انقلاب اسلامي در چشم انداز نشريات خارجي(5)

اشاره: اين مقاله در تاريخ 14 دسامبر 1978/ آذرماه 1357 در روزنامه ي کانزاس سيتي تايمز به چاپ رسيد. نويسنده در اين مقاله به عظمت رهبري امام خميني در انقلاب اسلامي اشاره مي کند و معتقد است با اينکه آيت الله خميني هيچ حزب سياسي را رهبري نمي کند، هيچ ارتشي را تحت فرمان ندارد و هيچ قدرت خارجي از او حمايت
پنجشنبه، 24 شهريور 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
انقلاب اسلامي در چشم انداز نشريات خارجي(5)

انقلاب اسلامي در چشم انداز نشريات خارجي(5)
انقلاب اسلامي در چشم انداز نشريات خارجي(5)


 

نويسنده:گروه پژوهش بنياد تاريخ پژوهي ايران معاصر




 

رهبر روحاني ايرانيان از راه دور نيروهاي مردمي را رهبري مي کند
 

نويسنده: نيکاليس گيج
ترجمه: بنياد تاريخ پژوهي ايران معاصر
اشاره: اين مقاله در تاريخ 14 دسامبر 1978/ آذرماه 1357 در روزنامه ي کانزاس سيتي تايمز به چاپ رسيد. نويسنده در اين مقاله به عظمت رهبري امام خميني در انقلاب اسلامي اشاره مي کند و معتقد است با اينکه آيت الله خميني هيچ حزب سياسي را رهبري نمي کند، هيچ ارتشي را تحت فرمان ندارد و هيچ قدرت خارجي از او حمايت نمي کند، مدت پانزده سال است که در خارج از ايران رهبري يک جنبش بزرگ مردمي را به عهده دارد.
پيوند انقلاب اسلامي با ماه محرم، نگارش طرح حکومت اسلامي بعد از سرنگوني رژيم شاه در سال هاي پيش توسط امام خميني، سازش ناپذيري امام در رهبري جنبش و غيره از جمله مباحثي است که نويسنده در اين مقاله بدان اشاره مي کند.
البته وجود پاره اي اطلاعات غلط درباره ي امام خميني در اين مقاله نشان مي دهد که نخبگان سياسي غرب و تحليل گران مطبوعاتي آنها نسبت به شناخت رهبر مذهبي و سياسي ايران از چه فقر عظيمي رنج مي بردند و تا چه اندازه تحت تأثير اطلاعات غلط مخالفين انقلاب اسلامي و دروغ هاي رژيم شاه و مزدوران انگليسي و امريکايي او نسبت به پخش شايعه راجع به امام قرار داشتند.
ترجمه: تهران ـ ايران، آيت الله روح الله خميني در حالي که هيچ حزب سياسي را رهبري نمي کند هيچ ارتشي را فرمان نمي دهد و هيچ متفق (پشتيبان) خارجي ندارد به مدت 15 سال است که از کشورش تبعيد شده است او در فاصله ي سه هزار مايلي در حومه ي پاريس زندگي مي کند.اما امروز او شايد بيشتر از هر شخص ديگري در سرنوشت ايران تأثير دارد. و اين مطلب شامل دشمن او يعني شاه محمد رضا پهلوي که از ارتش مجهز و ثروت زياد و حمايت بين المللي برخوردار است نيز مي باشد.
انتقاد ملايمي که در يک مقاله ي روزنامه در نشريه ي ژانويه ي گذشته از آيت الله شده بود، کافي بود تا طغياني را سرتاسر اين کشور شروع کند و اين طغيان تهديدي است براي موجوديت واقعي سيستم حکومت پادشاهي که ريشه هايش در ايران برمي گردد به حکومت سلطنت که براي 2500 سال بلا انقطاع بوده است.
دريازده ماه گذشته تظاهرات کنندگان تقريبا در هر شهر کوچک و بزرگ ايران تمثال رهبر مذهبي را که به نظر سيدي است با محاسن سفيد و عمامه ي سياه، به عنوان پرچم جنگ تکان مي داده اند، در حالي که مردم تصوير شاه را که در هر گوشه و کنار پيدا مي شود پاره پاره مي کردند و با تکه هاي آن آتش هاي بزرگي را فراهم مي کردند.
در غربت و تبعيدگاه خميني به عنوان بيان کننده ي خشم دروني مردم به صورت سمبل درآمده است و او است که با قانون شاه که آمرانه، فاسد و تأکيد روي به سليقه ي امروزي در آوردن است مخالف مي کند و به جاي آن آيت الله رسم اسلامي محافظه کارانه را پيشنهاد و
معرفي مي کند.
يک استاد در دانشگاه تهران مي گفت اگر خميني وجود نمي داشت مجبور بوديم او را اختراع کنيم.
شخصي که مسلمانان شيعه ي وفادار ايران را بدون اسلحه به مخالفت سپاهيان شاه به خيابان ها فرستاده سالخورده مردي است 78 ساله با صورتي عبوس که با خشونت از زير ابروهاي سياه پرپشت به دنيا مي نگرد.
هنگامي که دسته هاي عبادت کننده در ماه عزاداري مسلمانان، محرم، که تا 29 دسامبر ادامه دارد، به باغ او در حومه ي پاريس مي آيند، آيت الله به پيروانش اعلام مي کند: «خون خود را فدا کنيد تا از اسلام حمايت کنيد و اين حاکم ستمگر را سرنگون سازيد.» اين طور تخمين زده شده است که از زماني که اين تعطيلات رسمي مذهبي از دوم دسامبر شروع شده جمعيتي به تعداد 72 ايراني فرمان او را انجام داده اند و در راه او فداکاري کرده اند.
روح الله خميني در سال 1901 به نام روح الله هندي در شهر کوچکي در 180 مايلي جنوب تهران متولد شد. در ايام جواني پدر او به نام مصطفي در يک درگيري شخصي به وسيله ي شهردار شهر کشته شد. در ميان سه برادر، روح الله در مدارس مذهبي در مروي و قم در ايران و نجف در عراق (شهرهاي مذهبي براي شيعيان) تحصيل کرد. يکي از برادرهايش وکيل شد و ديگري سر دفتر اسناد رسمي.
در سال 1930 يکي از برادرهاي او به خاطر فعاليت هاي چپ گرا دستگير شد و روح الله اسم فاميلي جديدي را به نام خميني برگزيد.
از عنفوان جواني خميني شهرت يک عالم با افکار مستقل را به دست آورد. او ابتدا در اصفهان و سپس در قم در مدارس مذهبي تدريس نمود، ولي روش هاي تجزيه و تحليل و تفسيري با علائم تفکر کننده ي تدريس او باعث شد که از طرف رهبران مذهبي سالخورده که افکار ابداعي را بين طلاب جوان تشويق نمي کردند مورد انتقاد قرار گيرد. آنها خميني را وادار کردند که به تدريس قوانين اسلام که در آنها جاي کمتري براي تفسير مطالب است بپردازد.
خميني دو همسر اختيار کرده است. همسر اول او در سال 1933 مصطفي را به دنيا آورد و از همسر دوم که دختر يک مالک ثروتمند از استان گيلان بود پسر دوم به نام احمد و سه دختر را دارد. مصطفي خميني در سال گذشته در عراق به دلايل طبيعي فوت کرد. خميني با همسر دومش در پاريس زندگي مي کند و همسر اول او مدتي قبل در گذشت. (59)
مي گويند که خميني در سال 1944 به يک کتاب کمک کرده که در آن حکومت پادشاهي را محکوم کرده است. ولي او در مقابل اين اتهام توانست به هستي خود ادامه دهد و او مسئول دانشجويان در قم گرديد که در آنجا در بين طلاب جوان از يک محبوبيت بزرگي برخوردار است. دانشجويان مسن در مورد استاد آتشي مزاج که تحت عناوين سخت گير، دلير و مبارز و جنگجو شهرت داشت احساس اضطراب و نگراني مي کردند.
نفوذ تفوق خميني از سال 1963 شروع گرديد. زماني که ايران توسط تظاهرات مذهبيون که به وسيله ي روحانيون مسلمان رهبري مي شد پاره شده بود و آنها با انقلاب سفيد شاه خشمگين و توهين شده بودند. اين برنامه به امروزي در آوردن (مدرنه کردن) باعث خشم طلاب شد و در يک قسمت به خاطر اصلاحات ارضي بود که طبق آن اکثر اراضي روحانيون را که از لحاظ مالکيت زمين مقام دوم را در کشور داشتند [!!] مصادره مي گردد.
بالاترين مقامي که يک طلبه مي تواند دارا باشد آيت الله است که به معني «انعکاس الله» مي باشد. امروز در دنياي تشيع در حدود 1200 آيت الله وجود دارد و از ميان آنها 6 نفر لقب آيت الله عظمي را دارند. اين عناوين به وسيله ي طبقه بندي مذهبي اعطا نمي شود بلکه به وسيله ي اخذ رأي زباني مردم که تمايل به جلب شدن به يک مرکز توجه به رهبر مذهبي که بيش از همه مورد تحسين است داده مي شود.
از آيت الله هاي عظمي در زمان شورش مذهبي در سال 1963 فقط آيت الله خميني بود که به
طور ثابت قدم خلع يد شاه را درخواست مي کرد و موقعي که بيش از 200 مسلمان در خيابان ها کشته شدند با سازش مخالفت ورزيد. براي تلافي اين مقاومت و پايداري او شاه خميني را اول به ترکيه و بعد به عراق تبعيد کرده بود. دولت عراق در دو ماه قبل او را اخراج کرده و او به فرانسه رفت.
در مدت 15 سال تبعيد خميني ثابت قدمي و پايداري اش را در مقابل (از بين بردن) حکومت پادشاهي عوض نکرده است در حالي که در ايران 5 آيت الله عظماي ديگر بيشتر مخالفت خود را به طور پوشيده بيان کرده اند.
مهدي بازرگان يکي از حاميان خميني که رهبري جنبش نهضت آزادي اسلامي را به عهده دارد اظهارات داشت که در سال 1963 ديگران رهبران روحاني عقب نشيني کردند و آيت الله خميني به مبارزه ادامه و به اين وسيله پيروزي حمايت از طلاب و اکثريت مردم را به دست آورد. زماني که رژيم خميني را تبعيد کرد آنها شهيدي از او ساختند و به او نيرو دادند تا جنبش را بر پا دارد.
خميني در تبعيد هيچ گاه از محکوم کردن شاه دست نکشيد و به اين ترتيب مورد تحسين جوانان و اعضاي اصلاحات ارضي (راديکال) مخالف قرار گرفت.
روحانيون شيعه براي تأمين معاش و حمايت مدارس مختلفشان و سازمان هاي خيريه کاملا به کمک هاي اعطايي پيروان متکي هستند. بنابراين آنها سريعا حالت عمومي مردم را احساس مي کنند و آنها را در مساجد بيان مي کنند. اما در تبعيد خميني رژيم را با چنان رک گويي و صداقت محکوم مي کرد که هيچ روحاني در داخل ايران نمي توانست خودش را به مخاطره بيندازد.
دولت سعي کرد تا حمايت و نفوذ او را از ميان مردم از بين ببرد. به وسيله ي نفوذ مخفي در انتشار يک مقاله در يکي از روزنامه هاي اصلي ايران دينداري و پرهيزگاري او را مورد سؤال قرار داد. مقاله اين طور پيشنهاد مي کرد که او با کمونيست ها رابطه دارد و حتي اينکه اصل و نسب او ايراني خالص نبود. بلکه قسمتي از آن هندي بوده است. در سال 1860 و به بعد جد
خميني به هندوستان رفت و اين طور مي گويند که او براي مدتي پاسپورت بريتانيايي داشته [!!] ولي او ايراني الاصل بوده است.
نتيجه ي آن مقاله يک اشتباه بسيار عظيم بود. يک نتيجه ي مستقيم آن انفجار تظاهرات پراکنده در بعضي از شهرها بيشتر در شهرهاي مذهبي محافظه کارانه ي ايران بود که به مرگ تعداد زيادي منتهي شد. بعد از هر شورش و سوگواري در چهلم کشته شدگان، شورش هاي جديد ديگري براي همدردي آغاز گرديد.
هر دو شاه و مشاورين غربي او اشتباه بزرگي کردند که قدرت مخالفين به رهبري خميني را دست کم گرفتند. زماني که معلوم شد که حکومت پادشاهي در خطر است شاه مأمورين سياسي به پاريس فرستاد تا سعي کنند با خميني به يک سازش برسند. ولي موقعي که خميني وسعت حمايتش را در داخل ايران مشاهده نمود، هيچ گونه معامله اي را قبول نکرد.
حالا که پيروانش براي سرنگوني حکومت پادشاهي خون هايشان را فدا مي کنند، تعداد زيادي از مخالفيني که بر حسب ظاهر حامي خميني هستند به طور خصوصي راجع به اين موضوع نگران هستند که اگر آيت الله موفق شود شاه را خارج کند چه ممکن است اتفاق افتد.
والسلام

پي‌نوشت‌ها:
 

1. امام تنها يک همسر داشتند. برخي ديگر از گزارش هايي که در اين مقاله آمده است دور از واقعيت است و از بي اطلاعي نويسنده نسبت به سرگذشت امام و جامعه ي روحانيت نشان دارد.
 

منبع:نشريه 15 خرداد، شماره 6.
ادامه دارد...




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.