جستاري در باب دوستي(2)
تأثيردوست خوب و دوست بد
منشين با بدان كه صحبت بد
گرچه پاكي، تو را پليد كند
آفتاب ارچه روشن است، او را
پاره اي ابر ناپديد كند
دوستان با يديگر انس مي گيرند و اخلاق و ويژگي هاي مادي و معنوي هر يك ازآنان بر ديگري اثر مي گذارد. دوستي با افراد شايسته، آدمي را به قله هاي رفيع كمال و سعادت در دنيا و آخرت مي رساند و دوستي با نااهلان، او را به اعماق دره ها و پر تگاه هاي هولناك در دنيا و آخرت پرتاب مي كند.
تا تواني مي گريز از يار بد
ياربد، بدتر بود از مار بد
ماربد تنها تو را برجان زند
ياربد برجان و بر ايمان زند
«همان گونه بدن ما از غذاهايي كه مي خوريم، و كسب قوت مي كند، روحمان نيز از صحبت و معاشرت با افراد خوب و بد، كسب فضيلت وتقوا يا خبث وشرارت [ميكند]». (1)
سعدي دركتاب گلستان، تأثير هم نشيني و دوستي با نااهلان را اين گونه به تصوير مي كشد:
هركه با بدان نشيند اگر طبيعت ايشان در او اثر نكند، به طريقت ايشان متهم مي گردد و اگربه خراباتي رود به نمازكردن، منسوب شود به خمر نمودن.
رقم برخود به ناداني كشيدي
كه نادان را به صحبت برگزيدي
طلب كردم زدانايان يكي پند
مرا گفتند با نادان مپيوند
گلي خوشبوي در حمام روزي
رسيد از دست محبوبي به دستم
بدو گفتم كه مشكي يا عبيري
كه ازبوي دلاويز تو مستم
بگفتا من گِلي ناچيز بودم
وليكن مدتي با گل نشستم
كمال هم نشين درمن اثر كرد
و گرنه من همان خاكم كه هستم
سعدي
چه مبارك هستند دوستان نيكوكاري كه اثر رفتار و كردار پسنديده شان در ديگر دوستان و هم نشينانشان پديدار مي شود و چه نامبارك اند دوستان زشت خوي و بدكردار كه منش ناشايست و كردار زشتشان در دوستانشان اثر مي كند.
مكن با فرومايه مردم نشست
چو كردي زهيبت فرو شوي دست
سعدي
يكي ازعوامل بسيار مهم در شكل گيري شخصيت انسان، بعد از اراده و خواست و تصميم او، هم نشين و دوست است؛ چرا كه انسان خواه ناخواه اثرپذيراست و بخش مهمي از افكار و ويژگي هاي اخلاقي خود را از دوستانش مي گيرد؛ اين حقيقت، از نظر علمي و تجربي به اثبات رسيده است.
حضرت سليمان (ع) فرمود: «درباره كسي قضاوت نكنيد تا به دوستانش نظر بيفكنيد؛ چرا كه انسان از راه دوستان و يارانش شناخته مي شود».(2)
ازامام جواد(ع) نقل شده است: «از هم نشيني با بدان بپرهيزيد كه همچون شمشير برهنه اند. ظاهرشان زيبا و اثرشان بسيار زشت است».(3)
دوستي با مردم دانا چو زرين كاسه اي است
نشكند، گربشكند بايد نگاهش داشتن
دوستي با مردم نادان سفالين كاسه اي است
بشكند، گر نشكند بايد به دورانداختن
همان طور كه آب با آن لطافت و نرمي، بر سنگِ سخت اثر مي گذارد و آن را سوراخ مي كند، بي شك صفت دوستان نيز در روح ما نقشي به جاي مي گذارد.
امام علي (ع) مي فرمايد: «هم نشيني با بدان بدي مي آورد، مانند باد كه چون به چيز بدي بوزد، بوي بدي همراه آورد».(4)
پس بكوشيم ازهم صحبتي و دوستي با افراد ناباب و كساني كه گوهر جواني و عمر را به بهاي اندك ازدست مي دهند، بپرهيزيم؛ چراكه نشست و برخاست با چنين دوستاني خوي زشت آنها را به ما نيزمنتقل خواهد كرد. و بكوشيم دوستان خود را ازبهترين مردم انتخاب كنيم تا هم نشيني با آنها، موجب گشايش خاطر و شادي روح و تعالي جايگاه اجتماعي و سعادت دنيا و آخرتمان شود.
عيسي مريم به كوهي مي گريخت
شير گويي خون او مي خواست ريخت
گفت ازاحمق گريزانم برو
مي رهانم خويش را، بندم مشو
زاحمقان بگريز چون عيسي گريخت
صحبت احمق بسي خون ها كه ريخت
اندك اندك آب را دزدد هوا
اين چنين دزدد هم احمق از شما
مولوي
دوستان خوب چه كساني هستند؟
مهم ترين ويژگي ها و صفات لازم براي دوست و هم صحبت مناسب، به اين شرح است: «عاقل باشد، خوش اخلاق باشد، فاسق و گنهكار نباشد، حريص بردنيا نباشد، رازنگهدار باشد، عيب انسان را فاش نكند، در خستي ها انسان را ترك [نكند]، خوبي هاي انسان را آشكاركند، دروغ گو نباشد، بخيل نباشد، ترسو نباشد، با خويشان خود قهر نباشد، منافق نباشد، خوبي و بدي دوست را خوبي و بدي خود بداند، مقام و پول، او را نفريبد و دوستي را فداي آن نكند، ازآنچه مقدوراوست در راه دوست كوتاهي [نورزد]، پست و رذل و سفله نباشد، نيكوكارباشد، متقي و پرهيزكار باشد، به خاطردنيا و مال و ثروت، دوستي نكند، امانت دارباشد، خيرخواه دوست خود باشد، در امرآخرت كمك كارانسان باشد، جبار و ظلم نباشد، بدعت گذارنباشد».(5)
در واقع دوستان باوفا و راستين، كساني هستند كه ارتباط آنها براساس پيوندهاي معنوي برقرارشود. چنين دوستاني، ياران دوران ثروت و تنگ دستي، پيري و جواني، تندرستي و بيماري و عزت و ذلتند و دوستي آنها حتي بعد ازمرگ نيز ادامه مي يابد.
امام علي (ع) بهترين دوستان را اينگونه معرفي مي كند: «بهترين برادرانت كسي است كه تو را برهدايت رهنمون باشد و به تقوا وادارد و از پيروي كردن و هوس بازدارد».(6)
آن حضرت در مورد انتخاب دوست بر اين نكته تأكيد مي كند: «همراه تو همچون تكه پارچه اي است كه لباس را بدان وصله كنند؛ پس با كسي مصاحبت كن كه به تو شباهت داشته باشد».(7) (وصله ناجور نباشد).
لقمان نيز دوست خوب را اين چنين به فرزندش مي شناساند:
پسرم اولين چيزي كه پس از ايمان به خدا، در طلبش جديت خواهي كرد، يافتن دوست باوفا و صالح باشد؛ زيرا دوست باوفا مانند درخت خرماست كه اگردرسايه اش نشيني، تو را سايه افكند و اگر ازهيزمش بخواهي تو را منتفع سازد و اگرازميوه آن بخوري، قمري گوارا و پاكيزه يابي. (8)
دوست مشمار آن كه در نعمت زند
لاف ياري و برادر خواندگي
دوست آن باشد كه گيرد دست دوست
درپريشان حالي و درماندگي
سعدي
پينوشتها:
1.سيد يحيي برقعي، چكيده انديشه ها در پرتو گفتارهاي آسماني، ج 2، ص 35.
2.تفسيرنمونه، ج 15، ص 73.
3. همان، ص 74.
4. غررالحكم و دررالكلم، ج1، ص 626.
5. سيد مهدي شمس الدين، آداب دوستي و معاشرت، صص 30- 35.
6. غررالحكم، ج 1، ص 66.
7. همان، ص 62.
8. چكيده انديشه ها، ج 1، ص 234.
منبع: نشريه گلبرگ- ش116
/ج