت امام (ره) ، مرحوم شهيد محلاتي را پس از شهادتش ، در خواب مي بيند. از ايشان سؤال مي كند كه چگونه هستيد؟
ايشان مي فرمايد :«عازم جبهه هستم» اين سخن شهيد نشان مي دهد كه حتي پس از شهادت هم روح بزرگش از عالم برزخ متوجه اوضاع جبهه بوده است .
ويژگي ها و سجاياي اخلاقي
زهد و ساده زيستي ، راه و رسم پيامبران خدا واوصياي ايشان است و شهيد محلاتي همچون ديگر عالمان عامل در خط پيامبران بود و زندگي متوسطي داشت و در عين حال ترس از قيامت و حساب الهي بر وجدان او حاكم بود.
تواضع وفروتني شهيد محلاتي زبان زد خاص وعام است . هر كس او را مي ديد و رفتارش را با اقشار گوناگون جامعه مشاهده مي كرد ، از فروتني فراوان او شگفت زده مي شد.
ايشان مشكلات زندگي اجتماعي را به درون خانواده نمي كشيد و خشونت و تندي را براي كافران و منافقان مي خواست . مؤمنان و آشنايان در كنار او احساس آرامش مي كردند و اورا پشت و پناه خود دانسته و از چهره خندان و سيماي جذابش لذت مي بردند.
شهيد محلاتي هم بينش سياسي داشت و هم ميدان دار صحنه سياست بود ، اما هرگز بينش و فعاليت سياسي براي او هدف نبود ، بلكه داشتن بينش اجتماعي و حركت سياسي را بيش از وظايف اسلامي خويش مي دانست و تعهد ديني ، عامل ورود او به مبارزات سياسي شده بود.
علاقه و دلبستگي به حضرت امام خميني (ره)
حضرت آيت الله خامنه اي ، مقام معظم رهبري نيز در اين خصوص مي فرمايند:«يك خصوصيت ديگر از شهيد محلاتي، ... عشق و ارادت وافر به امام بود . به قدري ايشان به امام علاقه داشت و اعتقاد به نظرات امام داشت كه هر موقع امام يك چيزي را بيان مي كردند ، مثل يك امر تعبدي برايش لازم الاجرا بود؛ چه روزهايي كه امام حكم داده بودند كه بايد اين كار بشود و چه آن روزي كه حكم نداده بودند و ايشان مي فهميد كه تمايل امام به اين است . و اعتقاد و ارادت ايشان به امام ، به نظر من ، يكي از عوامل تحرك مستمرو خستگي ناپذير ايشان بود . چون در طول دوران مبارزه ، همواره امام ، به عنوان يك رهبر فعال و حاضر و ناظر در همه مسائل و صحنه ها حضور داشتند، ايشان هم در همه صحنه ها نظر امام را دنبال مي كرد و حضور داشت و متقابلاً امام هم به ايشان علاقه داشتند. البته يكي از خصوصيات امام عزيزمان است ، ايشان براي سوابق مبارزاتي افراد احترام قائلند ، فرق مي گذارند بين كسي كه تازه وارد ميدان شده و كسي كه عمري را در اين ميدان گذارنده ، و از اين به بعد نيز ايشان به شهيد محلاتي خيلي احترام قائل بودند و به او محبت داشتند. يعني اين را من احساس مي كردم كه يك اعتمادي به او داشتند، نظراتش را گوش مي كردند، خبرهايي كه مي داد ، مطالبي را كه از داخل سپاه و از جاهاي ديگر براي امام نقل مي كرد ، به عنوان يك فرد مورد اعتماد ، بهش نظر مي كردند و نگاه مي كردند.»
خود شهيد محلاتي نيز در وصيت نامه اش عشق و علاقه خويش را نسبت به امام اين گونه بيان مي كند:
«از معظم له ـ امام (ره) ـ بخواهيد براي آمرزش من ،دعاي مخصوص نمايد. من در اين عالم به اوعشق مي ورزيدم و امر او را امر خدا و رسول (ص) مي دانستم. اميد است ايشان هم بعد از اين عالم و در پيشگاه خداوند شفاعت كند تا ان شاءالله در آن دار بقا در كنار ايشان باشم.»
شهادت
يادشان گرامي و راه شان پر رهرو باد.
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 56