نگاهي كلي به انديشه ي مقام معظم رهبري حول محور امامت

يكي از اصول اساسي انديشه ي كلامي و سياسي شيعه، اعتقاد به مسأله ي امامت و رهبري است؛ اعتقاد به تداوم رسالت پيامبراكرم (ص)، كه تبلور تمام عيار آن در امامت شيعي است. نحوه ي تفسير و تحليل ارائه شده از آن، باعث ايجاد فرقه ها و نحله هاي گوناگون در كلام سياسي در ميان مسلمانان گرديده است.
دوشنبه، 20 تير 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نگاهي كلي به انديشه ي مقام معظم رهبري حول محور امامت

نگاهي كلي به انديشه ي مقام معظم رهبري حول محور امامت
نگاهي كلي به انديشه ي مقام معظم رهبري حول محور امامت


 






 

مقدمه
 

يكي از اصول اساسي انديشه ي كلامي و سياسي شيعه، اعتقاد به مسأله ي امامت و رهبري است؛ اعتقاد به تداوم رسالت پيامبراكرم (ص)، كه تبلور تمام عيار آن در امامت شيعي است. نحوه ي تفسير و تحليل ارائه شده از آن، باعث ايجاد فرقه ها و نحله هاي گوناگون در كلام سياسي در ميان مسلمانان گرديده است.
بدين روي ،امامت،در معرض تفسير ها و تحليل هاي گوناکوني قرار گرفته است .
براساس تفکر شيعي ،بر اساس فلسفه سياسي خاصي که شيعه به ان اعتقاد دارد، امامت در رأس هرم جامعه و حاكميت اجتماعي و ديني مردم قرار دارد. امام، در اين تحليل، كسي است كه سرنوشت امور ديني، اخلاقي، دنيايي (سياسي، اقتصادي، علمي، اجتماعي، قضايي و...) مردم را به عهده مي گيرد. به همين جهت شناخت امامان (ع) و شناخت موضع گيري معرفتي، فرهنگي، سياسي، اعتقادي و اجتماعي آنان، يكي از مسائل مهمي است كه ذهن هر شيعه‌اي را به خود مشغول داشته است. اين شناخت يك وظيفه است و به عنوان لزوم معرفة الامام، در مطاوي روايي ما مطرح است. نتيجه ي نشناختن امام فرو افتادن در ورطه ي گمراهي و مردن مرگ جاهليت است.
«يكي از وظايف بسيار مهم مسلمانان، شناخت سيره و شخصيت ائمه طاهرين(ع) است، زيرا عمل كردن به روش آنان، سعادت دارين را در بردارد. به همين دليل است كه مي بينيم عدم شناخت سيره و شخصيت آنها در طول زمان، نشان داده است كه چه بختي ها و ضلالت هايي را براي مسلمانان جهان به همراه داشته است» (مقام معظم رهبري، درسمايه هاي حزب جمهوري اسلامي، 1359 و1360).
«اگرچه شناخت وجود مقدس ائمه معصومين (ع)، از عهده ي افرادبرجسته و عالي رتبه، اعم از عرفا و فيسوفان و مورخين و دانشمندان و متفكرين و... خارج است، تا چه رسد به ما تهي دستان و از راه به دور ماندگان، [با اين وجود برماست كه] به اندازه ي معرفت خود در جهت شناسايي و شناساندن سيره ي انان، كه در نتيجه شناخت شان مي باشد، كوشش كرده و لحظه‌اي از پاي ننشينيم» (مقام رهبري، درسمايه هاي حزب جمهوري اسلامي، 1359).
در طول تاريخ انديشه ي اسلامي و فلسفه ي مذهبي و سياسي شيعه، فيسوفان و مسلمانان شيعي، همواره مسأله ي امامت را در نقطه ي محوري تلاش هاي عالمانه ي خود قرار داده اند. در اين بررسي ما درصدد ارائه ي انديشه ي رهبر معظم انقلاب اسلامي حضرت آيت الله خامنه‌اي حول امامت هستيم. گرچه مسأله از زوايه هاي مختلفي همچون زوايه ي عرفاني، فقهي و تاريخي مورد تحليل قرار گرفته است، لكن معظم له مسأله ي امامت را بيشتر با صبغه ي فکري، فرهنگي، تاريخي و سياسي و در مجموع به عنوان يك حركت همه جانبه ي مستمر طولاني مورد بررسي و تحليل قرار داده اند.
«زندگي ائمه (ع) را ما به عنوان درس و اسوه بايد فرابگيريم، و نه فقط به عنوان خاطره‌اي شكوه مند و ارزنده، و اين، بدون توجه به روش و منش سياسي اين بزرگواران ممكن نيست. بنده شخصاً علاقه به اين بعد از زندگي ائمه (ع) پيداكردم و بد نيست كه اين را عرض بكنم كه اول بار، اين فكر براي بنده در سال 1350، در دوران محنت بار يك امتحان و ابتلاي دشواري پيدا شد. اگرچه قبل از آن به ائمه (ع)، به صورت مبارزات بزرگي كه در راه اعتلاي كلمه ي توحيد و استقرار حكومت الهي فداكاري مي كردند، توجه داشتم، امانكنه‌اي كه در آن برهه، ناگهان براي من روشن شد، اين بود كه زندگي اين بزرگوران، عليرغم تفاوت ظاهري كه حتي بعضي در آن احساس تناقض كرده اند، در مجموع، يك حركت مستمر طولاني است» (مقام معظم رهبري، 1365، 8).
برهمين مبنا اين حركت را به عنوان يك استراتژي كلي با روش هاي متفاوت در زندگي ائمه (ع)، تلقي و تبيين نموده اند.
امامت، مبنايي ترين اصل فلسفه سياسي شيعه است، كه در ديدگاه نافذ مقام معظم رهبري از زوايه هاي گوناگوني، مورد تحليل عالمانه قرار گرفته است. ديدگاه هاي معظم له در سه دوره ي پيش از انقلاب اسلامي، دوره ي پيروزي انقلاب اسلامي و در مقطع رهبري داهيانه ي ايشان ارائه گرديده است. سير كلي مباحث از منظر ايشان بدين شكل قابل ارزيابي است: چيستي و مفهوم امامت، كه همان، پيشوايي و طلايه داري حركت جامعه ي انساني است. ساختار امامت، ادامه ي نبوت است. شناخت امامان (ع)، يك رسالت معرفتي سترگ است كه جوامع ديني بايد به آن روي بياورند.
فلسفه ي امامت، در ادامه ي كار نبوت و رسالت، قابل ارزيابي است. امامان (ع) در سير حركتي شان استراتژي واحدي داشته و از تاكتيك ها و روش هاي گوناگوني بهره مي جستند.
تاريخ امامت، به چهار دوره ي مشخص تقسيم گرديده است كه در هر دوره‌اي ارزيابي و تدقيقات خردورزانه‌اي از ناحيه ي معظم له صورت گرفته است. سپس به مسأله ي ولايت ،كه از لوازم لاينفك امامت است، پرداخته شده و در نهايت مقوله ي مهدويت، در استراتژي وخط سير كلي عملي، همان سير نبوت و امامت راستين معرفي گرديده است.
منابع و مآخذ
1) مقام معظم رهبري (1359)، دروس مواضع حزب جمهوري اسلامي.
2)خامنه‌اي، سيدعلي (مقام معظم رهبري) (1365)، عنصر مبارزه در زندگي ائمه (ع).
3)مقام معظم رهبري (1355)، درسمايه هاي حزب جمهوري اسلامي.
4)مقام معظم رهبري (1365)، مشهد، دومين كنگره ي جهاني حضرت رضا (ع)
منبع: دانشگاه علوم اسلامی رضوی ع ،دو ماهنامه اندیشه حوزه(81/82) ،1389



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط