تهیه کننده: محمود کریمی
منبع:راسخون
زمانی که من به ملاقتش میرفتم هنوز دو روزش نشده بود.تاریخ تولدش ۱۵ بهمن ۱۳۸۴ است. آن جایی که من ایستاده ام در سالن انتظار، میشود با کمی سرک کشیدن از لای در نیمه باز او را دید. او که روی تخت لا به لای ملافه های سفید داراز کشیده و با صدای ضعیفی ناله میکند : فرشاد سابق،ویدای فعلی.
ویدا یک ترانس سکشوال است . او برای به دست آوردن هویت جنسی واقعی اش سالها جنگیده و حالا دو روز است که به آن چه میخواسته رسیده و خودش را از بیست و چند سال زندگی پنهانی و محرمانه، در جلد پسری به نام فرشاد نجات داده وگرچه هنوز حال خوشی نداردو ضعف ناشی از عمل و چند روز غذا نخوردن نای حرف زدن برایش نگذاشته با میل واشتیاق گفت وگو را شروع میکند:
(( ویدا یعنی گمشده، من بیست وپنج سال گم شده بودم!!))
او آخرین بچه یک خانواده شمالی است . در آخرین روز تابستان سال ۵۹،در شهر کمله در استان گیلان به دنیا آمده و از آن جا که پسر کوچولوی به ظاهر سالمی بوده اسمش را فرشاد گذاشتند. خانواده در خواب هم نمی دیددند که ممکن است روح کوچک زنانه در بدن پسر بچه اشان پنهان شده باشد و از سه چهار سالگی خودش را نشان دهد. فرشاد کوچک از همان سنین ،یعنی سال هایی که هویت جنسی بچه شکل میگیرد با تناقض آشنا شد از همان روزهایی که به جای توجه به ماشین و تفنگ های خودش،حسرت عروسک های دختر فامیل و همسایه به دلش ماند. از پوشیدن لباس پسرهای بیزار بود و دلش میخواست لباس های رنگی دخترانه بپوشد با دخترها بازی کند و نقش مامان را در خاله بازی ها به عهده بگیرد. فرشاد از همان زمان فهمید که با بقیه فرق دارد چون او خودش را یک دختر تمام و کمال میدانست.اما خانواده و اطرافیانش سعی می کردند به او بقبولانند که پسر است و باید ازهمه چیزهایی که دوست دارد چشم پوشی کند.
بالا رفتن سن هم نه تنها نتوانست فرشاد را طبیعی تر و هماهنگ تر کند،تعارض های را شدیدتر واوضاع را برخانواده اش سخت تر کرد. درسن بلوغ کابوس های فرشاد به اوج خود رسیده بود. روح زنانه دیگر درجسم مردانه نمی گنجید خودش میگوید: ((تمسخر و تحقیر هم از همان سال ها شروع شد. توی مدرسه ،محله، فامیل حرفم را به هیچکس نمیتوانستم بگویم چون حتی خانواده ام فکر میکردند این ها ادا اطوار است و خودش درست می شود. نمیدانید چند بار لوازم آرایش ام را دور ریختند!! نمیدانستند با چه شکنجه ای زندگی میکنم. من یک زن بودم خودم را یک زن کامل میدانستم اما مجبور بودم جسمی را تحمل کنم که تمام ویژگی های مردانه داشت بدتر از آن ایفای نقش مردانه طبق عرف جامعه بود،کاری ازعهده اش برنمی آمدم هیچ کس باور نمیکرد که من یک زن در قالب مرد هستم!!
اما این که ویدا چرا توانست و آنها نتوانستند بیشتر برمیگردد به تلاش هایی که ویدا برای تفهیم مشکل خودش به دیگران انجام داد. او از حدود سه سال پیش پیگیر جدی مشکلش آغاز کرد. وقتی فهمید که بیماریش چیست دست به کارشد
(( همه جارفتم، از وزارت بهداشت و سازمان بهزیستی گرفته تا دفتر ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی میخواستم به هر ترتیبی که شده هویت واقعی خود را بشناسم ولو یک روز مانده به آخر عمرم،تکلیف خودم را روشن کنم بدانم کی هستم .)) درهمین رفت و آمدها بود که ویدا تعداد زیادی از همدردان خویش آشنا شد. مشکلات و رنجهایی که کشیده اند را از نزدیک دید و تصمیم گرفت تلاش هایش را با هدف کمک به تمام این افراد دنبال کند.
او میگوید: (( من نسبت به خیلی ها وضعیت بهتری داشتم.حداقل از خانه و زندگی ام طرد نشده بودم.گرچه هنوز به خانواده ام چیزی نگفته بودم،اما از هر برخورد پدر وبرادرم می ترسیدم.مساله را با خواهرم در میان گذاشتم او هم ترسید به شوهرش چیزی نگفت . اما وقتی شوهرخواهرم این موضوع را فهمید بر خلاف انتظار خیلی خوب و منطقی با این مساله برخورد کرد. او حتی برای انجام عمل جراحی به من کمک مالی کرد. خیلی ها کمک کردند از فرمانداری بخش شهرداری و شورای شهر گرفته تا دفتر امام جمعه شهرمان. شاید اگر صحبت های حاج آقا دل شکسته امام جمعه شهر و آقای حیدری نماینده شهرمان با پدرم نبود او هیچ وقت راضی به این کار نمیشد. رضایت گرفتن از پدرم کار ساده ایی نبود خانواده اول که ماجرا را فهمیدند می خواستند مرا از خانه بیرون کنند پا درمیانی همین بزرگ تر ها و مسوولان شهر بود که مانع شد.))
سرانجام ویدا به خاطر فعالیت و دوندگی هایش توانست خیلی سریع تر از سایر این افراد مجوز عمل جراحی تغییر جنسیتی بگیرد اما دوسال صبر کرد تا ترس وواهمه ای که این عمل داشت از بین برود. او در این مدت شاهد جراحی تعدادی از دوستانش بود و پس از دیدن نتیجه عمل آنها ، وقتی که احساس کرد کاملا آمادگی این کار را دارد این عمل را انجام داد. او میگوید : وقتی به اطاق عمل میرفتم از ته دل خوشحال بودم سال ها انتظار چنین روزی را می کشیدم.
اکنون او می خواهد جنسیتش را تغییر دهد، البته اگر بتواند هزینه عملش را در ایران که حدود ۴۰۰۰ دلار است، تهیه کند. اگر خانواده اش از لحاظ مالی او را کمک نکنند، ممکن است او برای تهیه این مبلغ یکی از کلیه هایش را بفروشد.
مهیار می گوید: “خیلی ها می گویند که ممکن است با از دست دادن یکی از کلیه هایم به بیماری دیگری دچار شوم، اما من با یک کلیه هم می توانم زنده باشم، اما نمی توانم بین زمین و آسمان زندگی کنم.”
مهیار برای اینکه حس زندگی عادی را پیدا کند به کلینیک دکتر میرجلالی، از جراحان اصلی تغییر جنسیت، می رود. در آنجا زنانی هستند که مرد شده و مردانی هستند که زن شده اند و کسانی هم مانند مهیار منتظر عمل جراحی هستند که به عقیده خودشان تولد دیگری برایشان است.
دکتر میرجلالی در خصوص عمل مهیار با او صحبت می کند. دکتر میرجلالی می گوید در اروپا هر جراح متخصص تغییر جنسیت در یک دهه، حدود ۴۰ عمل انجام می دهد در صورتیکه او ظرف ۱۲ سال گذشته ۳۲۰ نفر را در ایران عمل کرده است.
آقای میرجلالی می گوید:” اگر شما یکی از کسانی را که من عمل کرده ام، در خیابان ببینید متوجه نخواهید شد که او روزی در قالب جنس مخالف بوده است.”
مهیار عاشق آن است که به فروشگاه های لوازم آرایشی برود و لاک ناخن جدیدی را امتحان کند و درباره کرم پودری که بتواند با آن ریشهای چانه اش را بپوشاند، از فروشنده مبهوت بپرسد.
منظره مردی که آرایش کرده است نگاه ها را در خیابان به خود جلب می کند. در اسلام مجاز نیست که کسی لباس جنس مخالف را بپوشد، یک مرد فقط باید لباس مردانه بپوشد. اما این دلیل بر این نیست که علما با تغییر جنسیت مخالف باشند.
حجة الاسلام مهدی کریمی نیا پایان نامه دکترای خود را در زمینه شرایط عمل جراحی تغییر جنسیت بر اساس قانون شرع اسلام نوشته است.
او به عنوان متخصص در این زمینه در مقابل سئوالهایی از قبیل مواجه می شود؛ آیا کسی که ازدواج کرده پیش از عمل تغییر جنسیت نیاز به کسب اجازه از همسرش دارد؟ آیا ازدواج میان دو نفر که یکی از آنها تغییر جنسیت می دهد خود به خود باطل می شود و چه اتفاقی برای مهریه و یا ارثیه زنی می افتد که تبدیل به یک مرد شده است؟
آقای کریمی نیا کتابی نشانم می دهد که ۴۱ سال پیش امام خمینی (ره) درباره مسائل جدید پزشکی از نظر اسلام، از جمله تغییر جنسیت نوشته است.
آقای کریمی نیا می گوید:” من معتقدم امام خمینی (ره) نخستین عالم جهان اسلام بود که مسئله تغییر جنسیت را مطرح کرد.”
فتوای امام خمینی (ره) در خصوص آزادی تغییر جنسیت در اسلام از سوی مقام معظم رهبری هم تائید شده است.
آقای کریمی نیا می گوید:”من عقیده دارم که اجازه تغییر جنسیت برای ترانس سکشوال ها حق طبیعی آنهاست. من قصد دارم که افراد ترانس سکشوال را از طریق کارم به مردم معرفی کنم و در واقع این ننگ و اتهامی که برخی اوقات به این افراد می چسباننند، از بین ببرم.”
حدود ۴۷۰ نفر از سال ۶۶ تا ۸۳ برای انجام عمل جراحی تغییر جنسیت به پزشک قانونی مراجعه کرده اند که در این بین مراجعه به مراکز استان ها ۵۷ نفر بوده که ۳۵ نفر مرد و۲۲ نفر زن بودند.
اما دکتر میرجلالی آمار کلی تر ارائه میکند: به عقیده او فرقی نمیکند کشورمورد نظر ایران باشد یا آمریکا یا هلند و.. آمار و ارقام این افراد در کل جوامع یکی است.
چیزی در حدود شش نفر در صدهزار نفر یعنی عوامل مثل نژاد، فرهنگ، ثروت، وضعیت اقتصادی جامعه، درآمد سرانه، یا میزان تحصیلات هیچ تاثیری روی تعداد کودکانی که با اختلال واژگونی هویت جنسی متولد میشوند ندارند.
از طرف دیگر به نظر میرسد تعداد پسرهایی که هویت جنسی زنانه دارند بیشتر از دخترهایی است که هویت جنسی مرادنه دارند. اما دکتر میرجلالی میگوید این اختلاف بسیار کم است و این دودسته تقریباً برابرند.
دکتر میرجلالی میگوید: شاید بتوان گفت نسبتشان ۶۰ به ۴۰ است اما پسرها این بیماری بیشتر جلب توجه می کنند. خودتان قضاوت کنید یک دختر ترانس سکشوال که روسری سرش میکند نهایت اختلالش این هست که موهایش را کوتاه میکند و یا آرایش نمی کند اما یک پسر ترانس سکشوال که موهایش را بلند میکند رنگ میکند آرایش میکند و زیور آلات به خودش آویزان میکند . پس طبیعی است که شما فکر میکنید تعداد پسران بیمار بیشتر است چون خیلی از دختران ترانس سکشوال شناخته نمیشوند و از روی ظاهر نمیتوان شناخت.))
معاون پزشكی، بالینی سازمان پزشكی قانونی در مهرماه 87 گفته بود: سالانه حدود 80 نفر در ایران با مجوز سازمان پزشكی قانونی با انجام عمل جراحی تغییر جنسیت میدهد كه حدود 90 درصد آنها تغییر جنسیت از مرد به زن است.
روال تغییر جنسیت در ایران به این ترتیب است كه افرادی كه دچار ابهام هویت جنسی هستند، مثلاً ظاهر مردانه دارند اما احساسات آنها زنانه است یا بر عكس از دادگاه درخواست انجام عمل تغییر جنسیت میكنند و دادگاه برای بررسی موضوع پرونده آنها به سازمان پزشكی قانونی ارجاع میدهد.
معمولاً برای تشخیص این كه فردی دچار اختلال هویت جنسی است یا نه ابتدا وضعیت ظاهری، جسمی و هورمونی او بررسی میشود و بعد از بعد روانی نیز از طریق یك روانپزشك با وی مصاحبه میشود، با خانواده وی نیز صحبت میشود و اگر واقعاً محرز شد كه فرد مشكل دارد اقدامات قانونی آغاز میشود.
روال قانونی این است كه ابتدا فرد را به مشاور روانپزشكی ارجاع میدهند تا بررسی شود آیا با مشاوره روانپزشكی امكان درمان وی وجود دارد یا آن قدر این احساس با او عجین است كه قابل برگشت نیست و حتماً باید عمل تغییر جنسیت انجام شود اگر طی مصاحبهها و مشاورههای مكرر لزوم این عمل تأیید شد و با نظر به نتایج آزمایشهای پزشكی و روانپزشكی كمیسیون تخصصی مربوطه در پزشكی قانونی مجوز تغییر جنسیت را برای فرد متقاضی صادر میكند. مراكز مجاز انجام عمل تغییر جنسیت از سوی وزارت بهداشت تعیین میشود و بر اساس آخرین اطلاعات موجود، وزارت بهداشت بیمارستان حضرت فاطمه زهرا(س) را به عنوان مركز انجام عملهای تغییر جنسیت معرفی كرده است. صدور مجوز تغییر جنسیت در ایران از حدود سال 1380 آغاز شده و هر سال تعدادی مجوز برای این كار صادر میشود، آمار سال 86 نشان میدهد كه در این سال حدود 85 مجوز تغییر جنسیت صادر شد كه البته تعدادی از مجوزها قطعی نبود و مشروط بود و به شرط رضایت خانواده و تأمین هزینه عمل از سوی خانواده بیمار صادر شد.
بخشی از هزینه عمل جراحی تعدادی از این بیماران از سوی سازمان بهزیستی پرداخت میشود.
قبل از این تاریخ، تغییر جنسیت دو جنسیها کم و بیش وجود داشت، ولی تغییر جنسیت یک فردی که از نظر ظاهر سالم بود، چیز عجیب و جدیدی محسوب میشد.
اولین تغییر جنسیت در انگلستان در فاصله سالهای 1942-1948 میلادی اتفاق افتاد که دختری به نام لورا دیلون تغییر جنسیت داد و پسر شد و نام مایکل دیلون را برای خود انتخاب کرد.
سابقه تغییر جنسیت در آمریکا، به عنوان یک موضوع پزشکی، به سال 1952 میلادی باز میگردد و نخستین تغییر جنسیت در کشور مصر در سال 1982 میلادی اتفاق افتاد، که جوان نوزده سالهای به نام عبدالله تغییر جنسیت داد و نام سالی را برای خود انتخاب کرد.
تغییر جنسیت در بیماران ترانس سکشوال مورد اختلاف شدید صاحبنظران است. تقریباً همه فقیهان سنی و نیز کلیسای مسیحی با این عمل جراحی مخالفند. از نظر آنان این کار تغییر در خلقت خداست، اما عده زیادی از فقیهان شیعه با این کار موافقند و از نظر آنان بیماران ترانس میتوانند تغییر جنسیت دهند. البته از نظر فقیهان شیعه برای تغییر جنسیت حداقل باید دو شرط زیر وجود داشته باشد؛
شرط اول) بیماری ترانس سکشوال، واقعی و قطعی باشد؛ بنابراین افرادی که بیماری آنان مشکوک است، مجاز به تغییر جنسیت نیستند.
شرط دوم) تغییر جنسیت باید به صورت کامل صورت بگیرد؛ یعنی مرد پس از تغییر جنسیت کاملاً به زن تبدیل شود، یا زن پس از تغییر جنسیت کاملاً به مرد.
توضیح اینکه در سال 1964 میلادی، امام خمینی (ره) از سوی شاه ایران به ترکیه تبعید شد. وی به مدت حدود یک سال در شهر بورسای ترکیه ساکن بود و در این مدت یک کتاب فقهی به نام تحریرالوسیله نوشت. او در این کتاب مسائل فقهی و حقوقی تغییر جنسیت را بیان داشته است. دیدگاه امام خمینی(ره) در این کتاب مهمترین منبع فقهی برای تبیین جایگاه حقوقی تغییر جنسیت در پس از انقلاب شده است. امام خمینی(ره) میگوید: تغییر جنسیت مرد به زن، یا تغییر جنسیت زن به مرد، و نیز تغییر جنسیت خنثی (Khonsa) یا دو جنسی (Hermafrodit) به مرد یا زن حرام نیست.»
پس از انقلاب اسلامی ایران و در سال 1985 میلادی مردی به نام فریدون، که دچار بیماری شدید ترانس سکشوال بود، پیش امام خمینی(ره) رفت و خواهان دریافت مجوز شرعی برای تغییر جنسیت شد. امام خمینی(ره) در فتوای خویش برای این بیماری چنین نوشت: «تغییر جنسیت با تجویز طبیب مورد اعتماد اشکالی شرعی ندارد … .»
بعد ازفتوای ایشان، بهتدریج عملهای تغییر جنسیت با مجوزهای قانونی و حقوقی انجام شد. از سال 1985 میلادی تاکنون دهها تغییر جنسیت با اجازه دادگستری و پزشکی قانونی جمهوری اسلامی ایران انجام شده که افراد پس از تغییر جنسیت، شناسنامه جدید دریافت میکنند و از حمایتهای قانونی و شرعی برخوردار میشوند.
همچنین از نظر مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنهای، تغییر جنسیت برای افراد بیماری جسمی و روحی مجاز اعلام شده است. افزون براین، از نظر ده تن از فقیهان شیعه مانند حضرت آیت الله سیستانی در عراق، تغییر جنسیت برای بیماران روحی مجاز است.
بر این اساس یک رویه فقهی و قانونی به وجود آمده است که افراد بیمار جسمی یا روحی زیرنظر پزشکان میتوانند تغییر جنسیت داده و از حمایتهای قانونی بهرهمند شوند و این در حالی است که تغییر جسنیت از نظر کلیسای مسیحی و نیز فقهای اهل سنت غیر مجاز اعلام شده است.
اگر هر یک از برادر یا خواهر تغییر جنسیت دهد و به جنس مخالف در آید، نسبت خانوادگی میان آن دو عوض میشود؛ یعنی برادر، خواهر میشود و خواهر، برادر و اگر عمو تغییر جنسیت دهد، به عمه بدل میشود و اگر عمه تغییر جنسیت دهد، به عمو. همچنین با تغییر جنسیت، دایی به خاله و خاله به دایی تغییر میکند.
توجه به این نکته ضروری است که پدر با تغییر جنسیت، هیچگاه به مادر تبدیل نمیشود و نیز مادر پس از تغییر جنسیت به عنوان پدر شناخته نمیشود.
البته این تغییر جنسیت باید با دقت نظر و با مراقبتهای ویژه پزشکی همراه باشد، تا تنها بیماران خاص که راه درمان دیگری برای آنان وجود ندارد، تغییر جنسیت دهند و باید جلوی تغییر جنسیتهای غیر مجاز گرفته شود.
منابع :
1- مجله الکترونیکی ماها
2- خبرگزاری البرز
3- روزنامه كیهان
4- سایت سپید لحظه ها
5- سایت تابناک
6- خبرگزاری رسا
7- خبرگزاری فارس
8- سایت www.magiran.com
9- سایت pezeshkan.org
10- سایت Pezeshk.us
11- فردا نیوز
و تعدادی از وبلاگها...
ویدا یک ترانس سکشوال است . او برای به دست آوردن هویت جنسی واقعی اش سالها جنگیده و حالا دو روز است که به آن چه میخواسته رسیده و خودش را از بیست و چند سال زندگی پنهانی و محرمانه، در جلد پسری به نام فرشاد نجات داده وگرچه هنوز حال خوشی نداردو ضعف ناشی از عمل و چند روز غذا نخوردن نای حرف زدن برایش نگذاشته با میل واشتیاق گفت وگو را شروع میکند:
(( ویدا یعنی گمشده، من بیست وپنج سال گم شده بودم!!))
او آخرین بچه یک خانواده شمالی است . در آخرین روز تابستان سال ۵۹،در شهر کمله در استان گیلان به دنیا آمده و از آن جا که پسر کوچولوی به ظاهر سالمی بوده اسمش را فرشاد گذاشتند. خانواده در خواب هم نمی دیددند که ممکن است روح کوچک زنانه در بدن پسر بچه اشان پنهان شده باشد و از سه چهار سالگی خودش را نشان دهد. فرشاد کوچک از همان سنین ،یعنی سال هایی که هویت جنسی بچه شکل میگیرد با تناقض آشنا شد از همان روزهایی که به جای توجه به ماشین و تفنگ های خودش،حسرت عروسک های دختر فامیل و همسایه به دلش ماند. از پوشیدن لباس پسرهای بیزار بود و دلش میخواست لباس های رنگی دخترانه بپوشد با دخترها بازی کند و نقش مامان را در خاله بازی ها به عهده بگیرد. فرشاد از همان زمان فهمید که با بقیه فرق دارد چون او خودش را یک دختر تمام و کمال میدانست.اما خانواده و اطرافیانش سعی می کردند به او بقبولانند که پسر است و باید ازهمه چیزهایی که دوست دارد چشم پوشی کند.
بالا رفتن سن هم نه تنها نتوانست فرشاد را طبیعی تر و هماهنگ تر کند،تعارض های را شدیدتر واوضاع را برخانواده اش سخت تر کرد. درسن بلوغ کابوس های فرشاد به اوج خود رسیده بود. روح زنانه دیگر درجسم مردانه نمی گنجید خودش میگوید: ((تمسخر و تحقیر هم از همان سال ها شروع شد. توی مدرسه ،محله، فامیل حرفم را به هیچکس نمیتوانستم بگویم چون حتی خانواده ام فکر میکردند این ها ادا اطوار است و خودش درست می شود. نمیدانید چند بار لوازم آرایش ام را دور ریختند!! نمیدانستند با چه شکنجه ای زندگی میکنم. من یک زن بودم خودم را یک زن کامل میدانستم اما مجبور بودم جسمی را تحمل کنم که تمام ویژگی های مردانه داشت بدتر از آن ایفای نقش مردانه طبق عرف جامعه بود،کاری ازعهده اش برنمی آمدم هیچ کس باور نمیکرد که من یک زن در قالب مرد هستم!!
رویا تعبیر میشود
ویدا را نه فقط اهالی و مسولان شهر خودش که تمام شهره وروستاهای اطراف میشناسند. چون ویدا در میان ترانس سکشوال های منطقه تنها کسی است که موفق به تغییر جنسیتی شده است. او می گوید : (( در کل لنگرود، رودسر،کمله و املش ما هشت نفریم وقتی من داشتم برای عمل به تهران می آمدم دوستانم گریه میکردند هم از شادی این که من میتوانستم به این مرحله برسم و هم ازغصه این که چرا آنها نمیتوانند جراحی کنند.))اما این که ویدا چرا توانست و آنها نتوانستند بیشتر برمیگردد به تلاش هایی که ویدا برای تفهیم مشکل خودش به دیگران انجام داد. او از حدود سه سال پیش پیگیر جدی مشکلش آغاز کرد. وقتی فهمید که بیماریش چیست دست به کارشد
(( همه جارفتم، از وزارت بهداشت و سازمان بهزیستی گرفته تا دفتر ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی میخواستم به هر ترتیبی که شده هویت واقعی خود را بشناسم ولو یک روز مانده به آخر عمرم،تکلیف خودم را روشن کنم بدانم کی هستم .)) درهمین رفت و آمدها بود که ویدا تعداد زیادی از همدردان خویش آشنا شد. مشکلات و رنجهایی که کشیده اند را از نزدیک دید و تصمیم گرفت تلاش هایش را با هدف کمک به تمام این افراد دنبال کند.
او میگوید: (( من نسبت به خیلی ها وضعیت بهتری داشتم.حداقل از خانه و زندگی ام طرد نشده بودم.گرچه هنوز به خانواده ام چیزی نگفته بودم،اما از هر برخورد پدر وبرادرم می ترسیدم.مساله را با خواهرم در میان گذاشتم او هم ترسید به شوهرش چیزی نگفت . اما وقتی شوهرخواهرم این موضوع را فهمید بر خلاف انتظار خیلی خوب و منطقی با این مساله برخورد کرد. او حتی برای انجام عمل جراحی به من کمک مالی کرد. خیلی ها کمک کردند از فرمانداری بخش شهرداری و شورای شهر گرفته تا دفتر امام جمعه شهرمان. شاید اگر صحبت های حاج آقا دل شکسته امام جمعه شهر و آقای حیدری نماینده شهرمان با پدرم نبود او هیچ وقت راضی به این کار نمیشد. رضایت گرفتن از پدرم کار ساده ایی نبود خانواده اول که ماجرا را فهمیدند می خواستند مرا از خانه بیرون کنند پا درمیانی همین بزرگ تر ها و مسوولان شهر بود که مانع شد.))
سرانجام ویدا به خاطر فعالیت و دوندگی هایش توانست خیلی سریع تر از سایر این افراد مجوز عمل جراحی تغییر جنسیتی بگیرد اما دوسال صبر کرد تا ترس وواهمه ای که این عمل داشت از بین برود. او در این مدت شاهد جراحی تعدادی از دوستانش بود و پس از دیدن نتیجه عمل آنها ، وقتی که احساس کرد کاملا آمادگی این کار را دارد این عمل را انجام داد. او میگوید : وقتی به اطاق عمل میرفتم از ته دل خوشحال بودم سال ها انتظار چنین روزی را می کشیدم.
از ویدا میپرسم برای آینده اش چه برنامه ایی دارد؟
میگوید: می خواهم ازدواج کنم با مردی که عاشق روح وذهن من باشد نه گرفتار ظواهر و حرف مردم میخواهم تحصیلاتم را ادامه دهم و شغل خوبی پیدا کنم. میخواهم یک زندگی عادی داشته باشم، مثل همه مردم وهمه کسانی که از اول عمر تکلیف جنسیتشان معلوم بوده. و ازهمه مهم تر میخواهم از حقوق افراد ترانس سکشوال دفاع کنم من خیلی تابه حال دوندگی داشتم اما از امروز دوندگی بیشتری میکنم من تا زمانی که شخصاً و حضوری خدمت آقای احمدی نژاد نرسم آرام نمیگریم. من هرجا لازم باشد میروم تا حقوق پایمال شده افراد مثل خودم را زنده کنم تا دیگر خانواده ها بدانند ممکن است یک بچه ترانس سشکوال داشته باشند مثل لب شکری و یا هر بیماری دیگر. تا دیگر در خیابان هیچ کس به یک بیمار ترانس سکشوال نخندد و رو ترش نکند. این دنیا ایده آل من است دنیایی که در آن ترانس سکشول های آینده رنج هایی که من ودوستانم تجربه کرده اند تجربه نکنند.مهیار ۲۰ سال است که با روحیه زنانه در بدن یک مرد اسیر است:
زمانی که مهیار کودکی کم سال بود دوست داشت که لباسهای دخترانه بپوشد و استفاده از لوازم آرایش را امتحان کند، اما زمانی که او بزرگتر شد شرایط برایش سختتر شد. مهیار می گوید:” من شدیدا احتیاج داشتم که آرایش کنم، ولی مجبور بودم این کار را در خفا انجام دهم.”اکنون او می خواهد جنسیتش را تغییر دهد، البته اگر بتواند هزینه عملش را در ایران که حدود ۴۰۰۰ دلار است، تهیه کند. اگر خانواده اش از لحاظ مالی او را کمک نکنند، ممکن است او برای تهیه این مبلغ یکی از کلیه هایش را بفروشد.
مهیار می گوید: “خیلی ها می گویند که ممکن است با از دست دادن یکی از کلیه هایم به بیماری دیگری دچار شوم، اما من با یک کلیه هم می توانم زنده باشم، اما نمی توانم بین زمین و آسمان زندگی کنم.”
مهیار برای اینکه حس زندگی عادی را پیدا کند به کلینیک دکتر میرجلالی، از جراحان اصلی تغییر جنسیت، می رود. در آنجا زنانی هستند که مرد شده و مردانی هستند که زن شده اند و کسانی هم مانند مهیار منتظر عمل جراحی هستند که به عقیده خودشان تولد دیگری برایشان است.
دکتر میرجلالی در خصوص عمل مهیار با او صحبت می کند. دکتر میرجلالی می گوید در اروپا هر جراح متخصص تغییر جنسیت در یک دهه، حدود ۴۰ عمل انجام می دهد در صورتیکه او ظرف ۱۲ سال گذشته ۳۲۰ نفر را در ایران عمل کرده است.
آقای میرجلالی می گوید:” اگر شما یکی از کسانی را که من عمل کرده ام، در خیابان ببینید متوجه نخواهید شد که او روزی در قالب جنس مخالف بوده است.”
مهیار عاشق آن است که به فروشگاه های لوازم آرایشی برود و لاک ناخن جدیدی را امتحان کند و درباره کرم پودری که بتواند با آن ریشهای چانه اش را بپوشاند، از فروشنده مبهوت بپرسد.
منظره مردی که آرایش کرده است نگاه ها را در خیابان به خود جلب می کند. در اسلام مجاز نیست که کسی لباس جنس مخالف را بپوشد، یک مرد فقط باید لباس مردانه بپوشد. اما این دلیل بر این نیست که علما با تغییر جنسیت مخالف باشند.
حجة الاسلام مهدی کریمی نیا پایان نامه دکترای خود را در زمینه شرایط عمل جراحی تغییر جنسیت بر اساس قانون شرع اسلام نوشته است.
او به عنوان متخصص در این زمینه در مقابل سئوالهایی از قبیل مواجه می شود؛ آیا کسی که ازدواج کرده پیش از عمل تغییر جنسیت نیاز به کسب اجازه از همسرش دارد؟ آیا ازدواج میان دو نفر که یکی از آنها تغییر جنسیت می دهد خود به خود باطل می شود و چه اتفاقی برای مهریه و یا ارثیه زنی می افتد که تبدیل به یک مرد شده است؟
آقای کریمی نیا کتابی نشانم می دهد که ۴۱ سال پیش امام خمینی (ره) درباره مسائل جدید پزشکی از نظر اسلام، از جمله تغییر جنسیت نوشته است.
آقای کریمی نیا می گوید:” من معتقدم امام خمینی (ره) نخستین عالم جهان اسلام بود که مسئله تغییر جنسیت را مطرح کرد.”
فتوای امام خمینی (ره) در خصوص آزادی تغییر جنسیت در اسلام از سوی مقام معظم رهبری هم تائید شده است.
آقای کریمی نیا می گوید:”من عقیده دارم که اجازه تغییر جنسیت برای ترانس سکشوال ها حق طبیعی آنهاست. من قصد دارم که افراد ترانس سکشوال را از طریق کارم به مردم معرفی کنم و در واقع این ننگ و اتهامی که برخی اوقات به این افراد می چسباننند، از بین ببرم.”
عوامل به وجود آمدن این بیماری در ایران
دکتر میر جلالی در این زمینه دست به تحقیقاتی زده و معتقد است : ما از همه مادرانی که فرزند ترانس سکشوال دارند سوال میکنیم که آیا در دوران سه ماهگی حاملگی،یک شوک روانی یا عصبی داشته اند یانه ؟ تعداد نسبتاً زیادی از این افراد جواب مثبت میدهند. حوادث ناگواری مثل از دست دادن همسر یا یکی از اعضای خانواده طلاق، ترس های شدید برای این افراد در دوران بارداری اتفاق افتاده است. تعداد زیادی از بیماران ما از جنوب و جنوب غرب کشورمان می آیند با یک حساب سرانگشتی میتوان فهمیمد زمانی که مادران این ها سه یا چهار ماهه حامله بودند سال های اولیه شروع جنگ تحمیلی بوده این نشان میدهد که شوک عصبی ممکن است باعث ایجاد ترشحات هورمونی خاص میشود که محیط رحم را تغییردهد و روی نحوه رشد مغز جنین تاثیر بگذارد.آمار این افراد
دکتر علی رضا کاهانی کارشناس پزشک قانونی در همایش « بررسی اختلال هویت جنسی » در مشهد میگوید :حدود ۴۷۰ نفر از سال ۶۶ تا ۸۳ برای انجام عمل جراحی تغییر جنسیت به پزشک قانونی مراجعه کرده اند که در این بین مراجعه به مراکز استان ها ۵۷ نفر بوده که ۳۵ نفر مرد و۲۲ نفر زن بودند.
اما دکتر میرجلالی آمار کلی تر ارائه میکند: به عقیده او فرقی نمیکند کشورمورد نظر ایران باشد یا آمریکا یا هلند و.. آمار و ارقام این افراد در کل جوامع یکی است.
چیزی در حدود شش نفر در صدهزار نفر یعنی عوامل مثل نژاد، فرهنگ، ثروت، وضعیت اقتصادی جامعه، درآمد سرانه، یا میزان تحصیلات هیچ تاثیری روی تعداد کودکانی که با اختلال واژگونی هویت جنسی متولد میشوند ندارند.
از طرف دیگر به نظر میرسد تعداد پسرهایی که هویت جنسی زنانه دارند بیشتر از دخترهایی است که هویت جنسی مرادنه دارند. اما دکتر میرجلالی میگوید این اختلاف بسیار کم است و این دودسته تقریباً برابرند.
دکتر میرجلالی میگوید: شاید بتوان گفت نسبتشان ۶۰ به ۴۰ است اما پسرها این بیماری بیشتر جلب توجه می کنند. خودتان قضاوت کنید یک دختر ترانس سکشوال که روسری سرش میکند نهایت اختلالش این هست که موهایش را کوتاه میکند و یا آرایش نمی کند اما یک پسر ترانس سکشوال که موهایش را بلند میکند رنگ میکند آرایش میکند و زیور آلات به خودش آویزان میکند . پس طبیعی است که شما فکر میکنید تعداد پسران بیمار بیشتر است چون خیلی از دختران ترانس سکشوال شناخته نمیشوند و از روی ظاهر نمیتوان شناخت.))
تعداد دو جنسی ها در ایران
کامران باقری لنکرانی وزیر بهداشت دولت نهم زمانی گفته بود: حدود 2000 بیمار دوجنسی در كشور ثبت نام شده اند كه پیش بینی می شود تعداد واقعی این افراد 4000 نفر باشد.معاون پزشكی، بالینی سازمان پزشكی قانونی در مهرماه 87 گفته بود: سالانه حدود 80 نفر در ایران با مجوز سازمان پزشكی قانونی با انجام عمل جراحی تغییر جنسیت میدهد كه حدود 90 درصد آنها تغییر جنسیت از مرد به زن است.
روال تغییر جنسیت در ایران به این ترتیب است كه افرادی كه دچار ابهام هویت جنسی هستند، مثلاً ظاهر مردانه دارند اما احساسات آنها زنانه است یا بر عكس از دادگاه درخواست انجام عمل تغییر جنسیت میكنند و دادگاه برای بررسی موضوع پرونده آنها به سازمان پزشكی قانونی ارجاع میدهد.
معمولاً برای تشخیص این كه فردی دچار اختلال هویت جنسی است یا نه ابتدا وضعیت ظاهری، جسمی و هورمونی او بررسی میشود و بعد از بعد روانی نیز از طریق یك روانپزشك با وی مصاحبه میشود، با خانواده وی نیز صحبت میشود و اگر واقعاً محرز شد كه فرد مشكل دارد اقدامات قانونی آغاز میشود.
روال قانونی این است كه ابتدا فرد را به مشاور روانپزشكی ارجاع میدهند تا بررسی شود آیا با مشاوره روانپزشكی امكان درمان وی وجود دارد یا آن قدر این احساس با او عجین است كه قابل برگشت نیست و حتماً باید عمل تغییر جنسیت انجام شود اگر طی مصاحبهها و مشاورههای مكرر لزوم این عمل تأیید شد و با نظر به نتایج آزمایشهای پزشكی و روانپزشكی كمیسیون تخصصی مربوطه در پزشكی قانونی مجوز تغییر جنسیت را برای فرد متقاضی صادر میكند. مراكز مجاز انجام عمل تغییر جنسیت از سوی وزارت بهداشت تعیین میشود و بر اساس آخرین اطلاعات موجود، وزارت بهداشت بیمارستان حضرت فاطمه زهرا(س) را به عنوان مركز انجام عملهای تغییر جنسیت معرفی كرده است. صدور مجوز تغییر جنسیت در ایران از حدود سال 1380 آغاز شده و هر سال تعدادی مجوز برای این كار صادر میشود، آمار سال 86 نشان میدهد كه در این سال حدود 85 مجوز تغییر جنسیت صادر شد كه البته تعدادی از مجوزها قطعی نبود و مشروط بود و به شرط رضایت خانواده و تأمین هزینه عمل از سوی خانواده بیمار صادر شد.
بخشی از هزینه عمل جراحی تعدادی از این بیماران از سوی سازمان بهزیستی پرداخت میشود.
اولین تغییر جنسیت در ایران
اولین تغییر جنسیت در ایران در سال 1930 میلادی اتفاق افتاد که بر اساس آن پزشکی به نام دکتر خلعتبری پسر هیجده سالهای را با عمل جراحی به یک دختر تبدیل کرد. این مسأله در آن زمان سر و صدای زیادی ایجاد کرد. البته این تغییر جنسیت در مورد یک جوان ترانس سکشوال (Transsexual) بود که از نظر جسمی کاملاً مرد بود، ولی از نظر روحی و روانی خود را زن میدانست و با اصرار و رضایت فراوان خواهان تغییر جنسیت بود. وی میگفت: اگر تغییر جنسیت صورت نگیرد خودکشی خواهم کرد.قبل از این تاریخ، تغییر جنسیت دو جنسیها کم و بیش وجود داشت، ولی تغییر جنسیت یک فردی که از نظر ظاهر سالم بود، چیز عجیب و جدیدی محسوب میشد.
اولین تغییر جنسیت در انگلستان در فاصله سالهای 1942-1948 میلادی اتفاق افتاد که دختری به نام لورا دیلون تغییر جنسیت داد و پسر شد و نام مایکل دیلون را برای خود انتخاب کرد.
سابقه تغییر جنسیت در آمریکا، به عنوان یک موضوع پزشکی، به سال 1952 میلادی باز میگردد و نخستین تغییر جنسیت در کشور مصر در سال 1982 میلادی اتفاق افتاد، که جوان نوزده سالهای به نام عبدالله تغییر جنسیت داد و نام سالی را برای خود انتخاب کرد.
افراد خواهان تغییر جنسیت
افرادی که ممکن است خواهان تغییر جنسیت باشند، حداقل یکی از دو گروه زیر هستند:1) دو جنسیها (Hermaphrodite):
این افراد دارای آلت تناسلی از هر دو جنس هستند؛ از این رو، دارای اختلال هویت جنسی یا ابهام در جنسیت هستند. در جراحی تغییر جنسیت، یکی از دو آلت تناسلی که ضعیف، کوچک و یا غیر مناسب تشخیص داده شود، حذف و آلت دیگر تقویت و جایگزین میشود. در این حالت بیمار دو جنسی به یکی از دو جنس مذکر یا مؤنث تبدیل میشود. این نوع تغییر جنسیتها از گذشته تاکنون وجود داشته و اساساً برای آن هیچ مخالفتی وجود ندارد؛ چون بیماری آنان محرز و ثابت است و حتی حقوقدانان سنّی و کلیسای مسیحی که با تغییر جنسیت مخالف هستند، با تغییر جنسیت این گروه مخالفتی ندارند و در واقع تغییر جنسیت به عنوان معالجه و خروج دو جنسیها از بلاتکلیفی جنسی است.2) ترانس سکشوالها (Transsexual):
برخی بیماران روحی خود را متعلق به جنس مخالف میدانند. امروز ما با برخی بیماران روحی و روانی روبهروییم که از نظر فیزیکی هیچگونه اختلال جنسیتی ندارند، ولی حاضر به پذیرش جنسیت فعلی خود نیستند. به عبارت دیگر این گروه بیماران روانی، مردانی هستند که خود را زن میدانند، و یا زنانی هستند که خود را مرد میپندارند. این بیماری تقریباً در بیشتر کشورهای دنیا مشاهده شده و مخصوص جغرافیای خاصی نیست. گاه این بیماران به خودکشی دست میزنند که حداقل سه مورد آن در ایران گزارش شده است. به گفته برخی روانشناسان، برای برخی از این بیماران هیچ راه درمانی جز تغییر جنسیت وجود ندارد.تغییر جنسیت در بیماران ترانس سکشوال مورد اختلاف شدید صاحبنظران است. تقریباً همه فقیهان سنی و نیز کلیسای مسیحی با این عمل جراحی مخالفند. از نظر آنان این کار تغییر در خلقت خداست، اما عده زیادی از فقیهان شیعه با این کار موافقند و از نظر آنان بیماران ترانس میتوانند تغییر جنسیت دهند. البته از نظر فقیهان شیعه برای تغییر جنسیت حداقل باید دو شرط زیر وجود داشته باشد؛
شرط اول) بیماری ترانس سکشوال، واقعی و قطعی باشد؛ بنابراین افرادی که بیماری آنان مشکوک است، مجاز به تغییر جنسیت نیستند.
شرط دوم) تغییر جنسیت باید به صورت کامل صورت بگیرد؛ یعنی مرد پس از تغییر جنسیت کاملاً به زن تبدیل شود، یا زن پس از تغییر جنسیت کاملاً به مرد.
دلیل فقهای شیعه
از نظر فقهای شیعه دلیل شرعی از قرآن کریم یا روایات اسلامی مبنی بر حرام بودن تغییر جنسیت نداریم. همچنین کسانی که خواهان تغییر جنسیت هستند، به بیماری شدید جسمی و روحی مبتلا شدهاند و تغییر جنسیت راهی برای معالجه و درمان اینگونه بیماران است. بنابراین، تغییر جنسیت، تغییر در خلقت خدا محسوب نمیشود.تغییر جنسیت از نظر حقوق ایران
امام خمینی (ره) اولین فقیه و دانشمند مسلمان است که مسائل فقهی و حقوقی تغییر جنسیت را بیان کرده است. وی معتقد است که تغییر جنسیت حرام نیست.توضیح اینکه در سال 1964 میلادی، امام خمینی (ره) از سوی شاه ایران به ترکیه تبعید شد. وی به مدت حدود یک سال در شهر بورسای ترکیه ساکن بود و در این مدت یک کتاب فقهی به نام تحریرالوسیله نوشت. او در این کتاب مسائل فقهی و حقوقی تغییر جنسیت را بیان داشته است. دیدگاه امام خمینی(ره) در این کتاب مهمترین منبع فقهی برای تبیین جایگاه حقوقی تغییر جنسیت در پس از انقلاب شده است. امام خمینی(ره) میگوید: تغییر جنسیت مرد به زن، یا تغییر جنسیت زن به مرد، و نیز تغییر جنسیت خنثی (Khonsa) یا دو جنسی (Hermafrodit) به مرد یا زن حرام نیست.»
پس از انقلاب اسلامی ایران و در سال 1985 میلادی مردی به نام فریدون، که دچار بیماری شدید ترانس سکشوال بود، پیش امام خمینی(ره) رفت و خواهان دریافت مجوز شرعی برای تغییر جنسیت شد. امام خمینی(ره) در فتوای خویش برای این بیماری چنین نوشت: «تغییر جنسیت با تجویز طبیب مورد اعتماد اشکالی شرعی ندارد … .»
بعد ازفتوای ایشان، بهتدریج عملهای تغییر جنسیت با مجوزهای قانونی و حقوقی انجام شد. از سال 1985 میلادی تاکنون دهها تغییر جنسیت با اجازه دادگستری و پزشکی قانونی جمهوری اسلامی ایران انجام شده که افراد پس از تغییر جنسیت، شناسنامه جدید دریافت میکنند و از حمایتهای قانونی و شرعی برخوردار میشوند.
همچنین از نظر مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنهای، تغییر جنسیت برای افراد بیماری جسمی و روحی مجاز اعلام شده است. افزون براین، از نظر ده تن از فقیهان شیعه مانند حضرت آیت الله سیستانی در عراق، تغییر جنسیت برای بیماران روحی مجاز است.
بر این اساس یک رویه فقهی و قانونی به وجود آمده است که افراد بیمار جسمی یا روحی زیرنظر پزشکان میتوانند تغییر جنسیت داده و از حمایتهای قانونی بهرهمند شوند و این در حالی است که تغییر جسنیت از نظر کلیسای مسیحی و نیز فقهای اهل سنت غیر مجاز اعلام شده است.
تأثیر تغییر جنسیت بر زندگی فردی و اجتماعی
تغییر جنسیت تأثیر زیادی بر زندگی فردی و اجتماعی شخص میگذارد. اگر تغییر جنسیت پس از ازدواج باشد، ازدواج سابق باطل و منحل میشود؛ چون ازدواج دو مرد یا دو زن از نظر اسلام حرام و ممنوع است. بلکه مرد پس از تغییر جنسیت و تبدیل شدن به یک زن میتواند با یک مرد دیگر ازدواج کند. نیز یک زن پس از تغییر جنسیت و تبدیل شدن به یک مرد میتواند با یک زن دیگر ازدواج کند.اگر هر یک از برادر یا خواهر تغییر جنسیت دهد و به جنس مخالف در آید، نسبت خانوادگی میان آن دو عوض میشود؛ یعنی برادر، خواهر میشود و خواهر، برادر و اگر عمو تغییر جنسیت دهد، به عمه بدل میشود و اگر عمه تغییر جنسیت دهد، به عمو. همچنین با تغییر جنسیت، دایی به خاله و خاله به دایی تغییر میکند.
توجه به این نکته ضروری است که پدر با تغییر جنسیت، هیچگاه به مادر تبدیل نمیشود و نیز مادر پس از تغییر جنسیت به عنوان پدر شناخته نمیشود.
نتیجه
نتیجه اینکه بیماری ترانس سکشوال (Teranssexual) یک بیماری روحی و روانی شدید است که بیمار، خواهان تبدیل به جنس مخالف است. گاه هیچ راه درمانی برای این بیماران، جز تغییر جنسیت وجود ندارد. از این رو امام خمینی(ره) و اکثر فقیهان شیعه، حق تغییر جنسیت را برای این بیماران به رسمیت شناختهاند. میتوان گفت که یکی از مصادیق حقوق بشر و حق تعیین سرنوشت، حق تغییر جنسیت برای بیماران ترانس سکشوال است.البته این تغییر جنسیت باید با دقت نظر و با مراقبتهای ویژه پزشکی همراه باشد، تا تنها بیماران خاص که راه درمان دیگری برای آنان وجود ندارد، تغییر جنسیت دهند و باید جلوی تغییر جنسیتهای غیر مجاز گرفته شود.
منابع :
1- مجله الکترونیکی ماها
2- خبرگزاری البرز
3- روزنامه كیهان
4- سایت سپید لحظه ها
5- سایت تابناک
6- خبرگزاری رسا
7- خبرگزاری فارس
8- سایت www.magiran.com
9- سایت pezeshkan.org
10- سایت Pezeshk.us
11- فردا نیوز
و تعدادی از وبلاگها...
/ج