اصلاح الگوي مصرف و نقش آموزش در مديريت مصرف انرژي (1)

اصلاح الگوي مصرف و تصحيح رفتار اسراف گرايانه دغدغه حدود دو دهه مقام معظم رهبري است که بارها نسبت به اين موضوع هشدار داده و سرانجام سال 1388 را به عنوان سال اصلاح الگوي مصرف مطرح کردند. اينک در آغاز دهه چهارم انقلاب اسلامي، که به شعار پيشرفت و عدالت مزين گشته، بيش از پيش نيازمند اصلاح الگوي مصرف جهت
شنبه، 5 شهريور 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اصلاح الگوي مصرف و نقش آموزش در مديريت مصرف انرژي (1)

اصلاح الگوي مصرف و نقش آموزش در مديريت مصرف انرژي (1)
اصلاح الگوي مصرف و نقش آموزش در مديريت مصرف انرژي (1)


 

نويسندگان: مهدي سبحاني نژاد *
عبداله افشار**




 

چکيده
 

اصلاح الگوي مصرف و تصحيح رفتار اسراف گرايانه دغدغه حدود دو دهه مقام معظم رهبري است که بارها نسبت به اين موضوع هشدار داده و سرانجام سال 1388 را به عنوان سال اصلاح الگوي مصرف مطرح کردند. اينک در آغاز دهه چهارم انقلاب اسلامي، که به شعار پيشرفت و عدالت مزين گشته، بيش از پيش نيازمند اصلاح الگوي مصرف جهت نيل به ايجاد عدالت و پيشرفت هستيم؛ اصلاحي که مي تواند نقش اساسي در ايجاد عدالت و پيشرفت در کشور داشته باشد.
اين پژوهش نقش آموزش در مديريت مصرف انرژي کشور را به عنوان يکي از مؤلفه هاي تحقق بخش اصلاح الگوي مصرف در کنار مؤلفه هاي آگاهسازي و اطلاع رساني از وضعيت ميزان توليد مصرف انرژي در کشور، فرهنگ سازي، طراحي برنامه هاي آموزشي مصرف انرژي در مقاطع گوناگون آموزشي، مديريت مصرف، پرهيز از تجمل گرايي و مصرف زدگي را مورد بحث قرار داده است.
کليدواژه ها: آموزش، مديريت مصرف انرژي، اصلاح الگوي مصرف.

مقدمه
 

سالانه بخش زيادي از منابع انرژي کشور به دلايلي چون مناسب نبودن فناوري، ارزان بودن انرژي، عدم دقت در مصرف از بين مي رود. اين امر موجب شده که علاوه بر کاهش منابع خدادادي انرژي کشور، موجب افزايش آلودگي و صرف هزينه هاي سنگين به منظور استحصال، توليد، انتقال و توزيع انرژي گردد، نتيجه آن، عدم امکان دستيابي به اهداف تعيين شده در چشم انداز 20 ساله توسعه کشور خواهد بود. براساس سند چشم انداز 20 ساله، آينده کشور تا سال 1404، به گونه اي ترسيم شده که «ايران کشوري است توسعه يافته با جايگاه اول: اقتصادي، علمي و فن آوري، در سطح منطقه با هويت اسلامي و انقلابي الهام بخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و مؤثر در روابط بين الملل» (1). يکي از چالش هاي کنوني در دستيابي به اهداف اين سند، تأمين انرژي مطمئن براي رشد اقتصادي پرشتاب است. اين مشکل نه تنها در کشور ما بلکه در بسياري از کشورهاي در حال توسعه و توسعه يافته هم سوي است. از اين رو، تلاش مي شود با تدوين استاندارد و نظارت کافي بر مصرف انرژي و با اعمال روش هاي گوناگون از قبيل اطلاع رساني از ميزان مصرف انرژي، راهنمايي در زمينه مصرف صحيح انرژي و تعديل قيمت حامل هاي انرژي، مصرف انرژي را در کشور کنترل کرده و نيازهاي زيست محيطي و توسعه زيربنايي را فراهم نمايند.
آموزش مديريت مصرف، آگاهسازي مردم از فرايند توليد انواع انرژي، ميزان مصرف سرانه مردم کشور ما نسبت به ساير کشورها- حتي کشورهايي که جمعيتي به مراتب بيشتر از ما دارند و برابري ميزان مصرف کشور ما نسبت به اين کشورها در برخي از اقلام مصرف انرژي- و...، جملگي از مواردي است که ضرورت اطلاع رساني به مردم و آموزش استفاده صحيح و بهينه از انرژي را بيان مي کند.
آنچه در اين مقاله بررسي مي شود، آموزش مديريت مصرف و يا اطلاع رساني و آگاهسازي جهت کاهش مصرف نيست؛ چرا که يکي از شاخص هاي اصلي رشد هر جامعه اي ميزان مصرف مردم آن کشور است، بلکه هدف اين است که از طريق آموزش روش هاي صحيح مصرف، مردم را نسبت به اهميت استفاده صحيح و بهينه از انرژي آگاه نمايد.

مفهوم شناسي پژوهش
 

«اصلاح الگوي مصرف» عبارت است از : نهادينه کردن روش صحيح استفاده از منابع کشور به گونه اي که موجب ارتقاي شاخص هاي زندگي مردم و کاهش هزينه ها شده و زمينه اي براي گسترش عدالت عمومي شود. «اصلاح مصرف» با «اصلاح الگوي مصرف» با يکديگر تفاوت دارند، نبايد آن دو را با هم خلط نمود. (2) از سوي ديگر، «اسراف» در معاني گزاف کاري کردن، در گذشتن از حد ميانه و نيز تلف کردن مال، ولخرجي کردن، افراط و تبذير به کار رفته است. «صرفه جويي» را نيز اندازه نگاه داشتن در خرج، پس انداز کردن و اقتصاد تعريف شده است. (3)
«مصرف کردن» يعني استفاده درست و به اندازه از منابع طبيعي براي زنده ماندن و زندگي کردن. مصرف بيش از حد، داراي بار منفي در جامعه بوده و آثار مهمي بر زندگي سازگار با محيط زيست جوامع باقي مي گذارد (4) شواهد اميدبخشي وجود دارد مبني بر اينکه سبک زندگي ساده، افراط گرايي اقتصاد نوين را رد کرده و مصرف کنندگان را درگير زندگي سازگار با محيط زيست مي کند. (5)
پديده مصرف گرايي و اسراف، که در نقطه مقابل مصرف بهينه قرار دارد، يکي از بزرگترين آفات ها و آسيب هاي فردي و اجتماعي و از گناهاني است که مورد نهي شديد خداي متعال واقع شده است و مقابل اعتدال و ميانه روي در مصرف قرار گرفته است. به طور کلي اسراف هرگونه زياده روي در کميت و اتلاف منابع را دربرمي گيرد. يکي از علل اصلي آسيب هاي محيط زيستي و اجتماعي، مصرف گرايي است. مصرف گرايي، اصطلاحي است که براي توصيف آثار و پيامدهاي جمع آوري اموال و خريد مواد براي افزايش خوشبختي و موقعيت اجتماعي به کار مي رود. (6) مصرف گرايي عامل تخريب رشد، توسعه و از بين رفتن منابع ملي است؛ زيرا ميل به مصرف بي رويه نيازي کاذب است که گاه به تقليد از ديگران، تبليغات، شرايط مادي يا تغييرات ساختار جامعه ايجاد مي شود.

اسراف از منظر اسلام
 

دين مبين اسلام بهره برداري مشروع از نعمت هاي الهي و امکانات زندگي را مباح، روا و اسراف و زياده روي را حرام و ناروا مي داند. اين به اين دليل است که مسلمان به تناسب امکانات و توانايي و کارآيي خود، در برابر جامعه مسئوليت دارد. در اين صورت، فرد اسراف کار به اجبار از اجراي مسئوليت و تعهدات اجتماعي خود باز مي ماند و از اين رهگذر، بر پيکر جامعه ضربه مي زند. دين اسلام، دين اعتدال، ميانه روي و دوري از افراط و تفريط است.
از منظر تعاليم دين اسلام، نه تنها مصرف کردن امري مذموم و ناپسند نيست، بلکه مورد تشويق هم واقع مي شود. البته با رعايت شرايط خاصي همانند:
1. اطعام مستمندان: «پس بخوريد از آن و به مستمندان و فقيران طعام دهيد» ( انعام:144)
2. عدم اسراف: «و بخوريد و بياشاميد و اسراف مکنيد» (اعراف:30)
3. ميانه روي: امام علي مي فرمايند: «هرکس در زندگي ميانه رو باشد، پيوسته بي نياز خواهد بود و ميانه روي کمبودهايش را جبران مي کند.» (7)
4. عدم تبذير: امام عسکري (ع) مي فرمايند: ميانه روي اندازه اي دارد. اگر از آن مقدار بگذرد، خسيسي و بخيلي است. (8)
در قرآن کريم واژه «اسراف» و مشتقات آن بارها به کار رفته است، در بيست و سه مورد لفظ «اسراف» استعمال شده که در هر مورد، اين واژه مفهومي ويژه دارد. در غالب موارد، مقصود از «اسراف»، جنبه هاي اخلاقي، عقيدتي و تجاوز از حدود الهي است، تنها در چهار مورد، اسراف جنبه مالي را شامل مي شود. قرآن کريم در اين زمينه مي فرمايند: «اين گونه براي اسرافکاران اعمالشان زينت داده شده است.» (يونس:12)؛ «اطاعت فرمان مسرفان نکنيد» (شعرا:15) «و به راستي فرعون برتري جويي ( و طغيان) در زمين روا داشت و او از اسراف کاران بود» ( يونس:83) «آنان که در هنگام انفاق نه اسراف مي کنند و نه تنگ مي گيرند، بلکه بين اين دو راه اعتدال را انتخاب مي کنند». (فرقان:67)
«به درستي که خداوند ستمکاران را هدايت نخواهد کرد» (انعام:144)؛ «خداوند مسرفان را دوست ندارد» (اعراف:30)؛ «خدا مردم مسرف دروغگو را هرگز هدايت نخواهد کرد» (غافر:28).
خداوند در جايي ديگر مي فرمايد: «از رفتار رؤساي مسرف ستمگر پيروي نکنيد» ( شعرا:151)؛ «پس از آن همه ظهور معجزات و ابطال سحر ساحران) باز آن مردم باطل پرست به درستي ايمان نياوردند جز فرزندان قبيله او، آن هم با حال ترس از فرعون و اتباعش که مبادا در صدد فتنه و قتلشان برآيند که فرعون آن روز در زمين بسيار علو و سرکشي داشت. البته او از ستمکاران و سخت متعدي و مسرف بود» (يونس:83)

آثار و پيامدهاي اسراف
 

با توجه به نهي شديد از مصرف گرايي افراطي و اسراف در دستورات و تعاليم اسلامي، مي توان گفت بين مصرف و مصرف گرايي در جامعه تفاوت وجود دارد؛ چرا که«مصرف» به خودي خود عاملي مؤثر در توليد، رشد و توسعه اقتصادي است و موجب ايجاد تقاضا، عرضه و توليد مي گردد. آنچه که مذموم و موجب هدررفتن منابع ملي است، مصرف نامناسب، نامتعارف و يا عدم برخورداري از الگوي صحيح مصرف در جامعه است که موجب مصرف گرايي، زياده روي و تجمل گرايي در جامعه مي گردد. از اين رو، فرهنگ سازي مصرف بهينه و اصلاح زمينه هاي الگوهاي مصرفي در کشور از ضروريات اجتناب ناپذير است. از مهم ترين آثار و پيامدهاي اسراف و مصرف گرايي در جامعه اسلامي، که موجب کم رنگ شدن ارزش ها و هنجارهاي ديني و معنوي مي شود، مي توان به موارد زير اشاره نمود:
1. محروميت از دوستي با خدا. خداوند مي فرمايد:«خدا اسراف کنندگان را دوست ندارد.» ( انعام:41)
2. فساد اجتماعي: از ديدگاه قرآن يکي از آثار و پيامدهاي اسراف و مصرف گرايي، فساد در زمين است؛ زيرا هرگونه تجاوز از حد، موجب فساد و از هم گسيختگي مي شود. به عبارت ديگر، سرچشمه فساد، اسراف است زيرا خداوند مي فرمايد: «پس از خدا بترسيد و مرا اطاعت کنيد و فرمان مسرفان را اطاعت نکنيد، همان کساني که در زمين فساد مي کنند و اصلاح نمي کنند.» (شعرا:150-153)
3. گمراهي و محروميت از هدايت الهي: از ديگر آثار و پيامدهاي اسراف و مصرف گرايي، گمراهي و محروميت از هدايت الهي است. خداوند متعال مي فرمايد: «اين گونه خداوند هر اسراف کار ترديد کننده اي را گمراه مي سازد» (غافر:34)
از ديگر پيامدهاي مصرف گرايي شديد در جامعه مي توان به موارد زير اشاره کرد:
1. افزايش واردات و وابستگي کشور: اشاعه فرهنگ مصرف گرايي موجب افزايش تجمل گرايي و نيازهاي غيرضروري در جامعه مي شود. اين امر خود زمينه ورود به رويه کالاهاي خارجي به کشور براي رفع نيازهاي فرد و جامعه به توليد کالاهاي خارجي شده که خود و افزايش واردات و تضعيف توليدات داخلي و سرانجام وابستگي کشور را به دنبال دارد.
2. آثار منفي در فضاي معنوي جامعه: از جمله پيامد منفي مصرف گرايي و روحيه تجمل گرايي، زياده خواهي، تجمل پرستي، رواج خودخواهي، رشد روحيه فرد گرايي و ناديده انگاشتن بسياري از اصول اجتماعي و اخلاقي است که رعايت آن براي زندگي جمعي از ضروري ترين مسائل اجتماع است.
3. عدم تمايل به سرمايه گذاري هاي زيربنايي: جامعه اي که مصرف گرايي به يک فرهنگ تبديل شده باشد، افراد جامعه تمايلي به سرمايه گذاري در بخش هاي عمراني و زيربنايي کشور ندارند؛ همه افراد به دنبال سرمايه گذاري در خريد و فروش کالاهاي پرمصرف، تجملي فعاليت هاي زودبازده مي باشند. از اين رو، مصرف گرايي موجب کاهش گرايش به سرمايه گذاري هاي زيربنايي و عمراني خواهد شد.

پي‌نوشت‌ها:
 

* استاديار گروه مديريت و برنامه ريزي آموزشي دانشگاه شاهد تهران.
** كارشناس ارشد علوم تربيتي دانشگاه شاهد تهران.
1. ر.ک به : سند چشم انداز 20 سال 10404.
2. ر.ک. سبحاني نژاد، مهدي و افشار، عبداله، تبيين جايگاه، نحوه و چگونگي اصلاح الگوي مصرف اوقات فراغت خانواده هاي ايراني به منظور ارائه راهکارهاي عملياتي بهره مندي جامع با عنايت به تعاليم ديني اسلام، مقاله رتبه اول گروه فرهنگي همايش: همايش سراسري نقش خانواده در اصلاح الگوي مصرف، پذيرفته شده براي چاپ در مجموعه مقالات همايش، دانشگاه جامع امام حسين(ع).
3. ر.ک. فصيحي هرندي، فريبا، بررسي عملکرد مديريت مصرف انرژي الکتريکي در ايران و ساير کشورها و اولويت بندي آن از ديدگاه مديران عالي صنعت برق ايران، پايان نامه کارشناسي ارشد مديريت اجرايي، مؤسسه تحقيقات و آموزش مديريت.
4.Belk,R.W .,& Pollay,R.W,Image of ourselves:The good life in twentith century advertising, Journal of Consumer Research,11, pp:887-897
5.Borgmann,A)2000. (The moral complexion of consumption Journal of Consumer Research,26)4,p:418.
6.Borgmann,A)2000. (The moral complexion of consumption Journal of Consumer Research,26)4,p:419
7. محمد محمدي ري شهري، ميزان الحکمه، ج 8، ص 138 و 139. ترجمه حميدرضا شيخي، قم، دارالحديث، بي تا.
8. همان، ج 8، ص 138.
 

منبع:نشريه معرفت فرهنگي و اجتماعي شماره 2
ادامه دارد...




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط