تصویر انسان کامل و امام مهدی (عج) در دیوان اشعار امام خمینی
ای رمز ندای جاودانی
ای قله کوه عشق و عاشق
وی مرشد ظاهر و نهانی
ای جلوه کامل انا الحق
در عرش مرفع جهانی
ای موسی صعق دیده در عشق
از جلوه طور لامکانی
ای اصل شجر ظهوری از تو
در پرتو سر سرمدانی
برگوی به عشق سر لاهوت
در جمع قلندران فانی
ای نقطه عطف راز هستی
برگیر زدوست جام مستی
ای دورنمای پور آذر
نادیده افول حق زمنظر
ای نار فراق بر تو گلشن
شد برد و سلام از تو آذر
بردار حجاب یار از پیش
بنمای رخش چو گل مصور
از چهره گلعذار دلدار
شد شهر قلندران منور
آشفته چه گشت پیچ زلفش
شد هر دو جهان چو گل معطر
بر گوش دل و روان درویش
برگوی به صد زبان مکرر
ای نقطه عطف راز هستی
برگیر زدوست جام مستی (1)
یکی از مباحث مهم عرفان، مبحث امامت خصوصا امامت حضرت صاحب الزمان - عجل الله تعالی فرجه الشریف - است. هر کدام از عرفا، طبق ذوق عرفانی خویش و به مقتضای مقام در این خصوص ابراز نظر کرده اند.
حاصل کلام عرفا این است که خداوند سبحان، که فیاض علی الاطلاق است، به مقتضای فیاضیت خویش باید واسطه فیض داشته باشد تا فیوضات ربوبی را به عالم و آدم رساند و در ملک حضرت مالک الملوک بسط دهد.
هر کدام از انبیای اولوالعزم در زمان خود صاحب این مقام بوده اند تا اینکه نوبت به خاتم الانبیا رسید او نیز این مقام را به جانشین بلافصل خود علی بن ابی طالب سپرد و علی (ع) نیز به اولاد معصوم خویش حسن و حسین و اولاد معصوم حسین - سلام الله علیهم - تفویض فرمود که آخرین نفر از این سلسله شریفه، وجود اقدس حضرت صاحب الزمان است. وی دوازدهمین امام و جت خدا است که هم اکنون زنده و روزی به امر الهی ظهور خواهد کرد، و جهان را پر از عدل و داد می نماید.
عرفا انسان کامل و امام معصوم را به عنوان خلیفه و ولی خدا از ابعاد گوناگون مورد بررسی قرار داده اند که در شعر حضرت امام (ره) به پاره ای از آنها اشاره شده است. در اینجا به شرح مختصر آن می پردازیم.
هدف و غایت آفرینش
خاصه کنون کاندر جهان، گردیده مولودی عیان
کز بهر ذات پاک آن شد امتزاج ماء و طین
از بهر تکریمش میان بربسته خیل انبیا
از بهر تعظیمش کمر خم کرده چرخ هفتمین
مهدی امام منتظر نوباوه خیرالبشر
خلق دو عالم سر به سر بر خوان احسانش نگین
مهر از ضیائش ذره ای، بدر از عطایش بدره ای
دریا زجودش قطره ای گردون ز کشتش خوشه چین (2)
محیی الدین عربی نیز آنچه را عرفا و علمای شیعه در خصوص حضرت مهدی (عج) گفته اند، بیان می کند:
"بدان که خدا ما را تایید کند یقینا خدای خلیفه ای دارد که روزی ظهور خواهد کرد در حالی که زمین پر از ظلم و جور شده است، ولی او آن را از عدل و قسط پر خواهد ساخت. حتی اگر از عمر دنیا یک روز بیشتر نمانده باشد، خدا آن روز را آنقدر طولانی می نماید که مهدی خلیفه خدا از عترت رسول خدا و فرزند فاطمه که اسمش هم اسم رسول خدا و جد او حسین بن علی بن ابی طالب است ظهور کند. او از مردم در بین رکن و مقام بیعت می گیرد; شبیه رسول الله است هم در خلق و هم در خلق... به واسطه مهدی همه مذاهب از بین می رود و جز دین خالص، دینی باقی نمی ماند... شهدای مهدی بهترین شهدا و امنای مهدی، بهترین امنا هستند. حکم هر چیزی را از سوی خدا می داند، زیرا که او خلیفه ی خداوند است. زبان پرندگان را می داند و عدالتش در انس و جن سریان دارد. (3) "
لاهیجی در کتاب شرح گلشن راز می گوید:
"ظهور تمامی ولایت و کمالش به خاتم اولیاء خواهد بود چون کمال حقیقت دایره در نقطه اخیر به ظهور می رسد و خاتم الاولیاء عبارت از امام محمد مهدی است که موعود حضرت رسالت صلی الله علیه و آله - است حیث قال: لو لم یبق من الدنیا الا یوم یطول الله ذلک الیوم حتی یبعث فیه رجلا منی او من اهل بیتی یواطی اسمه اسمی و اسم ابیه اسم ابی یملاء الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا و قال ایضا: المهدی من عترتی من اولاد فاطمة - علیها السلام - [بدو یابد تمامی دور عالم] یعنی به خاتم الاولیاء که عبارت از مهدی است دور عالم تمامی و کمال تام یابد و حقایق اسرار الهی در زمان آن حضرت تمام ظاهر می شود، زیرا که چنانچه در دور نبوت کمال احکام شرعیه و اوضاع ملیه در زمان خاتم انبیا به ظهور پیوسته ختم نبوت شد، در دور ولایت نیز اسرار الهی و حقایق و معارف یقینی در دور خاتم اولیاء به کمال رسیده به آن حضرت مختتم می شود... (4) "
وی سپس در تبیین این مطلب که مهدی از فرزندان حضرت رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - است می گوید:
"بدانکه نسبت فرزندی به سه نوع متحقق می شود، یکی نسبت صلبی که معارف و مشهور است، دوم نسبت قلبی که به حسن ارشاد و متابعت دل تابع در صفا مثل متبوع گردد، سیوم نسبت حقی حقیقی که تابع به برکت حسن متابعت متبوع به نهایت مرتبه کمال که جمع و فرق الجمع است برسد و تابع و متبوع یکی گردد. چون خاتم اولیاء البته از آل محمد است نسبت صلبی ثابت است و چون دل مبارکش به سبب حسن متابعت خاتم انبیاء مرآت تجلیات نامتناهی الهی شده است نسبت قلبی واقع است و چون وارث مقام "لی مع الله وقت" گشته است نسبت حقی حقیقی که فوق جمع تشبیهات است، تحقق یافته پس هر آینه میان خاتم الولایة و خاتم النبوة نسبت تام که نسبت ثلاثه است واقع باشد. (5) "
عزیزالدین نسفی در کتاب مقصد اقصی می گوید:
"چون ولایت و نبوت را دانستی اکنون بدانکه شیخ سعدالدین حموی می فرماید که هر دو طرف جوهر اول را در این عالم دو مظهر می باشد، مظهر این طرف که نامش نبوت است خاتم انبیا است و مظهر آن طرف که نامش ولایت است صاحب الزمان است و صاحب الزمان اسامی بسیار دارد...ای درویش. صاحب الزمان علم به کمال و قدرت به کمال دارد. علم و قدرت را با وی همراه کرده اند، چون بیرون آید تمامت روی زمین را بگیرد و روی زمین را از جور و ظلم پاک گرداند و به عدل آراسته گرداند و مردم در وقت وی در آسایش باشند. شیخ سعدالدین حموی در حق این صاحب الزمان کتابها ساخته است و مدح وی بسیار گفته است... صاحب الزمان که گفته شد ولی است چون بیرون آید ولایت ظاهر شود و حقایق آشکار شود... (6) "
بخش پایانی کلام محیی الدین در اشعار حضرت امام (ره) چنین بیان شده است.
امرش قضا، حکمش قدر، حبش جنان بغضش سقر
خاک رهش زیبد اگر بر طره ساید حور عین
دانند قرآن سر به سر بابی زمدحش مختصر
اصحاب علم و معرفت، ارباب ایمان و یقین
سلطان دین شاه زمن، مالک رقاب مرد و زن
دارد به امر ذوالمنن روی زمین زیر نگین
ذاتش به امر دادگر، شد منبع فیض بشر
خیل ملایک سر به سر دربند الطافش رهین
گر نه وجود اقدسش ظاهر شدی اندر جهان
کامل نگشتی دین حق زامروز تا روز پسین
ایزد به نامش زد رقم، منشور ختم الاوصیا
چونانکه جد امجدش گردید ختم المرسلین (7)
حاکمیت دین و تحقق عدالت
از نظر عرفا عدالت وقتی جهانگیر می شود که دین خالص الهی جهانگیر شود. لازمه جهانگیری دین حق، از بین رفتن مذاهب مختلف و باقی ماندن مذهب واحد است. محیی الدین عربی می گوید:
"... مهدی ظلم و ظالم را از بین برده و دین را برپا داشته و روح زندگی و عزت را در اسلام می دمد دین را آنگونه که هست ظاهر می سازد، به طوریکه اگر رسول الله (ص) بود همان حکم را می کرد. به واسطه مهدی بساط همه مذاهب برچیده می شود و جز دین خالص چیزی باقی نمی ماند. عموم مسلمین به وجود او خوشحال شده و عرفای بالله و اهل حق با وی بیعت می کنند مردان الهی هستند که به دعوت او لبیک گفته و امر او را برپا می دارند و به یاریش می شتابند... حضرت عیسی در دمشق بر وی نازل می شود و به سنت رسول الله (ص) نماز می گذارد... (8) "
حضرت امام (ره) در حاکمیت حضرت مهدی (عج) و ریشه کن کردن ظلم و جور و گسترش عدالت مطلقه و از بین رفتن مذاهب ضاله می گوید:
ای خسرو گردون فرم لختی نظر کن از کرم
کفار مستولی نگر اسلام مستضعف ببین
ناموس ایمان در خطر از حیله لامذهبان
خون مسلمانان هدر از حمله اعداء دین
ظاهر شود آن شه اگر شمشیر حیدر بر کمر
دستار پیغمبر به سر دست خدا در آستین
دیاری از این ملحدان باقی نماند در جهان
ایمن شود روی زمین از جور و ظلم ظالمین
نوح و خلیل و بوالبشر ادریس و داود و پسر
از ابر فیضش مستمر ارکان علمش مستعین
موسی به کف دارد عصا دربانیش را منتظر
آماده بهر اقتدا عیسی به چرخ چارمین
بر روی احبابت شود مفتوح ابواب ظفر
بر جان اعدایت رسد هر دم بلای سهمگین
تا باد نوروزی وزد هر ساله اندر بوستان
تا ز ابر آزادی دمد ریحان و گل اندر زمین
بر دشمنان دولتت هر فصل باشد چون خزان
بر دوستانت هر دمی بادا چو ماه فرودین
عالم شود از مقدمش خالی ز جهل از علم پر
چون شهر قم از مقدم شیخ اجل میر مهین (9)
مولوی نیز در این خصوص اشعاری دارد که به ذکر گزیده آن اکتفا می کنیم:
مهدی سوار آخرین بر خصم بگشاید کمین
خارج رود زیر زمین الله مولانا علی
تخم خوارج در جهان ناچیز و ناپیدا شود
آن شاه چون پیدا شود الله مولانا علی
مهدی و مهتدی تویی رحمت ایزدی تویی
روی زمین گرفته ای داد زمانه داده ای
. . .
خواجه بیا، خواجه بیا، خواجه دگر بار بیا
دفع مده دفع مده ای مه عیار بیا
عاشق مهجور نگر، عالم پرشور نگر
تشنه مخمور نگر،ای شه خمار بیا
پای تویی، دست تویی هستی هر هست تویی
بلبل سرمست تویی جانب گلزار بیا
گوش تویی، دیده تویی، وزهمه بگزیده تویی
یوسف دزدیده تویی، بر سر بازار بیا
ای ز نظر گشته نهان ای همه را جان و جهان
بار دگر رقص کنان بی دل و دستار بیا
روشنی روز تویی، شادی غم سوز تویی
ماه شب افروز تویی، ابر شکربار بیا
ای علم عالم نو، پیش تو هر عقل گرو
گاه میا، گاه مرو، خیز به یکبار بیا
ای شب آشفته برو، وی غم ناگفته برو
ای خرد خفته برو، دولت بیدار بیا
ای نفس نوح بیا، وی هوس روح بیا
مرهم مجروح بیا، صحت بیمار بیا
ای مه افروخته رو، آب روان در دل جو
شادی عشاق بجو، کوری اغیار بیا (12)
حضرت امام خمینی در خصوص جهانگیری و جهانداری حضرت صاحب الامر در جای دیگر از دیوان خود می فرماید:
مصدر هر هشت گرودن مبدا هر هفت اختر
خالق هر شش جهت، نور دل هر پنج مصدر
والی هر چار عنصر حکمران هر سه دختر
پادشاه هر دو عالم، حجت یکتای اکبر
آنکه جودش شهره نه آسمان بل لامکان شد
مصطفی سیرت، علی فر، فاطمه عصمت حسن خو
هم حسین قدرت، علی زهد و محمد علم مهرو
شاه جعفر فیض و کاظم حلم و هفتم قبله گیسو
هم تقی تقوا، نقی بخشایش و هم عسگری مو
مهدی قائم که در وی جمع، اوصاف شهان شد
پادشاه عسگری طلحت تقی حشمت نقی فر
بوالحسن فرمان و موسی قدرت و تقدیر جعفر
علم باقر، زهد سجاد و حسینی تاج و افسر
مجتبی حلم و رضیه عفت و صولت چو حیدر
مصطفی اوصاف و مجلای خداوند جهان شد
جلوه ذاتش به قدرت تالی فیض مقدس
فیض بی حدش به بخشش، ثانی مجلای اقدس
نورش از "کن" کرد برپا هشت گردون مقرنس
نطق من هرجا چو شمشیر است و در وصف شه اخرس
لیک پای عقل در وصف وی اندر گل نهان شد
دست تقدیرش به نیرو جلوه عقل مجرد
آینه انوار داور، مظهر اوصاف احمد
حکم و فرمانش محکم، امر و گفتارش مسدد
در خصایل ثانی اثنین ابوالقاسم محمد (ص)
آنکه از "یزدان خدا" بر جمله پیدا و نهان شد (13)
آیینه خدا نما
... سبحانک اللهم صل علی محمد و اله مظاهر جمالک و جلالک و خزائن اسرار کتابک الذی علی فیه الاحدیة بجمیع اسمائک و صفاتک حتی المستاثر منها الذی لایعلمه غیرک
(پاک پروردگارا بر محمد و آل محمد درود فرست که مظاهر جمال و جلال و گنجینه های اسرار کتاب تو هستند. آن کتابی که احدیت به تمامی اسما و صفات تو حتی اسما مستاثرت که جز تو از آن خبر ندارد در آن تجلی کرده است.)
انسان کامل چون خلیفه خداست، ضرورتا باید به صفات خداوندی متصف باشد زیرا لازمه خلیفه بودن سنخیت وی با مستخلف است که این سنخیت در تخلق به اخلاق الله حاصل می شود.
"خلیفه را از اتصاف به صفات مستخلف و تخلق به اخلاق او گزیر نیست; زیرا که خلفا مشاهد صفات ربوبیت و مظاهر اسما الوهیت اند بل ظهور صفات الهی و سریان اخلاق نامتناهی در عموم کرام و شرفا جز به یمن انفاس خلفا میسر نگردد، و از این جهت لازم شود که هر چه مستلزم وجود مستخلف (خدا) باشد لازم وجود خلیفه شود الا وجوب [یعنی واجب الوجود بودن که صفت محض حضرت حق است"] (14)
بنابراین، حضرت مهدی به عنوان یکی از اهل بیت عصمت و طهارت، مظهر جمال و جلال الهی است، به عبارت دیگر آیینه ای که خدای سبحان تمامی اسما و صفات خود را در آن می بیند.
مرآت ذات کبریا مشکوة انوار هدا
منظور بعث انبیاء مقصود خلق عالمین (15)
در این بیت، امام نه تنها حضرت مهدی را آیینه ذات کبریایی معرفی می کند، بلکه وی را هدف نهایی از بعثت تمام انبیا نیز می داند، زیرا همه انبیا جهت اجرای احکام الهی مبعوث شدند، ولی شرایط زمانه اجازه نداد تا آن پاکان به مقاصد پاک خود برسند و این آرزو در دلشان ماند، ولی امام مهدی با ظهور خود و اجرای کامل احکام الهی به مقصود انبیا تحقق خارجی خواهد بخشید، زیرا که مهدی:
امرش قضا حکمش قدر حبش جنان بغضش سقر
خاک رهش زیبد اگر بر طره ساید حور عین (16)
. . .
حضرت صاحب زمان مشکوة انوار الهی
مالک کون و مکان مرآت ذات لامکانی
مظهر قدرت، ولی عصر، سلطان دو عالم
قائم آل محمد، مهدی آخر زمانی
با بقاء ذات مسعودش همه موجود باقی
بی لحاظ اقدسش یکدم همه مخلوق فانی
خوشه چین خرمن فیضش همه عرشی و فرشی
ریزه خوار خوان احسانش همه انسی و جانی
از طفیل هستی اش هستی موجودات عالم
جوهری و عقلی و نامی و حیوانی و کانی
شاهدی کو از ازل از عاشقان بر بست رخ را
بر سر مهر آمد و گردید مشهود و عیانی
از ضیائش ذره ای برخاست شد مهر سپهری
از عطایش بدره ای گردید بدر آسمانی
بهر تقبیل قدومش انبیا گشتند حاضر
بهر تعظیمش کمر خم کرد چرخ کهکشانی
گو بیا بشنو بگوش دل ندای "انظرونی"
ای که گشتی بی خود از خوف خطاب "لن ترانی" (17)
اشعار فوق، بیانگر عظمت حضرت صاحب الزمان، عجل اللهتعالی فرجه الشریف اند، کسی که مظهر قدرت، عدالت و لطف و قهر الهی است.
همه انبیای الهی به خصوص انبیای اولوالعزم، سلام الله علیهم، چنین بوده اند، لیکن آن بزرگان مظاهر ظهور و بروز این کمالات بودند نه مظاهر وقوع، ولی حضرت مهدی هم مظهر ظهور است و هم مظهر وقوع.
همه انبیا آیینه عدالت، حکمت، قدرت، رحمت و... بوده اند، اما عدم قابلیت انسانهای زمانشان امکان وقوع و تحقق این کمالات را نمی داد، از اینرو همه آنها منتظر ظهور حضرت مهدی و تحقق بخشیدن به آرزوهایشان می باشند; به عبارت دیگر حکومت حضرت مهدی حکومت همه انبیای الهی است، بدین جهت امام خمینی فرمود:
بهر تقبیل قدومش انبیا گشتند حاضر
بهر تعظیمش کمر خم کرد چرخ کهکشانی
بنابراین می توان گفت مظهریت انسان کامل و آیینه خدا بودنش تاکنون آنگونه که باید و شاید شناخته نشده است و این مساله به طورشایسته فقط در حکومت حضرت مهدی شناخته خواهد شد، زیرا تاکنون انسانهای کامل نتوانسته اند کاملا فضایل خود را عیان کنند، اما در دوران ظهور حضرت قائم، این کمالات ظاهر گشته و مردم نیز به برکت وجود وی کمال وجودی یافته و این فضایل را بهتر درک خواهند کرد، پس مرآتبت حضرات معصومین در زمان آخرین معصوم اهل بیت کاملا روشن می شود، بدین سبب است که می توان گفت حدیث قدسی لولاک لما خلقت الافلاک به شکل کامل متوجه حضرت مهدی است، یا اینکه این دیث شریف در حق حضرت محمد صلی الله علیه و آله سلم بیان شده است، اما عظمت و برکت حضرت خاتم الانبیا آنگاه به طور شایسته روشن خواهد شد که حضرت خاتم الاوصیا ظاهر شود و احکام دین جدش را به اجرا درآورد، پس می توان گفت بقای همه هستی به بقای وجود حضرت مهدی است همانطور که حدوث آن به حدوث وجود حضرت مهدی است.
با بقاء ذات مسعودش همه موجود باقی
بی لحاظ اقدسش یکدم همه مخلوق فانی
از طفیل هستی اش هستی موجودات عالم
جوهری و عقلی و نامی وحیوانی و کانی
عرفا در خصوص مرآتبت انسان کامل حرفهای زیادی دارند که همه موید گفتار فوق الذکر است. آنان عقیده دارند غرض از هستی عالم این است که خدا اسما و صفات خود را در آیینه کثرات مشاهده کند. کنت کنزا مخفیا فاحببت ان اعرف فخلقت الخلق لکی اعرف. (18)
(من گنج نهانی بودم، دوست داشتم که شناخته شوم پس همه مخلوقات را آفریدم تا شناخته شوم)
کنت کنزا گفت مخفیا شنو
گوهر خود گم مکن اظهار شو
بهر اظهار است این خلق جهان
تا نماند گنج حکمتها نهان (19)
عشق است غنی ز بوده و نابوده
جاوید به مستقر عز آسوده
عکس رخ خود ز این و آن بنموده
و آنگه به جمال و حسنشان بستوده (21)
از آنجایی که هر مخلوقی به اندازه سعه وجودی خود می تواند، مظهر گنجینه های الهی باشد و از طرفی محدویت های مادی و معنوی نمی گذارد که مخلوقات مستقیما با مبدا اعلی و منشا هستی در ارتباط باشند، لذا حکمت الهی اقتضا می کند که واسطه فیضی در میان مخلوقات قرار دهد تا هم خود را در آن مشاهده کند و هم مخلوقات خدا را در آن ببینند که همان آیت عظمی و آیینه تمام نمای حضرت حق یعنی، انسان کامل است، از این رو امام خمینی (ره) می گوید:
مرآت ذات کبریا مشکوة انوار هدا
منظور بعث انبیاء مقصود خلق عالمین
داود قیصری می گوید:
"... برای اینکه خداوند متعال وقتی به واسطه ذات خود برای ذات خود تجلی کرد و تمام صفات و کمالات خود را در ذات خود مشاهده کرد، اراده کرد که این کمالات و صفات خود را در حقیقتی مشاهده کند که برای خداوند به منزله ی آیینه باشد." (20)
حضرت امام خمینی (ره) در جای دیگر می فرماید:
"یقینا آن حقیقت غیبیه مطلقه که به حسب حقیقت ظهوری ندارد به ناچار برای ظهورش آیینه ای لازم است که عکس آن حقیقت در آن تجلی کند." (22)
عطار نیشابوری تمثیل بسیار زیبایی در خصوص آیینه بودن انسان کامل دارد. وی می گوید: چون هیچ موجودی تاب و توان رویارویی مستقیم با خداوند را نداشته و از طرفی طاقت دوری از او را نیز ندارد، پس باید به گونه ای غیرمستقیم با حضرت معبود در ارتباط باشند، از این جهت انسان کامل واسطه بین عالم الوهیت و عالم عبودیت است. عطار در این تمثیل انسان کامل را آیینه خدائی تعبیر می کند:
پادشاهی بود بس صاحب جمال
در جهان حسن بی مثل و مثال
ملک عالم مصحف آیات او
دلربائی پرچم رایات او
می ندانم هیچکس آن زهره داشت
کز جمال او تواند بهره داشت
هر که کردی سوی آن برقع نگاه
سر بریدند از تن وی بیگناه
مردن از عشق رخ آن دل نواز
بهتر از صد زندگانی دراز
نی کسی را صبر زو بودی دمی
نی کسی را تاب او بودی همی
هر که او دیدی جمالش آشکار
جان بدادی و به مردی زار زار
لیک چون کس تاب دید او نداشت
لذتی جز در شنید او نداشت
شاه را قصری نکو بنگاشتند
و آینه اندر برابر داشتند
بر سر آن قصر وقتی پادشاه
وآنگهی در آینه کردی نگاه
روی او از آینه می تافتی
هرکس از رویش نشان می یافتی (23)
چون کسی را نیست چشم آن جمال
وزجمالش هست صبر ما محال
با جمالش چونکه نتوان عشق باخت
از کمال لطف خود آیینه ساخت (24)
اولیت و آخریت مهدی (عج)
روزگارش گرچه از پیشینیان بودی موخر
لیک از آدم بدی فرمانش تا عیسی مقرر
از فراز توده غبرا، تا گردون اخضر
وز طراز قبه ناسوت تا لاهوت یکسر
بنده فرمانبرش گردیده و عبد آستان شد (25)
مولوی در شرح حدیث شریف نحن الاولون الخرون (ما اولیهای آخری هستیم) می گوید:
ظاهر آن شاخ اصل میوه است
باطنا بهر ثمر شد شاخ هست
گرنبودی میل و اومید ثمر
کی نشاندی باغبان بیخ شجر
پس به معنی آن شجر از میوه زاد
گر به صورت از شجر بودش ولاد
مصطفی زین گفت ک آدم و انبیا
خلف من باشند در زیر لوا
بهر این فرموده است آن ذوفنون
رمز نحن الاخرون السابقون
گر به صورت من ز آدم زاده ام
من به معنی جد جد افتاده ام
کز برای من بدش سجده ملک
وز پی من رفت بر هفتم ملک
پس ز من زایید در معنی پدر
پس زمیوه زاد در معنی شجر (26)
اول فکر آخر آمد در عمل
خاصه فکری کو بود وصف ازل
مولوی می گوید همانطور که هدف باغبان از کاشتن درخت، ثمره آن است و درخت بی ثمر ارزش کاشتن ندارد، به عبارت دیگر اگر در ظاهر، میوه محصول درخت است، ولی در واقع درخت محصول میوه است، زیرا اگر میوه دهی نباشد درختی کاشته نمی شود.
جامی می گوید:
آدم که به صورت پدر و من پسرم
آندم که بدیده حقیقت نگرم
صدگونه گواه آید ازو در نظرم
کو از ره معنی پسر و من پدرم (27)
از اینرو همه انبیا مانند درختی هستند که کاشته می شوند تا میوه بدهند. میوه انبیای سلف پیامبر اکرم و خاندان وی است که اگر اینها نبودند آنان نیز نبودند. از این جهت حضرت امام خمینی (ره) ظهور شجره طیبه نبوت را به برکت وجود حضرت رسول اکرم (ص) دانسته و می گوید.
ای صوت رسای آسمانی
ای رمز ندای جاودانی
ای قله کوه عشق و عاشق
وی مرشد ظاهر و نهانی
ای جلوه کامل اناالحق
در عرش مرفع جهانی
وی اصل شجر ظهوری از تو
در پرتو سر سرمدانی (28)
پينوشتها:
1. دیوان، ص 290- 289.
2. الفتوحات المکیة، چاپ بیروت، ج 3، باب، 266.
3. دیوان امام، قصیده بهاریه، ص 259.
5 و 4. لاهیجی، شرح گلشن راز، انتشارات محمودی، ص 317 و 315.
6. اشعه اللمعات، ص 245 و 246.
7. دیوان امام، قصیده بهاریه، ص 260.
8. الفتوحات المکیة، باب 366.
9. دیوان امام، قصیده بهاریه، ص 2- 261.
10. کلیات شمس تبریزی، چاپ امیرکبیر، ص 1189.
11. کلیات شمس تبریزی، چاپ امیرکبیر، ص 917.
12. همان مدرک، ص 64.
13. دیوان امام، ص 7- 275.
14. مجمع البحرین، شمس الدین ابرقویی، باب سیم.
15. دیوان امام، ص 260.
16. دیوان امام، ص 260.
17. دیوان امام، ص 265.
18. بحارالانوار، چاپ بیروت، ج 84، ص 119.
19. مثنوی، دفتر چهارم، ص 264.
20. شرح فصوص قیصری، چاپ بیدار، ص 157.
21. اشعة اللمعات، ص 20.
22. مصباح الهدایة، ص 54.
23. منطق الطیر.
24. منطق الطیر، ص 70.
25. دیوان امام، ص 277.
26. دفتر چهارم، ابیات 522 تا 530.
27. اشعة اللمعات، جامی، ص 2.
28. دیوان، ص 289.
ارسال توسط کاربر محترم سایت : savin125125
/ج