مقدمه:
آیا عدم قبولی ولایت فقیه لطمه ای به سایر اعمال عبادی (نماز_روزه) ما می زند؟ برخی معتقدند ما اعمال خود را انجام می دهیم و ائمه معصومین را قبول داریم ولی فقیه را نمی پذیریم.
در روایات بیان شده که گناهانی مانند غیبت و شرب خمر و زنا و منع زکات و مانند آن مانع قبولی نماز می گردد و در مورد برخی گفته شده که تا چهل روز از قبول نماز جلوگیری می کند.
بنابراین اگر می خواهید نمازتان مورد قبول الهی قرار گیرد در اولین فرصت صادقانه توبه کنید و گام در جاده بندگی بگذارید و طعم شیرین طاعت و بندگی را بچشید.
همان گونه که گفته شد نماز، غیر از شرایط صحّت، شرایط «قبول» و «کمال» هم دارد.
در آیات و روایات، شرایطى براى قبولى اعمال و عباداتى مثل نماز بیان شده از جمله شرط اعتقادى، شرط سیاسى، شرط اخلاقى، شرط اقتصادى، شرط اجتماعى، شرط بهداشتى و . . . که نمونه هایى از آنها از این قرار است:
ولایت، شرط صحّت و قبول اعمال است
- شرط اعتقادى : ایمان به خدا
نداشتن ایمان، مایه تباهى اعمال است : « وَ مَنْ یکْفُرْ بِالْإِیمانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ ) (1) کسى که انکار کند آنچه را باید به آن ایمان بیاورد ، اعمال او تباه مى گردد.
دو - شرط سیاسى : ولایت
ولایت و رهبرى صحیح و آسمانى ، همه بندگان خدا و بندگى ها و نماز و حجّ و جهاد و . . . را در مسیر الهى قرار مى دهد و به آنها جهت شایسته بخشد.
در حدیث از امام باقر (علیه السلام) است: « کُلُّ مَنْ دَانَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِعِبَادَهٍ یجْهِدُ فِیهَا نَفْسَهُ وَ لَا إِمَامَ لَهُ مِنَ اللَّهِ فَسَعْیهُ غَیرُ مَقْبُول » (2)
هر کسى که به خدا ایمان دارد و عبادت هاى طاقت فرسا هم انجام مى دهد ولى امام لایقى از طرف خدا ندارد، تلاشش بى فایده است .
در حدیث دیگر امام زین العابدین (علیه السلام) در پاسخ کسى که پرسید چه چیزى سبب قبولى نماز است ؟ فرمودند: « وَلَایتُنَا وَ الْبَرَاءَهُ مِنْ أَعْدَائِنَا » (3) ولایت ما اهل بیت، و برائت از دشمنان ما .
بنابراین شرط قبولى نماز، ولایت است، ولى همراهش باید تقوا هم باشد .امام باقر (علیه السلام) مى فرماید: «وَ مَا تُنَالُ وَلَایتُنَا إِلَّا بِالْعَمَلِ وَ الْوَرَعِ» (4) در خط رهبرى ما نیست، مگر آنانکه اهل عمل و تقوا باشد .
خداوند متعال فرمود : نماز کسى را مى پذیرم که : در مقابل عظمت من خاضع باشد از خواسته هاى نفسانى به خاطر من خود را دور کند روزش را با یاد من به پایان برد بر بندگانم بزرگى نفروشد به گرسنه غذا دهد برهنه را بپوشاند به مصیبت دیده مهربانى کند غریب را پناه دهد
سه - شرط اخلاقى :
الف) تقوا
داستان فرزندان آدم در قرآن آمده است. هر دو قربانى کردند. قربانى یکى پذیرفته شد و دیگرى نه. خدا مى فرماید: « إِنَّما یتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِین» (5)؛ خدا تنها از اهل تقوا مى پذیرد .
رسول خدا (صلى الله علیه وآله) نیز در روایتى فرموده اند: « لَوْ صَلَّیتُمْ حَتَّى تَکُونُوا کَالْأَوْتَارِ وَ صُمْتُمْ حَتَّى تَکُونُوا کَالْحَنَایا لَمْ یقْبَلِ اللَّهُ مِنْکُمْ إِلَّا بِوَرَعٍ» (6)؛ اگر آن قدر نماز بخوانید تا همچون زه کمان شوید و آن قدر روزه بگیرید تا همچون کمان خم شوید، خدا از شما قبول نمى کند ، مگر این که انسان با ورع باشید.
ب) حضور قلب در نماز
امام باقر (علیه السلام): « عَلَیکَ بِالْإِقْبَالِ عَلَى صَلَاتِکَ فَإِنَّمَا یحْسَبُ لَکَ مِنْهَا مَا أَقْبَلْتَ عَلَیه» (7) در نماز توجه به خدا داشته باش، زیرا از نماز آن مقدار قبول مى شود که تو به آن توجه دارى .
چهار - شرط اقتصادى :
الف) اداى حق مردم
رسیدگى به نیازمندان و اداى حقوق محرومان به درجه اى از اهمیت است که گاهى قبولى عبادت بستگى به آن دارد.پرداختن زکات، یا داشتن درآمد مشروع، از این نمونه هاست .
امام رضا (علیه السلام ) مى فرماید: « فَمَنْ صَلَّى وَ لَمْ یزَکِّ لَمْ تُقْبَلْ مِنْهُ صَلَاتُه» (8) هر کس نماز بخواند ولى زکات ( و مالیات اسلامى ) نپردازد، نمازش قبول نمى شود .
ب) کسب مال حلال و مباح
على (علیه السلام) خطاب به کمیل فرمود: « یا کُمَیلُ انْظُرْ فِى مَا تُصَلِّى وَ عَلَى مَا تُصَلِّى إِنْ لَمْ یکُنْ مِنْ وَجْهِهِ وَ حِلِّهِ فَلَا قَبُولَ» (9) اى کمیل ! نگاه کن ببین که در چه چیز نماز مى گزارى و بر روى چه چیز به نمازایستادى. اگر آن چیزى را که براى نمازت استفاده مى کنى ، حلال و مباح نباشد، نمازت قبول نیست .
پنج - شرط اجتماعى : خیرخواهى نسبت به دیگران
امام صادق (علیه السلام) فرموده اند: « قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى إِنَّمَا أَقْبَلُ الصَّلَاهَ لِمَنْ تَوَاضَعَ لِعَظَمَتِى وَ یکُفُّ نَفْسَهُ عَنِ الشَّهَوَاتِ مِنْ أَجْلِى وَ یقْطَعُ نَهَارَهُ بِذِکْرِى وَ لَا یتَعَاظَمُ عَلَى خَلْقِى وَ یطْعِمُ الْجَائِعَ وَ یکْسُو الْعَارِى وَ یرْحَمُ الْمُصَابَ وَ یوْوِى الْغَرِیب» (10)؛
خداوند متعال فرمود : نماز کسى را مى پذیرم که: در مقابل عظمت من خاضع باشد از خواسته هاى نفسانى به خاطر من خود را دور کند روزش را با یاد من به پایان برد، بر بندگانم بزرگى نفروشد به گرسنه غذا دهد برهنه را بپوشاند به مصیبت دیده مهربانى کند غریب را پناه دهد.»
نه تنها بد رفتارى زن با شوهر یا برعکس ، این اثر را دارد ، حتى نگاه خشم آگین به پدر و مادر هم مانع قبولی عبادت است .امام صادق (علیه السلام) فرمود: « من نظر الى أبویه نظر ماقتٍ و هما ظالمان له لم یقبل الله له صلاهً »
نماز فرزندانى که با خشم به پدر و مادر خود نگاه مى کنند قبول نمى شود، گرچه والدین ، نسبت به آنان کوتاهى و ظلمى کرده باشند.شش- شرط خانوادگى: خوشرفتارى آئین مقدس و متعالى اسلام ، میان عبادت و سیاست و اخلاق و اجتماع ، پیوندى منسجم ایجاد کرده است .
در امور خانوادگى هم رعایت احترام و حقوق متقابل زن و شوهر را چنان مهم دانسته که بى توجهى به آن گاهى باعث قبول نشدن نماز مى گردد و قطع پیوندهاى زمینى ، به قطع پیوند آسمانى مى انجامد .
در این زمینه پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) فرموده است : « من کان له امرئه توذیه لم یقبل الله صلاتها و لاحسنهً من عملها . . . و على الرّجل مثل ذلک» (11) هر کس زن بد رفتار و اذیت کننده اى داشته باشد ، خداوند نماز و کارهاى نیک آن زن را نمى پذیرد . ( مرد نیز همچنین است )
نه تنها بد رفتارى زن با شوهر یا برعکس ، این اثر را دارد ، حتى نگاه خشم آگین به پدر و مادر هم مانع قبولی عبادت است .امام صادق (علیه السلام) فرمود: « من نظر الى أبویه نظر ماقتٍ و هما ظالمان له لم یقبل الله له صلاهً » (12)
نماز فرزندانى که با خشم به پدر و مادر خود نگاه مى کنند قبول نمى شود، گرچه والدین ، نسبت به آنان کوتاهى و ظلمى کرده باشند.
نقش اعتقاد به ولایت در قبولی نماز
نوم علی یقین خیر من صلوه فی شک؛ خوابی که توام با یقین وباور حق باشد بهتر است از نمازی که با شک و تردید خوانده شود.(13)
اگر چه نماز یک عبادت است که به بدن مربوط میشود و باید ترتیب موالات را در آن مراعات کرد و چیزی کم و یا زیاد نشود، لکن صحت نماز و جان آن موقوف به معرفت معبود و تذکر و یاد آوری اسماء و صفاتی که شایسته اوست می باشد.
و به عبارت دیگر نماز حقیقی و روحانی آن نمازی است که از روی معرفت، ادراک شعول و یقین باشد و در غیر این صورت چیزی جز نمازجسمانی و کالبد بیروح نخواهد بود.
لذا است که خواب انسان عالم ، از نماز جاهلی که توام باتردید در عقیده باشد بهتر است. از این رو وقتی امیرالمومنین علیهالسلام شنید که یکی از مردم حروریه (خوارج نهروان) نماز شب بجاآورده و قرآن میخواند، فرمود: با یقین خوابیدن بهتر از نماز خواندن با شک و تردیداست.
چو محزون صوت قرآن، شاه بشنود
از او دربارهاش اینگونه فرمود:
که در حال یقین آن کو بخواب است
ز ایمانش درون چون آفتاب است
امام خویش را نیکو شناساست
بفرمانش بهر ره گفت، پویاست
چنان شخص وچنان خوابست بهتر
از آن کس کو بر آرد سر ز بستر
شبش را با تهجد بر سرآرد
نماز و طاعتش نیکو گذارد
دلش پر کین ولیکن بر امامش
نباشد جزکه در دوزخ مقامش
حضرت در حقیقت برای مردم روشن فرمود که اینان که امام خود را نشناخته و در یکی از ارکان دین تردید دارند، نماز شب و قرآن خواندن شبی نتیجه است.
اگر نماز، با معرفت و یقین باشد به اقتضای درجهی معرفت و یقین،نماز گزار حلاوت و شیرینی نماز را ادراک کرده و تحت هیچ شرایطی دست از عشقبازی باآن نمی کشد،.
اگر چه بدنش آماج تیر شود. نقل است که رسول خدا صلی الله علیه و اله وسلم از جنگ با گروهی باز میگشتند. شبی در بین راه دستور توقف و استراحت داد.
نگهبانان آن شب «عمار و یاسر» و «عباد بن بشر» بودند. این دو، نگهبانی شب را بین خود تقسیم کردند و قرار شد از اول تا نصف شب عباد پاسداری دهد و از نیمه شب تا صبح عمار یاسر نگهبان باشد. عمار به خواب رفت و عباد به نگهبانی ایستاد. در بین شب فرصت را غنیمت شمرد و به نماز ایستاد.
در این هنگام یک یهودی که همسرش به دست مسلمانان اسیر شده بود، لشکر را تعقیب کرد و در کمین ایستاد و چون عباد را در حال نماز دیدتیری به طرف او پرتاب کرد.
تیر بر پیکرش نشست ولی نماز را رها نکرد، تیر دوم و تیرسوم که به او اصابت نمود نمازش را مختصر کرد و آن را به پایان برد و عمار را بیدارکرد. و یهودی نیز گریخت.
وقتی عمار یاسر چشمش به عباد افتاد پیکرش را غرق خون دید و سه تیر بر بدن و پایش مشاهده کرد و چون از جریان آگاه شد گفت: چرا با اصابت تیر اول مرا بیدار نکردی؟
عباد گفت: در حال نماز بودم و سورهی کهف را تلاوت مینمودم و اگر نمیترسیدم که دشمن صدمهای به پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم برساند و من در نگهبانی کوتاهی کرده باشم، هرگز نمازم را کوتاه نمیکردم اگر چه جانم از دست میرفت!
لازم بذکر است که از ابتدای سخن حضرت امیرالمومنین علیهالسلام معلوم میشود که منظور از «نماز باشک» نماز استحبابی و نماز شب است، زیرا نماز واجب در هیچ حالتی ساقط نمیگردد. مگراین که بگوییم امام علیهالسلام در صدد بیان این مطلب است که نماز بدون ولایت نمازنیست، نه این که اصلا نماز نخواند.
ولایت، شرط صحّت و قبول اعمال است
اجماع شیعهی امامیّه بر این است که صحّت و مقبولیّت اعمال مسلمان در نزد خدا، مشروط به اقرار و اعتقاد به ولایت و امامت امیرالمؤمنین على(ع) و ائمّهی اهل البیت(ع) است و اخبار دالّ بر این مطلب نیز از طریق شیعه و سنّى، در حدّ تواتر است[(14) که ذیلاً نمونهاى آورده مىشود.
عن سلیمان الاعمش عن جعفر بن محمد عن آبائه قالَ: قالَ رَسُولُ اللهِ(ص): یا عَلِیُّ اَنْتَ اَمیرُالْمُؤمِنینَ وَ اِمامُ الْمُتَّقینَ، یا عَلِیُّ اَنْتَ سَیِّدُ الْوَصِیِّینَ وَ وارِثُ عِلْمِ النَّبِیِّینَ وَ خَیْرُ الصِّدّیقینَ وَ اَفْضَلُ السّابِقینَ یا عَلِیُّ اَنْتَ زَوْجُ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمینَ وَ خَلیفَةُ الْمُرْسَلینَ یا عَلیُّ اَنْتَ مَوْلَی الْمُؤْمِنینَ، یا عَلیُّ اَنْتَ الْحُجَّةُ بَعْدِی عَلَی النّاس اَجْمَعینَ اُسْتُوجِبَ الْجَنَّةَ مَنْ تَوَلاّکَ وَ اسْتَحَقَّ دُخُولَ النّارِ مَنْ عاداکَ. یا عَلیُّ وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالنُّبُوَّةِ وَ اصْطَفانی عَلی جَمیعِ الْبَرِیَّةِ لَوْ اَنَّ عَبْداً عَبَدَاللهَ اَلْفَ عام ما قَبِلَ اللهُ ذلِکَ مِنْهُ اِلاّ بِوَلایَتِکَ وَ وِلایَةِ الاَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِکَ وَ اِنَّ وِلاَیَتَکَ لا تُقْبَلُ اِلاّ بِالْبَرائَةِ مِنْ اَعْدائِکَ وَ اَعْداءِ الاَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِکَ، بِذلِکَ اَخْبَرَنی جَبْرَئیلُ(ع) فَمَنْ شاءَ فَلْیُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْیَکْفُرْ.(15)
سلیمانِ اعمش از امام صادق(ع) و آن حضرت از آباء کرامش نقل فرمودهاند، رسول خدا(ص) فرمودند: یا على! تویى امیرالمؤمنین و امام متّقین. یا على! تویى سیّد اوصیاء و وارث علم انبیاء و بهترین صدّیقان و افضل سبقتگیرندگان در ایمان. تویى همسر سرور بانوان جهان و تویى جانشین پیغمبران. یا علی! تویى مولی و آقاى اهل ایمان و تویى حجّت بعد از من بر عموم آدمیان. سزاوار بهشت،
آن کسى است که تو را دوست بدارد و مستحقّ دخول در آتش آن کسى است که با تو دشمنى نماید. یا علی! قسم به کسى که مرا به نبوّت برانگیخته و از جمیع خلایق برگزیده است،
اگر بندهاى خدا را هزار سال عبادت نماید این عبادت او مقبول درگاه خدا نمیگردد مگر به ولایت تو و ولایت امامان از فرزندان تو و حقیقت آنکه ولایت تو مقبول نمىشود مگر به برائت و بیزارى از دشمنان تو و دشمنان امامان از فرزندان تو. این مطلبى است که جبرئیل [پیک وحى خدا] به من خبر داده است.
پس هر که مىخواهد [بپذیرد و] مؤمن شود و هر که مىخواهد [انکار کند] و کافر گردد.
عَنْ اَبی حَمْزَه قالَ: قالَ لَنا عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ(ع): اَیُّ الْبِقاعِ اَفْضَلُ؟ فَقُلْتُ: اَللهُ وَ رَسُولُهُ اَعْلَمُ. قالَ: اِنَّ اَفْضَلَ الْبِقاعِ ما بَیْنَ الرُّکْنِ وَ الْمَقامِ وَ لَوْ اَنَّ رَجُلاً عُمِّرَ ما عُمِّرَ نُوحٌ(ع) فی قَوْمِهِ ـ اَلْفَ سَنَةٍ اِلاّ خَمْسینَ عاماً ـ یَصُومُ النَّهارَ وَ یَقُومُ اللَّیْلَ فی ذلِکَ الْمَقامِ ثُمَّ لَقِیَ اللهَ عَزَّوَجَلَّ بِغَیْرِ وِلایَتِنا لَمْ یَنْتَفِعْ بِذلِکَ شَیْئاً.(16)
ابوحمزه، نقل کرده از امام سجّاد(ع) که فرمود: کدام نقطه از نقاط زمین افضل است؟ گفتم: خدا و رسولش و فرزند رسولش داناترند. فرمود: افضل نقاط زمین، مابین رکن و مقام است [مقصود از رکن، آن زاویهی از کعبه است که حجرالاسود در آن منصوب است و مقصود از مقام، مقام ابراهیم(ع) است].
اگر مردى به اندازهی عمر نوح(ع) که در میان قومش بسر برد [نهصد و پنجاه سال] عمر داده شود و در تمام این مدّت در این مکان [مابین رکن و مقام] به عبادت خدا بپردازد، روزها، روزهدار و شبها، شبزندهدار باشد، امّا خدا را [به هنگام مرگ] به غیر ولایت ما ملاقات نماید، هیچ بهرهاى از آن همه عبادت خود نخواهد داشت.
نتیجه:
1- سؤال در مورد نماز و لقمه حلال و... هم مطرح میشود باید تمام فرق اسلامی به آن جواب دهند، هر جوابی دارند، در مورد امامت و ولایت هم جاری است،
2ـ روایات متعددی داریم مانند. امام باقر (علیهالسّلام) فرمود «کل من دان الله عزّوجلّ بعبادة یجهد فیها نفسه ولا امام له من الله فسعیه غیر مقبول» کسی با عبادتی به خداوند نزدیک شود ولی امامی از طرف خدا برای او نباشد، هر چند تلاش نموده باشد عملش پذیرفته نمیشود.
3-روایت اهل سنت داریم که:از طریق عامه پیامبر فرمود: «مکتوب فی باب الجنة قبل ان یخلق السموات بالفی سنة لا اله الا الله محمد رسول الله ایدته بعلی و نصرته»
قبل از دو هزار سال از خلقت آسمان بر درب بهشت نوشته شده بود که خدا یکی است و محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) رسول خدا است که او را با علی و نصرتش تایید کردیم، معلوم میشود.
بین توحید و رسالت و علی (امامت) ارتباط است در روایت دیگر فرمود: «فاسلک مع علی و دع الناس» راه مردم را رها کن بدنبال علی باش که تو را هدایت و از پستی نجات میدهد.
4- بین اعمال و اخلاق و اعتقادات انسان چنین ارتباطی وجود دارد، که هر کدام گوشهای از چهره واقعی انسان را میسازد، و ولایت نسبت به چهره واقعی انسان مانند سر است نسبت به بدن، لذا اگر سر نباشد بدن نیست، ولایت نباشد عمل نیست نه اینکه هست و قبول نمیشود.
امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: اسلام عریان است لباسش حیا زینتاش وقار، مروتش عمل صالح، و ستونش ورع «و لکل شیء اساس و اساس الاسلام حبنا اهل البیت» و برای هر چیزی اساس و پایهای میباشد اساس اسلام محبت (و ولایت) ما اهل بیت است.
5-از مهمترین راههای تقرب ولایت می باشد که ما با یک ماه روزه داری سعی در کسب تقوایی هستیم که ما را به ولایتی می رساند که باعث قبول شدن سایر اعمال می شود و اگر انسانی ولایت مدار نباشد همانگونه که امام صادق علیه السلام به آن اشاره کردند هیچ یک از اعمال او قبول نخواهد شد.
پینوشتها:
( 1) مائده ، آیه . 5
( 2) الکافى ، ج 1 ، ص . 183
( 3) بحارالأنوار ، ج 81 ، ص . 244
( 4) الکافى ، ج 2 ص . 74
( 5) مائده ، آیه . 27
( 6) بحارالأنوار ، ج 81 ، ص . 258
( 7) الکافى ، ج 3 ، ص . 299
( 8) وسائل الشیعه ، ج 9 ، ص . 25
( 9) وسائل الشیعه ، ج 5 ، ص . 119
( 10) بحارالأنوار ، ج 81 ، ص . 242
( 11) وسائل الشیعه ، ج 20 ، ص . 163
( 12) الکافى ، ج 2 ، ص . 349
(13) نهج البلاغه، حکمت 93، ص 1130
(14) بحارالانوار، طبع جدید، جلد ٢٧، صفحهی ١۶۶.
(15) همان، جلد ٢٧، صفحهی ١٩٩، نقل از مناقب ابن شاذان.
(16) ثوابالاعمال، صفحهی ٢۴٣.
https://hedayatgar.ir/fa/news/3827
http://rowshana.ir/Post/Details/484
http://rowshana.ir/Post/Details/245
https://fa.wikifeqh.ir/
سایت صلات
* این مقاله در تاریخ 1402/1/8 بروز رسانی شده است.