توقیفی یا اجتهادی ؟ قرائت های هفتگانه و تحریف قرآن
منبع : اختصاصی راسخون
واژگان کلیدی
جمع ، توفیقی ، اجتهادی
فصل اول
جمع و تدوین قرآن
ادله موافقان جمع و تدوین در زمان پیامبر (ص)
ادله مخالفان جمع و تدوین در زمان پیامبر (ص)
در رابطه با جمع قرآن کریم که چه کسی آن را جمع کرده و در چه عصری ، جمع شده،اقوال مختلفی دیده می شود که عبارتند از : 1.جمع قرآن درزمان پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله ) بوده است .
2. جمع، در زمان ابوبکر بوده به این معنی که او قرآن شریف را از ورقه های متعدد در یک جا جمع کرده است .
3. جمع ، در زمان عمربن خطاب بوده است .
4. آغاز جمع در زمان ابوبکر بوده و در زمان عمر خاتمه پذیرفته است .
5. جمع ، در زمان عثمان بوده است .
ادله ی موافقان جمع وتدوین در زمان پیغمبر اکرم (ص) (1)
ادله ی مخالفان جمع و تدوین در زمان پیامبر اکرم ( ص )
فصل دوم
چگونگی کتابت آیات قرآن
کتابت قرآن بر حسب نزول
کتابت قرآن به اجتهاد صحابه
کتابت قرآن به دستور پیامبر
آنچه از روایات مربوط به جمع و تألیف قران استفاده می شود .
کتابت قرآن بر حسب نزول
جمع آوری و مرتب کردن سوره ها در یک مجلد ، پس از رحلت پیامبر (ص) انجام گرفته است . دوره ی پیامبر (ص) پایان یافت و آیات قران که بر قطعاتی از چوب و سنگ و پست و استخوان و حریر و کاغذ ضبط شده بود ، همچنان به طور پراکنده ، موجود بود و گروهی از حافظان قران نیز آن را در سینه داشتند . دوره پیامبر (ص) آیات سوره ها مرتب و سوره ها تکمیل و نامهای آنها تعیی شده بود ، ولی جمع آنها در یک مجلد در اوراق به هم پیوسته بعداً انجام گرفت ، زیرا در زمان پیامبر ، هر آن در انتظار نزول آیه ای بودند و تا وقتی وحی قطع شده بود ، جمع آوری آیات و سوره ها در یم مجلد کار درستی به شمار نمی آمد ، و انجام آن جز با انقضاء دوره ی پیامبری و تکمیل وحی میسر نبود . (9)سیوطی می گوید : تمام قران در زمان پیامبر نوشته شده بود ، ولی سوره ها مرتب نشده و آنها را در محل واحدی جمع نیاورده بودند . (10)امام صادق (ع) نیز گفته است که پیامبر (ص) به علی (ع) فرمود : قران در صفحاتی در ورائ فراش من است آن را بگیر و جمع آوری کن و از بین مبر . (11) اول کسی که پس از درگذشت پیامبر (ص9 و حسب وصیت او ، مستقیماً به جمع اوری قران قیام کرد ، امام علی بن ابی طالب (ع) بود و پس از وی زید بن ثابت به امر ابوبکر به این کار پرداخت و چند تن دیگر از جمله ابن مسعود و ابی بن کعب و ابوموسی اشعری نیز به این کار دست زدند ، تا اینکه زمان عثمان فرارسید و او به یکی کردن مصحفهای مختلف دستور داد و نسخه هایی از آن را به نقاط دیگر فرستاده تا مردم تنها از این مصحف استفاده کنند و مصحفهای دیگر را منار بگذارند . قرآنی را که علی (ع) جمع آورده بود ،حسب نزول مرتب بود و آنچه در مکه نازل شده بر آنچه در مدینه فرود آمده تقدم داشت و ناسخ بر منسوخ تأخر ، با اشاره به زمان و علل و مناسبتهای نزول .(12) عکرمه گفته است: اگر جن و امس باهم گر آیند تا همانند تألیف علی (ع) تألیفی به وجود آورند از عهده ی آن بر نخواهند آمد . کاتبان و نویسندگان وحی ، آیات هر سوره را که با «بسم الله الرحمن الرحیم »آغاز می گشت ، به ترتیب نزول آن : به دستور شخص پیامبر (ص) می نوشتند آنان موظف به رعایت ترتیب نزول آن بودند در حقیقت تنظیم آیاتی که نازل می گشت زیر نظر و با اشراف کامل پیامبر صورت می گرفت و اجتهاد و نظر شخصی هیچ یک از نویسندگان نمی بایست در این امر دخالتی داشته باشد . همین چینش و تنظیم آیات نازل شده در کنار یکدیگر بود که سوره ای از قران را تشکیل می داد و تحدی و مبارزه طلبی قران نیز به همین سوره ها صورت می گرفت پیامبر و نویسندگانی که کتابت وحی را برعهده داشتند و آیات را پی در پی و ترتیب نزول می نوشتند، هر گاه «بسمله »دیگری نازل می شد و می یافتند که سوره ی قبل پایان یافته و سوره ای دیگر آغاز گشته است . در حدیثی از امام صادق (ع) می خوانیم : « کان یعرف انقضاء سوره بنزول بسم الله الرحمن الرحیم ابتداء الاخری» پایان هر سوره ای به واسطه نزول بسم الله الرحمن الرحیم در آغاز سوره ی دیگر شناخته می شد . (13)ابن عباس یافته و سوره دیگری آغاز گشته است . (14)بدین ترتیب آیات قران بر اساس ترتیبی طبیعی ، که همان ترتیب نزول بود ، در قالب سوره های مرتب شدند ، آیات مکی در سوره های مکی و آیات مدنی در سوره های مدنی ، هرجند گاه ممکن بود تکمیل سوره ای که آیاتش پاره پاره نازل می گشت مدتی به طول انجامد .
کتابت قران به اجتهاد صحابه
کتاب قرآن به دستور پبامبر (ص)
آنچه از روایات مربوط به جمع و تألیف قرآن استفاده می شود :
از مجموع روایات بر می آید که جمع آوری قرآنی در نوبت اول عبارت بدوه از جمع اوری سوره ها که ا بر شاخه های نخل و یا در سنگ های سفید و نازک و یا کتفهای گوسفند و غیر آن و یا در پوست و رقعه ها نوشته شده بود ، پیوستن آیه هایی که نازل شده و هر کدان در دست کسی بوده به سوره هایی که مناسب آن بوده است . و اما جمع نوبت دوم یعنی جمع در زمان عثمان ، عبارت بوده از اینکه جمع اول را که آن روز دچار تعارض نسخه ها و اختلاف قرآنها شده بود به یک جمع منحصر کردند و تنها آیه ای که در این جمع ملحق شد ایه « من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه ...»بود که ان را در سوره ی احزاب جای دادند ، چنانچه از قول زید بن ثابت نقل شد در حالی که مدت پانزده سال از رحلت پیامبر (ص) می گذشت کسی این ایه را در سوره احزاب نمی داند و جزو ان محسوب نمی شد . همچنانکه بخاری از ابن زهیر روایت کرده که گفت : من به عثمان گفتم آیه « و الذین یتوفون منکم و یزرون ازواجاً» آیه دیگری نسخ کرد و شما ناسخش را ننوشتید و یا نخواستید بنویسید ؟ گفت برادر زاده ی من هیچ آیه ای از قران از جای خودش تغییر نمی دهم . و آنچه که تفکر آزاد در پیرامون این روایات – که عمده ترین و مهم ترین روایات این باب است . و همچنین در دلالت آنها به ادمی می فهماند این است که هر چند روایات ، آحاد و غیر متواتر است ، و لیکن قرائن قطعیه همراه دارد که آدمی ناگزیر از پذیرفتن آنها می کند ، چون به طوری که قران کرم تصریح فرمود رسول خدا (ص) هر چه که از قران برایش نازل می شده برایشان بیان می کرده ، و همواره عده ای از صحابه ایشان مشغول یاد دادن و یاد گرفتن بودند که چطور قرائت کنند . و بیان هر کدام چیست ، آن عده که به دیگران یاد می دادند همان قراء بودند که بیشترشان در جنگ یمامه کشته شدند . مردم آن زمان هم رغبت شدیدی در گرفتن قرآن و حفظ کرن آن داشتند و این گرمی بازار تعلیم و تعلم قرآن همچنان ادامه داشت تا انکه قران جمع آوری شد . پس حتی یک روز و بلکه یک ساعت هم بر مسلمانان صدر اول پیش نیامد که قران از میانشان رخت بر بسته باشد ، و آنچه که بر سر تورات و انجیل و کتابهای سایر انبیائ آمد بر سر قران کریم نیامد . علاوه بر اینکه روایات بی شماری از طریق شیعه و سنی داریم که رسول خدا (ص) بیشتر سوره های قرانی را در نماز های یومیه و غیر آن می خواندند ، و این قران خواندن در نماز در حضور انبوه جمعیت بود ، و در بیشتر این روایات اسامی سوره های چه مکی و چه مدنی آن برده شده است . از این هم که بگذریم روایاتی است که می رساند هر ایه ای که می آمده رسول خدا (ص) مأمور می شده آن را در چه سوره ای و بعد از چه آیه ای جای دهد ، مانند روایت عثمان بن ابی العاص که رسول خدا در مورد آیه « ان الله یأمر بالعدل و الاحسان » فرمود : جبرئیل این ایه را برایم آورد و دستورداد که آن را در فلان جای سوره ی نمل قرار دهم . (25)و نظیر این روایت روایاتی است که می رساند رسول خدا (ص) سوره هایی که ایاتش به تدریج نازل شده بود خودش می خواند ، مانند سوره آل عمران و نساء و غیره ، پس از این روایات آدمی یقین می کند که آن جناب بعد از نزول هر ایه به نویسندگان وحی دستور می داد که آن را درچه سوره ای و در چه جایی قرار دهند . (26)
فصل سوم : توقیفی بودن یا نبودن نظم آیات و سوره ها
ترتیب سوره های قرآن
ادله اجتهادی بودن ترتیب موجود در سوره های قران
ادله توقیفی بودن ترتیب موجود در سوره های قرآن
توقیفی بودن یا نبودن نظم آیات
ترتیب سوره های قرآن
ادله اجتهادی بودن تر تیب موجود در سوره ای قرآن
ادله ی توقیفی بودن ترتیب موجود در سوره های قرآن
رای دیگر در ترتیب سور قرآن ، توقیفی بودن آن است ، چنانکه کرمانی در کتاب « البرهان » خود می گوید : ترتیب سور قرآن – به گونه ای که در دسترس ماست – در لوح محفوظ نیز به همین ترتیب بوده است و به همین ترتیب پبامبر اسلام (ص) بر جبرئیل عرضه می داشت و در سالی که رسول خدا رحلت کرد ، طبق همین ترتیب موجود ، مجموع قرآن را دوباره بر جبرئیل عرضه داشت ، و آخرین آیه ای که بر پیغمبر (ص) نازل گردید آیه ی : « و اتقوا یوماً ترجعون فیه الی الله ... » است که جبرئیل اشاره کرد که آن را میان دو آیه ی دین و ربا قرار دهند . (30) نیشابوری در تفسیر خود با صراحت خود بیشتری یاد آور می شود که در زمان پیامبر خدا (ص) قرآن جمع آوری شده بود ، زیرا آیه ای نازل نگردید جز آن که پیامبر (ص) به کاتبان وحی دستور می داد تا آن را در جای مشخص از قرآن بگذارند و نیز سوره ای نزول نمی یافت مگر آنکه به نویسنده ی وحی می فرمود آن را در کنار فلان سوره قرار دهد . چنانکه ابن عباس همین موضوع را یاد آور شده است که پیغمبر (ص) پس از نزول هر سوره ، کاتب وحی را احضار می فمود و به او می گفت این سوره را در فلان محل قرار دهد که خود پیغمبر (ص) نیز از آن محل نام می برد . حتی نیشابوری معتقد به به جمع و ترتیب قرآن در زمان پیامبر (ص) بوده منتهی یاد آور می شود که این سوره ها به طور منظم در میان دفتین قرار نگرفت و به صورت مصحف در نیامد . همو سپس می گوید : هر کس معتقد باشد که ترتیب موجود در سور قرآن از کارهای عثمان است کتاب خدا را از حجیت ساقط کرده و به تصحیف و تحریف آن معتقد گشته است حتی در برخی از مصادر علوم قرآنی با لحن رساتر و قاطع تری مسئله ی فوق را مورد تایید قرار گرفته است . با این معنی که می گویند آیات و سور قرآن ، در عهد رسول خدا (ص) مرتب گشت . علیهذا باید ترتیب آیات و سور قرآن را توقیفی دانست نه اجتهادی ، زیرا بدون تردید ، قرآن همزمان با حیات رسول خدا (ص) گرد آوری شد ، به این دلیل که پیغمبر (ص) و اصحاب او اولاً بعضی از سور قرآن را در نماز قرائت می کردند و حتی فضیلت قرائت بسیاری از سور را بیان کرده و روش ختم قرآن و مدتی را که باید این ختم انجام می گرفت مشخص فرموده و این مطلب نشانه ی آن است که سور قرآن در عصر پیامبر (ص) منظم گردید ، ولی هنوز به صورت مصحفی درنیامده و بعد ها چون حفاظ و قرّاء قرآن ، ترتیب مذکور را در قرائت قرآ« رعایت نمی کردند ، به همین جهت عثمان در سدد بر آمد سور قرآن را به ترتیبی که در زمان رسول خدا (ص) فراهم آمده بود در مصحفی گرد آورد در این سخن اضافه شده است : آنانکه مدعی هستند که مصاحف صحابه در ترتیب سور ، متفاوت بود از نوع آورانی هستند که می خواهند با اظهار مطلب تازه ی دیگری خویشتن را معروف سازند . یکی از ادله ی دیگر بر توقیفی بودن ترتیب موجود در سور قرآنی روایتی است از ابی بن کعب که نقل شده است . وی کفته بود : رسول خدا (ص) مرا احضار کرد و فرمود جبرئیل مرا مامور ساخت که به تو درود و تحنیت گفته و قرآن را بر تو بخوانم ، ابی عرض کرد : پدر و مادرم فدای تو باد ، مرا به ثواب و فضیلت قرآن آگاه فرما ، رسول خدا (ص) به بیان ثواب قرائت سور می پردازد و از سوره ی فاتحه آغاز فرموده و به ترتیب ، ثواب قرائت سوره ها را تا آخرین سوره ( ناس ) ذکر می کند . (31) از محققین معاصر دکتر صبحی صالح است که بر توقیفی بودن ترتیب سور قرآن پا فشاری می کند او می گوید : و اما ترتیب سوره های قرآن ، این ترتیب نیز توقیفی است .ترتیب فعلی همه ی سوره های قرآن به وسیله ی خود پیامبر (ص) معلوم شده بود و ما هیچ دلیلی بر خلاف این در دست نداریم . این نظر که ترتیب تمام سوره ها یا بعضی از آنها بر حسب اجتهاد بوده است هیچ مجوزی ندارد . زرکشی گفته است : « ترتیب پاره ای از سوره ها تعیین الهی نداشته و بر حسب اجتهاد و انتخاب خود اصحاب بوده و به این جهت مصحف هر کدام از آنها ترتیب خاص داشته است . بنا بر آنچه گفتیم ، ما نمی توانیم این سخن زرکشی را قبول کنیم و معتقدیم که اجتهاد صحابه در ترتیب مصحف ها ی خودشان ، صرفاً یک انتخاب شخصی و مربوط به مصحف های خاص خودشان بوده و به همین جهت هم آنها از هیچ کس نخواستند که از این ترتیب ها پیروی کنند و به هیچ کس نگفتندکه مخالفت با این ترتیب ها حرام است . این ها این مصحف را نه برای مردم بلکه فقط برای خود نوشته بودند و وقتی است ، بلا اتفاق ترتیب مصحف عثمان را پذیذرفتند ، اینان را مصحف شخصیخود را کنار گذاشتندو تابع مصحف عثمان شدند اگر این اصحاب معتد بودندکه ترتیب سوره ها موکول به اجتهاد و انتخاب آنها شده ترتیب خود را رها نمی کردند و تابع ترتیب عثمان نمی شدند . بنابر این رأی ، قابل اعتماد و مقبول این است که ترتیب سوره ها ه همین شکل که امروز در مصاحف می بینیم مانند نرنیب کنونی آیات ، یک ترتیب توقیفی ( معین شده به وسیله پیامبر و غیر قابل تغییر ) می باشد که در ان جای هیچ گونه اجتهادی نبوده و نیست . باید به این نکته اساسی نیز توجه داشت که در عین اینکه ترتیب قرآن توقیفی بود ، پیامبر موحبی برای این نمی دید که ایات هر سوره را در تعدادی صحیفه پشت سر هم ، به طور منظم جمع کند و یا همه ی سوره ها را به تر تیب در داخل یک مصحف واحد قرار دهد . چون هم تعداد قاریان و حافظان قرآن زیاد بود و هم خود آن حضرت همیشه در انتظار نزول وحی جدید بود که ممکن بود ناسخ آیان و احکام قبلی باشد . پس مطلبی به این صورت بوده که همه ی قرآن در عهد رسول خدا نوشته شد بدون اینکه در یک مصحف واحد جمع شده باشد ، و اینکه اصحاب قرآن را بر طبق همان نظم و ترتیب در سینه های خود حفظ می کردند که از جانب خدا مقرر و به وسیله ی پیامبر ابلاغ می شد ، پیامبر رااز جمع آری آیات و سوره ها در مصحف واحد بی نیاز می کرد . (32)و همچنین شیخ محمد ابو زهر هم توقیفی بودن آیات و سوره ها تأکید دارد چنانچه می گوید: اما ترتیب سوره ها ، واقعیت این است که مصحف امام به همین تر تیب کنونی بوده است ، و گفته اند ، همین تر تیب را زید بن ثابت پسندیده و ابوبکر و عمر و صحابه پیامبر(ص) و نیز عثمان با آن موافقت کرده اند، بنابر این باید بدون هیچ تغییر و تصرفی، از ان پیروی کرد . گاهی گفته می ود که مصحف برخی از اصحاب به ترتیب دیگی بوده است مثل مصحف ابی و مصحف علی بن لبی طالب (ع) که طبق نقل ابن ندیم در الفهرست مصحف آن حضرت به ترتیب نزول بوده است و نخستین آیه آن « اقرأ باسم ربک الذی خلق » خلق الانسان من علق » بوده که اولین آیه ای است که بر پیامبر نازل شده است . اما آخرین بای که قران بر جبرئیل عرضه شد به همین تر تیب کنونی بوده است ، یعنی بقره ، آل عمران ، تا آخر ، قرطبی در تفسیرش می نویسد : « ابن وهب » در جامع خود می گوید : از « سلیمان بن بلال» شنیدم که می گفت : از ربیعه سؤال شد چرا بقره و آل عمران که مدنی هستند در ابتدای قرآن آمده اند ، در حالی که هشتاد و چند سوره قبل از ان دو نازل شده اند ؟ ربیعه در پاسخ گفت : بلی آن دو بر سوره های دیگر مقدم شده اند ، و این تر تیب به دستور فردی است که آگاهی به ترتیب و تاألیف قرآن دارد [یعنی رسول الله] و اصحاب نیز همان ترتیب را پیروی کردند . امام مالک می گوید : قرآن به همان ترتیبی که صحابه از رسول خدا (ص) شنیده بودند گرد آوری شد از این رو روایات متعدد و یکدست که همگی آنان دلالت بر توقیفی بودن تر تیب سوره ها دارتد معلوم می شود که مصحف امام مطابق آخرین عرضه قرآن کریم است ، که هیچ گونه باطلی در ان راه ندارد . اما با روایاتب که در مورد مصحف ابی و مصحف علی ابن ابی طالب(ع) آمده است چه باید کرد ؟ در این زمینه می توان دوگونه پاسخ داد : اول : ما روایاتی را معتبر می دانیم که اکثریت قریب به اتفاق آنها را قبول دارند ، که این خود شاهد بر سستی سایر روایات است ،پس به خاطر صعف سند نباید مورد لعتماد قرار گیرند . دوم این که می توان گفت که مصحف ابی و علی (ع) قبل از عرضه اخیر بوده اند ، اما پس از عرضه اخیر سوره های در ان مصاحف نیز در جای خود قرار گرفتند : این را قرطنی و غیر او اختیار کرده اند . نتیجه بحث این اسن که ترتیب سوره های قران نظیر ایات به فرمان الهی صورت پذیرفته است . (33)
توقیفی بودن یا نبودن نظم آیات
2. آیا ترتیب سوره های قران توقیفی است یا اجتهادی ؟
پاسخ به این سوال از آن جهت مهم است که در به تصویر کشیدن سیمای تاریخی تدوین قرآن بسیار کار ساز است . بسیاری از مفسران و قرآن پژوهان به توقیفی بودن قرآن پاسخ مثبت داده اند . جلال الدین سیوطی می گوید : « اجماع و نصوص فراوان دلالت بر توقیفی بودن ترتیب آیات دارند و تردیدی در این امر نیست . وی در این زمینه به چند روایت استناد کرده و می گوید : از جمله نصوصی که اجمالاً بر توقیفی بودن آیات دلالت دارند ، روایاتی هستند که قراءت سوره های مختلف قرآن در زمان و مکان های مختلف برای پیامبر نقل کرده اند، مثلاً در صحیح بخاری امده است که پیامبر سوره ی اعراف را در نماز قراءت می فرمود و یا هل اتی علی الانسان و الم تنزیل را در صبح های جمعه قرآئت می کرد . قاضی ابوبکر در کتاب انتصار گفته است : « ترتیب ایات ، امری واجب و فرمانی لازم است جبرئیل می گفت : فلان آیه را درفلان جا قرار دهید . وی همچنین معتقد است ، ترتیب ایات هر سوره و مواضع آن را از ناحیه پیامبر ثبت نموده ، همانگونه که قراءت را از آن حضرت دریافت کرده است . مکی و دیگران گفته اند : ترتیب ایات در سوره ها به دستور پیامبر بوده است و چون حضرت به ثبت « بسمله » در سوره ی برائت فرمان نداد ، این سوره بدون بسمله رها گردید . ابن حصار معتقد است که قرار دادن آیات به جای خویش ، منحصراً با وحی انجام گرفته است . پیامبر بود که می فرمود : فلان ایه را در فلان سوره قرار دهید و از تلاوت خود پیامبر (ص) به همین ترتیب کنونی با نقل متواتر یقین حاصل شده است . (34) زرکشی دلیل دیگری برای توقیفی بودن نزول قرآن می اورد: اصحاب ، قرآن را همان گونه که از پیامبر (ص) شنیدند ، نوشتند ، بدون آنکه چیزی را مقدم یا مؤخر دارند . تلاش صحابه در جمع آوری قران در یک موضع بود و نه ترتیب و نظم بخشیدن به آن ، چرا که قران در لوح محفوظ به همین صورت که در مصاحف فعلی ما وجود دارد ، نوشته شده بود خداوند آن را یکمرتبه به صورت کامل به اسمان دنیا نازل کرد سپس به صورت متفرق و به تدریچ در طول زندگی پیامبر (ص) برآن حضرت نازل می شد . (35) زرکشی از قول ابوالحسین ابن فارس نیز نقل می کند که جمع آیات در سوره ها توقیفی است و پیامبر متولی این کار بوده است ؟ اما آیا واقعیت نیز همین است ؟ آیا ترتیبی تمام آیات در تمام سوره های قرآن توقیفی است؟ اگر چنین است باید تمام آیات مکی در سوره های مکی و تمام آیه های مدنی در سوره های مدنی قرار داشته باشند ، در خالی مدعیان همین نظریه ، نظیر سیوطی ، زرکشی در نوشته هی خود به تفصیل از آیات مستثنیات (آیات مکی در سوره های مدنی و بلعکس ) سخن گفته و نمونه های آن را بر شمرده اند ، اگر کسی بگوید پیامبر گاهی اوقات خودش این ترتیب را بر هم می زد و این نیز عین توقیفی بودن است ، پاسخ روشن است ، همان طور که پیش از این گفتیم چنین اقدامی از سری پیامبر – که دستور دهد آیه ای در فلان موضع از سوره ی قبل قرار داده شود – چند مورد بیشتر گزارش نشده است . اکثر کسانی که به توقیفی بودن ترتتیب همه ی آیات نظر داده اند به همین مورد استناد کرده اند . آنان یک حکم کلی و سراسری برای همه ی آیات الهی را بر اساس یک روایت از عثمان بن ابی العاص یا ابن عباس صادر کرده اند در حالی نقل آنان فقط در مورد تعیین جایگاه یک آیه بوده است . استدلالی که جلال الدین سیوطی بر توقیفی بودن همه ی آیات نموده است ، نیز تام نیست ، زیرا اینکه قرائت سوره هایی از قرآ« را در زمان ها و مکانهای مختلف به پیامبر نسبت داده اند ، اولا شامل همه ی سوره ها نمی شود و ثانیاً سخن در تدوین و تنظیم آیات است و نه قرائت آن ، این تنظیم هم در زمان حیاات پیامبر (ص) و هم پس از رحلت انجام گرفته است و قرائت آن حضرت ، امکان تقدیم و تاخیر آیات در سوره ها از سوی دیگران را نفی نمی کند . استدلال زرکشی از همه عجیب تر است ، زیرا روایاتی که از شیعه و سنی بیانگر نزول قرآن از لوح محفوظ به آسمان چهارم یا آسمان دنیا هستند ، هیچگونه دلالتی بر اینکه قرآن به همین ترتیب فعلی در لوح محفوظ نوشته شده بوده است ، ندارد و اساساً آنرا روایات ناظر بر امری فراتر از کتابت . حقیقت این است که نمی توان از نظریه ی توقیفی بودن ترتیب تمام آیات دفاع نمود و ناچار باید به سراغ سوال دیگر رفت . نویسنده « التمهید » عقیده دارد که در تعدادی اندک از سوره ای قرآن کریم ترتیب طبیعی نزول وجود ندارد و نص خواصی هم از طرف پیامبر در ارتباط با تنظیم آیات آن در دست نیست بنابر این به ناچار باید حکم تئقیفی نبودن ترتیب این سور ها نمود . (36) اما علامه طباطبایی با اینکه معتقد به توقیفی بودن ترتیب آیات در اکثر سوره هایی را که تنظیم بعضی از آیات در آنها به اجتهاد و رای صحابه صورت گرفته است ، اندک نمیداند به نظر علامه وقع برخی از آیاتی که به صورت متفرق ناازل شده در جایی که فعلاً قرار دارند ، خالی از مداخله ی اجتهادی صحابه نبوده است و این مسئله از ظاهر روایات جمع اول قرآن ( در زمان خلیفه ی اول ) به دست می آید . علامه با استناد به روایتی که از طرق شیعه و سنی در نحوه ی تنظیم آیات سوره ها وجود دارد – مبنی بر اینکه مسلمانان ، آیات را به همان ترتیب نزول می نوشتند ، تا وقتی که بسم الله نازل می شد و آنگاه همه می فهمیدند سوره پایان یافته و سوره ی دیگری آغاز گشته است – استدلال می کند که این روایات ، صراحت دارند آیات قرآن نزد پیامبر به تریب نزول مرتب شده بودند ، آیات مکی در سوره های مکی و آیات مدنی در سوره های مدنی ، اگر اینکه ما اختلافی را در مواضع آیات مشاهده می کنیم مربوط به اجتهاد صحابه است . روایات غیر قابل شمارشی از اسباب نزول ، دلالت دارند که آِات فراوانی در سوره های مدنی هستند که در مکه نازل شده اند و آیاتی نیز در اواخر عمر پیامبر (ص) نازل شده اند ، اما در سوره هایی که نزولشان در اوایل هجرت است ، قرار گرفته اند . (37) در بیانی که از المیزان نقل گردید ، علامه طباطبایی عقیده بر توقیفی نبودن ترتیب گروهی از آیات در جمع آوری قرآن پس رحلت دارد، اما در زمان پیامبر اکرم (ص) که خود آن حضرت ناظر در امر کتابت قرآن بوده است ، بیگمان چنینی امری اتفاق نیفتاده و ترتیب توقیفی بوده است .
نتایج این تحقیق:
قرآن در زمان رسول خدا (ص) به طور کامل نگارش یافت منتها بر روی نوشت افزارهایی که نمی توانست به صورت مصحف و دفتری جمع آوری شود و رسول خدا (ص) به طور قطع به ترتیب آیات قرآنی ، مردم را واقف ساخت و اجمالاً درباره ی تریب سوره ها نیز ارشاداتی داشت . لذا در مصاحف مختلف – چون این ترتیب توقیفی نبوده است – دگر گونی هایی در ترتیب سوره های قرآن به چشم می خورد . بنابر این می توان گفت که قرآن با ترتیب موجود و با هر ترتیب دیگری در زمان رسول خدا (ص) وجود داشته یعنی قرآنی با هر ترتیب که منظور باشد و زمان پیامبر (ص) جمع آوری و مرتب گشت . امام نوشت افزارها به کیفتی بوده است که حفظ این ترتیب در مورد آنها بسیار دشوار بوده است به همین جهت نخست ، امیر المومنین (ع) پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) با ترتیب خاصی که مبتنی بر ترتیب تاریخ نزول قرآن بوده است به جمع و تالیف قرآن اقدام کرد .
پي نوشت ها :
1.سید ابوالفضل ، میر محمدی زرندی ، تاریخ و علوم قرآن ، ص 120
2. شیخ ابو علی الفضل بن حسن ، طبرسی ، تفسیر مجمع البیان ، ترجمه علی کرمی ، ج1 ص 43 مقدمه گ
3. سید ابوالقاسم ، خویی ، بیان درعلوم و مسائل کلی قرآن ، ترجمه محمد صادق نجفی ، ج1 ، صص 409-375
4. سید محمد باقر ، حجتی ، پژوهشی در تاریخ قرآن ، ج 1 ص 227
5. جلالدین عبد الرحمن ، سیوطی ، الاتقان فی علوم القرآن ، ترجمه سید مهدی حائری قزوینی ، ج 1 ، ص 201
6. سید محمد باقر ، حجتی ، همان ،ج1 ص 228 ( به نقل از تفسیر طبری ،ج1، ص 7
7. همان ،ص 228 ( به نقل از الفهرست طبری ص 42)
8. همان ، ص 231 (به نقل از فصل الخطاب ،ص 14)
9. محمد هادی ، معرفت ، آموزش علوم قرآن ، ص 339
10. جلالدین، سیوطی ، همان ، ص 201
11. محمد باقر ، مجلسی، بحار الانوار ، ج 92 ، ص 48
12. محمد هادی ، معرفت ، همان ، ص 340
13. محمد هادی ، معرفت ، همان ، ص212
14. سید محمد حسین ، طباطبایی ، المیزان فی تفسیر القرآن ، ترجمه موسوی همدانی، ج 12،صص 128-127
15. محمد هادی ، معرفت ، همان ، ص 340
16. حسین ، جوان آراسته ، علوم قرآنی ،ص 151
17. محمد باقر ، مجلسی، همان ، ج89 ،ص 67
18. عبد الرحمن ،سیوطی ،همان ،ج 1 ، ص 210
19. ابو علی فضل بن حسن ، طبرسی ، همان ، ج 2 ، ص 314
20. جلالدین، سیوطی ، همان ، ج 1، ص 210
21. محمد هادی ، معرفت ، همان ، ص 341
22. ابو علی فضل بن حسن ، طبرسی ، همان ، ج1، ص 15
23. سید ابوالقاسم ، خویی، البیان فی تفسیر القرآن ، صص 278-257
24. محمد هادی ، معرفت ، همان ، ص343
25. جلالدین، سیوطی ، همان ، ج 1، ص 210
26. سید محمد حسین ، طباطبایی، همان ، ج 12 ، ص 181
27. سید محمد باقر ، حجتی، همان ، ص 87
28. همان ، ص 97
29. سید محمد حسین ، طباطبایی، قرآن در اسلام ، ص 100
30. سید محمد باقر ، حجتی، همان ، ص 87
31. همان ، ص 89
32. دکتر صبحی صالح ، پژوهش هائی درباره ی قرآن ، ترجمه محمد مجتهد شبستری ،ص 116
33. محمد ، ابو زهره ، معجزه بزرگ ، ترجمه ی محمود ذبیحی ، ص 64
34. جلالدین، سیوطی ، همان ، ج 1، ص 213- 209
35. حسین ، جوان آراسته، همان ، ص 154
36. محمد هادی ، معرفت ، همان ،ص 214
37. سید محمد حسین ، طباطبایی ، المیزان فی تفسیر القرآن ، ترجمه موسوی همدانی، ج 12، ص 127
1. ابو زهره ،محمد: معجزه بزرگ پژوهشی در علوم قرآنی ، ترجمه ی محمود ذبیحی ،چاپ دوم ، مشهد ، آستان قدس رضوی ، بنیاد پژوهشهای اسلامی 1379
2. جوان آراسته ، حسین :درسنامه علوم قرآنی ، چاپ ششم ،قم ، بوستان کتاب انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی ، 1380
3. حجتی ، سید محمد باقر: پژوهشی در تاریخ قرآن کریم، چاپ نهم ، بی جا ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، 1375
4. خویی، سید ابوالقاسم: بیان در علوم و مسائل کلی قرآن ، ترجمه محمد صادق نجفی و هاشم زاده هریسی ، چاپ پنجم ، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوی ،تابستان 1375
5. سیوطی ، جلالدین عبد الرحمن:الاتقان فی علوم القرآن : ترجمه سید مهدی حائری قزوینی ، تصحیح ابراهیم ، چاپ چهارم ،تهران ، انتشارات امیر کبیر، 1382
6. طباطبایی، سید محمد حسین : المیزان فی تفسیر القرآن ، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، دفتر لنتشارات وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ، 1366
7. طباطبایی، سید محمد حسین: قرآن در اسلام ، تهران ، دارالکتب الاسلامیه، اسفند 1350
8. طبرسی ، شیخ ابو علی الفضل بن حسن ، تفسیر مجمع البیان فی التفسیر القرآن ، ترجمه علی کرمی ، چاپ اول ، تهران ، مؤسسه انتشارات فراهانی ، زمستان 1378
9. مجلسی، محمد باقر ، بحار الانوار، چاپ سوم ، بیروت ، دار الاحیاء التراث العربی ، 1403 هـ. .ق
10. معرفت ، محمد هادی : آموزش علوم قرآنی (ترجمه التهمیدات فی علوم القران) ترجمه ابو محمد وکیلی ، چاپ اول ، قم، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی ، 1371
11- میر محمد ی زرندی ، سید ابوالفضل : تاریخ و علوم قرآن ، چاپ یازدهم ، قم دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه حوزه علمیه قم ،تابستان 1377
12. دکتر صبحی صالح ، پژوهش هائی درباره ی قرآن ، ترجمه محمد مجتهد شبستری، چاپ چهارم ، بی جا ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، 1374
/ع